به نقل از «فارس»

سلام بر ابراهیم «درق» / روایتی از تشییع شهید ناوچه کنارک + فیلم

تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۹۸۲۳۶

محمدابراهیم، فرزند دیار شهیدپرور درق خراسان شمالی، با شهادت خود در راه وطن دوباره هوای این شهر را معطر به نام شهدا کرد و همگان در استقبال از این شهید جوان ندای «سلام بر ابراهیم» سر دادند.

خبرگزاری فارس خراسان شمالی؛ ۷ روز گذشت، ۷ روز از دردی جانکاه در خراسان شمالی می‌گذرد. ۷ روزی که شاید هزار هزار حادثه و واقعه در سراسر دنیا در این میان اتفاق افتاده باشد، اما این اتفاق رنگ و بویی دیگر دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انگار همین دیروز بود که شهید آوردند، شهیدی که مظلوم بود، اما مظلومانه تشییع نشد. اما چه گذشت در تشییع این شهید؟

زیارتگاه نخست، معراج الشهدای گرمه

نخستین نقطه تلاقی نگاه‌ها با پیکر و تابوت شهید در سپاه است. سپاه این شجره طیبه که گویی نام و نشانش با شهدا گره‌خورده است، هرچند که شهید یک بسیجی مخلص و ساده‌دل باشد و خدمت به‌نظام را در یونیفرم‌های دریادلان نداجا انجام داده باشد.

وارد سوله ورزشی سپاه شهرستان گرمه که می‌شوی، تابوتی در آغوش پرچم مقدس ایران، بر روی زمین است، دوستان و آشنایان و اقوام و مسئولان صف اولی، گرداگرد این پیکر چون شمع می‌سوزند و ذکر می‌گویند. اما چه بگویم از درد فراق مادر، فراق پدر، فراق همسر.

برخی از این دردها گفتنی نیست، این دردها را باید دید.

 

 

زیارتگاه دوم؛ استقبال در گرمه

با احترام خاصی مردم، سربازان و برخی افراد درجه‌دار پیکر را به خودروی تزیین‌شده منتقل می‌کنند، تا آماده حضور پیکر در میان عاشقان به شهدا باشد.

هوا به‌شدت گرم است، گویی داغ آن قدر سنگین شده و دل‌های مردمان این دیدار چنان آتش‌گرفته، که خورشید هم همراهشان بوده است. ماه مبارک رمضان است، لب‌ها تشنه، ترک ترک  و نفس‌ها سخت‌تر از روزهای عادی، حتی سخت‌تر از ماه رمضان‌های قبلی، چراکه باید ماسک بزنی، تا مبتلابه امر بیماری نشوی. اما چطور می‌شود تا از شهید فاصله بگیری، هرقدر که در حضور مادی بگویند که فاصله خود را رعایت کنید، مگر در عالم معنا می‌شود از شهید فاصله گرفت، اصلاً اگر فاصله گرفتی کار دیگر تمام است، دیگر نه انقلابی هستی، نه خدایی.

شهید به میانه شهر آورده می‌شود. این ویروس منحوس و بلایای آن‌هم خود داستانی مفصل است. اما همراهی خودرویی دل‌های آتش‌گرفته از این داغ فراق، خود گویا مسئله است که جماعت مذهبی‌ها و حزب‌اللهی‌ها بیشتر از دیگران مسائل مورد تأکید در این روزها را رعایت می‌کنند.

اما مگر می‌شود به جهت عرض ارادت و ابراز درد به محضر شهدای عالم، فقط نشست، مگر سنگینی این غم می‌گذارد. پس پای دل، پای جسمانی را به حرکت درمی‌آورد و همگان را گرمه به پیرامون خودرو می‌کشاند.

رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر درون، اشک‌ها برای سرازیر شدند از هم مسابقه می‌دهند، اصلاً اشک‌ها فرصت ماندن در چشم‌ها را ندارند، چون باید بیایند و سرازیر شوند تا شاید آب بر این آتش دلسوز باشند، تا شاید باری از این غم سنگین بردارند.

نگاه به چهره‌ها خود ماجرایی دیگر است. جوانی دخیل بر تابوت، نای راه رفتن دیگر ندارد، مادری که در گوشه خیابان اشک‌هایش را با چادر مشکی خود پاک می‌کند، مسئولینی که این بار صف اول نیستند. نوای یاحسین که مداح خوش‌نام شهر می‌گوید، جان‌ها آتش می‌گیرد و می‌سوزد و اشک‌ها نیز در پی یکدیگر روان می‌شوند.

شهید آوردند، بی‌سر و پیکر. DNA او را به خانواده رسانده. مردم شهر خاضعانه شهید را تشییع می‌کنند و حال او را به راه می‌سپارند تا به‌سوی جایگاه ابدیت حرکت کند.

 

 

ماجرا در کل درق و ایور همچون گرمه است. شهید، اهل دیار شهیدپرور درق است با ۵۰ شهید دوران نبرد حق علیه باطل و ۱ شهید مدافع حرم آل الله در مرزهای نه جغرافیایی بلکه مرزهای اعتقادی انقلاب اسلامی.

این شهید دریادل درق، خود نیز مرزبان مرزهای اعتقادی بوده، روز و ماهی را در آنجا گذرانده و خوش‌نامی او همه‌جا را به خود درگیر کرده. آنان که او را می‌شناختند حرف‌هایی می‌زنند که در وصف نگنجد.

 

 

زیارتگاه سوم؛ دارالشهدای درق

درق دارالشهداست و مردمانش خوب آیین شهید داری، شهیدپروری و قدردانی از شهدا را می‌دانند. انبوه جمعیت مشتاقان زیارت شهید، در ابتدا ورود به شهر ایستاده‌اند. نظامیان آماده عرض ارادت خاص خود به مهمان شهر هستند. مهمانی که روزگاری خود همواره در سیل استقبال‌کنندگان از شهدا بود و حال که به آرزوی شهادت رسیده، هم شهریانش به استقبال او آمده‌اند.

هر چه در گرمه دیده‌ایم و شنیده‌ایم در اینجا چندبرابر است... از حرارت گرمای آسمان عصر یک روز رمضانی، تا سیل حضور و خروش و شوق و اشتیاق و اشک حاضران. آخر اینجا هر چه که باشد هم‌محله‌ای‌ها محمدابراهیم هستند. سرخط همه جمله‌ها در درق، آن روز یک عبارت بود «سلام بر ابراهیم».

چه زیبا این سلام بر او، در همه‌جا نوشته‌شده بود. هیچ کاری در این عالم اتفاقی نیست، هر چه هست تقدیر خداوندگار خالق است، که این‌گونه، ابراهیم درق بیاید و همه بر او سلام و درود بفرستند.

غم از دست دادن هم‌محله‌ای و هم شهری و دوست و آشنا و فامیل سخت است، اما این غم سخت‌تر می‌شود وقتی‌که ببینی و بدانی که این شهید، تازه‌داماد است. آن زمانی عرصه سخت‌تر می‌شود که بدانی فطر امسال برای او زمانی بود برای تشکیل خانواده‌ای مستقل، زمانی بود برای ایجاد پیوندی مبارک. هر چه که این‌ها را در ذهن مرور کنی، داغ فراق در جان‌ها بیشتر شعله می‌کشد و چنان اشک‌ها سرازیر می‌شوند که توان دیدن را از هرکسی می‌گیرد.

جمعیت چنان است که طی طریق کوتاه و ۵ دقیقه تا گلزارشهدای درق قریب به یک ساعت بلکه بیشتر به طول می‌انجامد.

 

 

زیارتگاه چهارم؛ در جمع یاران

گلزار شهدا در هر کوی و برزن این سرزمین، نقطه اتصال آسمان به زمین است. جایی برای بازشدن بغض‌ها، جایی برای کم کردن دل‌تنگی‌ها، جایی برای گره زدن دل برای رسیدن به عالم معنا، گلزار شهدا با تمام نقاط این خاک و سرزمین فرق دارد. انسان را سبک می‌کند از قیدوبندهای زندگی روزمره و مصمم می‌کند درراه الله...

اما امروز مهمان‌دارند، چه مهمانی! مهمانی که خود همیشه پای ثابت زیارت شهدای راه حق بود. میهمانی که زین پس خود می‌شود میزبان، میزبان عاشقان و عارفان و دل‌تنگان شهدا و راه شهادت.

پیش از رسیدن جمعیت که وارد گلزار شهدا می‌شود، عطر گل‌های محمدی فضا را پرکرده، نمی‌داند کسی که داغ فراق در اینجا سنگین می‌شود که از پای می‌افتی و ناگاه بر زمین می‌نشینی، یا آنکه چنان سبک‌بال گشتی که می‌خواهی همراه شهید درون خاک سرد بروی.

مردم همچنان مشتاقانه شهید را همراهی می‌کنند و عده‌ای معدود نیز در گلزار شهدا منتظر. اشک، امان فکر کردن هم نمی‌دهد چه برسد به نگاه کردن. جوانان و نوجوانان دل‌بسته انقلاب، چنان دل‌تنگی می‌کنند که انگار روزی طعم شهادت را چشیده‌اند و حال منتظر رسیدن به شهادت‌اند.

 

 

در همیشه تاریخ، خواهر و همسر شهدا، به کمک مادر می‌آیند تا این داغ سنگین را باهم تقسیم کنند. همیشه صلابت پدر چون کوه، در خانواده‌های شهدا مثال‌زدنی است. نقطه تلاقی خانواده، پیکر و محل خاک‌سپاری، نقطه ثقل این واقعه است. لحظه‌ای که زمان از حرکت بازمی‌ایستد تا نظاره‌گر عشق‌بازی مادرانه‌ای باشند که از فرزندش به‌جز چند قطعه ناچیز، چیزی دستگیرش نمی‌شود. اما خوب می‌داند، فرزندش تنها امانتی از جانب حضرت الله بوده برای این روزها و خوشحال و مسرور از این‌که چنان باشکوه و سربلند در برابر خالق عالم این امانت را در بهترین راه و مسیر به خودش بازگردانده است.

زین پس او مادر شهید است، با تمام ویژگی‌های مادران شهید تاریخ اسلام، پدر؛ پدر شهید است با تمام استواری‌های پدران شهید، و خواهرش زینبی خواهر شهید است، با تأسی از تمام خواهران شهید تاریخ اسلام.

محمدابراهیم کاظمی ازاین‌پس می‌شود میزبانی در جوار محمدتقی اربابی در گلزار شهدای درق، یکی مدافع حریم جغرافیای وطن و دیگر مدافع حریم جغرافیای اعتقاد.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: شهید خراسان شمالی ابراهیم شهادت ناوچه کنارک سلام بر ابراهیم درق گلزار شهدا سخت تر اشک ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۹۸۲۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تشییع و خاکسپاری پیکر مطهر ۶ شهید گمنام در پایتخت

به گزارش گروه ایثار و حماسه خبرگزاری صداوسیما ؛ سردار علی‌اصغر محسن‌شیخی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان تهران گفت: پیکر‌های مطهر شش شهید دوران دفاع مقدس در ایام شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) در شهر تهران تشییع و تدفین شود. وی افزود: خاکسپاری پیکر مطهر شهدا در شهرک شهید خرازی، هوافضای سپاه، سازمان زندان‌ها، شهرک دریا و فرماندهی انتظامی تهران بزرگ و نمایشگاه نزاجا انجام خواهد شد. گفتنی است، پیکر شهدای گمنام از مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس تفحص، و در مناسبت‌های مختلف سال به ویژه ایام شهادت اهل بیت (ع) در مناطق مختلف کشور تشییع و تدفین می‌شود.