تعداد فالوور میزان دستمزد بازیگران را مشخص میکند/ رسانههای رسمی به جای غر زدن رقابت کنند
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۲۹۴۸۲
کیوان کثیریان با ناگزیر دانستن وضعیت امروز رسانههای تخصصی سینمای ایران که به سمت مسائل سطحی و دم دستی گرایش پیدا کردهاند، تأکید کرد که بهتر است رسانههای رسمی به جای غر زدن به رقابت با دیگر رسانهها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بپردازند.
کیوان کثیریان، منتقد سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: در سالهای اخیر شاهد تغییر فضایی در عرصه مطبوعات و رسانه بودیم که شرایط خاص و ناگزیری به وجود آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کثیریان خاطرنشان کرد: میزان سرعت و دقت در انتشار اخبار بسیار مهم است و جدا از ارزش خبری صحت خبر نیز حائز اهمیت است اما در رسانههای ما، امروز فضا به گونهای است که هر کس که علاقهای به سینما داشته رسانهای در فضای مجازی راهاندازی کرده است و در این وضعیت عنصر صحت اخبار قربانی شده و شاهد هستیم کسانی رسانهها را در دست دارند و اخبار را منتشر میکنند که از ماهیت رسانه هیچ اطلاع و تخصصی در این زمینه ندارند.
او افزود: دسترسی سریع به اطلاعات از اتفاقات مثبت در رسانههای امروز است اما بخش آسیبزا موضوع صحت اخبار است که معمولاً همه چیز را به حاشیه میکشاند. سایتها و رسانههای تخصصی بسیاری داریم که با یک تیم رسانهای اداره میشوند اما از رسالت اصلی خود جا مانده و به دلیل استقبال مخاطبان ناچار شدهاند خود را در فضای مجازی فعالتر کنند. روی آوردن رسانههای رسمی به فضای مجازی برای دیده شدن ماهیت کار را بسیار سطحی کرده و کمتر میبینیم که رسانهها در مسائل مختلف عمیق شوند.
این منتقد در ادامه اظهار داشت: فضای مجازی مبتنی بر جذابیتهای سطحی است و لحظهای عمل میکند و جایی برای تحلیل مطالب ندارند، رسانههای اینستاگرامی و توئیتری ماهیتی دارند که شاید در آنها مطالب جدی و مهم مطرح شوند اما امکان دیده شدن ندارند. اساس فضای مجازی به جمع کردن دنبالکننده و اصطلاحاً لایک، ممبر و فالوور است و اگر مسائل جدی و صنفی در این رسانهها مطرح شود کمتر کسی علاقه به دنبال کردن آنها دارد و معمولاً اخبار زرد هستند که میتوانند جلب توجه کنند.
کثیریان تاکید کرد: قدرت رسانههای فضای مجازی مثل اینستاگرام و تلگرام به قدری است که امروز به عضوی جداییناپذیر در زندگی ما تبدیل شدهاند. مردم اطلاعاتشان را در این رسانهها به دست میآورند و با وجود اینکه در صحت اخبارشان شک وجود دارد مردم به آنها بیشتر اعتماد میکنند و روز به روز در حالیکه اساساً صلاحیت منبع بودن ندارند، میزان احترامی که مردم برای این رسانهها قائل هستند بیشتر میشود. فضای مجازی همه ما را سطحینگر کرده و کسی حوصله خواندن مطالب عمیق و تحلیلی ندارد همین وضعیت باعث شده تا برخلاف گذشته رسانهها نیز وسواسی در ارائه اطلاعات درست نداشته باشند و برای اینکه در رقابت عقب نیفتند به دام آنها افتاده و سعی دارند عامهپسند شوند در حالیکه هدف اصلی یک رسانه سینمایی باید عکس این وضعیت باشد و رسانه باید تلاش کند که سطح سلیقه مردم را بالا ببرد.
این منتقد با اشاره به استقبال هنرمندان از شبکههای اجتماعی، گفت: هنرمندان نیز از این وضعیت استقبال میکنند. شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و توئیتر در مشهور کردن آنها نقش مهمی داشته و حتی میزان دستمزد آنها را افزایش داده است. از نکات عجیب و جالب توجه این است که بسیاری از دستمزدها و ماجراهای مادی در سینما با تعداد فالوور افراد مشخص میشود و تعداد فالوور امروز تأثیری در دستمزد بازیگران دارد که توانایی آنها را در کارشان کماهمیتتر کرده است. به همین دلیل بارها دیدهایم یک بازیگر مطلبی منفی علیه خود منتشر میکند و همه به او حمله میکنند و فحش میدهند اما با نگاهی دقیق میتوان فهمید که این فرد به عمد این کار را کرده و اتفاقاً حمله و دشنام دادن به او جزو اهدافش بوده، اگر دیروز یک بازیگر تلاش میکرد عکسش در صفحه اصلی روزنامهها و مجلات رسمی کشور باشد امروز در تلاش است که عکس و فیلمش در فضای مجازی دست به دست شود.
کثیریان با اشاره به ناگزیر بودن این وضعیت اظهار داشت: ما نمیتوان جلوی این اتفاقات را بگیریم، همانطور که عامه مردم به دیدن فیلمهای کمدی و سطحی علاقه دارند در حوزه رسانه نیز به رسانههای دم دستی توجه میکنند و اخباری را دنبال میکنند که برایشان جذابیت لحظهای داشته باشد. با وجود این، مخاطبانی وجود دارند که فضای مبتذل و سطحی را نمیپسندند و باید در رسانههایمان برای آنها نیز فضایی وجود داشته باشد. رسانههای رسمی ما باید کار خود را انجام دهند و در راستای بالا بردن سطح آگاهی با تحلیلها و نقدها به شکلی که مورد پسند مخاطبان باشد باید فعالیت کند. رسانههای رسمی باید بپذیرند که گرایش مردم به سمت فضای سطحی و دم دستی شبکههای اجتماعی در فضای مجازی طبیعی است و به جای غر زدن بهتر است رقابت کنند. رسانههای رسمی برای جذابیت بیشتر باید مطالبی منتشر کنند که در فضای مجازی دیده نمیشوند./2
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: دستمزد فیلم سریال بازیگر کیوان کثیریان شبکه های اجتماعی رسانه های رسمی فضای مجازی رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۲۹۴۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرکوب دستمزد کارگران و لطمات بزرگی که به کشور تحمیل شده
طی این سالها، "سرکوب دستمزدها" باعث عقبمانندگی شدید میزان حقوق کارگران از تورم اعلامی سالیانه شده و تکرار هر ساله این عقبمانندگی دستمزدهای کارگری، سختتر شدن وضعیت معیشتی کارگران در هر سال و دهها مفسده و لطمه در بخشهای مختلف را به همراه داشته است - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ هر ساله با رسیدن به ماههای پایانی سال بهویژه در اسفند ماه، منازعات بر سر تعیین میزان افزایش دستمزد کارگران و تعیین عدد سبد معیشت کارگران بالا میگیرد.
متاسفانه طی چند دهه اخیر شاهد رویهای ناصواب بودهایم که در منازعات جامعه کارگری با کارفرمایان بر سر تعیین میزان افزایش سالیانه حقوق کارگران، نهایت اعمال فشارهای چندجانبه به جامعه کارگری وارد میشده که بر خلاف نص صریح "قانون کار"، حداقل درصد افزایش حقوق کارگری اعمال شود.
هر ساله در حالی شاهد فشارها و لابیها جامعه کارفرمایی با همراهی برخی مسولان دولتی برای ممانعت از افزایش معقول و قانونی حقوق کارگران بودهایم که نص صریح قانون کار تصریح به "افزایش سالیانه حقوق کارگران متناسب با میزان رشد تورم اعلامی" دارد.
همین رویه غلط باعث شده در حال حاضر شاهد سطح بسیار نازل و حقوق سرکوب شده کارگران در صنوف مختلف باشیم بهگونهای که امروز در بسیاری از مشاغل تخصصی کارگری، رغبت برای اشتغال به کار در قالب بیمه کارگری در آن مشاغل به حداقل رسیده چرا که مزدهای پرداختی، به هیچ وجه کفاف تامین حداقل سبد معیشت کارگران را نمیدهد و بسیاری از افراد متخصص جویای کار با وجود داشتن پیشنهادهای مختلف کاری در قالب قرارداد بیمهای، ترجیح میهند بهصورت غیربیمهای در مشاغل کاذب و فعالیتهای دلالی و غیرکارگری، امورات زندگی خود را بگذرانند.
به عبارتی دیگر، طی این سالها، "سرکوب دستمزدها" باعث عقبمانندگی شدید میزان حقوق کارگران از تورم اعلامی سالیانه شده و تکرار هر ساله این عقبمانندگی دستمزدهای کارگری، سختتر شدن وضعیت معیشتی کارگران در هر سال و البته وخالت وضعیت تولید و لنگ شدن چرخ بسیاری از کارگاهها را رقم زده است.
اما امروز سؤال بسیاری کارگران این است که چرا هر ساله آنها باید شاهد همراهی پیدا و پنهان دولت و در راس آن وزارت کار با بخش کارفرمایی برای ممانعت از افزایش دستمزدهای کارگری به میزانی که قانون کار بر آن تصریح دارد، باشند؟!
پیشنهاد عجیب افزایش 22درصدی دستمزد کارگران برای 1403 از سوی وزیر کارو سؤال مهم دیگر اینکه آیا واقعاً سرکوب حقوقهای کارگری به نفع بخشهای تولیدی کشور است و آیا در دراز مدت، این سرکوب حقوقهای کارگری، خود نمیتواند منجر به لطمه به تولید به واسطه ناتوانی بسیاری از واحدهای تولیدی تخصصی از جذب نیروی انسانی متخصص مورد نیاز شود؟
درباره این سؤال اخیر، ذکر این نکته مهم ضروریست که طی سالیان اخیر، سرکوب دستمزدهای کارگری باعث شده که میزان دریافتی نیروهای بیمهای کارگری تامین اجتماعی در مقایسه با بسیاری از مشاغل آزاد غیربیمهای، شاهد یک اختلاف فاحش معنادار باشد؛ به طور مثال امسال حداقل دریافتی بخشهای کارگری حدود 10 میلیون تومان تعیین شده اما یک نیروی شاغل در بسیاری از بخشهای آزاد تخصصی حداقلی درآمدی را که میتوان برای آن برآورد کرد، عددی بیش از 50 میلیون تومان است!
آیا چنین وضعیت پرداختی ناچیزی در بخشهای کارگری، نمیتواند عامل بسیار بزرگی برای سرخوردگی شدید نیروهای کارگری و به تبع آن خانواده و فرزندان این کارگران مظلوم و زحمتکش باشد؟!
و آیا آن دسته از مشاغل کارگری که نیروهای مشغول به کار در آنها، دارای تحصیلات عالیه دانشگاهی هستند اما با این حال، سرجمع حقوق دریافتی آنها به سختی به عدد 20 یا 25 میلون تومان میرسد، این مسئله، عامل بزرگی برای سلب انگیزه از ادامه تحصیل و کسب مدارج عالیه دانشگاهی در فرزندان این دسته از کارگران نمیشود؟! چرا که فرزندان این دسته از کارگران هر روز از نزدیدک وضعیت بغرنج و سخت اقتصادی پدران تحصیل کرده خود را به دلیل سرکوب دستمزها با گوشت و پوست لمس میکنند و درازمدت، دسته و پنجه نرم کردن این فرزندان با وضعیت بد معیشتی و اقتصادی در خانه پدری باعث ایجاد این ذهنیت خطرناک در آنها میشود که "ادامه تحصیل و کسب مدارج بالای دانشگاهی و اشتغال در قالب یک کار تخصصی در قالب بیمه کارگری در کشورمان نتیجه و عایدی جز وضعیت اقتصادی و دستمزدی بد شبیه پدران ما را در پی نخواهد داشت لذا در پی تحصیلات دانشگاهی بودن برای استخدام در یک شغل تخصصی با پایه بیمه کارگر، بیهوده است!"
شاید بتوان به عنوان سندی روشن برای اثبات این خطر یعنی "سلب انگیزه از ادامه تحصیل و کسب مدارج دانشگاهی" در فرزندان دهه هشتادی و بالاتر کارگران امروز را در میانگین معدل کشوری در امتحانات نهایی پایه دوزادهم در رشتههای علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی فیزیک جستوجو کرد؛ میانگین کشوری نمرات دانشآموزان پایه دوازدهم در امتحانات خرداد 1402 بدین شرح است:
رشته انسانی: 8.75
رشته تجربی: 11.23
رشته ریاضی: 10.79
آیا میانگین معدل 8.5 دانشآموزان علوم انسانی یا میانگین معدل 10 در رشته ریاضی پایه دوازدهم، "بیرغبتی مفرط دانشآموزان به درس خواندن در میان فرزندان کارگران" را در حال فریاد کردن نیست؟!
در پایان باید گفت که "سرکوب حقوقهای کارگری" که طی این سالها شاهد آن بودهایم، از هر جهت در حال وارد کردن سنگینترین لطمات و آسیبها در ابعاد مختلف به کشور و جامعه کارگری، معیشت آنها، چرخهای اقتصادی و نیروهای کار نسل آینده این کشور است.
پس هر چه زودتر باید در دهه پنجم و در گام دوم انقلاب اسلامی برای این "زخم کهنه" که تا به امروز لطمات زیادی را به کشور و چرخهای اقتصادی ایران عزیزمان و البته معیشت کارگران زحمتکش این دیار زده، چارهای اساسی کنیم.
انتهای پیام/