Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-03-28@12:51:37 GMT

دیکتاتور‌ها شام چه می‌خورند؟

تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۱۱۷۵۵

دیکتاتور‌ها شام چه می‌خورند؟

«ویتولد شابوفسکی» نویسنده‌ای لهستانی است که چهار سال زمان صرف پرداختن به سرآشپز‌های «دیکتاتورها» کرده است.

اکثر این افراد بسیار محتاط بودند و بیشترشان برای سال‌ها از صحبت با این نویسنده خودداری می‌کردند. او به تدریج جزئیات کافی به دست آورد تا آن‌ها را در کتابی به چاپ برساند.

این سرآشپز‌ها برای تعدادی از سادیسمی‌ترین و ترسناک‌ترین دیکتاتور‌های جهان آشپزی کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او می‌خواست بداند تهیه غذا برای شخصی که کوچکترین اشتباه شما می‌تواند به قیمت مرگ شما و خانواده‌تان تمام شود، به چه شکلی است.

ابو عالی اولین بار در زمان جنگ ایران و عراق در ارتش برای صدام آشپزی کرد. غذای مورد علاقه او سوپ ماهی بود. اگر صدام خوش‌خلق بود که هیچ، اما اگر طعم غذا به مذاقش خوش نمی‌آمد، سر آشپز را احضار می‌کرد و مثلا به او می‌گفت: «کدام احمقی آنقدر نمک به این املت زده است؟» بعد او ابو علی را بابت "اسراف" غذا ۵۰ دینار جریمه می‌کرد.

به گفته ابو عالی، تنها زمانی که صدام شخصا به آشپزخانه سرکشی می‌کرد، در زمان ماه مبارک رمضان بود که قرار بود او در طول روز روزه باشد و نمی‌خواست کسی غذا خوردن او را ببیند.

سرآشپز پل پوت، دیکتاتور کامبوجی هم می‌گوید که او عاشق آبگوشت مرغ بود. جنبش خمر سرخ به رهبری او از ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ بر کامبوج حکم راند.

پل پوت در مدت ۴ سال حکومت خمر‌های سرخ سه میلیون تن از جمعیت ۸ میلیون نفری کامبوج را در کشتزار‌های مرگ در گودال‌هایی که در زمین حفر کرده بودند، به رگبار بسته و سپس همان جا به خاک می‌سپردند.

او برای ایجاد کنترل، مردمش را گرسنه نگاه می‌داشت و مجبورشان می‌کرد بابت هر لقمه غذا از او قدردانی کنند. به گفته سرآشپز پوت، گرسنگی جریمه ضعف یا نافرمانی هم بود. مردم برای زنده ماندن ملخ، کرم و تخم مورچه می‌خوردند.

رطیل کبابی و قورباغه‌های پخته شده در برگ‌های موز، غذا‌های لوکس محسوب می‌شدند. اما آن‌ها از شکار موش‌ها منع می‌شدند که همین امر انبار غلات را از بین می‌بردند و باعث گرسنگی بیشتر می‌شد. در مقابل برای سربازان خمر سرخ، فیل کشته می‌شد.

سرآشپز انور خوجه، دیکتاتور کمونیست آلبانی هم که در سال ۱۹۸۵ مرد، درباره عادت‌های غذایی او مطالبی گفته است. غذای مورد علاقه او گلوله‌های خمیری شکرپاره دیابتی بوده است. خوجه به دیابت مبتلا بود و طبق توصیه پزشکان روزانه نباید بیش از ۱۵۰۰ کالری دریافت می‌کرد. انور خوجه صبحانه پنیر با مربا می‌خورد، ناهار سوپ سبزیجات و ماهی و شام، ماست.

عیدی امین، دیکتاتور اوگاندا شخصی بود که خودش را رئیس‌جمهوری مادام العمر، سپهبد، پروردگار همه جانوران زمین و ماهی‌های دریاها، پادشاه بی‌نظیر اسکاتلند و فاتح امپراتوری بریتانیا معرفی می‌کرد. غذای مورد علاقه او بز کبابی بود.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: سیاستمداران دیکتاتور شام پارسی خبر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۱۱۷۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماماشملی؛ سرآشپز سمنوپزون نوروزی | کاسه اول، سهم سادات محله | آشتی‌کنان همسایه‌ها کنار دیگ سمنو

همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: زنان در درست کردن سبزه بسیار دقت می‌کردند، زیرا درست سبز شدن سبزه نشان از کدبانوگری خانم خانه بود؛ پختن سمنو نیز کاری جمعی بود و خانم‌ها برای پخت آن دور هم جمع می‌شدند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

نصرالله حدادی، تهران‌پژوه، درباره نحوه انجام این مراسم می‌گوید: «خانمی که مسن‌تر بود، اهل نماز و روزه بود و به ویژه اگر سیده بود مسولیت اصلی را به عهده می‌گرفت. پخت سمنو پس از اینکه چند روز گندم را خیس می‌گذاشتند و شیره‌اش را می‌گرفتند، ۲تا۳ روز پیش از عید بعد از اذان مغرب و عشا آغاز می‌شد و تا قبل از اذان صبح طول می‌کشید، بعد از نماز صبح و خوردن صبحانه سمنو را تقسیم می‌کردند. همان فرد مسن ناظر انجام مراسم بود و در دیگ را باز می‌کرد یا اجازۀ باز کردن در دیگ را که امری مهم جهت برآورده‌ شدن حاجت است، به فردی دیگر واگذار می‌کند. رسم بود که افراد ناپاک چه زن یا مرد در مراسم حضور نداشته باشند. همه افرادی که در این سنت مذهبی مشارکت داشتند، نیت یا نذری داشتند تا آن را ادا کنند.

نقل است که اگر در به‌هم زدن سمنو غفلتی می‌شد یا در نیت پخت مشکلی بود، طعم سمنو تلخ می‌شد. هم‌زدن مداوم سمنو با کفگیر چوبی روی شعله ملایم هیزم، نقش اصلی در پخت سمنو داشت. سمنو را طوری هم می‌زدند که ته دیگ دیده شود و ته نگیرد. هرچند مراسم زنانه بود، اما ‌هم زدن سمنو بر عهده مردان بود و هر کس به نیتی کفگیر در دست می‌گرفت و با ذکر صلوات و خواندن دعا یا نیت، سمنو را هم می‌زد. صبح هم بعد از نماز صبح، دیگ سمنو را با ذکر صلوات و نام حضرت زهرا(س) از روی آتش برمی‌دارند تا سرد شود.

در زمان قاجار برای پخت سمنو از آرد سفید روسی به نام «هشترخانه» استفاده می‌کردند. این آرد از بندر حاجی طرخان (لنکران) وارد ایران می‌شد و به‌دلیل مرغوبیت، در سمنوپزان مورد استفاده قرار گرفت. بعدها در محاوره مردم به نام آرد هشترخان معروف شد. در حقیقت، از آنجا که این بندر بین ایرانی‌ها به هشترخان یا حاجی طرخان معروف بود، آرد وارداتی هم از آن به آرد هشترخانی (هشترخونی) یا حاجی طرخانی معروف شد. این بندر در جریان جنگ روس در دوران فتحعلی شاه، از خاک ایران جدا شد. آرد هشترخانی مرغوب‌ بود و زنان باسلیقه تهرانی وقتی می‌خواستند کدبانویی خود را به رخ بکشند، دربدر دنبال آرد هشترخونی برای پخت حلوای آخر سال یا سمنو می‌گشتند.»

سهم نخستین کاسه سمنو برای سادات

در قدیم رسم بود نخستین کاسه را برای تبرک، به سادات محله می‌دادند یا برای علمای سادات می‌فرستادند. سپس ۷کاسه را پر و بین همسایگان توزیع می‌کردند. همچنین رفع کدورت‌ها پای دیگ سمنوی سفره هفت‌سین از دیگر رسوم تهرانی‌ها بود. بنا بر روایت نصرالله حدادی، سمنوی هفت‌سین از جمله خوراکی‌های عیدانه محصول محله‌ها بود و مثل امروز، محصول آماده بازار نبود. به همین دلیل از چند روز مانده به عید در خانه یکی از اهالی بساط دیگ سمنو راه می‌انداختند به حرمت این دیگ اختلافات را با ریش‌سفیدی بزرگان حل می‌کردند.

«نصرالله حدادی» تهران‌شناس، این مراسم را نماد وفاق اجتماعی در بین خانواده‌های ایرانی معرفی می‌کند و می‌گوید: «از قدیم رسم بوده، همه افرادی که در این سنت مذهبی مشارکت می‌کنند، نیت یا نذری دارند تا آن را ادا کنند. حتی اگر افرادی در این جمع با هم کدورتی داشته باشند، در همان محل آشتی می‌کنند. به‌همین دلیل مراسم سمنوپزان نمادی از وفاق اجتماعی است.»

کد خبر 838458 برچسب‌ها هویت شهری نوروز سمنو

دیگر خبرها

  • ماماشملی؛ سرآشپز سمنوپزون نوروزی | کاسه اول، سهم سادات محله | آشتی‌کنان همسایه‌ها کنار دیگ سمنو
  • دیکتاتوری‌ها شکننده‌تر از آن چیزی هستند که به نظر می‌رسند و دموکراسی‌ها قوی‌تر از آن چه به نظر می‌رسند
  • گرسنگی در غزه ؛ مردم علف می خورند (+ عکس)