Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آنا»
2024-04-25@18:49:52 GMT

قانون رومینا

تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۰۰۶۷۸

قانون رومینا

تجربه ثابت کرده است توجه به چنین فجایعی همیشه در این سطح نمی‌ماند و با گذر زمان و وقوع اتفاقات جدید، ماجرای رومینا هم فراموش می‌شود؛ همان‌طور که امروز کمتر کسی ماجراهای آتنا، ستایش، بنیتا و... را در خاطر دارد.

به گزراش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا  رضا مشتاقی، پژوهشگر حقوق؛ 1- یک دختر 13 ساله با مرد جوانی که بیش از دوبرابر او سن داشته، در یک رابطه‌ عاطفی قرار گرفته، از منزل گریخته، دستگیر شده، به نزد خانواده‌اش برگشته و شبانه درحالی‌که در خانه‌ پدری خفته بوده، به‌شکلی فجیع به قتل رسیده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این ماجرای دردناک رومینا اشرفی، دختر تالشی است که این روزها روح بسیاری از ایرانیان را آزرده و توجه هموطنان‌مان را در جای‌جای جهان به خود جلب کرده است. تجربه ثابت کرده است توجه به چنین فجایعی همیشه در این سطح نمی‌ماند و با گذر زمان و وقوع اتفاقات جدید، ماجرای رومینا هم فراموش می‌شود؛ همان‌طور که امروز کمتر کسی ماجراهای آتنا، ستایش، بنیتا و... را در خاطر دارد. این وجه تاسف‌آور ماجراست، درحالی‌که این حادثه‌ دهشت‌بار می‌تواند نقطه‌ عزیمتی برای اصلاح ایرادات و جلوگیری از تکرار حوادث مشابه باشد.

بیشتر واکنش‌ها به این ماجرا، بر این موضوع متمرکز است که «قاتل به این خاطر که پدر دختر است، قصاص نمی‌شود و مجازاتی سبک‌تر از دیگر قاتل‌ها در انتظار او است و نهایتا ممکن است به سه تا 10 سال حبس و پرداخت دیه محکوم شود.» اگرچه این مساله هم بی‌اهمیت نیست و می‌توان دست‌کم مطالبه‌ افزایش مجازات تعزیری چنین قاتلانی را از قانونگذار داشت، اما این شاخصه‌ مشترک عموم واکنش‌های ما به چنین جنایاتی است. معمولا روی سزاگرایی و مجازات جانی تمرکز می‌کنیم و از دیگر ابعاد آن مانند پیشگیری از وقوع چنین جنایاتی چشم می‌پوشیم. آیا ممکن بود از وقوع این فاجعه جلوگیری شود؟ برای پاسخ به این سوال، باید تمام عواملی را که در وقوع این ماجرا دخیل بوده است، درنظر گرفت، حال ‌آنکه معمولا افکار عمومی بر یک یا چند عامل متمرکز می‌شود و باقی عوامل رنگ می‌بازند. اگر عموم مردم به تحلیلی از چرایی و چگونگی این ماجرا دست‌ یابند، ایجاد مطالبه‌ عمومی و پیشگیری از فجایع آتی محتمل‌تر است.

2- در تحلیل یک واقعه‌ جنایی عواملی مانند محیط، ساختارها، قوانین، مناسبات اجتماعی، بزهکار و بزه‌دیده را مورد بررسی قرار می‌دهیم. در این ماجرا چون بزه‌دیده کودک است، نمی‌توان او را در رفتارهایی که وقوع جرم را تسهیل کرده است، مسئول دانست. درصورت شناسایی چنین رفتارهایی از سوی کودک نیز نوک پیکان ملامت به‌سمت کسانی که در برابر این دختر مسئولیت داشته‌اند، نشانه می‌رود. اگر معتقدیم دختر با قرار گرفتن در رابطه‌ عاطفی با یک بزرگسال بیگانه خود را در معرض خطر قرار داده است، مسئول چنین رفتاری را باید کسانی بدانیم که آموزش‌های لازم را به او نداده‌اند یا خانواده‌ای را سرزنش کنیم که بر روابط او نظارت نداشته، نیازهای عاطفی او را تامین نکرده و حداقل مرتکب کودک‌آزاری از نوع غفلت شده است.

3-  در تحلیل دیگر عوامل، مقصر اصلی ماجرا پدری است که مرتکب این جنایت شده است. هرچقدر پدر رفتار فرزند خود را شایسته‌ سرزنش بداند، شرعا، عرفا و قانونا مجاز به کشتن یا حتی تنبیه نامتعارف او نیست. باید بررسی کرد، پدر از نظر سلامت روان و سلامت اخلاقی در چه حالتی قرار داشته و چه مقدار در چگونگی واکنش به چنین وضعیتی درس‌ آموخته بوده است؟ در میان برخی واکنش‌های شاخص به این ماجرا، عباراتی مانند اینکه «رومینا را پدرش نکشت، رومینا قربانی قوانین کهنه و پدرسالار ما شد» دیده می‌شود. همان‌قدر که توقف در پدر به‌عنوان تنها مقصر این جنایت اشتباه است، چشم‌پوشی کردن از تقصیر او به بهانه‌ پرداختن به دیگر عوامل نیز خطاست. عوامل اجتماعی و فرهنگی و نقص قوانین و ساختارها هر چقدر هم در وقوع جنایت موثر باشند، از قاتلی که بالغ و عاقل است و تحت اکراه و اضطراری که قانونا رافع مسئولیت باشد نیست، سلب تقصیر نمی‌کنند. این ادبیات در مواجهه با جنایت خطاست و ارتکاب جنایت را برای جانیان بالقوه تسهیل می‌کند. همان‌طور که استخدام و تکرار این ادبیات که «فرزند دارایی پدرش است» خطاست و حقوق کودکان را بیشتر در معرض تضییع قرار می‌دهد. اگر پدر مالک فرزند بود، قاعدتا نه فقط از قصاص بلکه از تعزیر و دیه نیز باید معاف می‌شد.

4-  مقصر دیگر در این ماجرا، جوان حدودا 30 ساله‌ای است که بنا به مصاحبه‌اش با روزنامه‌ «سازندگی» مدعی است رومینا از 9 سالگی عاشق او بوده و از 11 سالگی با هم ارتباط تلفنی داشته‌اند. حیرت‌انگیز است که این نوع رابطه‌ یک بزرگسال با یک کودک مستاصل و آسیب‌دیده در برخی رسانه‌ها و مطالب مردم در فضای مجازی تعبیر به «عشق» شده است و حتی روزنامه‌ سازندگی از او به‌عنوان «جوان عاشق‌پیشه» یاد کرده است. رومینا در سنی وارد این رابطه شده که مثلا برای ازدواج علاوه‌بر رضایت پدر نیازمند اخذ اجازه‌ دادگاه نیز بوده است. این مرد جوان درمورد چگونگی رابطه‌اش با رومینا به سازندگی می‌گوید: «توی همین دو سال به من گفته بود که پدرم منو اذیت می‏کنه. بعد از یه مدت هم به من گفت بیا دنبالم منو با خودت ببر. به من پناه آورده بود.» این رابطه هرچه نام داشته باشد، عاشقانه نیست و هیچ بزرگسالی نباید بتواند تحت‌پوشش «پناه دادن به کودکی آسیب‌دیده» از رابطه‌ عاطفی با او بهره‌مند شود. راه نجات چنین کودکی از مراجع قضایی و مداخله‌ سازمان‌های اجتماعی و مردم‌نهاد و اصلاح محیط زندگی و روابط خانوادگی او می‌گذرد و یک بزرگسال مسئولیت‌پذیر در چنین موقعیتی این نهادها را در جریان می‌گذارد.

5-  سومین مقصر را می‌توان قوانین و ساختارها دانست. از یک‌سو، مجازات اصلی قتل در ایران، مجازات سنگین قصاص است، اما درصورتی‌که این مجازات به‎هردلیل اجرا نشود، سه تا 10 سال حبس در انتظار قاتل است، درحالی‌که ربودن یک کودک، 15 سال حبس برای کودک‌ربا در پی خواهد داشت. این مجازات سبک و امید به اینکه مادر کودک که تنها ولی‌‌دم او است، دیه‌ او را مطالبه نخواهد کرد می‌تواند بازدارندگی مجازات در ارتکاب چنین قتل‌هایی را در محاسبات قاتل کاهش دهد. از سوی دیگر، در حوزه‌ پیشگیری از وقوع چنین جرائمی به نظر دچار خلأ قانونی هستیم. رومینا قبل از اینکه به قتل برسد، به‌خاطر فرار از منزل، دستگیر شده و سپس با مشاهده‌ رفتار خوب پدر با او از سوی مقام قضایی، تسلیم خانواده شد. در اینجا ما نیازمند قوانین ترمیمی و جامعه‌مدار بودیم که با مشاهده‌ وضعیت مخاطره‌آمیز کودک، مانع برگشتن فوری او به محیط پرخطری که در آن در معرض خشم خانواده قرار دارد، بشود. شاید اگر رومینا مدتی هرچند کوتاه را در یک مرکز بهزیستی یا زیرنظر یک سازمان مردم‌نهاد و تحت مشاوره‌ مددکار و مشاور می‌گذراند و در این مدت خانواده‌ او نیز درمورد چگونگی برخورد با این وضعیت آموزش می‌دیدند و رابطه‌ آسیب‌دیده‌ آنها به‌تدریج ترمیم شده و بررسی می‌شد آیا خطری از جانب آنها او را تهدید می‌کند یا خیر و سپس به خانه باز می‌گشت، امروز جامعه‌ ایران با چنین خاطره‌ جمعی مهیبی مواجه نبود. البته ایراد را نمی‌توان فقط به گردن خلأ قوانین انداخت و ساختار نیز بی‌تردید در این وضعیت مقصر است. کودکی که اعلام می‌کند با رضایت خود با مردی به این سن و سال از خانه گریخته، احتمالا کودکی آزاردیده است و مقام قضایی می‌توانست با توجه به این دلایل و اَمارات، این کودک را تحت‌حمایت قرار داده و آزارگران او را مورد تعقیب قرار دهد. طبق قوانین موجود، حتی گزینه‌ سلب حضانت از والدین و سپردن کودک به بهزیستی پیش‌روی مقام قضایی قرار داشته است. متاسفانه مقامات اورژانس اجتماعی اعلام کرده‌اند از وضعیت این دختر پس از قتل او مطلع شده‌اند و این ماجرا، خبر از تشکیل نشدن شبکه‌ حمایت از کودکان و فعالیت جزیره‌ای نهادهای مرتبط می‌دهد.

6-   به رسمیت شناخته نشدن وضعیت مخاطره‌آمیز این کودک را می‌توان دلیل اساسی وقوع این قتل دانست. وضعیت مخاطره‌آمیز در نظم حقوقی ایران در لایحه‌ حمایت از کودکان و نوجوانان پیش‌بینی شده است، اما متاسفانه پس از گذشت نزدیک به 11 سال از تدوین پیش‌نویس این لایحه از سوی قوه قضائیه و سپری شدن بیش از یک سال از تصویب آن در مجلس، به‌دلیل اختلاف مجلس و شورای نگهبان درمورد یک ماده، هنوز این لایحه بدل به قانون نشده است و کودکان ایران از حمایت‌های قانونی پیش‌بینی‌شده در آن محرومند.

در جهان رویه‌ مرسومی وجود دارد که پس از وقوع جنایت علیه کودکان، نام این کودکان روی سازوکارها و قوانینی که برای پیشگیری از تکرار این جنایات طراحی می‌شوند، قرار داده می‌شود. به‌عنوان مثال، پس از ربوده شدن و به قتل رسیدن امبر هگرمن، دختر 9ساله‌ آمریکایی در 1996، سیستم هشداری درمورد کودکان ربوده‌شده در آمریکا طراحی شد که «هشدار امبر» نام گرفت. مشابه این سیستم هشدار در کشورهای دیگری نیز راه‌اندازی شده و در بعضی از این کشورها نام کودکان ربوده‌شده در آن کشور روی این سیستم‌ها قرار داده شده است. به‌عنوان مثال سیستم هشدار ربوده شدن کودک در مالزی «هشدار نورین» و در اکوادور «هشدار امیلیا» نامیده می‌شود.

غم بزرگ ستمی که بر رومینا رفت، می‌تواند پشتوانه‌ای برای ما باشد تا با کاری بزرگ دیگر شاهد چنین اتفاقی نباشیم. ما باید سازوکارهای حمایتی خود از کودکان را اصلاح کرده و بهبود بخشیم و طرح‌ها، لوایح، بودجه‌ها و اقدامات مرتبط با این حوزه را در اولویت قرار دهیم. یکی از مقررات یا آیین‌نامه‌هایی که در آینده برای حمایت از کودکانی که از منزل گریخته‌اند و ترمیم روابط آنها با خانواده و جامعه طرح‌ریزی می‌شوند می‌تواند «قانون رومینا» نامیده شود تا ضمن گرامیداشت یاد این دختر ستم‌دیده، همواره در خاطرمان بماند بی‌توجهی به این مسائل می‌تواند چه خاطره‌ تلخی برایمان باقی بگذارد.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/4127

منبع: آنا

کلیدواژه: قتل رومینا اشرفی قانون رومینا قرار داده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۰۰۶۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بایدها و نبایدهای رفتاری در برخورد با کودکان و 7 اشتباه والدین در تربیت فرزندان

گاهی به نظر می‌رسد که فرزند شما به طور ذاتی می‌داند چگونه دکمه‌های صبر شما را فشار دهد و شما را به نقطه انفجار برساند.

در این لحظات حساس، واکنش‌های نامناسب شما می‌تواند پیامدهای منفی طولانی‌مدتی بر سلامت عاطفی و رفتاری فرزندتان داشته باشد. تربیت فرزند کار آسانی نیست و همه والدین در طول مسیر اشتباهاتی را مرتکب می‌شوند. اما برخی از اشتباهات رایج می‌توانند پیامدهای جدی و ماندگاری بر روی کودکان، به خصوص در دوران حساس پیش دبستانی داشته باشند. در این مقاله، به بررسی چند مورد از رفتار های اشتباه والدین در تربیت فرزندان ارائه راه‌حل‌های جایگزین برای مدیریت این چالش‌ها می‌پردازیم. همچنین پیش دبستانی اصفهان با درک عمیق از نیازها و چالش‌های دوران پیش دبستانی، در کنار شماست تا به شما در تربیت فرزندانتان یاری برساند.

فاصله گرفتن از روال؛ عاملی برای تشدید رفتارهای نامناسب در کودکان

یکی از رایج ترین اشتباه والدین در تربیت فرزندان که می‌تواند منجر به مشکلات رفتاری در کودکان شود، فاصله گرفتن از روال و برنامه روزانه است. کودکان موجوداتی عادت‌پذیر هستند و ثبات و نظم در زندگی برای آنها احساس امنیت و آرامش را به ارمغان می‌آورد.

وقتی روال زندگی کودک به طور مداوم تغییر می‌کند، او گیج و سردرگم می‌شود و ممکن است برای جلب توجه یا ابراز نارضایتی خود، به رفتارهای نامناسب مانند بداخلاقی، پرخاشگری یا بی‌نظمی متوسل شود.

برای مثال، کودکی که دیروز بعد از مدرسه 10 دقیقه در پارک بازی کرده، امروز ممکن است با شنیدن مخالفت مادر برای بازی، عصبانی شود و بهانه‌گیری کند. یا کودکی که شب گذشته با مادرش در تخت خوابیده، صبح ممکن است با تقاضای او برای خوابیدن در تخت خود، مقاومت کند.

راه حل:

برای جلوگیری از این مشکلات، داشتن یک برنامه ثابت و منظم برای نظم، عادات خواب و برنامه‌های غذایی کودک بسیار مهم است. ثبات و نظم در زندگی به کودک کمک می‌کند تا احساس امنیت و آرامش کند، قواعد و انتظارات را به درستی درک کند و در نهایت، به کودک شاد و مطمئن تبدیل شود.

بی‌توجهی به علائم هشداردهنده

یکی دیگر از اشتباه والدین در تربیت فرزندان که می‌تواند منجر به کج‌خلقی و بی‌قراری در کودکان شود، بی‌توجهی به علائم هشداردهنده است.کودکان، به ویژه در سنین پایین، هنوز توانایی کافی برای تنظیم احساسات خود را ندارند و ممکن است در مواقعی که احساس گرسنگی، خستگی یا بی‌حوصلگی می‌کنند، به طور ناگهانی عصبانی، بداخلاق یا بی‌قرار شوند. متاسفانه، بسیاری از والدین در مواجهه با این رفتارها، به جای توجه به نیازهای کودک، سعی می‌کنند با سرزنش و نصیحت او را آرام کنند.

راه حل:

بهترین راهکار برای حل این مشکل، پیش‌بینی و توجه به علائم هشداردهنده طبیعی کودک است. این علائم می‌توانند شامل گرسنگی، خستگی، بی‌حوصلگی، نیاز به خواب و ... باشند. به عنوان مثال، اگر می‌دانید که فرزندتان در ساعات خاصی از روز احساس گرسنگی می‌کند، قبل از رفتن به بیرون از خانه، به او میان وعده‌ای سالم بدهید.

یا اگر می‌دانید که بعد از ظهرها خسته می‌شود، برنامه خود را طوری تنظیم کنید که در آن زمان بتوانید او را به چرت بعد از ظهر بفرستید. با کمی دقت و توجه به نیازهای کودک، می‌توانید از بسیاری از مشکلات رفتاری او پیشگیری کنید و به او کمک کنید تا احساسات خود را به طور سالم مدیریت کند.

تمرکز بیش از حد بر نقاط منفی و نادیده گرفتن رفتارهای مثبت

یکی از اشتباهات رایج والدین در تربیت فرزندان، تمرکز بیش از حد بر نقاط منفی و نادیده گرفتن رفتارهای مثبت است. این رفتار می‌تواند تأثیر مخربی بر عزت نفس و اعتماد به نفس کودک داشته باشد. این تمرکز صرف بر نکات منفی، نه تنها به اصلاح رفتار کودک کمک نمی‌کند، بلکه می‌تواند باعث ایجاد حس شرم، یأس و بی‌ارزشی در او شود.

راه حل:

به جای سرزنش دائمی، بر رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنید و آنها را تشویق و تقویت نمایید. تحسین و تمجید از کارهای خوب، آغوش گرم و یا بوسیدن کودک، می‌تواند به عنوان پاداشی برای رفتارهای مثبت او باشد.

برای مثال، می‌توانید به فرزندتان بگویید: "من از آرام حرف زدنت و حرف گوش دادنت خوشم می‌آید" یا "اینکه بادیگران قشنگ رفتار کردی دوست داشتم." با تمرکز بر نقاط قوت و تشویق رفتارهای مثبت، به کودکتان کمک می‌کنید تا عزت نفس قوی و سالمی را در خود پرورش دهد و به فرد شاد و موفق در آینده تبدیل شود.

تشویق به غر زدن: اشتباهی که به عادت تبدیل می‌شود

یکی دیگر از اشتباه والدین در تربیت فرزندان ، نادیده گرفتن یا حتی تشویق غر زدن و نق زدن کودک است. این رفتار می‌تواند به مرور زمان به یک عادت در کودک تبدیل شود و در آینده مشکلات بسیاری را برای او به وجود آورد. کودکان در سنین پایین هنوز توانایی کافی برای تنظیم احساسات خود را ندارند و ممکن است در مواقعی که احساس نارضایتی، خستگی یا کلافگی می‌کنند، به غر زدن و نق زدن متوسل شوند.

اگر در این شرایط، والدین به جای توجه به نیاز کودک و حل مشکل او، غر زدن او را نادیده بگیرند یا به آن با لحنی عاطفی پاسخ ‌دهند، به طور ناخواسته به او پیام می‌دهند که این رفتار قابل قبول است و می‌تواند راهی برای جلب توجه یا رسیدن به خواسته‌ها باشد.

راه حل:

به جای تشویق غر زدن، به احساسات کودک توجه کنید و سعی کنید نیاز او را برطرف نمایید. اگر کودک از چیزی ناراضی است، با او صحبت کنید و به حرف‌هایش با دقت گوش دهید. اگر احساس خستگی یا گرسنگی می‌کند، به او غذا یا میان وعده‌ای سالم بدهید. و اگر نیاز به خواب دارد، او را به تخت خوابش راهنمایی کنید.

همچنین می‌توانید با ایجاد یک محیط آرام و بدون تنش به کودک کمک کنید تا احساسات خود را به طور سالم مدیریت کند. برای مثال، می‌توانید برای او کتاب بخوانید، با او بازی کنید یا او را به پیاده‌روی در طبیعت ببرید. با صبر و حوصله و با استفاده از روش‌های صحیح، می‌توانید به کودکتان کمک کنید تا غر زدن و نق زدن را کنار بگذارد و به جای آن، روش‌های سالم‌تری برای ابراز احساسات خود یاد بگیرد.

برنامه‌ریزی بیش از حد برای فعالیت‌های روزانه کودک

از دیگر اشتباه والدین در تربیت فرزندان می توان به ، برنامه‌ریزی بیش از حد برای فعالیت‌های روزانه آنها است. در حالی که داشتن برنامه و نظم در زندگی تا حدودی ضروری است، پر کردن هر لحظه از روز کودک با کلاس‌های آموزشی، فعالیت‌های فوق برنامه و برنامه‌های تفریحی، می‌تواند زمان آزاد او را برای بازی، تخیل و اکتشاف از بین ببرد.

کودکان، به خصوص در دوران پیش دبستانی، نیاز به زمان آزاد برای کاوش در دنیای اطراف خود، برقراری ارتباط با طبیعت و دنبال کردن علایق خود دارند. برنامه‌ریزی بیش از حد، نه تنها این فرصت‌ها را از آنها می‌گیرد، بلکه می‌تواند باعث ایجاد استرس، اضطراب و حتی افسردگی در آنها شود.

راه حل:

به جای پر کردن هر لحظه از روز کودک با برنامه‌های مختلف، زمان آزاد کافی برای او در نظر بگیرید تا به بازی، تخیل و خلاقیت خود بپردازد. اجازه دهید که کودک علایق و سرگرمی‌های خود را دنبال کند، با دوستانش بازی کند و در طبیعت وقت بگذراند. همچنین می‌توانید با برنامه‌ریزی‌های انعطاف‌پذیر و با در نظر گرفتن نظر و سلیقه کودک، به او کمک کنید تا ضمن داشتن نظم و انضباط، از اوقات فراغت خود نیز لذت ببرد.

عدم توجه کافی به فرزندشان به دلیل مشغله‌های روزانه

یکی از اشتباهات رایج والدین در تربیت فرزندان ، عدم توجه کافی به فرزندشان به دلیل مشغله‌های روزانه است. در دنیای پرمشغله امروز، بسیاری از والدین به طور مداوم درگیر کار، امور منزل، پرداخت قبض‌ها و سایر مسئولیت‌ها هستند و ممکن است ناخواسته، توجه کافی به نیازهای عاطفی و روانی فرزندشان نداشته باشند. این بی‌توجهی می‌تواند پیامدهای منفی بسیاری برای کودک داشته باشد.

کودکان در سنین رشد، نیاز به محبت، توجه و ارتباط عاطفی با والدین خود دارند. کمبود این توجه می‌تواند باعث ایجاد احساس ناامیدی، تنهایی و بی‌ارزشی در آنها شود و در آینده به مشکلات عاطفی، رفتاری و حتی تحصیلی منجر شود.

راه حل:

برای حل این مشکل، سعی کنید هر روز زمانی را به طور اختصاصی به فرزندتان اختصاص دهید. این زمان می‌تواند برای بازی، صحبت، مطالعه یا هر فعالیت دیگری که از آن لذت می‌برید، صرف شود. در این زمان، تمام توجه خود را به فرزندتان معطوف کنید و از فکر کار، تلفن همراه و سایر مشغله‌ها دوری کنید.

همچنین می‌توانید با برنامه‌ریزی دقیق و مدیریت زمان، از اتلاف وقت و بی‌برنامگی جلوگیری کنید و زمان بیشتری را برای بودن با فرزندتان در اختیار داشته باشید. به یاد داشته باشید که هیچ چیز مهم‌تر از عشق، توجه و محبت شما به فرزندتان نیست. با کمی برنامه‌ریزی و تلاش، می‌توانید به کودکتان نشان دهید که چقدر برای شما ارزشمند است و به او کمک کنید تا به فردی سالم، شاد و موفق در آینده تبدیل شود.

واکنش بیش از حد به دروغ: تله‌ای که اعتماد را از بین می‌برد

یکی از اشتباه والدین در تربیت فرزندان نحوه برخورد آنها با دروغگویی کودکان است که، واکنش بیش از حد احساسی و تندی نشان می دهند. در حالی که دروغگویی رفتار قابل قبولی نیست و باید به آن رسیدگی شود، سرزنش، فریاد زدن و تنبیه شدید کودک می‌تواند پیامدهای منفی به مراتب بدتری داشته باشد.

کودکان به دلایل مختلفی ممکن است دروغ بگویند. گاهی اوقات برای جلب توجه، فرار از تنبیه یا محافظت از خود دروغ می‌گویند. واکنش بیش از حد به دروغ، نه تنها به حل مشکل کمک نمی‌کند، بلکه می‌تواند باعث ایجاد اضطراب، ترس و احساس شرم در کودک شود و در آینده به مشکلات رفتاری و عاطفی او منجر شود.

راه حل:

به جای واکنش تند، سعی کنید با آرامش و صبر با کودک صحبت کنید. به او توضیح دهید که چرا دروغ گفتن رفتار اشتباهی است و چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد. همچنین به او کمک کنید تا راه‌های درست برای بیان احساسات و نیازهای خود را یاد بگیرد. به یاد داشته باشید که هدف شما باید اصلاح رفتار کودک و آموزش او باشد، نه تخریب عزت نفس و اعتماد به نفس او.

جمع بندی

تربیت فرزند کار آسانی نیست و همه والدین در طول مسیر اشتباهاتی را مرتکب می‌شوند. با این حال، برخی از اشتباهات رایج می‌توانند پیامدهای جدی و ماندگاری بر روی کودکان داشته باشند. در این مقاله به چند نمونه از رفتارهای اشتباه والدین در تربیت فرزندان ، مانند تمرکز بر نکات منفی، تشویق به غر زدن، برنامه‌ریزی بیش از حد، بی‌توجهی به دلیل مشغله‌های روزانه و واکنش بیش از حد به دروغ، اشاره کردیم. به یاد داشته باشید که هیچ پدر و مادری کامل نیست و همه ما در حال یادگیری و پیشرفت هستیم. با شناخت این اشتباهات رایج و تلاش برای اصلاح آنها، می‌توانیم به فرزندانمان کمک کنیم تا به انسان‌هایی شاد، سالم و موفق تبدیل شوند.

سوالات متداول چه نوع رفتاری در کودکان پیش دبستانی طبیعی است؟

کودکان در این سنین در حال یادگیری و رشد هستند و ممکن است رفتارهای مختلفی از خود نشان دهند. برخی از رفتارهای رایج در این سنین عبارتند از:

لجبازی بی‌نظمی پرخاشگری دروغ گفتن غر زدن و نق زدن چگونه می‌توان با رفتارهای نامناسب فرزند مقابله کرد؟

در این مقاله، راه‌حل‌های مختلفی برای مدیریت رفتارهای نامناسب کودکان پیش دبستانی ارائه شده است. مهم‌ترین نکته این است که با صبر و حوصله با فرزندتان صحبت کنید و به او کمک کنید تا نیاز خود را به طور سالم بیان کند و راه حل‌های مناسبی برای مشکلات پیدا کند.

چه کاری می‌توان انجام داد تا به فرزندان کمک کنیم تا به یک فرد سالم و شاد تبدیل شوند؟

بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که به فرزندتان عشق، حمایت و تشویق ارائه دهید. همچنین می‌توانید با فراهم کردن فرصت‌های مناسب برای یادگیری، رشد و کاوش، به او کمک کنید تا به یک فرد سالم و شاد تبدیل شود.

کد خبر 747494

دیگر خبرها

  • «کودک شو» : تلاش بودجه‌سوز برای استمرار یک تجربه‌ی تمام‌شده
  • شناسایی ۱۰۰ کودک مبتلا به اوتیسم در نیشابور
  • پینوکیویی که کارآفرین است
  • با «کودک استرسی» چگونه برخورد کنیم؟
  • نخستین دور گفتگوهای روسیه و اوکراین با میانجیگری قطر انجام شد
  • بایدها و نبایدهای رفتاری در برخورد با کودکان و 7 اشتباه والدین در تربیت فرزندان
  • سرباز وکارمند دادگستری کودکان را ازسیل نجات دادند
  • قطع عضو؛ سرنوشت تلخ کودکان معصوم فلسطینی
  • سازمان ملل: بیش از ۲۳ هزار کودک قربانی سلاح های انفجاری شدند
  • پرتناقض‌ترین سن کودک کدام است؟