Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-18@15:12:37 GMT

پول ایران را بدهید!

تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۹۱۲۷۸

پول ایران را بدهید!

«در عالم سیاست منافع حرف نخست را می‌زند.» گزاره‌ای که از فرط تکرار، نخ‌نما و شاید هم فراموش شده است. جمهوری اسلامی ایران بیش از هر کشور دیگری در چهل و اندی سال گذشته با این گزاره درگیر بوده و در روابط دو و چندجانبه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن را تجربه کرده است. از نخستین سال‌های پس از انقلاب اسلامی، تحریم به بخشی از سیاست غرب در قبال ایران با امید به تغییر سیاست تهران تبدیل شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تحریم‌هایی که گاه وزن سیاسی آن‌ها بر ابعاد اقتصادی‌شان برتری یافتند و گاه مقام‌های دولت‌های متفاوت در ایالات‌متحده آن‌ها را با عباراتی نظیر تحریم‌های فلج‌کننده یا سیاست فشار حداکثری توصیف کردند.

به گزارش اعتماد، در برخی مقاطع این چهار دهه معماری تحریم‌های غرب به گونه‌ای بود که فضای تنفسی برای کار سایر کشور‌ها به خصوص شرکای تجاری شرقی با ایران وجود داشت و در پاره‌ای از موارد مانند دومین دور ریاست‌جمهوری باراک اوباما، چهل و چهارمین رییس‌جمهور ایالات‌متحده یا دو سال و نیم اخیر در نخستین دور ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، شبکه تحریم‌های چندجانبه یا یک‌جانبه علیه ایران به گونه‌ای به هم پیوسته یا فراگیر بوده که سایر کشور‌ها نیز از گزینه‌ای جز همراهی با تحریم‌های غرب برخوردار نبوده‌اند. با گذر سال‌ها و تبدیل شدن تحریم به ابزاری برای رسیدن به منافع سیاسی در چارچوب سیاستگذاری‌های ایالات‌متحده و برخی از متحدانش چه در اروپا و چه در منطقه غرب آسیا، تحریم دامان برخی کشور‌ها مانند کره‌شمالی، چین و روسیه تا کوبا و ونزوئلا را هم گرفت و اندک اندک کشور‌ها به سیاست مقاومت در برابر این یک‌جانبه‌گرایی همزمان با به تصویر کشیدن این قلدرمآبی در سطح بین‌المللی روی آوردند.

کشورهایی، چون چین و روسیه که زمانی به قطعنامه‌های ضدایرانی در شورای امنیت سازمان ملل متحد رای مثبت داده و همزمان خود را دوست ایران در عرصه سیاست بین‌الملل و تجارت دوجانبه نیز می‌دانستند با مشاهده رفتار ایران در مذاکرات هسته‌ای با ۱+۵ وقت و همچنین متعهد ماندن تهران به تعهداتش در حوزه هسته‌ای به اضافه متضرر شدن از وضع تحریم علیه خود اندک اندک به تعریف راه‌هایی برای دور زدن تحریم‌های یک‌جانبه امریکا یا تجارت با ارز‌های محلی و همچنین تهاتر کالا روی آوردند تا شاید بتوانند در سد هژمونی اقتصادی امریکا با استفاده از ابزار دلار رخنه‌ای هر چند کوچک ایجاد کنند.

در چند سال اخیر جایگزین کردن ارز محلی به جای دلار به سوژه‌ای واحد در مذاکرات اقتصادی دوجانبه کشور‌ها به خصوص کشور‌های بلوک شرق تبدیل شده است. همچنین کشور‌هایی که مانند ایران در حال تحمل تحریم‌های یک‌جانبه امریکا یا چند جانبه به هدایت امریکا هستند درصدد یافتن راه‌هایی برای دور زدن سیستم بانکی جهانی متصل به دلار هستند. شاید اگر چند سال پیش یا در آخرین دور تحریم‌های چندجانبه ایران پیش از مذاکرات هسته‌ای منتهی به برجام از عباراتی نظیر تجارت با ارز محلی، تهاتر، درآمدزایی از صادرات با هوشمند کردن واردات یا راه‌اندازی سیستم‌های بانکی دو جانبه سخن به میان می‌آمد، چندان باور پذیر نبود، اما امروز گفتگو درباره این عبارات و اجراسازی آن‌ها در میدان عمل به یک ضرورت اقتصادی ملموس و قابل دسترسی تبدیل شده است.

با خروج امریکا از برجام و بازگرداندن تحریم‌های هسته‌ای ایران در سایه سیاست فشار حداکثری، تهران همزمان با باقی ماندن در توافق هسته‌ای چند سیاست همزمان را پیش برد؛ حفظ روحیه مطالبه‌گری از بازماندگان در برجام و اعضای سازمان ملل متحد که موظف به رعایت قطعنامه ۲۲۳۱ به عنوان قطعنامه‌ای پایان‌دهنده به تحریم‌های چندجانبه علیه ایران هستند. تمرکز بر انتخاب هوشمند گام‌های معکوس برجامی در فواصل زمانی مشخص به گونه‌ای که فرصتی چندباره به بازماندگان در توافق هسته‌ای برای وفای به تعهدات‌شان باشد. تلاش برای اجرا کردن مقاومت حداکثری در برابر فشار حداکثری امریکا با یافتن ابزار‌هایی برای دور زدن تحریم‌های امریکا و تداوم رابطه تجاری با کشور‌ها در سایه حفظ صادرات.

ایالات‌متحده با خروج از برجام، بازگرداندن تحریم‌های کامل هسته‌ای ایران را در دو مرحله پیش برد تا به نوعی آسیب‌های بازار جهانی نفت از تحریم نفتی ایران را مدیریت کرده و به مشتریان نفتی ایران فرصتی چند ماهه برای یافتن فروشنده جدید بدهد. چین، هند، ایتالیا، یونان، ژاپن، کره‌جنوبی، تایوان و ترکیه هشت کشوری بودند که توانستند برای یک دوره کوتاه‌مدت هم به خرید نفت از ایران ادامه بدهند و هم روند تغییر فروشنده را مدیریت کنند.

ایران از نخستین روز‌های آغاز سیاست فشار حداکثری امریکا به تجربه می‌دانست که این کشور تمام تلاش خود را برای به صفر رساندن فروش نفت ایران به کار خواهد گرفت. با تحریم وزارت نفت و بانک مرکزی عملا دو مسیر موازی و مکمل یکدیگر یعنی فروش نفت و نقل و انتقال بودجه ناشی از فروش آن مسدود شد. برای ایران آشنا به تحریم، از همان ابتدا مشخص بود که تحریم به معنای توقف تجارت نیست بلکه این هزینه‌های تحریم است که می‌تواند اقتصاد کشور هدف را از داخل بپوساند. تحریم در بازه زمانی ۳ تا ۶ ماه نخست می‌تواند به توقف در تجارت منتهی شود، اما بعد از این بازه زمانی، این آثار بلندمدت تحریم است که از قوه تخریبی بالایی برخوردار است.

با عدم تمدید معافیت‌های تحریمی امریکا برای ۸ کشور فوق‌الذکر، سیاست رعب‌آفرینی امریکا در میان شرکای تجاری ایران به خصوص در شرق آغاز شد. در نتیجه همین سیاست ترساندن تجار و طرف‌های تجاری کار با ایران بود که ریسک کار با ایران در نمودار‌های جهانی افزایش یافت. در سال گذشته ریسک تجاری کار با ایران از رقم ۶ به ۷ افزایش یافت که مفهوم آن از نظر اقتصادی این بود که ایران از نظر ریسک کار اقتصادی در حد و اندازه کشور جنگ‌زده‌ای مانند سوریه است. در چنین شرایطی ایران تمرکز بر صادرات غیرنفتی به خصوص در حوزه کشاورزی و صنایع را افزایش داد.

با این همه همچنان عدم صدور مجوز برای نقل و انتقال منابع مالی ایران از کشور‌هایی که مشتری ایران بودند بزرگ‌ترین چالش پیش روی دولت است. در حال حاضر ایران نیازی به وارد کردن منابع مالی خود در خارج به داخل ندارد بلکه باید با رفع بلوکه از این اموال بتواند آن‌ها را میان کشور‌های دیگر جابه‌جا کرده و کالا وارد کند. تحریم بانک مرکزی ایران عملا راه‌ها برای هرگونه نقل و انتقال را مسدود کرده و از سوی دیگر ابتکارهایی، چون اینستکس نیز به دلیل عدم امکان انتقال اموال بلوکه شده ایران به این کانال از سرمایه قابل توجه اولیه محروم مانده است. در حالی که ایالات‌متحده ادعا می‌کند کانال مالی سوییس را برای انتقال دارو و تجهیزات پزشکی و درمانی به ایران مورد معافیت تحریمی قرار داده، اما به گفته مقام‌های ایرانی این کانال تاکنون هیچ نقل و انتقال دارویی جز یک مورد بسیار محدود انجام نداده است.

سرنوشت نامشخص اموال بلوکه شده ایران در کره‌جنوبی

در میان کشور‌هایی که اموال بلوکه شده ایران در آن‌ها تجمیع شده است کره‌جنوبی بیشترین منابع مالی ایران را در اختیار دارد. برخی منابع رقم پول بلوکه شده ایران در کره‌جنوبی را حدود ۷ میلیارد دلار اعلام می‌کنند. تلاش‌های تهران برای آزادسازی این پول از بیش از یک سال و نیم پیش آغاز شده و همچنان هم ادامه دارد. در این بازه زمانی نهاد‌های متفاوتی برای آزادسازی این پول وارد میدان شده‌اند. تابستان ۹۸ بود که عدل هاشمی‌پور، نایب رییس وقت کمیسیون انرژی مجلس با بیان اینکه کره‌جنوبی پول حاصل از فروش نفت ایران را بلوکه کرده است، گفت: برگرداندن پول بلوکه شده یا خرید تجهیزات فنی و صنعتی (غیر تحریمی) ایران به همان میزان، دو راهکار است که کمیسیون انرژی پیش پای این کشور برای بازگرداندن پول‌های مذکور گذاشته است.

با وجود وعده‌های مساعد سئول برای تصمیم‌گیری درباره نحوه بازپرداخت این پول، رایزنی‌های متفاوت ایران ره به جایی نبرد تا سرانجام در پاییز سال گذشته، وزارت امور خارجه ایران سفیر کره‌جنوبی را برای پیگیری نحوه این پرداخت فراخواند. در آن مقطع زمانی، روزنامه چسون ایلبو، چاپ کره‌جنوبی گزارش داد که ایران از اینکه سئول نتوانسته پرداخت پول نفت را تکمیل کند، ابراز تاسف کرده است. براساس این گزارش، این پول به دو حساب بانکی در دو بانک کره‌جنوبی واریز شده و به خاطر تحریم‌های امریکا علیه ایران، امکان انتقال آن به بانک مرکزی ایران نبوده است. این روزنامه اضافه کرد که سایر مقامات ایران از جمله بانک مرکزی این کشور هم شکایت کرده‌اند. در آن مقطع زمانی کره‌جنوبی ادعا کرد که با مشورت با واشنگتن راهی برای پرداخت این پول به ایران پیدا خواهد کرد.

شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان، نیاز به منابع مالی وسیع برای مبارزه با کرونا در مرحله اول و مقابله با تبعات اقتصادی آن در مرحله بعد را به امری واجب‌تر از نان شب برای دولتمردان کشور‌های متفاوت تبدیل کرد. بسیاری از کشور‌هایی که حتی در لیست دریافت کمک‌های سالانه از ایالات‌متحده هستند برای مقابله با کرونا و تبعات آن دست به دامان درخواست وام از نهاد‌های بین‌المللی شدند. همزمان کمپین جهانی به منظور درخواست لغو تحریم‌های اقتصادی علیه کشور‌ها به منظور تسهیل مسیر ارسال مواد دارویی و تجهیزات پزشکی به راه افتاد.

در این میانه خبر رسید که امریکا به ساز و کار پرداخت کره‌جنوبی برای انجام تبادلات تجاری بشردوستانه با ایران نظری «مثبت» دارد. براساس گزارش رسانه‌های کره‌جنوبی از جمله یونهاپ، سئول و واشنگتن از مدت‌ها قبل مذاکراتی درخصوص طرح کره برای توافق تجارت بشردوستانه با ایران داشته‌اند که این مذاکرات به دلیل شیوع ویروس کرونا برای مدتی به تعلیق درآمد. در آن زمان خبرگزاری یونهاپ به نقل از یک مقام کره‌ای در این باره نوشت: امریکا نظر مثبتی به طرح «توافق تجارت بشردوستانه کره» موسوم به (KHTA) دارد، زیرا به مدل توافق تجارت بشردوستانه سوییس (SHTA) شباهت دارد.

طبق طرح «توافق تجارت بشردوستانه کره» از یک بانک ایرانی که به وسیله امریکا تحریم نشده است برای فعال کردن تعاملات تجاری بشردوستانه با ایران استفاده می‌شود تا برخی اقلام مهم مانند کمبود دارو، تجهیزات پزشکی و قرنطینه به ایران ارسال شود. کره‌جنوبی به منظور از سرگیری تجارت بشردوستانه با ایران از طرح توافق سوییس و مجوز عمومی شماره ۸ دولت امریکا – ساز و کاری که اجازه می‌دهد تعاملات تجاری بشردوستانه با ایران حتی از طریق بانک مرکزی نیز انجام شود - استفاده می‌کند.

با وجود این اخبار امیدوارکننده سئول همچنان در مسیر وصول این بدهی توسط ایران سنگ‌اندازی می‌کند. به گفته چند منبع آگاه که در جریان مذاکرات ایران و کره‌جنوبی در این خصوص قرار دارند، ایران اعلام کرده که به منظور تسهیل کار قصد دارد از منبع مالی موجود در کره‌جنوبی برای خرید اقلام کشاورزی و همچنین دارو استفاده کند. کالا‌هایی که به اصطلاح غیرتحریمی خوانده می‌شوند و خزانه‌داری امریکا نیز با استفاده ایران از منابع مالی در کره‌جنوبی برای خرید این کالا‌ها موافقت کرده است. موافقت خزانه‌داری امریکا با این مساله به معنای پایان یافتن بهانه‌جویی‌های سئول و ادعای ترس از تنبیه‌های فرامرزی امریکا در صورت دور زدن تحریم‌های ایران است.

به گفته یک منبع آگاه، کره‌جنوبی در میانه مبارزه ایران با کرونا دست تهران را برای انتخاب نحوه وصول این بدهی حداقل سه ساله بسته است و در آخرین مورد ادعا کرده که ایران می‌تواند از محل این اموال، صرفا اقلام ساخت کره‌جنوبی و آن هم محصولات مبارزه با کرونا را خریداری کند. این پیشنهاد کره‌جنوبی در حالی مطرح شده که ایران در حال حاضر از محصولات مبارزه با کرونا اشباع شده و حتی در برخی موارد دست به صادرات دارو و تجهیزات برای مبارزه با این ویروس هم زده است. به گفته یک منبع آگاه ایران در حال حاضر به دارو‌های مبارزه با بیماری‌های خاص نیاز دارد که کره‌جنوبی با تامین آن‌ها از محل اموال بلوکه شده ایران موافقت نکرده است.

رفتار سئول با ایران در این شرایط این نکته را به ذهن متبادر می‌کند که کره‌جنوبی در شرایط نیاز مبرم تمام کشور‌ها به نقدینگی در حال سوءاستفاده از اموال بلوکه شده ایران در این کشور است و در حالی که مجوز خزانه‌داری امریکا را هم برای آزادسازی این پول جهت فروش اقلام غیرتحریمی به ایران دریافت کرده، اما همچنان ترس شرکت‌های خصوصی این کشور برای معامله و کار تجاری با ایران را بهانه می‌کند.

سئول در منگنه یا در حال سوءاستفاده از شرایط

چرا کره‌جنوبی؟ این سوالی است که با طولانی شدن روند پرداخت بدهی سئول به تهران بار‌ها و بار‌ها در رسانه‌های متفاوت ایرانی مطرح و پاسخ‌هایی هم به آن‌ها داده شده است. پاسخ‌هایی نظیر رابطه عمیق سیاسی، امنیتی و اقتصادی سئول با واشنگتن تا ترس کره‌جنوبی از تنبیه‌های گرانی که دولت ترامپ کشور‌های مصر به حفظ رابطه تجاری با ایران را با آن‌ها ترسانده است. ایران تا پیش از رفع معافیت‌های تحریم نفتی امریکا بر ۸ کشور به شمول کره‌جنوبی یعنی تا پایان سال ۲۰۱۸ میلادی قریب به ۵ درصد از واردات نفت کره‌جنوبی از خارج را برعهده داشت.

پس از تشدید تحریم‌های امریکا علیه ایران، تحلیلگران سیاسی و اقتصادی بسیاری متوجه خطر این مساله برای کره‌جنوبی شدند و از قرار گرفتن سئول در منگنه سخن گفتند. هرچند که کره‌جنوبی تا مدتی تلاش کرد خروج از بازار‌های ایران را محافظه‌کارانه و در خفا پیش ببرد تا روزی روزگاری در صورت نیاز به بازگشت به این بازار چندان مورد ملامت ایرانی‌ها قرار نگیرد، اما پس از مدتی سئول برای خوشامد کاخ سفیدنشین‌ها راهی نداشت جز عیان و علنی کردن خروج از ایران و همچنین نزدیک شدن به مواضع امریکا مانند اعزام نیرو و تجهیزات نظامی به خلیج‌فارس.

زمانی که تحریم‌های هسته‌ای امریکا علیه ایران یک به یک در مسیر بازگشت و اجرای دوباره قرار گرفتند، رسانه‌های بسیاری درباره متضرر شدن کره‌جنوبی از بازگشت تحریم‌های ایران نوشتند. در آن مقطع، «پولیتیکو» در این باره نوشت: «افزایش تنش میان ایران و ایالات‌متحده به معنای تهدید منافع کره‌جنوبی است، کشوری که برای تامین نفت مورد نیاز خود به خاورمیانه نیازمند است.»

هر چند بسیاری از منابع اقتصادی در آن زمان نسبت به محل تامین نفت مورد نیاز کره‌جنوبی در صورت بازگشت تحریم‌های امریکا ابراز نگرانی می‌کردند، اما مساله بزرگ‌تر متزلزل شدن امنیت و ثبات در خلیج‌فارس و تنگه هرمز به عنوان شاهراه تامین امنیت انرژی جهان است. کره‌جنوبی به خوبی می‌دانست که حتی اگر بتواند برای نفت ایران جایگزینی هم پیدا کند اوضاع متشنج در خلیج‌فارس می‌تواند بر جریان صادرات انرژی به این کشور تاثیر منفی بگذارد.

در بخش‌های دیگری از گزارش پولیتیکو آمده است: پس از حصول برجام میان ایران و ۱+۵ وقت، سئول امیدوار بود که بتواند از تغییرات به وجود آمده در رابطه ایران و ایالات‌متحده استفاده کرده و از فضای اقتصادی موجود در ایران در نتیجه برداشته شدن تحریم‌های بین‌المللی کمال استفاده را ببرد.

کره‌جنوبی جزو کشور‌هایی است که از کمبود منابع داخلی انرژی رنج می‌برد و به واردات بنزین و دیگر میعانات وابسته است و همین مساله سئول را به گزینه صادراتی خوبی برای تهران در دوره پسابرجام تبدیل کرد. از دیگر برنامه‌های بلندپروازانه کره‌جنوبی پس از حصول توافق هسته‌ای ایران با ۱+۵ وقت، حضور در پروژه‌های ساخت و ساز در بخش انرژی ایران و همچنین توسعه تجارت عام دوجانبه بود. براساس همین نیاز دوطرفه ایران و کره‌جنوبی بود که پس از برداشته شدن تحریم‌های هسته‌ای ایران، تهران بلافاصله به صادرات بنزین به کره‌جنوبی روی آورد و در سال ۲۰۱۷ به سومین منبع صادرکننده بنزین به کره‌جنوبی تبدیل شد.

ایران همچنین به تامین‌کننده مهم میعانات مورد نیاز برای استفاده در صنعت پتروشیمی کره‌جنوبی تبدیل شد. پالایشگاه‌های کره‌جنوبی به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که می‌توانند از میعانات قطر و ایران استفاده کنند. با برداشته شدن تحریم‌ها کره‌جنوبی به بزرگ‌ترین وارد‌کننده میعانات ایران تبدیل شد و میزان این واردات به ۲۴۹ هزار بشکه در روز رسید. با بازگشت تحریم‌های ایران و قطع شدن این ارتباط تجاری میان کره‌جنوبی و ایالات‌متحده، صنعت پتروشیمی در کره‌جنوبی با چالش‌های مهمی روبه‌رو شد. به گزارش «اعتماد»، وجه قریب به ۷ میلیارد دلاری ایران که در کره‌جنوبی بلوکه شده نیز از همین منبع فروش میعانات به سئول است.

در نتیجه بازگشت تحریم‌های امریکا، میزان واردات نفتی کره‌جنوبی از ایران در سال ۲۰۱۸، ۶۰ درصد کاهش یافت و پس از آن با پایان معافیت تحریمی امریکا به ۸ کشور که کره‌جنوبی یکی از آن‌ها بود، واردات نفتی کره‌جنوبی از ایران به صفر رسید. در چند ماه نخست بازگشت تحریم‌های امریکا علیه ایران، همچنان کره‌جنوبی امیدوار بود که بتواند از انعطاف ایالات‌متحده در اجرای تحریم‌های ایران بهره‌مند شود که البته گذر زمان به سئول نشان داد واشنگتن اجازه نمی‌دهد خللی در سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ علیه تهران وارد شود.

به گزارش پولیتیکو، در این سوی میدان ایران هم از قطع همکاری‌های دوجانبه با کره‌جنوبی متضرر شد. ناوگان نفتکش ایران در دوره تحریم‌ها یعنی از سال ۲۰۰۶ نوسازی نشده بود و پس از برجام این شرکت‌های کره‌جنوبی بودند که برای این نوسازی و صادرات تانکر‌های جدید به ایران پیشقدم شدند. براساس توافقی که میان ایران و کره‌جنوبی انجام شد، قرار شد ۱۰ تانکر جدید به اضافه خدمات دیگر در قالب معامله‌ای به ارزش ۷۰۰ میلیون دلار دراختیار ایران قرار بگیرد. با بازگشت تحریم‌های یکجانبه امریکا، کره‌جنوبی در حالی بازار ایران را ترک کرد که به بخشی از تعهداتش عمل کرده و بخش دیگر را نیمه کاره رها کرد.

تحریم‌های امریکا در بخش مالی و بانکی و قرار دادن نام بانک مرکزی ذیل چند تحریم متفاوت عملا به هرگونه مراوده مالی میان تهران و سئول پایان داد. کره‌جنوبی در نخستین هفته‌های رویارویی با تحریم‌های امریکا و تهدید تنبیه امیدوار بود که بتواند معافیت تحریمی برای تجارت کالا‌های غیرنفتی با ایران را از خزانه‌داری امریکا بگیرد که با مسدود شدن کانال‌های رد و بدل مالی میان دو کشور این مساله هم به حالت تعلیق درآمد. تحریم بانک مرکزی ایران بدان معنا بود که بیش از ۲۰۰۰ کمپانی کره‌جنوبی دیگر قادر به صادرات کالا‌های غیرتحریمی به ایران هم نیستند.

از اشتیاق برای تصاحب بازار ایران تا همراهی با یکجانبه‌گرایی ترامپ

رفتار امروز کره‌جنوبی با ایران در سایه تحریم‌های یکجانبه ایالات‌متحده هر چند از دریچه ترس کمپانی‌های خصوصی از مجازات‌های مالی و محروم شدن از بازار اقتصادی ایالات‌متحده تاحدودی قابل توجیه و درک است، اما با رویه‌ای که در دوره پیشین تحریم‌ها از سئول سراغ داریم در تناقض است. مقایسه این دو رویکرد در قبال ایران نشان از افزایش وابستگی کره‌جنوبی به ایالات‌متحده دارد. وابستگی سیاسی و امنیتی به کشوری که دولت آن به سردمدار رفتار‌های یکجانبه‌گرایانه در سطح بین‌المللی و وادار کردن دوستان به همراهی با سیاست‌های خود در سایه زورگویی تبدیل شده است.

سایت دیپلمات در مطلبی که در ابتدای سال‌جاری میلادی درباره رابطه ایران و کره‌جنوبی منتشر کرد با اشاره به رابطه تاریخی تهران و سئول و تلاش کره‌جنوبی در گذشته برای حفظ این رابطه به‌رغم فاکتور مزاحمی به نام ایالات‌متحده نوشت: در یک دهه گذشته کره‌جنوبی توانست رابطه مثبت ولو محدود خود با ایران را به‌رغم وجود تنش در سطح بین‌المللی بر سر پرونده هسته‌ای ایران حفظ کند. با این همه سیاست‌های خصمانه دولت ترامپ در قبال ایران فعلا رابطه تجاری کره‌جنونی با ایران را متوقف کرده است. در چند ماه گذشته ترور سردار سلیمانی توسط دولت ترامپ به ترس‌ها و تردید‌های سئول درباره تبعات تطویل تنش میان تهران و واشنگتن افزود. فعلا کره‌جنوبی در حالی رابطه تجاری خود با ایران را قطع کرده که در دوره پیشین تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران با وجود تمام سختی‌ها سئول این رابطه اقتصادی محدود با ایران را حفظ کرد. در سال ۲۰۱۲ پس از اعلام و اعمال تحریم‌های سختگیرانه اتحادیه اروپا علیه ایران و قطع دست ایران از سوییفت، ما شاهد سقوط سطح رابطه تجاری میان دو کشور بودیم، اما این رابطه قطع نشد. در سال ۲۰۱۵ سئول حدود ۴ درصد از واردات نفتی خود را از ایران انجام می‌داد.

رفتار امروز کره‌جنوبی با ایران در تناقض کامل با رویکرد این کشور در برابر تهران پس از حصول برجام است. پس از امضای توافق هسته‌ای میان ایران و ۱+۵ وقت در سال ۲۰۱۵ میلادی سئول با تمام توان تلاش کرد از سایر کشور‌ها برای رسیدن به بازار ایران سبقت بگیرد. در ماه مه سال ۲۰۱۶ ما شاهد سفر رییس جمهور پیشین کره‌جنوبی به ایران و نخستین دیدار روسای جمهور دو کشور با یکدیگر از زمان آغاز رابطه دوجانبه در ۱۹۶۲ بودیم. در آن دیدار دو مقام ایرانی و کره‌جنوبی موافقت خود برای همکاری‌های دوجانبه از سرمایه‌گذاری در پروژه‌های عمرانی تا همکاری در حوزه سلامت و بهداشت را اعلام کردند. پروژه‌هایی که باتوجه به ترس کره‌جنوبی از تحریم‌های امریکا نیمه کاره رها شده و به سابقه تلخی در روابط دوجانبه کره‌جنوبی و ایران تبدیل شدند. در حالی که کره‌جنوبی ترس از تحریم‌های امریکا برای صادرات کالا‌های تحریمی به ایران را بهانه کرده، اما رصد روابط دوجانبه در چند ماه اخیر حاکی از آن است که این کشور روند صادرات اقلام غیرتحریمی یا به اصطلاح اقلام بشردوستانه به تهران را هم متوقف کرده است.

نفت امریکا جایگزین نفت ایران شد

نکته قابل‌توجه این است که کره‌جنوبی نفت ایران را عمدتا با نفت ایالات‌متحده جایگزین کرده است. اتفاقی که تحلیلگران را به این نظر کارشناسی رسانده که دولت ترامپ با مسدود کردن مسیر صادرات نفت ایران به پنجمین واردکننده بزرگ نفت جهان، سهمی از این بازار را به خود اختصاص داد. براساس گزارش خبرگزاری ایسنا به نقل از آمار‌های گمرک کره‌جنوبی، ایران در سه ماهه نخست سال ۲۰۱۷ با صادرات حدود ۴۶ میلیون و ۷۳۰ هزار بشکه نفت به کره‌جنوبی، دومین تامین‌کننده بزرگ نفت این کشور به شمار می‌آمد. پیش از آن یعنی در سال ۲۰۱۶ نیز ایران روزانه حدود ۵۹۸ هزار بشکه نفت در روز به کره‌جنوبی صادر کرد، اما در سال ۲۰۱۸ به دنبال تحریم نفتی ایران از سوی امریکا و برقراری یک معافیت ۶ ماهه از سوی واشنگتن برای خرید محدود نفت از ایران، کره‌جنوبی روزانه حدود ۲۰۰ هزار بشکه نفت از ایران خریداری کرد که البته بیشتر آن را میعانات گازی تشکیل می‌داد.

واردات نفت کره‌جنوبی از ایران در ژانویه ۲۰۲۰ به دلیل تحریم‌های واشنگتن متوقف شده است. کره‌جنوبی در ژانویه سال گذشته ۲۲۷ هزار و ۹۴۱ تن معادل ۵۳ هزار و ۶۷۶ بشکه در روز نفت ایران را وارد کرده بود و عمده خرید این کشور میعانات بود که نوع بسیار سبک نفت خام است. این در حالی است که ایالات‌متحده با اعمال تحریم نفت ایران، در واقع فرصتی جدید برای صادرات نفت خود در بازار‌های سنتی ایران باز کرد و به گزارش رویترز، امریکا در جای خالی ایران به دومین صادرکننده بزرگ نفت به کره‌جنوبی، پس از عربستان تبدیل شده است. امریکا در ماه ژانویه ۲۰۲۰، ۱.۷۲ میلیون تن معادل ۴۰۶ هزار و ۵۵ بشکه نفت در روز به کره‌جنوبی صادر کرده که این میزان ۵۳.۳‌درصد در مقایسه با ژانویه سال گذشته رشد داشته است.

کره‌جنوبی و نقض قطعنامه سازمان ملل

کره‌جنوبی در روز‌هایی با سیاست فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ علیه ایران همراه شده است که جهان در حال تجربه مرگبار تبعات ریز و درشت ترجیح یکجانبه‌گرایی بر همکاری‌های چندجانبه است. در روز‌هایی که شیوع یک ویروس چند میلی‌متری در شهر ووهان چین به سرعت از مرز‌های ترسیم شده جغرافیایی عبور می‌کند و تنها در یک مورد در فرسنگ‌ها دورتر ۱۰۰ هزار امریکایی را به کشتن می‌دهد. سئول در حالی کمک‌های بشردوستانه به ایالات‌متحده برای مبارزه با کرونا ارسال می‌کند که ایران در حال تحمل تحریم نه یک گزینه بلکه چندین راه پیش روی سئول برای بازپرداخت بدهی چند میلیارد دلاری‌اش قرار داده است؛ راه‌هایی که سئول برای طی نکردن آن‌ها هر روز یک بهانه مطرح می‌کند.

امتناع کره‌جنوبی از بازپرداخت پول ایران آن هم در شرایطی که تهران پیشنهاد خرید دارو‌های مبارزه با بیماری‌های خاص از محل این اموال را داده کره‌جنوبی را با امریکا در اعمال تروریسم درمانی علیه ایران در یک مسیر قرار داده است. کره‌جنوبی که در روزگار رونق اقتصادی ایران تلاش کرد گوی سبقت را از سایر کشور‌ها در ورود به بازار مستعد ایران برباید و تهران با آغوش باز از آن استقبال کرد امروز در حال ثبت تجربه‌ای تلخ از خود در افکار عمومی ایران است. سئول با امتناع از تجارت با ایران و فراتر از آن آزادسازی اموال مردم ایران در حال نقض قطعنامه ۲۲۳۱ مصوب سال ۲۰۱۵ میلادی است که از تمام کشور‌ها خواسته بود باتوجه به حصول برجام به اعمال تحریم علیه ایران پایان بدهند.

کره‌جنوبی وفاداری به اتحاد با امریکای ترامپ را به عمل به تعهدات بین‌المللی ترجیح داد و این کرنش در برابر زورگویی و قلدرمآبی امریکا در حالی صورت گرفت که کمتر از یک سال پیش در آبان ماه ۹۸ تهدید سئول توسط تیم ترامپ (برای تامین هزینه نظامی حضور امریکا در کره‌جنوبی) یکی از چند خبر در صدر رسانه‌های بین‌المللی بود.

در شرایطی که بسیاری از کشور‌ها خسته از لشگرکشی‌های بیهوده و پرهزینه ایالات متحده به خاورمیانه در چند دهه اخیر در دو سال گذشته تلاش کردند تنش میان تهران و واشنگتن را مدیریت کنند تا از جنگ افروزی دیگری در منطقه‌ای پربحران جلوگیری کنند، کره جنوبی دقیقا در یک سال گذشته در تغییر رویه‌ای آشکار از سیاست عاقلانه حفظ فاصله با تنش‌های میان تهران و واشنگتن دور و دورتر شده است. هنوز حافظه تاریخی ایرانی‌ها اقدام نابخردانه وزارت دفاع کره جنوبی در استفاده از عنوان جعلی خلیج عربی به جای خلیج فارس در بیانیه منتشر شده از سوی این وزارتخانه در آخرین روز‌های دی ماه ۹۸ را از یاد نبرده است. اقدامی که با واکنش تند وزارت خارجه ایران روبه رو شد و سید عباس موسوی با انتقاد از رویه جدید در سیاست خارجی کره جنوبی در قبال ایران تاکید کرد که احترام متقابل و پذیرش واقعیات اساس روابط ملت‌های متمدن است.

ایران نه اولین و نه آخرین قربانی زورگویی دونالد ترامپ در عرصه بین‌المللی است و اتفاقا لیست دوستانی که ترامپ به تهدید و تحقیر آن‌ها در سطح جهانی روی آورده طولانی‌تر از فهرست مخالفان سنتی ایالات‌متحده است. آنچه امروز در سیاست خارجی کره‌جنوبی در برابر ایران به دست فراموشی سپرده شده این است که سئول در حال ترجیح منافع سیاسی رییس‌جمهور ایالات‌متحده بر منافع ملی کره‌جنوبی در حفظ رابطه حسنه ۶۰ ساله با ایران به عنوان یکی از مهم‌ترین بازیگران منطقه غرب آسیاست.

منبع: فرارو

کلیدواژه: ایران و کره جنوبی تحریم های آمریکا اموال بلوکه شده ایران امریکا علیه ایران بشردوستانه با ایران سیاست فشار حداکثری بلوکه شده ایران خزانه داری امریکا ایران و کره جنوبی تحریم های امریکا بازگشت تحریم تحریم های ایران مبارزه با کرونا بین المللی تبدیل شده هسته ای ایران قبال ایران توافق هسته ای ایالات متحده کره جنوبی سایر کشور ها ایران در حال کره جنوبی کره جنوبی کره جنوبی میان ایران نقل و انتقال کشور هایی کره جنوبی تحریم های یک کره جنوبی کره جنوبی میان تهران رابطه تجاری کره جنوبی واردات نفت بانک مرکزی دولت ترامپ منابع مالی کشور ها گونه ای سال گذشته هزار بشکه خلیج فارس تحریم نفت نفت ایران شدن تحریم تبدیل شد یک جانبه بشکه نفت ایران هم دور زدن چند ماه کالا ها ۱ ۵ وقت راه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۹۱۲۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دیپلمات سابق ایران: اینکه 10 کشور برای دفع حمله ایران مجبور به همکاری بودند مهم است

ارزیابی‌ها از تحولات پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، نشان‌دهنده صحنه‌ای جدید در خاورمیانه با رفتار‌هایی جدید است. 
 
به جهت بررسی موضوع فوق، «انتخاب» گفتگویی انجام داده با کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:
 
در فاصله 5-4 روز بعد از پاسخ ایران به اسرائیل چه ارزیابی می‌توان در مورد این اتفاق مهم داشت؟  
 
هنوز زود است که بتوان بطور مستند در مورد اثرات این حمله به لحاظ صِرف اثربخشی و کارآیی آن قضاوت کرد. طبیعی است که در روز‌ها و هفته‌های بعد از چنین اتفاقاتی، طرفین روایت‌های خود را ارائه دهند و بکوشند که در جنگ روانی دست بالا را بیابند. اینکه طرف مقابل مدعی است که عمده پرتابه‌های شلیک شده را ره‌گیری و خنثی کرده، حتی اگر درست هم باشد، اهمیت ثانوی دارد.

آنچه که مهم است نفس اتفاقی است که افتاده که عبارت است از هدف‌گیری خاک اسرائیل توسط ایران. به لحاظ تاریخی این نخستین اتفاق از این نوع طی 51 سال گذشته است. یعنی از جنگ 1973 به این سو هیچ کشوری مستقیماً و راسا قلمرو اسرائیل را هدف حمله قرار نداده بود.  این حمله می‌تواند عواقبی در حوزه‌های نظامی،  فنآوری نظامی و دیپلماتیک داشته باشد.

 از نظر فنآوری نظامی ایران در عمل نشان داد که توانایی‌های قابل توجهی برای پرتاب موشک و پهپاد به فاصله هزار و چند صد کیلومتری خاک خود دارد. گزارش‌هایی که در مورد حمله به پایگاه نواتیم انتشار یافته حاکی از برخود تعدادی موشک به این پایگاه است. صرفنظر از اینکه چه تعداد موشک به این پایگاه اصابت کرده و میزان خسارت وارده چقدر بوده، نفس برخورد چند موشک به آن پایگاه حساس بسیار مهم است.  

اینکه به قولی ده کشور برای دفع حمله ایران مجبور به همکاری و همآهنگی با هم بودند نیز مهم است. با توجه به جزئیاتی که در مورد این همآهنگی‌ها و اقدامات مربوطه شنیده‌ایم، مشکل می‌توان تصور کرد که اگر در شرایطی متفاوت حمله‌ای غیر منتظره و غافلگیرانه با شمار خیلی بیشتری پهپاد و موشک از جانب ایران علیه اسرائیل انجام شود، چه اتفاقاتی ممکن است بیافتد. البته موشک‌های دارای کلاهک متعارف خسارات موجودیتی نمی‌توانند وارد کنند و تنها شدت میزان تخریب و بی ثباتی که می‌تواند برای مدتی فلج‌کننده باشد، طبعا مهم خواهد بود.

از سوی دیگر حمله‌ای که انجام شد برای هر دو طرف حاوی درس‌های فنی و تاکتیکی و عملیاتی است. این اولین بار بود که سیستم دفاعی چند لایه اسرائیل و نحوه همکاری متحدان آن به آزمایش گذاشته شد. تا پیش از این سیستم گنبد آهنین در ارتباط با نوع خاص موشک‌های کوتاه بردی که از غزه و لبنان شلیک می‌شدند، مورد استفاده قرار گرفته بود. این حمله همچنین تجربه بزرگی برای طرف ایرانی بود. سپاه نیز بی شک فرصت بی نظیری یافت تا امکانات تهاجمی خود را به آزمایش بگذارد و از نقاط ضعف سیستم مطلع شود و در جهت رفع آن‌ها بکوشد.
 
با توجه به تبلیغات رژیم اسرائیل در مورد واکنش، آیا واکنشی نظامی و تهاجمی از جانب رژیم اسرائیل محتمل است؟
 
اگر چه گفته شده که کابینه جنگ رژیم علی الاصول تصمیم به انجام واکنش نظامی گرفته اما برداشت من این است که این اعلام فعلا اهدافدیپلماتیک و جنگ روانی را دنبال می‌کند و هنوز معلوم نیست که حداقل در مورد حمله به خاک ایران به اجرا گذاشته شود. آنچه که قطعی است این است که آمریکا و اروپا با بالا گرفتن سطح تنش مخالف‌اند و مایل نیستند که جنگی تمام عیار در منطقه رخ دهد. برای اسرائیل نیز مشخص شد که حتی در حوزه نظامی نیز نیاز مبرمی به کمک متحدان غربی خود دارد و بدون همآهنگی و کمک آن‌ها شدت تخریب و بی ثباتی و تزلزل از ناحیه چنین حمله‌هایی بسیار بالا خواهد بود.

به دیگر سخن اسرائیل نمی‌توان نظر غربی‌ها و بخصوص نظر آمریکا را نادیده بگیرد و در مورد از دست دادن کمک آن‌ها ریسک کند. با این حال محتمل است که نهایتاً طرفین در مورد حداقلی از واکنش مثلاً یک حمله بیشتر نمادین به نقطه ای در خاک ایران یا حمله به گروه‌های محور مقاومت به تفاهم برسند. یک نظر سنجی امروز در تایمز اسرائیل نشان داده که 54 درصد از پاسخ‌دهندگان گفته‌اند که حفظ همکاری و همآهنگی با متحدان غربی و منطقه‌ای برایشان اولویت بیشتری دارد تا حمله به خاک ایران.  
 
در پی این حمله، ظاهرا ائتلافی برای تهاجم دیپلماتیک به ایران تشکیل شده؛ نظرتان در این باره چیست؟
 
اگر چه ایران قبل از حمله فعالیت‌های دیپلماتیک گسترده‌ای داشت، اما این فعالیت‌ها نیز مشابه برخی فعالیت‌های دیگر از یک نقطه ضعف جدی در رنج است و آن اینکه در اغلب موارد از حد گفتن و شنیدن و تبادل نظر و تبادل اطلاعات فراتر نمی‌رود و به مرحله همکآری و همآهنگی وارد نمی‌شود. بطور کلی اگر همسوئی حداقلی و اشتراک حداقلی منافع وجود نداشته باشد، نتیجه‌ای غیر از این حاصل نمی‌شود.
 
برخی گزارش‌ها حاکی است که تلاش‌های دیپلماتیک ایران بعد از حمله ظاهراً نتیجه‌ای نداشت یا حتی نتیجه عکس داشت.  نه تنها برخی رسانه‌های غربی از جمله وال استریت جورنال به نقل از مقامات آمریکایی با نام و بی نام از همکاری کشور‌هایی مانند عربستان و امارات با تیم اسرائیلی و غربی گفتند، بلکه برخی منابع داخلی نیز همین را گفتند. مثلاً به گزارش سایت تابناک،  مجتبی ابطحی "مشاور وزیر کشور" اظهار داشته که «۶ ناو ضد موشک در دریای سرخ، سیستم موشکی عربستان و امارات ۶ لایه آتش‌باری در این مدت کوتاه عملیاتی شد».

وی اضافه کرده که "آواکس‌های عربستان و آواکس‌های خودشان و همچنین پهپاد‌هایی را به پرواز درآوردند تا مانع دستیابی ایران به اهداف خود شوند. " البته رسانه‌های غربی مدعی بودند که همکاری عربستان و امارات بیشتر به شکل ارائه اطلاعات و داده‌های راداری به ائتلاف غربی بوده است.

البته قضیه از جهت فعال شدن اردن به لحاظ عملیاتی و تلاش برای ساقط کردن پهپاد‌ها و احیانا موشک‌های کروز که باید از روی خاک اردن عبور می‌کردند، روشن است. از این نظر اکنون این خطر وجود دارد که تلاش‌های غرب طی سال‌های اخیر برای ایجاد یک سامانه فراگیر منطقه‌ای ضد موشکی و ضد پهپادی و یک سیستم هشدار سریع وارد مرحله جدیدی بشود.  آمریکا سال‌ها است که تلاش می‌کند نوعی از ائتلاف منطقه‌ای را که هم اسرائیل در آن باشد و هم شماری از کشور‌های عربی ایجاد کند.

پیمان‌های به اصطلاح ابراهیم و وارد کردن اسرائیل در حوزه عملیاتی سنتکام ایجاد چنین ائتلافی را تسهیل کرد و اکنون حمله ایران به خاک اسرائیل ممکن است فرصت دیگری برای آمریکا در این رابطه ایجاد کرده باشد. تبلیغ سوء غرب و اسرائیل این است که امکانات موشکی و پهپادی ایران تنها برای اسرائیل تهدید نیست بلکه برای دیگر کشور‌های منطقه هم تهدید است و اگر اخبار مربوط به همکاری اردن و عربستان و امارات درست باشد، می‌تواند به معنی پیشرفت این تبلیغات باشد.  
 
تبلیغات جدیدی نیز در ارتباط با گسترش تحریم‌ها بعد از این حمله ایران بالا گرفته. آیا غرب می‌تواند تحریم جدیدی علیه ایران اعمال کند؟ 
 
این حوزه نیز در ادامه بحث قبلی یعنی عواقب دیپلماتیک حمله ایران قرار می‌گیرد. به نظر می‌رسد که اسرائیل کوشش دارد تا از تهدید به انجام حملاتی علیه خاک ایران به عنوان حربه‌ای برای تحت فشار قرار دادن غرب برای اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران استفاده کند.

لذا ممکن است سخن از تصمیم کابینه جنگ اسرائیل به حمله به ایران بیشتر حربه‌ای برای ایجاد تقابل بیشتر بین ایران و غرب و کشور‌های منطقه باشد. نامه‌ای که وزیر خارجه رژیم اسرائیل به 32 کشور نوشته و خواستار انجام اقدامی از سوی آن‌ها علیه سپاه پاسداران شده، در این رابطه قابل توجه است.

البته صرفنظر از این عامل فشار، غربی‌ها نیز ابتدا به ساکن صحبت از تشدید تحریم‌ها به خاطر این حمله علیه ایران کردند. وزیر خزانه داری آمریکا صحبت از تحریم‌های جدیدی با هدف کاهش نفت صادراتی ایران کرده و مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز از همآهنگی با گروه 7 کشور صنعتی برای اعمال تحریم‌های جدیدی علیه ایران سخن گفته است.

عناصر افراطی در کنگره آمریکا نیز گفته‌اند پیش‌نویس‌هایی را در هفته آینده به رأی خواهند گذاشت. اتحادیه اروپا نیز صحبت از تحریم‌هایی علیه فعالیت‌های موشکی و پهپادی ایران کرده و نیز انجام اقدامی علیه سپاه پاسداران را تحت بررسی دارد. در میان این تحریم‌هایی که صحبت از آن‌ها شده، شاید اعمال تحریم‌هایی با هدف کاستن از نفت صادراتی ایران مهمتر باشد.

اما روشن نیست که با توجه به وضعیت بازار نفت و بی میلی آمریکا به افزایش قیمت نفت در بازار با توجه به سال انتخابات در آمریکا و نیز پالایشگاه کوچک چینی که خریدار نفت ایران هستند، تا چه حد این تلاش‌ها می‌تواند قرین موفقیت شود.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • تله تل‌آویو برای واشنگتن/ آیا اسرائیل، آمریکا را وارد تنش با ایران می‌کند؟
  • سازمان ملل متحد با تحریم‌های یکطرفه علیه ایران در حوزه انرژی مخالف است
  • ندای مواضع ضدونقیض از درون کاخ‌سفید؛ اسرائیل می‌تواند آمریکا را وسط تنش با ایران بیاندازد؟
  • بازی مجدد اتحادیه اروپا با مهره سوخته تحریم‌ها علیه ایران
  • دیپلمات سابق ایران: اینکه 10 کشور برای دفع حمله ایران مجبور به همکاری بودند مهم است
  • تلاش آمریکا و متحدانش برای ارزیابی تحریم‌ها علیه کره شمالی
  • رویترز:‌ صادرات نفت ایران بیشترین رقم در ۱۰ ماه گذشته شد
  • کاخ‌ســــفید مأمن رادیکالیسم ویرانگر
  • چرا صنعت نفت برای سرمایه گذاری خارجی با وجود تحریم ها جذاب بود؟
  • وضع تحریم جدید نفتی علیه ایران توسط کنگره امریکا؟