Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-18@17:20:52 GMT

سراب عدالت و آزادي در آمريکا

تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۶۰۳۳۸

سراب عدالت و آزادي در آمريکا

خبرگزاری آریا- اعتراضات به کشته شدن جرج فلوید به دست پلیس نشان می‌دهد، آمریکا کشوری است که با خود، اعتقادات، آرمان‌ها و وعده اش برای آزادی و عدالت، در جنگ است.
به گزارش خبرگزاری آریا، اعتراضات به کشته شدن جرج فلوید به دست پلیس نشان می‌دهد آمریکا کشوری است که با خود، اعتقادات، آرمان‌ها و وعده اش برای آزادی و عدالت، در جنگ است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


شبکه تلویزیونی‌ای بی سی نیوز در گزارشی به قلم استان گرانت در پایگاه اینترنتی خود نوشت: تصاویر شعله‌های آتش در خیابان‌های آمریکا عمق شکاف خطرناک نژادی، هویتی، تاریخی و سیاسی که آمریکا را در برابر خودش قرار می‌دهد، بر ملا می‌کند. آمریکا سرزمین قبایلی است که تظاهر به وحدت مدنی در آن نقش بر آب شده است. سیاهپوستان آمریکا نمی‌توانند به وعده‌ای که رؤیای مارتین لوترکینگ می‌دهد، دلخوش باشند، آن هم زمانی که می‌بینند پلیس سیاهپوستان را می‌کشد و با آن‌ها بدرفتاری می‌کند.
کشته شدن جرج فلوید موجب تقویت این احساس در سیاهان می‌شود که آمریکا هرگز سرزمین آزادگان نبوده است. سفیدپوستان فقیر آمریکا هم نمی‌توانند در بحبوحه بیماری همه گیری، بیکاری و فقر به شادی باور داشته باشند. سیاست چپگرایان و راستگرایان در تقابل علیه یکدیگر قرار گرفته اند و رسانه‌های پرطرفدار طرف دلخواهشان را انتخاب می‌کنند و به این آتش دامن می‌زنند. مارک لیلا، تحلیلگر سیاسی می‌گوید آمریکا در «هراسی اخلاقی» به سر می‌برد که ناشی از سیاست هویت است و «مبنایی ترسناک برای سیاست دموکراتیک است.»
ایمی چوآ، استاد حقوق می‌گوید قبیله گرایی سیاسی تا همین حالا موجب برپایی انقلاب در آمریکا شده است. وی می‌گوید آمریکا در «وضعیت خطرناک جدیدی است: چرا که تقریبا هیچ کسی از یک آمریکایی بدون سیاست هویت، حمایت نمی‌کند؛ از هویت آمریکایی که فراتر از هویت‌های همه زیرگروه‌های کشور است و موجب وحدت همه آن‌ها می‌شود.
اعتراضات فعلی و تظاهرات اخیر علیه تعطیلی کشور در پی شیوع ویروس کرونا، بخشی از طوفانی کامل را تشکیل می‌دهند، یعنی کشوری که به خاطر (از دست دادن) روح خود در نبرد است.
آمریکا دو دهه است که در وضعیت بحرانی به سر می‌برد. از زمانی که اسامه بن لادن حملات تروریستی 11 سپتامبر را انجام داد، آمریکا تحت فشار جنگ‌های بی پایان، از افغانستان گرفته تا عراق، و در سراسر خاورمیانه بزرگ بوده، هزینه مالی و جانی داده و وجهه اش به شدت خدشه دار شده است.
بحران مالی حهانی سال 2008 شکاف‌های عمیق بین ثروتمندان و فقیران را در جامعه آمریکا بر ملا کرد. مردم خانه و زندگی شان را از دست دادند؛ خیلی‌ها هرگز به وضعیت قبل بازنگشتند. آن‌ها می‌دیدند رؤسای بانک‌ها - که در نظام مالی دستکاری کرده بودند- از دولت بسته‌های مشوق اقتصادی دریافت می‌کنند، و این حس بیزاری و خشم را در آن‌ها برانگیخت.
جنگ و فروپاشی اقتصادی آمریکا را تضعیف کرده است، آن هم در زمانی که این کشور با چالش‌هایی از خارج رو به روست. روی کار آمدن ابرقدرتی مستبد به نام چین برتری آمریکا را به چالش می‌کشد: این کشور در مسیر سبقت گرفتن از آمریکا به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان است؛ مشغول تقویت قدرت نظامی و گسترش نفوذ خود از طریق ابتکار یک جاده، یک کمربند است؛ برنامه زیرساخت و سرمایه گذاری یک تریلیون دلاری که می‌تواند شکل دوباره‌ای به نظم جهانی بدهد.
به ویژه در خاورمیانه که نفوذ آمریکا رنگ باخته است، روسیه بار دیگر به عنوان قدرتی جهانی، ظهور کرده است.
دموکراسی در سراسر جهان پسرفت کرده است و سران دیکتاتور قدرت را به دست گرفته اند. در زمانی که دموکراسی به یک آمریکای قدرتمند نیاز دارد، گارد ملی آمریکا برای کنترل مردم در خیابان‌های کشور مستقر شده است.
بیش از یک دهه پیش، فرید زکریا، خبرنگار و مفسر سیاسی درباره «جهان پس از آمریکا» هشدار داد. شاید ما الان به آن مقطع رسیده باشیم. نه اینکه آمریکا دیگر قدرتمند نیست، بلکه این کشور دیگر تعیین کننده نیست و این برای کشور‌هایی همچون استرالیا، احتمالا وضعیتی اسف بار و خطرناک ایجاد می‌کند.
استیون لویتسکی و دانیل زیبلات، اساتید دانشگاه هاروارد، در کتاب خود با عنوان «دموکراسی‌ها چگونه می‌میرند» نوشتند: دموکراسی‌ها در جنگ و همچنین به دست سران منتخبی می‌میرند که «همان روندی را بر هم می‌زنند که آن‌ها را به قدرت رساند.»
آن‌ها نگران حمله دونالد ترامپ به بعضی از نهاد‌های دموکراسی همچون رسانه‌ها و نظام قضایی هستند و بیم دارند که آمریکا نقش خود را به عنوان مروج و مبلغ دموکراسی کنار بگذارد. با این حال می‌گویند پسرفت دموکراتیک آمریکا به قبل از ریاست جمهوری ترامپ باز می‌گردد: «حفاظت آمریکا از دموکراسی دهه هاست که تضعیف شده است.»
پس چه اتفاقی برای آنچه باراک اوباما به آن امیدوار بود، افتاد؟ وی در سخنرانی اش پس از پیروزی در انتخابات در سال 2008 گفت: «چراغ آمریکا همچنان می‌درخشد» و از آرمان‌های خود، یعنی «دموکراسی، آزادی و امید بی پایان نیرو می‌گیرد. او وعده داد که رؤیای آمریکا را احیا کند. اما او کشوری تفرقه زده بر جا گذاشت: طبقه کارگر سفیدپوست - که بعضی هایشان، از جمله در ایالت ویسکانسین به اوباما رای داده بودند- از حزب دموکرات روی گردانیدند. نخستین رئیس جمهور سیاهپوست آمریکا به خاطر نپرداختن کافی به موضوع نژادی با انتقاد رو به رو شد، سیاهان بیشتری جان باختند و جنش «زندگی سیاهان اهمیت دارد» در زمان ریاست جمهوری وی تاسیس شد.
در سطح بین المللی نیز اوباما جهان را با پیشروی داعش، یک کره شمالی مسلح به تسلیحات هسته ای، اقدام روسیه در الحاق کریمه به خاک خود و یک چین قوی‌تر از همیشه بر جا گذاشت که جزایر مورد مناقشه در دریای چین جنوبی را نظامی کرده است.
اگر بخواهیم یک رئیس جمهور را بر اساس رئیس جمهوری که پس از وی روی کار آمده قضاوت کنیم، باید گفت میراث اوباما برای آمریکا و جهان، دونالد ترامپ است. ترامپ از اظهارات تفرقه افکنانه برای جلب حمایت پایگاه سیاسی تندرویی استفاده می‌کند که می‌خواهد کشورش را باز پس گیرد. ترامپ در خلاء روی کار نیامد. او از چیزی بهره برداری کرد که نخبگان سیاسی تجددطلب به ایجادآن کمک کردند: جمعیتی سرخورده و به حاشیه رانده شده که احساس می‌کردند واشنگتن آن‌ها را به حال خود رها کرده است. تعجبی ندارد که وقتی ترامپ گفت بزرگی آمریکا را به آن باز می‌گرداند، به حرف او گوش دادند.
وضعیت امروز آمریکا اینگونه است: کشوری درگیر تفرقه، تحریک و خشونت با طبقه سیاسی که یا به مردم توهین می‌کند یا از اضطراب و نگرانی آن‌ها سوءاستفاده می‌کند.

منبع: خبرگزاری آریا

کلیدواژه: سراب عدالت آزادی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۶۰۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا صهیونیست‌ها از واکنش علی کریمی تعجب کردند؟

رسانه‌های صهیونیستی بعد از مشاهده واکنش علی کریمی به حمله موشکی پهپادی سپاه به اسرائیل دچار شگفتی شدند و آنرا دور از انتظار توصیف کردند.

یکی از رسانه‌های عبری زبان اعلام همبستگی و دست در دست گذاشتن علی کریمی با صهیونیست‌ها را جالب خواند و وی را «مارادونای آسیا» نامید! 

به نظر می‌رسد برای رسانه‌های عبری زبان واکنش علی کریمی از این جهت تعجب برانگیز بوده که وی به عنوان یک ایرانی که سابقه کاپیتانی در تیم ملی فوتبال ایران را داشته است در برابر حمله به کنسولگری ایران در دمشق و متعاقب آن پاسخ ایران به اسرائیل موضع گیری ضد وطنی داشته است.

رژیم صهیونیستی که پس از حمله به غزه و رقم زدن فاجعه انسانی در افکارعمومی جهان به ویژه غرب منزوی شده، حالا به شدت به دنبال راهی برای ترمیم وجهه خود است و با اینکه از اقدام علی کریمی متعجب شده گویی تازه وی را کشف کرده و سعی دارد روی وی سرمایه گذاری کند و از این روست که در گزارش این رسانه‌ها از اقدامات ضدانقلابی گذشته وی نیز سخن گفته شده است.

به نظر می‌رسد رسانه‌های صهیونیست از اقدامات ضدمیهنی معاندان آگاهی ندارند که اینگونه نسبت به حمایت علی کریمی از اسرائیل در برابر کشوری که در آن به دنیا آمده است، شگفت‌زده می‌شوند. 

ضدانقلاب خط قرمز‌های کلاسیک میهنی وطنی که جزو اصول اساسی و پایه‌ای سیاست هر کشور است را بعد از حوادث سال ۱۴۰۱ رد کرده و موضوعاتی، چون خوشحالی از باخت تیم ملی فوتبال ایران و حمله به نیروی‌های نظامی ایران از جمله رفتار سیاسی غالب امروز ضدانقلاب است.

این رفتار بی قاعده و بی‌قواره ضدانقلاب باعث اعتراض شدید اعضای اپوزیسیون خارج نشین هم شده است. چندی پیش «محمد منظرپور»، سردبیر سابق بی بی سی و «پیمان عارف»، تحلیلگر سیاسی از خوشحالی اپوزیسیون خارج نشین نسبت به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران به شدت انتقاد و آن را شرم‌آور، شنیع و وقاحت بار توصیف کردند.

منظرپور در این باره بیان کرد: «همانطور که اپوزیسیون از باخت تیم ملی ایران خوشحال می‌شوند اکنون هم از حمله اسرائیل به ایرانی‌ها خوشحالی می‌کنند! اینها اجنبی پرستند؛ ارزش استقلال ملی را نمی‌فهمیم؛ ایران از آن زمانی که آمریکا و انگلیس هر زمان اراده می‌کردند و وارد کشور می‌شدند عبور کرده و اکنون مستقل است و حاکمیت ملی دارد؛ امیدوارم به خود بیاییم!»

همچنین پیشتر «هوشنگ امیراحمدی» استاد دانشگاه و کارشناس رسانه‌های ضدانقلاب نیز درباره اقدامات ضدایرانی برخی از اعضای اپوزیسیون به بهانه آزادی و دموکراسی گفته بود: «در آمریکا و اروپا نیز آزادی محدودیت‌ها و اولویت‌هایی دارد.

اولویت ما امنیت ملی است. براندازان تنها به آزادی اشاره کرده و سعی دارند کشور را نابود کنند. این افراد باید خجالت بکشند که تمامیت ارضی کشور و امنیت کشور کمتر از بهانه‌هایی مثل آزادی برای‌شان ارزش دارد. مخالفین حکومت باید خجالت بکشند که تا به این حد مسئله اساسی کشور یعنی امنیت و تمامیت ارضی کشور را تقلیل داده و بی ارزش کرده‌اند. تنها یک تعریف برای خائن وجود دارد و خائن به کسی می‌گویند که به تمامی ارضی کشورش توجه ندارد. با این تعریف این مخالفین خائن هستند.»

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • توازن و عدالت در اخذ مالیات باید لحاظ شود
  • دهه‌ها فراز و فرود برای عضویت فلسطین در سازمان ملل
  • دعایی: لطفاً یک نوآوری علمی مهم از حوزه نجف نام ببرید! / سروش محلاتی: در حوزه نجف هیچ کس به خاطر اظهار نظر، احضار نمی شود
  • بهار در کوچه باغات سراب قنبر- کرمانشاه
  • آمریکا برای توقف جنگ در غزه اراده سیاسی ندارد
  • تحلیلگر سیاسی آمریکا: مصونیت اسرائیل از مجازات تمام شد
  • چرا صهیونیست‌ها از واکنش علی کریمی تعجب کردند؟
  • جمعیت وفاق ملی بحرین: ۵۵۶ زندانی سیاسی همچنان در زندان‌های آل خلیفه هستند
  • چرا صهیونیست‌ها از واکنش علی کریمی تعجب کردند؟+ عکس
  • خسارت ۱۵۰۰ میلیارد تومانی بارندگی به زیرساخت‌های کهگیلویه و بویراحمد