Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-04-25@10:36:02 GMT

چنین دیدم...

تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۲۷۴۳۴

چنین دیدم...

داستان بلند «چنین دیدم» اثر فرشته امیری نویسنده جوانی است که خط و روح زنانه در داستان‌هایش پرواز می‌کند. لطافت زنانه به داستان‌هایش رنگ و طعمی متفاوت می‌بخشد و طیف بسیاری از مخاطبان را به خود جلب می‌کند. او در کار داستانی خود این لطافت را در خدمت بازخوانی داستانی پر تعلیق در آورده است. داستانی درباره خانواده‌ای که دختر در آستانه بلوغشان باید با رازی بزرگ آشنا شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، قهرمان داستان «چنین دیدم» مادری است که بدون اطلاع از وضعیت پدر و مادر خود در یک پرورشگاه بزرگ شده است و همسرش نیز فرزند پدر و مادری است که هر دو را در جنگ از دست داده است و این واقعیت‌هایی است که این دو از فرزند خود مخفی نگاه داشته‌اند و در مقابل شخصیتی متفاوت از خود را برای او به تصویر کشیده‌اند که رفته رفته حس می‌کنند باید تغییر کند.

داستان اما در ادامه با سفر دوست خانواده به سوریه برای مستند‌سازی و شهادت وی و به دنبالش سفر پدر به سوریه برای اتمام کار دوستش همراه می‌شود. سفری که یکسویش تعلیق در روایت از آن چیزی که بر سر مرد در سوریه می‌آید و اسارتش به دست داعش و آزادی‌اش را در نهایت رقم می‌زند و از سوی دیگر زن و دختری که در نبود پدر به دریافت تازه‌ای از نسبت‌شان با پدر کشف می‌کنند و در نهایت اوج این دلدادگی در ماجرای رجعت پدر به سرزمین و خانه‌اش خود را به نمایش می‌کشد.

«چنین دیدم» داستان پر افت و خیزی است. پر از صحنه‌های کوتاه و جذاب و دائم در حال تغییر. سفری است ملایم و عاطفی و جذاب به درون زندگی یک خانواده و به شکلی عجیب و زیبا نویسنده سعی کرده در این سفر جزئی‌نگر باشد. این نکته نیز قابل توجه است که جزئی‌نگری از دید «امیری» به عنوان نویسنده نه در توصیف جزئیات محل زیست که بیشتر در توصیف جزئیات اندیشه و حس زندگی و کنش و واکنش انسان‌ها با یکدیگر شکل می‌گیرد. این موضوع در کنار تلفیق جزئیاتی دیگر از رفتار انسان‌ها از شکل نشستن تا شکل حرف زدن و نیز شرح اتفاقاتی که در سرزمینی بیگانه برای یکی از اعضای خانواده رخ می‌دهد، از این داستان در مجموع اثری ساخته که مخاطب می‌تواند در هر بخش از آن طراوت و تازگی را حس کند و با تعلیق و جان‌دار بودنش لذت ببرد از خواندن داستان.

فرشته امیری در «چنین دیدم» خود را نویسنده‌ای بدون تعلق خاطر شدید به تکنیک نشان داده است. تکنیک او در واقع توانایی او در ساخت فضای فکری و زیستی شخصیت‌های اوست. او سعی نمی‌کند زبان روایی پیچیده یا کلماتی عجیب و دیرفهم و یا روایتی پیج در پیچ از خود بسازد، اما در مقابل او، راوی پیچیدگی‌های ذهنی بسیاری است. داستان او داستان اتفاق‌هاست چه در متن و پیرامون شخصیت‌ها و چه در انتخاب و روایت از شخصیت‌های حاشیه‌ای که در داستان پیدا می‌شوند و پس از ایفای نقش خود با هنرمندی از دل داستان خارج می‌شوند.

«چنین دیدم» به همین اعتبار داستانی است که مخاطبش را به چندین و چند نوع دیدن زندگی‌ها مختلف ترغیب می‌کند و در نهایت او را وامی‌دارد تا مانند قهرمان داستانش به فکر تغییر مسیر زندگی و فکر خودش به نفع حقیقت‌های تازه کشف کرده در پیرامونش بیافتد.

انتشارات کتاب نیستان «چنین دیدم» را در ۲۲۴ صفحه با قیمت 48000 تومان منتشر کرده است. 

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: كتاب نيستان چنین دیدم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۲۷۴۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازشدن «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در بازار نشر

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب داستانی «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» نوشته پیام ابراهیمی به‌تازگی با تصویرگری مهناز سلیمان‌نژاد توسط انتشارات فاطمی برای کودکان منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتاب‌های طوطی» (واحد کودک و نوجوان انتشارات فاطمی) است.

این‌ناشر پیش‌تر دو داستان پلیسی «دایناسور در مرغدانی» و «خانه سنگی» را هم از مجموعه «گورکن و راسو» منتشر کرده است.

کتاب پیش‌رو دربرگیرنده یک‌داستان پلیسی برای کودکان است که شخصیت‌ اصلی‌اش یک‌جغد کارآگاه است. او از کودکی علاقه زیادی به سرنخ‌ها داشته و با دنبال‌کردنشان، به پاسخ‌های دلگرم‌کننده می‌رسیده است. همیشه هم دوست داشته همه جزییات را یادداشت کند. چون توجه به جزییات مهم‌ترین ویژگی یک‌کارآگاه است.

از دیگر شخصیت‌های داستان «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» می‌توان به «مقتول (ملقب به سون سوناریان)» اشاره کرد که یک‌خفاش نوجوان سربه‌هوا و بازیگوش است. او هیچ‌وقت نتوانست کارآگاه شود و از آن‌جا که نتوانست، تبدیل به مقتول شد. خانم همسایه که یک‌کلاغ پیر و تنهاست هم در کنار جناب معلم که یک‌خفاش دیگر است، ازدیگر شخصیت‌های این‌داستان هستند. اما این‌قصه یک «قاتل» هم دارد که ملقب به سون‌سَن سان‌سوناریان است و او هم یک‌خفاش است و نام سخت و پیچیده‌اش باعث می‌شود حرف‌زدن از او سخت و پیگیری پرونده‌اش هم سخت‌تر باشد.

کارآگاه قصه در حال روایت گذشته خود و پرونده‌ای است که وقتی جوان بوده، باعث تغییر مسیر زندگی‌اش شده است؛ پرونده قتل مرموز یک‌خفاش جوان. او می‌گوید به‌نظر می‌آمد پای یک قاتل زنجیره‌ای در میان باشد. در این‌صورت جان هزاران خفاش در خطر بود اما سرنخ‌ها با هم جور در نمی‌آمدند. کارآگاه می‌گوید هرطور که بوده باید معمای پرونده را حل می‌کرد چون در غیراین‌صورت حیثیت خانوادگی‌اش به باد می‌رفت و لکه ننگی بر پیشانی شغل آباواجدادی‌اش باقی می‌ماند...

«پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در ۱۳ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

از خانه کلاغ که بیرون آمدم، دفترچه‌ام را بیرون آوردم و یادداشت‌هایی را که نوشته بودم، مرور کردم. باید چندمتهم دیگر هم پیدا می‌کردم. ذهنم عجیب درگیر آن سرنخ بزرگ شد. همان سرنخ بزرگی که امواج صوتیِ زیرش به گوش خانم و آقای سوناریان می‌رسید. همان سرنخ بزرگی که احتمالا سون قرار بود خوراکی‌ها را با او بخورد. سرنخ بزرگی که می‌توانست من را به سون برساند.

تصمیم گرفتم در غارهای اطراف گشتی بزنم. چندغار را گشتم تا اینکه بالاخره توی یکی از غارها به سرنخ جدیدی رسیدم: بقایای آتشی که روی سقف به پا شده بود؛ چند سیخ آویزان و ته‌مانده غذاهایی که اینجا و آنجا روی زمین ریخته بود. می‌شد حدس زد در آن‌اطراف خبرهایی بوده. و بعد در کنار همه آن‌ها یک تصویر، یک عکس دونفره: دوخفاش در کنار هم. لب‌های خفاش جوان سرخ بود. آیا او واقعا یک خفاش بود یا یک‌خون‌آشام؟ آیا رد خون متعلق به سون بود؟ آیا آن‌عکس لحظاتی پیش از مرگ سون گرفته شده بود؟ یا حتی بعد از مرگ او؟ چشم‌های نیمه‌باز سون هر احتمالی را ممکن می‌ساخت. پرونده داشت پیچیده می‌شد.

این‌کتاب با ۸۰ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 6086247 صادق وفایی

دیگر خبرها

  • تلویزیون آخر هفته چه فیلم‌هایی پخش می‌کند؟
  • ممنون به خاطر همه چیز: خداحافظ برای همیشه!
  • داستان عاشقانه سمی یک پروانه!
  • داستان عجیب تعویض پیراهن موسیالا با مسی
  • موسیالا فاش کرد: داستان عجیب تعویض پیراهن با مسی
  • همه چیز درباره قلعه جنی کیش
  • نویسنده‌ای که برای مخاطب دام پهن نمی‌کند
  • بازشدن «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در بازار نشر
  • روایت سینمایی پرونده‌های قضـــایی
  • سوژه‌‎های فوتبالی در قاب تصویر