تصویر مسلمانان در رسانههای آلمان؛ رواج فرهنگ گفتوگو
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۹۸۴۱۰
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: بخش پژوهشهای فرهنگی رایزنی فرهنگی ایران در آلمان
۹۶ سال پیش که اولین مجله مخصوص مسلمانان در آلمان منتشر شد، هنوز اسلام دین شناختهشدهای برای ژرمنها نبود و اخبار مربوط به مسلمانان، جایگاهی در رسانههای مهم آلمان نداشت. این در حالی است که در دهههای اخیر، مسلمانان پس از مسیحیان، دومین گروه مذهبی آلمان به شمار میآیند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولین مجله رسمی مسلمانان، سال ۱۹۲۴ در برلین منتشر شد. این مجله با عنوانMoslemische Revue متعلق به جامعه احمدیه بود و در فاصله سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۴۰ به شکل گاهنامه منتشر میشد. محتوای این مجله، آیاتی از قرآن، زندگینامه شخصیتهای مهم اسلام، باورهای اسلامی و همچنین گزارشهایی از زندگی زنان و مردان مسلمان در نقاط مختلف جهان بود. در حال حاضر، چندین شماره از این مجله به صورت فایل پیدیاف بر روی سایت جامعه احمدیه قرار گرفته است.
پس از بسته شدن مجله Moslemische Revue،۲۳ سال طول کشید تا نشریه مهم دیگری برای مسلمانان در آلمان منتشر شود. مجله فرهنگی فکر و فن، سال ۱۹۶۳ توسط آنهماری شیمل و آلبرت تایله و با حمایت انستیتو گوته تأسیس شد. این مجله تا سال ۲۰۱۶، دو بار در سال و با تیراژی در حدود ۱۸ هزار نسخه به سه زبان عربی، انگلیسی و فارسی منتشر میشد. همچنین مقالات این مجله در وبسایتی به زبان آلمانی در اختیار خوانندگان قرار میگرفت. این نشریه با نویسندگان صاحبنامی از آلمان و کشورهای اسلامی همکاری داشت و به عنوان مرکزی برای اطلاعرسانی و مبادله اطلاعات با کشورهای اسلامی مطرح بود.
اولین مجله رسمی مسلمانان، سال ۱۹۲۴ در برلین منتشر شد. این مجله با عنوانMoslemische Revue متعلق به جامعه احمدیه بود و در فاصله سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۴۰ به شکل گاهنامه منتشر میشد چند سال پس از تأسیس مجله فکر و فن، مجله آلمانی زبان الفجر نیز از سوی مرکز اسلامی هامبورگ و آکادمی اسلامی آلمان منتشر شد. این مجله که از سال ۱۹۸۳ میلادی تاکنون به چاپ میرسد، فصلنامهای علمی-فرهنگی است. در هر شماره از این مجله میتوان، خلاصهای از مطالب نماز جمعه در سه ماه گذشته، مقالهای پیرامون مسائل زنان، مطالبی برای معرفی شخصیتهای اسلامی به جوانان، تفسیر موضوعی قرآن، معرفی کتابهای اسلامی و همچنین گزارشی از مهمترین اخبار مربوط به شیعیان در اروپا را مطالعه کرد.
«اشپکتروم ایران» نیز نشریه دیگری است که به همت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان، در سال ۱۹۸۸ میلادی منتشر شد. انتشار این فصلنامه هنوز هم ادامه دارد. مسئولان سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان، هدف از انتشار این نشریه را معرفی فرهنگ و تمدن ایران اسلامی به علاقهمندان، مراکز ایرانشناسی و اسلامشناسی در کشورهای آلمانیزبان و مؤسسات علمی و کتابخانههای آلمانی سراسر دنیا عنوان میکنند.
سال ۱۹۹۵، اسلامیشه تسایتونگ نیز به جمع نشریات مخصوص مسلمانان اضافه شد. ابوبکر ریگر و سلیمان ویلمز، نخستین شماره این نشریه را در وایمار منتشر کردند و از آن زمان، به عنوان مدیرمسئول و سردبیر سایت فعالیت میکنند. علاوه بر آنها، دهها روزنامهنگار مسلمان نیز در اسلامیشه تسایتونگ مشغول به کار شدهاند. در سایت این نشریه آمده است: «اسلامیشه تسایتونگ تلاش میکند تا صدای مسلمانان را به جامعه آلمان برساند و پلی میان پیروان اسلام و سایر ادیان ایجاد کند. این نشریه ارتباطی با گروههای فرعی اسلامی مانند گروههای افراطی، لیبرالها و محافظهکاران ندارد.»
از دیگر نشریاتی که در حوزه اسلام فعالیت میکند، میتوان به زنیت اشاره کرد. زنیت، مجلهای مستقل است که به مسائل جهان اسلام میپردازد. این مجله در سال ۱۹۹۹ توسط دانشجویان رشته مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هامبورگ تأسیس شده است. در سال ۲۰۰۰، انجمن زنیت تأسیس شد. در حال حاضر، انجمن بر محتوای مجله نظارت دارد و از روزنامهنگاران و عکاسان جوان حمایت میکند. همچنین از سال ۲۰۱۵ بنیاد کاندید با همکاری انتشارات دویچه لاوانته مسئول انتشار مجله است. زنیت یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین مجلات آلمانی زبان است که به صورت گسترده به مسائل کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا میپردازد و درباره مسائل جهان اسلام گزارش میدهد. در میان شرکای رسانهای آن، نامهای شناختهشدهای از جمله اشپیگل آنلاین، دی ولت، مؤسسه گوته برلین و کمیسیون یونسکو در آلمان دیده میشود. سال ۲۰۱۷، مسئولان این مجله، وب سایت جدیدی به زبان انگلیسی، آلمانی و عربی راهاندازی کردند.
مجله تخصصی دیالوگ از دیگر نشریاتی است که در حوزه اسلام در آلمان منتشر میشود. این مجله که زیر نظر انستیتو علوم انسانی و علوم اسلامی آلمان به چاپ میرسد، از شناختهشدهترین مجلات در حوزه مباحث دینی، فرهنگی، فلسفی و کلامی است. هدف از تأسیس این مجله کمک به برقراری گفتوگو میان مسیحیان و مسلمانان و همچنین گسترش صلح در جهان است.
سایتهای خبری
در دهههای اخیر، مجلات اسلامی تا اندازه زیادی توانستهاند، نظرات مخاطبان مسلمان و غیرمسلمان در آلمان را به خود جلب کنند، اما گسترش تکنولوژی و اهمیت روزافزون اینترنت در زندگی شهروندان باعث شده که گروهی از مسلمانان و کارشناسان حوزه اسلام برای معرفی این دین و انتشار اخبار مسلمانان از سایتهای اینترنتی استفاده کنند. از جمله سایتهایی که درباره اسلام و تحولات کشورهای اسلامی در آلمان منتشر میشود، میتوان به سایت قنطره اشاره کرد. این سایت با مسئولیت مشترک دویچه وله، انستیتو گوته، انستیتو روابط خارجی و با حمایت وزارت خارجه آلمان از سال ۲۰۰۳، اخبار مربوط به مسلمانان را به سه زبان آلمانی، انگلیسی و عربی منعکس میکند.
«دایرهالمعارف اسلام» نیز از سایتهایی است که مطالب متعددی درباره اسلام و مسلمانان به زبان آلمانی دارد. این سایت که از سال ۲۰۰۶، راهاندازی شده است، تلاش میکند تا با چهره غیرواقعی اسلام در آلمان مقابله کند. بر روی سایت این دایرهالمعارف آمده است: «در زمانی که تعصبات، شایعات و قضاوتهای زیادی درباره اسلام و مسلمانان وجود دارد، دایرهالمعارف اسلام تلاش میکند تا اطلاعات واقعی از جهان اسلام در اختیار مخاطبان خود قرار دهد.»
پس از بسته شدن مجله Moslemische Revue،۲۳ سال طول کشید تا نشریه مهم دیگری برای مسلمانان در آلمان منتشر شود. مجله فرهنگی فکر و فن، سال ۱۹۶۳ توسط آنهماری شیمل و آلبرت تایله و با حمایت انستیتو گوته تأسیس شد مطالب این سایت بر اساس حروف الفبا طبقهبندی شدهاند و علاقهمندان به راحتی با نوشتن نام فرد یا یک موضوع میتوانند، اطلاعات مفیدی از این سایت به دست آورند.
«اسلامیک» از دیگر سایتهایی است که اخبار، گزارشها و مصاحبههایی در ارتباط با مسلمانان و اسلام به زبان آلمانی منتشر میکند. مسئولان این سایت تلاش میکنند تا از طریق انتشار گفتوگوهای جذاب و گزارشهای خواندنی، جوانان مسلمان را به سوی خود جذب کنند.
وبسایت «راهی به سوی اسلام» نیز از دیگر سایتهای خبری در حوزه اسلام است. این سایت تلاش میکند تا اطلاعات درستی از زندگی و شرایط مسلمانان در جامعه آلمان و سایر کشورهای جهان ارائه دهد. در این سایت همچنین اطلاعات مفیدی درباره اسلام، شخصیتهای مهم تاریخ اسلام و باورهای مسلمانان وجود دارد.
البته برخی از سایتهای خبری تنها به انتشار اخبار و گزارش بسنده نمیکنند، گروهی از آنها تلاش میکنند تا تحلیلهای مختلفی درباره مسائل روز جهان اسلام و دغدغههای مسلمانان ارائه دهند. Offenkundiges یکی از سایتهایی است که مقالات و گزارشهای تحلیلی درباره جهان اسلام و به خصوص شیعیان منتشر میکند. این سایت به وسیله جمعی از نویسندگان و وبلاگنویسان جوان در آلمان راهاندازی شده است.
بخش فروم وبسایت «مسلم مارکت» نیز در سالهای اخیر، دیدگاهها و مقالات تحلیلی درباره اسلام و مسلمانان را منتشر میکند. این وبسایت به دست دکتر یاووز اوزگز، محقق و اسلامشناس ساکن آلمان راهاندازی شده است.
البته این تنها تلاش دکتر یاووز اوزگز برای معرفی اسلام به جامعه آلمانی زبان نیست. او همچنین وبسایتی به نام «تلویزیون مسلمان» راهاندازی کرده است و بر روی آن، فیلمهای کوتاهی درباره اتفاقات جهان اسلام و زندگی مسلمانان در آلمان میگذارد. او در فیلمهایی کوتاه به زبانی ساده، درباره دیدگاههای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، مردم مظلوم فلسطین، اهمیت راهپیمایی روز قدس، جنایات آمریکا و … برای شهروندان آلمان توضیح میدهد.
انتشار اخبار مسلمانان در نشریات مهم آلمان
مسلمانان در دهههای اخیر، پس از مسیحیان، دومین گروه مذهبی آلمان را تشکیل میدهند. از این رو، در چند سال اخیر، اخبار مربوط به اسلام و مسلمانان در نشریات مهم آلمان نیز جا باز کردهاند. در حالحاضر، نشریاتی مانند بیلد، اشپیگل، روزنامه فرانکفورتر آلگماینه، نشریه ت. آنلاین، تسایت و… اخبار و گزارشهایی درباره مسلمانان و اسلام منتشر میکنند. البته این را هم نباید از یاد برد که بخش زیادی از این مطالب نگاهی منفی به دین اسلام دارند.
کد خبر 4929286 محمد آسیابانیمنبع: مهر
کلیدواژه: رسانه های گروهی رایزنی فرهنگی ایران در آلمان مسلمانان مفهوم گفت وگو دین اسلام کتاب و کتابخوانی ویروس کرونا میراث فرهنگی معرفی کتاب ادبیات گردشگری خبرگزاری مهر ترجمه رایزنی فرهنگی ادبیات جهان موزه خانه کتاب ادبیات کودک و نوجوان نهاد کتابخانه های عمومی کشور مسلمانان در آلمان اسلام و مسلمانان اخبار مربوط آلمان منتشر درباره اسلام زبان آلمانی آلمانی زبان جهان اسلام حوزه اسلام راه اندازی سایت هایی مهم آلمان گزارش ها تأسیس شد منتشر شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۹۸۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت یک استاد تاریخ از فرمان پیامبر(ص) به جهاد با یهودیان جنایتکار
سیزده سال پس از بعثت حضرت محمد مصطفی (ص)، بزرگان مردم یثرب که سران قبایل اوس و خزرج بودند، با پیامبر (ص) دیدار کرده و اسلام آوردند و با حضرت پیمان بستند که با جان و مال خود از اسلام و رسول خدا حمایت کنند. نتیجه این پیمان، هجرت پیامبر و مسلمانان اهل مکه به یثرب و تبدیل این منطقه به مدینةالنبی بود. بعد از ورود پیامبر این شهر به مرکز حکومت پیامبر اسلام تبدیل میشود.
برای بررسی نحوه اداره حکومت توسط پیامبر اسلام و همچنین آشنایی با سیاستهای پیامبر در مدیریت جامعه با سعید طاووسی استاد تاریخ اسلام دانشگاه علامه طباطبایی به گفتگو پرداختیم که بخش اول آن را در ادامه میخوانید:
پیامبر در سال ۱۳ بعثت به واسطه به بنبست رسیدن تبلیغ در مکه و طائف و پس از ملاقات با سران اوس و خزرج و پیمانی که بین پیامبر و آنها منعقد میشود، تصمیم به هجرت به یثرب که بعد از ورود پیامبر به مدینةالنبی تغییر نام میدهد، میگیرند. تغییر و توسعه اسلام پس از این هجرت است. در این گفتگو میخواهیم سیاست پیامبر (ص) برای مدیریت مدینه و حکمرانی پیامبر را واکاوی کنیم.
پیامبر با عدهای از مهاجران مکی به مدینه میروند و مسلمانان مدینه درواقع نومسلمان هستند. از طرف دیگر باید با یهودیان مدینه یک همزیستی مسالمت آمیز برقرار کنند. پیامبر زمانی وارد مدینه میشوند که سالها دو قبیله اوس و خزرج با هم درگیری داشتند و ایضا مسلمانان اهل مکه کسانی هستند که خانه و اموال شان را در مکه گذاشتهاند و به مدینه آمدهاند و گویا یک تقابل دیرینه هم بین مکه و مدینه از دوران قبل از اسلام وجود داشته است. پیامبر (ص) برای اینکه بتوانند امکان زیست مسالمتآمیز بین این گروهها به وجود بیاورند، چه کاری انجام میدهند؟
طاووسی: بسم الله الرحمن الرحیم. پیامبر (ص) پس از ورود به مدینه، در راستای همین نکاتی که اشاره کردید، اساسا اقدام به تاسیس شهر کردند. یعنی در حجاز پیش از اسلام، شهری وجود نداشت و مدینه که درواقع همان یثرب است، برخی بر این نظر هستند که اساسا این واژه مدینه (شهر) از آن زمان وارد زمان عربی شده است و این کلمه ریشه عربی ندارد. برخی هم بر این نظر هستند که این کلمه ریشه در دین دارد و نه مَدَنَ. دین در آن دوره سه معنی داشته است. دین فارسی که به معنای وجدان و باطن انسان است. مثل کتاب دینکرد که از کتب مقدس زرتشتیان است که وارد زبان عربی شده است. در قرآن هم به این معنا به کار رفته است.
در آیه ۱۴ سوره شریفه غافر میخوانیم: فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ. در اینجا دین به معنای پرستش است. در زبانهای سامی کلمه دین هم وجود داشته که در قرآن در آیه سوره حمد آمده است؛ مالک یوم الدین که معنای آن روز جزا است. معنای سوم آن که ترکیب دین در فارسی و دین در زبان سامی است، به معنای religion است که هم به معنای شریعت است و هم معنای باطنی ندارد. مثل اخلاق و آداب. دین در مدینه به معنای دین سوم نیست، بلکه به معنای قانون است. مدینه یعنی جایی که قانون دارد.
اقدام پیامبر به تدوین قانون اساسی برای مدیریت مدینه
پیغمبر اکرم (ص) برای تنظیم روابط و مدیریت مدینه یک قانون اساسی با عنوان «دُستورُ المدینه» تهیه کردند. دُستور همان دَستور در زبان فارسی است و در زبان فارسی هم ریشه آن در کلمه دَستوَر است. این قانون براساس روابط شهروندی تنظیم شده است، چون همان جامعهای که شما تصویر کردید را باید در بر بگیرد و روابط آنها را تنظیم کند. یعنی هم شامل مشرکان و یهودیان شود و هم و مسلمانان و مؤمنان.
در این قانون اساسی برای همه این گروهها حقوق و مسئولیت تعیین شده است و پیامبر به مثابه حاکم و ناظر بر اجرای این قانون است. البته جملهای از استاد مطهری نقل شده است مبنی بر اینکه بهترین مدیریت، مدیریت محبت است نه قانون. این جمله نفی قانون نیست، اما فراتر از قانون، باید چیزی باشد که افراد را به هم پیوند دهد.
پیمان برادری تدبیر پیامبر برای تنظیم رابطه مهاجر و انصار
درباره مهاجر و انصار و جامعه مسلمانان امکان تحقق آن به راحتی وجود داشت و پیامبر از پیمان برادری برای تحقق آن استفاده کرد. ما دو پیمان برادری داریم، یک پیمان در مکه و در زمانی که فشارها زیاد بود. این پیمان برقرار شد تا علاوه بر ارتباط خونیای که افراد با هم دارند، ارتباط و پیمان دینی هم با یکدیگر داشته باشند.
یک پیمان برادری دیگر هم در مدینه داریم که تفاوت آن این است که پیمان برادری در مدینه، حتما باید یک مهاجر با یک انصاری پیمان برادری میبستند. دو مهاجر با یکدیگر و دو انصاری با هم نمیتوانستند پیمان برادری ببندند.
در واقع هدف پیامبر (ص) ایجاد وحدت بین مهاجر و انصار بود.
طاووسی: بله.
این برادری، محدود به روابط دوستانه و صمیمی بوده یا اینکه به روابط خاص اقتصادی و اجتماعی هم منجر میشده است.
طاووسی: ظاهراً در ابتدا وسیعتر از روابط دوستانه بوده، چون نشانههای تاریخی وجود دارد که دو برادری که براساس این پیمان با یکدیگر برادر شده بودند، از هم ارث میبردند، اما با نزول آیه ۷۵ سوره انفال، این حکم نسخ شده است و ارث صرفا به خویشان اختصاص پیدا کرده است. زمان پیمان برادری ۵ ماه بعد از هجرت بوده است و این افراد با هم در تعامل بودند و به هم کمک میکردند. بهخصوص انصار، چون انصار نسبت به مهاجرین ایثار ورزیدند.
اینکه گفته میشود انصار، بخشی از خانههایشان را به مهاجرین اهدا کردند، از مصادیق همان ایثار انصار است؟
طاووسی: بله.
این اقدام برای بعد از پیمان برادری بوده یا قبل از آن هم این کار شده است؟
طاووسی: قبل از پیمان هم این کارها شروع شده بود. برخی مفسرین معتقدند آیه «وَالَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ۚ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (آیه ۵۹ سوره حشر) درباره انصار نازل شده است. این آیه میگوید آنها از مال خودشان میزدند و کمک میکردند. یعنی اینگونه نبوده که زائد مالشان را کمک کنند. همان زندگیای که داشتند را در اختیار مهاجرین قرار دادند و تقسیم کردند.
پیامبر حقوق یهودیان مدینه را هم به رسمیت میشناسند
درمورد غیرمسلمانان دیگر این رابطه برادری را نداریم، اما بحث حقوق شهروندی را داریم و اینکه تفاوتی درباره آنها نیست و اگر کسی به آنها حمله کند و حقوقی را از آنها سلب کند، فرقی ندارد که به آنها حمله شده یا به مسلمانان. در قانون اساسی که پیامبر نوشتهاند آمده است یهود با مومنان در حکم یک امّت شناخته میشوند با این تفاوت که یهود براساس دستور دین خود و مسلمانان براساس دستور دین خود باید عمل کنند.
واقعا در کجای تاریخ میبینیم که یک فرد موسس، حقوق دیگران را هم به رسمیت بشناسد؟ یعنی نهتنها خون آنها را نریزد و یا آنها را مجبور به پذیرش دین و اصول خود کند، بلکه حقوق آنها را به رسمیت بشناسد و تاکید کند که آنها باید مطابق دستورات دین خود عمل کنند؟
خیلی جالب است که در این قانون طوایف مختلف یهود به اسم ذکر شده اند. مثلا یهود بنی عوف، بنی نجار، بنی حارثه، بنی جوشع، بنی ثعلبه سایر قبایل به نام ذکر شده است.
من هم این قانون را میخواندم برایم خیلی جالب بود که در این متن به جزئیات بسیار توجه شده و از کلی گویی پرهیز شده است.
طاووسی: بله. این اسامی را آوردهاند تا بعدا کسی مدعی نشود که این قانون شامل این قبیله نمیشود.
درواقع جای شک و شبهه و تفسیرپذیری باقی نگذاشته است.
طاووسی: دقیقاً. یک متن کاملاً حقوقی است.
فارس: این متن را بهطور کامل پیامبر (ص) تقریر کردهاند یا اینکه حاصل نظر جمعی از افراد بوده است؟
طاووسی: کیفیت تدوین این متن این است که یک سری گفتگوهایی انجام شده است بین نمایندگان مسلمانان، مشرکان و یهودیان و در نهایت به این متن رسیدهاند، اما این متن بهطور کامل با نظر پیامبر (ص) تهیه شده است و حضرت این متن را امضا کردهاند.
روش تصمیمگیری پیامبر براساس مشورت بود
دراینجا میتوانیم به یکی از مصادیق و نشانههای سبک مدیریتی پیامبر برسیم. پیامبر برای تهیه این قانون، آمرانه و خودمحورانه قانون ننوشته اند. باوجود اینکه پیامبر عالِم کامل بود، براساس مشورت جمعی سیاستگذاری میکردند.
طاووسی: بله. رسول الله در مواضع مختلف، حتی در هنگام جنگها مشورت میکردند. مثلا در غزوه احد ابتدا نظر پیامبر این بود که در داخل شهر بجنگند، اما مشورت کردند و جمعی از جوانان گفتند بیرون از شهر بجنگیم و پیامبر پذیرفت و سپاه اسلام در مقابل کفار بیرون از شهر به هم رسیدند و جنگ رخ داد که در نهایت مسلمانان در این جنگ شکست خوردند.
یک مثال دیگر ماجرای نحوه برخورد با اسرای جنگ بدر است. پیامبر نظر دیگری داشتند، اما برخی مسلمانان درخواست آزادی آنها را مطرح میکنند. پیامبر میفرمایند به همین میزان بعدها از شما خواهند کشت و همین هم اتفاق میافتد و در جنگ احد ۷۰ نفر، معادل اسرای جنگ بدر، به شهادت میرسند.
طاووسی: اصل این ماجرا درست است و در قرآن هم ذکر شده، اما اینکه در برخی روایات آمده است که پیامبر دستور قتل اسرای بدر را داده باشند، محل اشکال است. ظاهرا مسلمانان به گونهای میجنگیدند که بیشتر اسیر بگیرند تا در برابر هر اسیر فدیه مطالبه کنند.
خداوند در قرآن میفرماید این زیبنده پیامبر نیست که مدام اسیر بگیرد. اینگونه تعبیر شد که منظور این است که باید اسیر را کُشت. در حالی که به نظر میرسد منظور این است که نباید با هدف فدیه اسیر بگیرید. برخورد پیامبر با اُسرا کریمانه است و در همان جنگ بدر دو مسلمانی که میخواستند یک اسیر دشمن را به مدینه بیاورند، از غذای خودشان به اسیر میدهند و حتی آن اسیر از این رفتار محترمانه آن دو مسلمان شرمنده شد.
پیامبر بعد از جنگ بدر میفرمایند هر اسیری که به ۱۰ مسلمان سواد یاد بدهد، آزاد میشود، کسی که سواد ندارد، اما پول دارد، اگر فدیه بدهد آزاد میشود و اسیری که نه سواد دارد و نه پول، آزاد خواهد شد؛ بنابراین اسرای جنگ بدر آزاد میشوند.
پس مورد اختلافی بین پیامبر و مسلمانان چه بود؟
طاووسی: اختلاف این بود که برخی مسلمانان به گونهای میجنگیدند که بیشتر اسیر بگیرند تا پول به دست بیاورند، اما پیامبر معتقد بودند ما باید از دین و شهرمان دفاع کنیم. اگر شرایط بهگونهای پیش رفت که در طول جنگ مجبور شویم تعداد زیادی از دشمن را بکشیم، باید به تکلیف عمل کنید. در جنگ عدهای تلاش میکردند، یک نفر را دوره کنند تا او را اسیر کنند.
با هدف کسب منافع اقتصادی این کار را میکردند.
طاووسی: بله. در جنگ بدر پیامبر دستور داد فقط دو نفر را اسیر کنند. یکی عمویشان عباس بود و یکی هم ابوالبختری عاص بن هشام از سران مکه بود که پیامبر او را عاقل میدانست و امید به هدایت او داشت، اما در خلال جنگ به اشتباه کشته شد. ظاهرا سپاه حضرت به دنبال آن بودند که تعداد اسیران را بالا ببرند، چون آنها دچار فقر بودند و میخواستند با این کار بر فقر فائق بیایند.
شواهد تاریخی نشان میدهد مسلمانان در جنگ بدر به جهت وعدههای الهی و نصرت ملائکه از پیروزیشان یقین داشتند. با خودشان گفتند حالا که یقینا پیروزیم، اموال جمع کنیم. در همین راستا بود که پیامبر فرمود به تعداد اسیرانی که جمع کردید، کشته خواهید داد. این فرموده پیامبر در جنگ احد محقق شد؛ بنابراین اختلافاتی که بعد از پیامبر اکرم درباره جانشینی رخ میدهد، ریشهاش در جنگ بدر است. یعنی اختلافات با پیامبر صل الله و علیه و آله از همان بدر آغاز میشود، نه در جنگ احد و خندق. در همان بدر عدهای از مسلمانان دنبال دنیا رفتند و از همان جا پای بعضیها لغزید. درواقع بعضی از افراد سپاه پیامبر در سایه اسلام بهدنبال دنیا بودند. بعدها میبینیم که تجدید خلافت قریش به نام اسلام انجام میشود. درواقع میخواستند همان جاهلیت را در ساحت اسلام دوباره احیا کنند.
قانون اساسی پیامبر شامل سه قبیله یهودی بیرون از مدینه نمیشود
یک نکته لازم است در اینجا بیان کنم و آن این است که این پیماننامههایی که پیامبر با قبایل یهود منعقد کردند، شامل قبایل بنی قریظه، بنی قینُقاع و بنی نضیر که قابل اصلی یهودیان مدینه بودند، نمیشود.
چرا نمیشود؟
طاووسی:، چون آنها بیرون از شهر مدینه و در قلعه زندگی میکردند. در بند ۳۹ قانون مدینه آمد است: داخل شهر مدینه برای پیروان این سند حرم شناخته میشود؛ بنابراین معلوم است که این قانون برای شهر مدینه و افراد داخل این شهر است. آنها خارج از شهر بودند و هر سه قبیله یهودی که نامشان را ذکر کردم، قلعههای جداگانهای داشتند و در درون آنها زندگی میکردند، اما مساله این بود که این قبایل بر شهر مدینه تاثیرگذار بودند.
پیماننامه پیامبر با قبایل قینُقاع، بنی نضیر و بنی قریظه
یهودیان بیشترین تاثیر را بر مدینه داشتند، چون اقتصاد مدینه در اختیار یهودیان بود. بازار برای قینُقاع بود. بنی نضیر و بنی قریظه، باغات و زمینهای کشاورزی را در اختیار داشتند؛ بنابراین اقتصاد مدینه در اختیار این سه قبیله یهودی بود.
پیامبر با این قبایل پیمان جداگانهای امضا کرد که متن آن در کتاب ابان بن عثمان احمری از اصحاب امام صادق علیه السلام ذکر شده است. این کتاب قدیمیترین کتب سیره است، چون نویسنده شاگرد مستقیم امام صادق بوده است.
نقل این روایت از امام صادق بوده است؟
طاووسی: بعضی روایات از امام صادق علیه السلام و امام باقر علیه السلام در این کتاب وجود دارد، اما همه روایات منصوب به امام نیست ولی اهمیت این کتاب در این است که در زمان امام معصوم و توسط شاگرد امام معصوم نوشته شده است.
کتاب ابان بن عثمان باقی نمانده است، اما برخی بزرگان ما این کتاب را در اختیار داشتهاند و از آن نقل کردهاند.
از جمله نقلهای انجام شده از این کتاب را نقل پیمان نامه پیامبر با سه قبیله یهودی است که امین السلام طبرسی در کتاب «اعلام الورا به اعلام الهدی» نقل میکند. آنجا در واقع پیامبر این سه قبیله یهودی را ملزم به رعایت تورات کردهاند و اگر به مدینه خیانت کنند، مسلمانان میتوانند مردانشان را بکشند، زنانشان را اسیر کنند و اموالشان را مصادره کنند. آنها هم ملزم به رعایت این پیمان نامه شدند.
جنگ مسلمانان با قبایل یهودی بعد از نقض پیماننامه است
پیش از این پیمان نامه درگیری و جنگی بین مسلمانان و این سه قبیله یهودی رخ نداده بود؟
طاووسی: نه، درگیری نبوده ولی بعد از این پیماننامه، هر سه قبیله پیمان نامه را نقض کردند. به همین دلیل پیامبر قبیله قینُقاع را به منطقه اذرعات شام تبعید کردند، اما اجازه دادند اموالشان را با خودشان ببرند. قبیله بنی نضیر را تبعید کردند، اما به هر کس به اندازه بار شترش اجازه دادند اموالش را ببرد و باقی اموال را مصادره کردند. قبیله بنی قریظه، سران آنها به امر پیامبر کشته شدند. اما یک نکتهای که این بین وجود دارد این است که در آن متن آمده است «اَمرَ بقتل مقاتلیهم». یعنی جنگجویانشان کشته شوند نه همه مردم.
یعنی کسانی که در مقابل مسلمانان جنگیدند باید مجازات شوند.
طاووسی: بله. اما در شمار کشتهشدگان بنی قریظه مبالغه کردهاند. روایات این ماجرا هم فقط توسط یک فرد از بنی قریظه مطرح شده است. او کودک بوده و زنده مانده و بعدها در روایت خود آمار کشتهشدگان را زیاد کرده است.
علت اینکه پیامبر بیشترین سختگیری را به قبیله بنی قریظه کردهاند، شدت خیانت این قبیله بوده است. در غزوه خندق، قبیله بنی قریظه از پشت سر به مدینه حمله کرد. بعد از اینکه سپاه احزاب شکست خورد و رفت، پیامبر به سپاه خود دستور داد به سراغ قبیله بنی قریظه بروند. در ابتدا بنی قریظه مقاومت کرد و از قلعه بیرون نیامدند و در نهایت تصمیم گرفتند که تسلیم شوند و سعد بن معاذ را بین خودشان و پیامبر حَکم قرار دهند. چون سعد بن معاذ رئیس قبیله اوس بود و اوس از دوران جاهلی همپیمان با قبیله بنی قریظه بود. اما سَعد حکم کرد که افراد جنگیشان کشته و باقی افراد اسیر شوند.
درواقع ماجرا نشان میدهد پیامبر حتی با بنی قریظه هم پیمان بست و آنها پیمان را نقض کردند.
اشراف بنی نضیر به محلی که پیامبر برای تبعید آنها تعیین کرده بود، نرفتند و به جای آن به قلعه خیبر رفتند و با کمک یهودیان خیبر آنجا را به مرکز فتنه علیه اسلام تبدیل کردند. به همین دلیل پیامبر مجبور میشوند برای رفع این فتنه امر به جهاد کنند و غزوه خیبر شکل میگیرد.
حمله سپاه اسلام به یهودیان اهل خیبر بعد از توطئه علیه مسلمانان
احسان روحی یکی از پژوهشگران حوزه تاریخ اسلام که به زبانهای عبری و عربی سریانی مسلط است، در برخی اسناد تاریخی که به زبان عبری و سریالی نوشته شده، متنهایی پیدا کرده است که نشان میدهد این اهل خیبر بودند که علیه مدینه توطئه کرده نه اینکه پیامبر ابتدا به ساکن حمله کرده باشند. شواهد آن در متون خودمان وجود دارد. در متونی که خودشان نوشتهاند، آمده است که آنها علیه پیامبر توطئه کردند و پیامبر نسبت به آن واکنش نشان داد.
رفتار کریمانه پیامبر بعد از فتح خیبر
همینکه اشراف بنی نضیر بهجای اینکه به تبعیدگاه بروند، به قلعه خیبر میروند، نشان میدهد برنامهای برای توطئه در کار بوده است و فکر میکردند با کمک جمعیت ساکن در خیبر با مسلمانان مقابله خواهند کرد. با این حال میبینید که پیامبر با کرامت با یهودیان خیبر برخورد میکند.
اما وقتی سپاه اسلام پیروز میشود، حضرت با آنها پیمان میبندند و به یهودیان میگویند زمینهایتان را به خودتان برمیگردانم، اما دولت مدینه در درآمد آن به شما شریک خواهد شد و در مقابل دولت مدینه موظف به تامین امنیت شما خواهد بود. یعنی در حالی که حضرت بر یهودیان خیبر مسلط شدهاند، با آنها یک قرارداد کاملا دوطرفه منعقد میکنند.
وقتی یهودیان فدک بهخاطر عدالت پیامبر داوطلبانه تسلیم شدند
یهودیان فدک وقتی دیدند پیامبر اینگونه رفتار میکند، خودشان داوطلبانه تسلیم پیامبر شدند. میدانید که فدک در فاصله ۲۵۰ کیلومتری مدینه است. اهالی فدک وقتی برخورد پیامبر با یهودیان خیبر را دیدند، گفتند ما برویم تسلیم شویم همین حقوق را و بلکه بالاتر از آن را به ما خواهد داد و حضرت همین کار را میکنند. زمینهای اهالی فدک را به آنها میدهند و فقط نخلستانی که در فدک بود، به حضرت زهرا میدهند و طبق قرآن آن نخسلستان خالصه خداوند بود و حضرت آن را به دخترشان هدیه کردند.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی