کرونا چگونه حال و آینده جهان را تحت تاثیر قرار میدهد؟۳-| ویروسی که چهره واقعی غرب را فاش کرد
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۱۲۷۴۹
شیوع ویروس کرونا و نوع تعامل کشورهای غربی با آن نشان داد چهره متمدنی که غرب طی سالها از خود به نمایش گذاشته بود، نمایشی بیش نبوده است. ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۷ بین الملل آسیای غربی نظرات - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، مرکز مطالعاتی الجزیره در یک مقاله 16 شمارهای به بررسی شیوع ویروس کرونا از ابتدا و تاثیراتی که در حال حاضر بر جهان گذاشته و نیز پیامدها و تاثیراتی که برای آینده بشریت خواهد داشت پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مقدمه این مقاله آمده است که در قرن بیست و یکم و درحالی که کشورهای جهان آماده هرگونه رویاروی نظامی با یکدیگر بودند؛ ثابت شد توانایی مقابله با یک ویروس را ندارند. کروناویروس جدید ضعف کشورهای بزرگ و پرمدعا را در زمینه بهداشت و سلامت مشخص و چهره امپریالیسم سرمایهداری آنها را که منافع خود را بر هر چیزی ترجیح میدهند آشکار ساخت.
فصل سوم- وقتی یک ویروس چهره واقعی غرب را آشکار میکند
در تاریخ 12 مارس 2020 بود که یک هواپیمای چینی با 9 متخصص وکارشناس در زمینه بهداشتی به همراه 8 تن کمک و تجهیزات پزشکی در شهر «رم» پایتخت ایتالیا که اکنون تبدیل به پایتخت شیوع کرونا در جهان شده بود زمین نشست. این درحالی بود که پیش از آن ایتالیا چندین بار از اتحادیه اروپا درخواست کمک کرده اما پاسخی نشنیده بود.
این بیتوجهی اروپا به بحران ایتالیا موجب ناراحتی و انزجار ایتالیاییها که پیش از این نیز در بحران آوارگان از سوی اتحادیه اروپا رها شده بودند، گشت. این موضوع واکنش و خشم مقامات ایتالیایی را هم به دنبال داشت که معتقد بودند کرونا یک مشکل و بیماری جهانی است که همه کشورها برای مقابله با آن باید همکاری کنند اما کشورهای اروپایی توجهی به این موضوع ندارند.
این امر موجب شد تا سوالات متعددی درباره هدف اتحادیه اروپا که زمانی به عنوان متحدترین و استراتژیکترین ائتلاف و فراتر از ساختار جهانی فعالیت داشت مطرح شود. «الیزابت براو» مدیر پروژه بازدارندگی مدرن در موسسه پادشاهی خدمات اتحادیهها ابراز داشت که کشورهای اتحادیه اروپا با بیمسئولیتی نتوانستند کمکهای لازم را برای ایتالیا در میان بحران کرونا فراهم کنند و از این کار خود شرمنده نیستند.
در این میان اقتصاددانان اروپایی نگران هستند که فاجعه «مرگ سیاه» که در اواسط قرن چهاردهم گریبان این قاره را گرفت و منجر به جان باختن یک سوم از ساکنان آن شد تکرار شود.
شیوع ویروس کرونا منجر به رکود تحرکات و توقف تقریبی جهان شده و بزرگترین شرکتهای هواپیمایی جهان از کار بازماندند. برای مثال توقف یک ماهه سفرهای هوایی اروپا به آمریکا از 14 مارس، 20 میلیارد دلار خسارت برای شرکتهای مربوطه به بار آورد.
استراتژی آمریکا برای مقابله با کرونا: این ویروس خود به خود از بین میرود!
در آمریکا «دونالد ترامپ» در ابتدای شیوع کرونا با نهایت بی مسئولیتی رو به شهروندان کشورش اعلام کرد که آرام باشید، این ویروس خود به خود از بین می رود!! به این ترتیب کرونا از بدترین مظاهر نئولیبرالیسم در آمریکا پرده برداشته و یک برنامه رادیویی تحت عنوان «سرمایه داری در برابر کرونا» به این موضوع پرداخت که آیا نئولیبرالیسم سرمایه داری در آمریکا موجب شده که مقامات این کشور تا این حد نسبت به شیوع این اپیدمی و پیامدهای آن بی توجه باشند.
«جفری ساکس» مدیر مرکز توسعه پایدار در دانشگاه کلمبیا اظهار داشت: «ما نظام بهداشت عمومی نداریم، نظام ما رانتی است. میلیونها تن از شهروندان ما از خدمات بهداشتی ضروری محروماند و یک آزمایش منظم نداریم . درحالی که چندین هفته از شیوع گسترده کرونا در آمریکا میگذرد ما هنوز در تلاطم هستیم».
اپیدمی کرونا که کنترل آن در میان مرزها و قارهها از دست انسان خارج شده، بیانگر شکنندگی زندگی بشر در قرن جدید است؛ اما به نظر میرسد این ویروس به دلیلی اینکه هیچگونه تبعیض نژادی و جغرافیایی و سیاسی میان انسانها قائل نبوده و فقیر و غنی نمیشناسد، یک دیپلماسی واقعی درون خود دارد.
همانطور که با آغاز ماه مارس دیدیم کشورهای ثروتمند اروپایی و آمریکایی و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز نتوانستند در برابر این ویروس مرموز کاری از پیش ببرند و گسترش آن در سطح جهان به فراتر از حد تصور رسید.
نقش رسانهها در میزان تاثیرگذاری کرونا بر جهان
اما هم زمان با شیوع کرونا اینترنت و شبکههای اجتماعی تبدیل به مهمترین سکوی انتشار اخبار مربوط به ین ویروس شده و البته گاهی با انتشار اطلاعات اشتباه با گمراه کردن مردم منجر به ایحاد ترس و نگرانی عمیق شدند. البته در اغلب اوقات این اطلاعات غلط بنا به انگیزههای مختلف و به ویژه سیاسی در کشورها و با هدف اخلال در نظم عمومی منتشر میشد.
در حال حاضر درک عمومی از ویروس کرونا را میتوان به دو گفتمان اصلی طبقهبندی کرد: علمی و تفسیری.
اگر بخواهیم کرونا را از نظر علمی مورد بررسی قرار دهیم به این شکل است که یک مطالعه جدید درباره بوم شناسی که توسط یک تیم کارشناسی در شهر «بورنئو» مالزی و برخی مناطق چین انجام شد نشان میدهد که این ویروس نتیجه تاثیرات غیرمستقیم آن از حیوان به انسان است.
«کوین اولیوال» آسیب شناس محیطی و تیم او نمونههایی از هزاران خفاش را در چین جمع آوری و پس از بررسی آنها اعلام کردند که این خفاشها حامل 400 نوع جدید از کروناویروسها هستند. گفته میشود که خفاشها ویروسهای خطرناکی را با خود حمل میکنند، به ویژه آنهایی که توانایی شیوع گسترده دارند. همچنین محققان به این نتیجه رسیدند که ژن برخی کروناویروسها مشابه و نزدیک به ویروس «سارس» است.
آیا منبع شیوع کرونا واقعا خفاش است؟
«هونگینگ لی» یک کارشناس تیم شناسایی میدانی اعلام کرد که برخی افراد در شرایطی هستند که غیرعامدانه در معرض بزاق، ادرار یا مدفوع خفاش قرار میگیرند و حتی برخی از انسانها خفاش را به عنوان حیوان خانگی در منازلشان نگه میدارند.
کرونا چگونه حال و آینده جهان را تحت تأثیر قرار میدهد؟1-| وقتی یک ویروس کوچک قدرتهای بزرگ را به زانو درآوردکرونا چگونه حال و آینده جهان را تحت تاثیر قرار میدهد؟2-|پیامدهای شیوع کروناویروس جدید بر نظام اقتصاد جهانیکارشناسان در موسسه ویروس شناسی ووهان چین و نیز بیمارستان این شهر با جمع آوری نمونههایی از خفاشها به این نتیجه رسیدند که ژن کروناویروس جدید تا 96 درصد با ترکیبات ویروس موجود در خفاش همخوانی دارد.
هرچند که چین توانست کووید 19 را در شهر ووهان مهار کند؛ اما جهان هنوز نتوانسته به یک درمان قطعی برای درمان این بیماری دست پیدا کند و دانشمندان در سراسر دنیا در حال رقابت برای ساخت واکسن آن هستند. به همین دلیل چین به شهروندان خود پیشنهاد داد برای درمان کووید 19 به روشهای سنتی عمل کنند؛ به این صورت که یک ترکیب دارویی متشکل از 20 گیاه از جمله شاخههای دارچین به اضافه ریشه گیاه شیرین بیان در کنار دسته ای از آنتی ویروسها را در اختیار بیماران قرار می دهند.
در برابر این اقدامات چین، تیم کارشناسان در دانشکده امپریال کالج لندن طی انتشار یک سند هشدار دادند که تهدید کنونی کرونا برای سلامت و بهداشت انسان در مقایسه با ویروس آنفولانزای اسپانیایی در سال 1918 بسیار خطرناکتر بوده و دولت انگلیس باید هرچه سریعتر یک استراتژی مناسب برای مهار کامل این بیماری اتخاذ کند. طبق این بررسی احتمال شیوع گسترده این ویروس 8 برابر توانایی خدمات بهداشتی انگلیس بوده و ممکن است جان دست کم 250 هزار نفر را در این کشور بگیرد.
کارشناسان موسسه «اکو هلث آلیانس» نمونههایی را از یک غار در منطقه گواندون چین استخراج کرده و در آمریکا مرکز ملی مبارزه با بیماریها و پیشگیری از آنها گزارش داد که ویروس کرونا مجموعه بزرگی از ویروسهای رایج در انسان و برخی ویروسهای نادر موجود در حیوانات مختلف از جمله شتر و گاو و گربه و خفاشهاست و بسیار کم اتفاق می افتد که کروناویروسهای حیوانی به انسان انتقال یابند و این کروناویروس در نوع خود نخستین ویروسی بوده که به این شکل شیوع یافته است؛ چرا که اپیدمیهای گذشته مانند سارس و مرس از خانواده آنفولانزا بوده اند.
دکتر «ویلیام شافنر» استاد دانشکده دانشگاه «واندربیلت» آمریکا و مشاور مرکز مبارزه با بیماریها و پیشگیری از آنها معتقداست که علت شیوع گسترده کرونا به دو عامل اصلی برمی گردد: انتقال بدون علامت و انتقال با علائم خفیف که موجب میشود موتور گسترش آن در جامعه سریع حرکت کند.
سایر دانشمندان میزان کشندگی کروناویروس جدید را 2 درصد در مقایسه با 10 درصد کشندگی ویروس سارس تخمین زدهاند. «ژوزف میکالف» مورخ نظامی و تحلیلگر امور جهانی میگوید کروناویروسهانتیجه میکروبها و عفونتهایی هستند که از حیوانات (معمولا مهره داران) به انسان منتقل می شوند؛ همانطور که تعداد زیادی از مبتلایان به کروناویروس جدید که در ابتدا در ووهان چین مشاهده شدند، از کارگران بازار غذاهای دریایی بودند.
پیشبینیها درباره شیوع کرونا
اما یکی از موضوعات جالب در زمان شیوع کرونا، قرار گرفتن برخی آثار ادبی برای بار دیگر در معرض توجهات بود. از جمله این آثار رمان «چشمان تاریکی» اثر «دن کونتز» نویسنده آمریکایی بود که در سال 1981 منتشر شده و تحت عنوان «ووهان400» درباره یک ویروس کشندهای که ریه را درگیری کرده و در برابر همه راههای درمان مقاومت میکند صحبت میکرد.
موضوع این رمان درباره مادری است که فرزندش به طرز مرموزی ناپدید شده و پس از مدتی از شهر ووهان چین (منشأ ویروس جدید کرونا) سر در میآورد. مادر پسر برای یافتن او به ووهان میرود و در آنجا در جریان یک سلاح بیولوژیک (ویروس مصنوعی) جدید و خطرناک به نام «ووهان-400» قرار میگیرد که در آزمایشگاه ساخته شده و افراد زیادی را مبتلا کرده است. در رمان چشمان تاریکی، هر فردی که ویروس ووهان-400 وارد بدن او شود، بیشتر از 24 ساعت زنده نمیماند؛ چراکه بخشی از مغز را که وظیفه کنترل اعمال ارادی بدن از جمله نفس کشیدن را برعهده دارد، نابود میکند.
نکته جالبتر آنکه بر اساس تصویرِ تأییدنشدهای که از یکی از بخشهای این کتاب در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شده، دین کونتز در رمان علمی- تخیلی «چشمان تاریکی» از نوع تکاملیافتهتری از ویروس ووهان-400 سخن گفته که چندین دهه بعد (حدود سال 2020 میلادی) باعث بیماری وحشتناکی با علائم آنفلوآنزا خواهد شد! طبق این تصویر ادعایی، کونتز در این رمان میگوید که این بیماری تنفسی جدید بهسرعت در سراسر جهان همهگیر شده و در برابر تمام درمانهای شناختهشده مقاومت خواهد کرد.
R36346/P/S8,90/CT14منبع: تسنیم
کلیدواژه: کروناویروس جدید اتحادیه اروپا ویروس کرونا شیوع گسترده شیوع کرونا ویروس جدید یک ویروس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۱۲۷۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فریبکاری در دنیای ویروسها!
از زمانی که ویروسها در اواخر دهه ۱۸۰۰ شناخته شدند، دانشمندان آنها را از بقیه اشکال حیات متمایز کردند. ویروسها به مراتب کوچکتر از سلولها بودند و در داخل پوستههای پروتئینیشان چیزی بیشتر از ژنها را حمل میکردند. آنها نمیتوانستند رشد کنند، ژنهای خود را کپی کنند یا کارهای زیادی انجام دهند. محققان فرض را بر این گذاشتند که هر ویروس یک ذره منفرد است که به تنهایی در جهان حرکت میکند و تنها در صورتی قادر به تکثیر است که به سلول مناسبی برخورد کند که بتواند از آن استفاده کند.
به گزارش ایسنا، مارکو ویگنزی (Marco Vignuzzi)، ویروس شناس در آزمایشگاههای بیماریهای عفونی آژانس علوم، تحقیقات و فناوری سنگاپور، میگوید که این سادگی همان چیزی بود که در وهله اول بسیاری از دانشمندان را به سمت ویروسها جذب کرد.
ما سعی میکردیم تقلیلگرا باشیم و تقلیل گرایی نتیجه داد. مطالعات روی ویروسها برای تولد زیست شناسی مدرن بسیار مهم بود. آنها با نداشتن پیچیدگی سلولی، قوانین اساسی در مورد نحوه عملکرد ژنها را آشکار کردند. اما تقلیلگرایی ویروسی هزینهای هم به همراه داشت، ویگنزی میگوید: با فرض ساده بودن ویروسها، این احتمال که ممکن است به روشهایی که هنوز درباره آنها نمیدانیم نیز پیچیدگی داشته باشند، نادیده گرفتیم.
برای مثال، اگر ویروسها را بستههای مجزایی از ژنها در نظر بگیریم، تصور اینکه آنها زندگی اجتماعی داشته باشند، بیمعنی خواهد بود. اما ویگنزی و یک مکتب جدید از ویروسشناسان همفکرش، آن را اصلا بیمعنی نمیدانند. در دهههای اخیر، آنها برخی از مشخصههای عجیب ویروسها را کشف کردهاند که اگر ویروسها را ذراتی تنها در نظر بگیریم، این مشخصهها معنایی نخواهند داشت. آنها در حال کشف دنیای اجتماعی پیچیدهای از ویروسها هستند. جامعه ویروسشناسان، معتقدند که ویروسها تنها به عنوان عضوی از یک جامعه معنا پیدا میکنند.
مسلما، زندگی اجتماعی ویروسها کاملا شبیه زندگی سایر گونهها نیست. ویروسها مانند انسانها سلفی در رسانههای اجتماعی پست نمیکنند، در بانکهای مواد غذایی داوطلب نمیشوند و مرتکب سرقت هویت نمیشوند. برای تغذیه ملکه خود مانند زنبور عسل شهد جمعآوری نمیکنند. با این وجود، جامعهویروسشناسان معتقدند که ویروسها تقلب میکنند، همکاری میکنند و به روشهای دیگری با ویروسهای همکار خود تعامل دارند.
برخی از مهمترین شواهد زندگی اجتماعی ویروسها برای نزدیک به یک قرن در معرض دید عموم قرار داشته است. پس از کشف ویروس آنفلوانزا در اوایل دهه ۱۹۳۰، دانشمندان کشف کردند که چگونه میتوانند با تزریق آن به تخم مرغ ذخایر این ویروس را پرورش دهند. سپس محققان توانستند از ویروسهای جدید برای آلوده کردن حیوانات آزمایشگاهی برای تحقیق استفاده کنند.
در اواخر دهه ۱۹۴۰، ویروس شناس دانمارکی پربن فون مگنوس (Preben von Magnus) در حال رشد ویروس بود که متوجه مورد عجیبی شد. بسیاری از ویروسهای تولید شده در یک تخم مرغ وقتی به تخم مرغ دیگر تزریق میشدند نمیتوانستند تکثیر شوند. در چرخه سوم انتقال، تنها یکی از هر ۱۰ هزار ویروس همچنان میتوانست تکثیر شود. اما در چرخههای بعدی، ویروسهای معیوب نادرتر شدند و ویروسهای در حال تکثیر دوباره برگشتند. فون مگنوس به این نتیجه رسید که ویروسهایی که نمیتوانند تکثیر شوند، به پایان کار خود نرسیدهاند و بنابراین آنها را «ناقص» خواند.
در سالهای بعد، ویروسشناسان رونق و سقوط ویروسهای ناقص را «اثر فون مگنوس» نامیدند. این موضوع برای آنها مهم بود. از آنجایی که هیچکس ویروسهای ناقص را خارج از محیط کشت آزمایشگاهی ندیده بود، ویروسشناسان تشخیص دادند که این ویروسها مصنوعی هستند و راههایی برای خلاص شدن از شر آنها ارائه کردند.
سام دیاز مونوز (Sam Díaz-Muñoz)، ویروس شناس در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، با یادآوری دیدگاه رایج در این زمینه، گفت: شما باید آنها را از ذخایر آزمایشگاهی خود حذف کنید، زیرا نمیخواهید در آزمایشهای شما دخالت کنند. زیرا اینها «طبیعی» نیستند.
محققان در دهه ۱۹۶۰ مشاهده کردند که ژنوم ویروس ناقص کوتاهتر از ژنوم ویروسهای معمولی است. این یافته دیدگاه بسیاری از ویروسشناسان را بهبود بخشید. آنها دریافتند که ویروسهای ناقص، عجیب و غریب و فاقد ژنهای مورد نیاز برای تکثیر هستند. اما در دهه ۲۰۱۰، فناوری ارزان و قدرتمند توالییابی ژنی مشخص کرد که ویروسهای ناقص اتفاقا در بدن ما فراوان هستند.
در یک مطالعه که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، محققان دانشگاه پیتسبورگ از بینی و دهان افراد مبتلا به آنفلوانزا نمونهبرداری کردند. آنها مواد ژنتیکی ویروسهای آنفلوانزا را از نمونهها بیرون کشیدند و متوجه شدند که برخی از ویروسها فاقد ژن هستند. این ویروسهای کوتاه قد زمانی به وجود آمدند که سلولهای آلوده، ژنوم یک ویروس کارآمد را به اشتباه کپی کردند و به طور تصادفی بخشهایی از ژنها را نادیده گرفتند.
مطالعات دیگر این کشف را تایید کرد. آنها همچنین راههای دیگری را برای تشکیل ویروسهای ناقص نشان دادند. به عنوان مثال، برخی از انواع ویروسها ژنومهای مخدوش را حمل میکنند. در این موارد، یک سلول آلوده شروع به کپی از یک ژنوم ویروسی میکند تا قسمتی از آن را معکوس کند. سایر ویروسهای ناقص زمانی تشکیل میشوند که جهشها توالی یک ژن را مختل میکنند به طوری که دیگر نمیتواند یک پروتئین کاربردی بسازد.
این مطالعات این فرض قدیمی را که ویروسهای ناقص فون مگنوس تنها نمونههای آزمایشگاهی هستند، از بین برد. دیاز مونوز گفت: آنها بخشی طبیعی از زیستیشناسی ویروس هستند.
آنفلوانزا منحصر به فرد نیست. بسیاری از ویروسها به اشکال ناقص وجود دارند و ویروسهای ناقص اکثر ویروسهای موجود در افراد مبتلا به عفونتهایی مانند ویروس سنسیشیال تنفسی (RSV) و سرخک را تشکیل میدهند.
دانشمندان همچنین نامهای جدیدی برای ویروسهای ناقص فون مگنوس ارائه کردهاند. برخی آنها را «ذرات تداخلی معیوب» مینامند. دیگران آنها را «ژنومهای ویروسی غیر استاندارد» مینامند.
دیاز مونوز و همکارانش نام دیگری برای آنها انتخاب کردند و آن ویروسهای فریبکار است.
فریبکاری ویروسیویروسهای ناقص معمولا میتوانند وارد سلولها شوند، اما وقتی وارد سلولها شوند، نمیتوانند خود به خود تکثیر شوند. آنها فاقد برخی از ژنهای ضروری برای ربودن ماشینهای پروتئینساز میزبان خود هستند، مانند ژنی که به عنوان پلیمراز شناخته میشود. برای کپی، آنها باید فریبکاری کنند. آنها باید از ویروس همکار خود سوء استفاده کنند.
خوشبختانه برای ویروسهای فریبکار، سلولها اغلب توسط بیش از یک ژنوم ویروسی آلوده میشوند. اگر یک ویروس توانمند در سلولی که یک ویروس فریبکار درون آن قرار دارد ظاهر شود، پلیمراز میسازد. سپس ویروس فریبکار میتواند پلیمرازهای ویروس دیگر را برای کپی ژنهای خودش قرض بگیرد.
در چنین سلولی، دو ویروس برای ساختن بیشترین نسخه از ژنوم خود به رقابت میپردازند. ویروس فریبکار یک مزیت دارد. این ویروس مواد ژنتیکی کمتری برای تکثیر دارد. بنابراین پلیمراز یک ژنوم ناقص را سریعتر از یک ژنوم کامل کپی میکند.
مرز بین آنها در طول یک عفونت حتی بزرگتر میشود، زیرا ویروسهای ناقص و ویروسهای کارآمد از سلولی به سلول دیگر حرکت میکنند. اشر لیکس (Asher Leeks)، که به عنوان دانشجوی فوق دکتری در دانشگاه ییل، تکامل اجتماعی در ویروسها را مطالعه میکند، میگوید: اگر نصف دیگری طول داشته باشید، به این معنا نیست که دو برابر مزیت خواهید داشت. این میتواند به این معنی باشد که شما از مزیت هزاران برابری یا بیشتر برخوردار خواهید شد.
سایر ویروسهای فریبکار پلیمرازهای فعال دارند، اما فاقد ژنهایی برای ساخت پوستههای پروتئینی برای محصور کردن مواد ژنتیکی خود هستند. آنها در انتظار یک ویروس کارآمد، میمانند تا تکثیر شود و سپس ژنوم خود را به داخل پوستههایی که تولید شده است میریزند. برخی از مطالعات نشان میدهد که ژنومهای فریبکار ممکن است بتوانند سریعتر از ژنومهای ویروس کارآمد وارد پوسته پروتئینی شوند.
هر استراتژی که یک ویروس ناقص برای تکثیر استفاده کند، نتیجه یکسان است. این ویروسها هزینه همکاری را پرداخت نمیکنند، حتی اگر از سایر ویروسهای همکار خود سوء استفاده کنند.
دیاز مونوز میگوید: یک ویروس فریبکار به تنهایی ضعیف عمل میکند، در رابطه با ویروس دیگری بهتر عمل میکند، و اگر فریبکاران زیادی وجود داشته باشد، کسی نیست که از آن سوءاستفاده کنند. از دیدگاه تکاملی، این تنها چیزی است که برای تعریف فریبکاران نیاز دارید.
بخش آخر این تعریف یک معما را مطرح میکند. اگر فریبکاران بسیار موفق هستند پس باید ویروسها را به سمت انقراض سوق دهند. از آنجایی که نسلهای ویروس از سلولهای نشات میگیرند و سلولهای جدید را آلوده میکنند، موارد فریبکار باید بیشتر و بیشتر رایج شوند. آنها باید به تکثیر خود ادامه دهند تا زمانی که ویروسهای کارآمد ناپدید شوند. بدون هیچ ویروس کارآمدی باقی مانده، فریبکاران نمیتوانند به تنهایی تکثیر شوند. کل جمعیت ویروسها در آن صورت باید به فراموشی سپرده شود.
البته که میدانیم ویروسهایی مانند انفلوانزا به وضوح از این انقراض سریع فرار میکنند، و بنابراین باید در زندگی اجتماعی آنها چیزی بیش از یک مارپیچ مرگ ناشی از فریبکاری وجود داشته باشد. کارولینا لوپز (Carolina López)، ویروس شناس در دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، معتقد است که برخی از ویروسهایی که به نظر میرسد در حال فریبکاری هستند، ممکن است نقش بهتری در جوامع ویروسی ایفا کنند. آنها به جای سوء استفاده از ویروسهای دیگر با آنها همکاری میکنند و به پیشرفت آنها کمک میکنند.
لوپز میگوید: ما آنها را بخشی از یک جامعه میدانیم که همه در آن نقش مهمی دارند.
پیشگیری از فرسودگیورود لوپز به دنیای ویروس شناسی اجتماعی در اوایل دهه ۲۰۰۰ آغاز شد و او ویروس سندای را مطالعه کرد که موشها را آلوده میکند. محققان سالها میدانستند که دو سویه از ویروس سندای رفتار متفاوتی دارند. یکی به نام SeV-52، در فرار از توجه سیستم ایمنی خوب بود و به ویروس اجازه میداد تا یک عفونت گسترده ایجاد کند.
اما موشهای آلوده به ویروسهای سویه دیگر که SeV-Cantell نام داشت، یک دفاع سریع و قدرتمند به کار میگرفتند که به آنها کمک میکرد تا سریعتر بهبود یابند. لوپز و همکارانش متوجه شدند تفاوت دو سویه در این بود که SeV-Cantell ویروسهای ناقص زیادی تولید میکرد.
ویروسهای ناقص چگونه سیستم ایمنی موشها را تحریک میکنند؟ پس از مجموعهای از آزمایشها، لوپز و همکارانش دریافتند که ویروسهای ناقص باعث میشوند سلولهای میزبان یک سیستم هشدار را فعال کنند. سلولها سیگنالی به نام اینترفرون تولید میکنند که به سلولهای همسایه اجازه میدهد از ورود مهاجم مطلع شوند. این سلولها میتوانند دفاعی در برابر ویروسها ایجاد کنند و از گسترش عفونت در بافتهای اطراف جلوگیری کنند.
این پدیده نه مربوط به ویروس سندای بود و نه مربوط به سیستم ایمنی موش. هنگامی که لوپز و همکارانش توجه خود را به ویروس سینسیشیال تنفسی (RSV) معطوف کردند، که هر ساله بیش از دو میلیون نفر را در ایالات متحده بیمار میکند و باعث مرگ هزاران نفر میشود، دریافتند که ویروسهای ناقص تولید شده در عفونتهای طبیعی نیز باعث ایجاد پاسخ ایمنی قوی از سوی سلولهای آلوده شده میشوند.
این اثر لوپز را متحیر کرد. اگر ویروسهای ناقص فریبکار بودند، منطقی نبود که میزبان را تحریک کنند تا دوره عفونت را کوتاه کند. هنگامی که سیستم ایمنی ویروسهای کارآمد را از بین میبرد، فریبکاران بدون هیچ قربانی برای بهرهبرداری تنها باقی میمانند.
لوپز دریافت که اگر به روشی جدید به ویروسها نگاه کند، نتایج او منطقی است. لوپز به جای تمرکز بر این ایده که ویروسهای ناقص فریبکاری میکنند، شروع به فکر کردن درباره آنها و ویروسهای کارآمد کرد که با هم برای رسیدن به هدف مشترک بقای طولانیمدت کار میکنند. او متوجه شد که اگر ویروسهای کارآمد بهطور غیرقابل کنترل تکثیر شوند، ممکن است قبل از انتقال به میزبان جدید، میزبان فعلی خود را از بین ببرند که این خود به معنای شکست خواهد بود.
لوپز میگوید: ویروس برای اینکه میزبان خود را به اندازه کافی زنده نگه دارد تا بتواند به کارش ادامه دهد، به سطحی از پاسخ ایمنی نیاز دارد.
اینجاست که ویروسهای ناقص وارد عمل میشوند. آنها ممکن است عفونت را مهار کنند تا میزبان آنها فرصتی برای انتقال ویروس به میزبان بعدی داشته باشد. به این ترتیب، ویروسهای کارآمد و ناقص ممکن است با هم همکاری کنند. ویروسهای کارآمد ماشینهای مولکولی را برای تولید ویروسهای جدید تولید میکنند. در همین حال، ویروسهای ناقص سرعت ویروسهای کارآمد را کاهش میدهند تا از نابودی میزبان خود که به کل دوره عفونی جامعه ویروسی پایان میدهد، جلوگیری کنند.
جامعهویروسشناسان اکنون در تلاش هستند تا بفهمند که چقدر فریبکاری و همکاری در دنیای ویروسی در حال انجام است. دانشمندانی که رفتار حیوانات را مطالعه میکنند می دانند که این کار چقدر میتواند سخت باشد. یک فرد ممکن است در برخی شرایط تقلب کند و در موارد دیگر همکاری کند و همچنین ممکن است رفتاری که شبیه همکاری است از طریق فریبکاری خودخواهانه تکامل یابد.
شناسایی ماهیت جوامع ویروسی سالها تحقیقات لازم دارد. اما حل این معما ممکن است نتایج فوق العادهای به همراه داشته باشد. هنگامی که دانشمندان رفتار اجتماعی ویروسها را درک کنند، ممکن است بتوانند ویروسها را علیه یکدیگر کنند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: درمان بیماری کبدی ارثی با قیچی ژنتیکی ویروسها هم کلاهبرداری میکنند!