Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-03-29@12:36:59 GMT

همراه با زندگی امام خمینی در 6 بخش

تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۶۸۴۱۹

همراه با زندگی امام خمینی در 6 بخش

یکی از کتاب‌های معتبر برای شناخت امام خمینی و زندگی ایشان، کتاب «پابه‌پای آفتاب» است.

گروه فرهنگی ایران آنلاین: کتاب‌های متعددی درباب زندگی امام خمینی (ره) منتشر شده‌اند که بی‌شک یکی از معتبرترین این کتاب‌ها، «پابه‌پای آفتاب»، با گردآوری و تالیف امیررضا ستوده است. ویرایش اول این کتاب در سال 1373 و در قالب چهار جلد منتشر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ویرایش دوم این مجموعه نیز با 6 مجلد در سال 1381 به چاپ رسید. این مجموعه با محوریت بررسی سیره نظری و علمی امام خمینی(ره) از دیدگاه نزدیکان و یاران ایشان تدوین و منتشر شده است.

در معرفی این کتاب، می‌توان گفت که شامل خاطرات خانواده امام خمینی(ره) از کودکی تا رحلت ایشان است. خاطرات اعضای دفتر امام در قم، نجف، پاریس و جماران، خاطرات یاران، دوستان و شاگردان امام و خاطرات تیم پزشکی امام از زمان ورود ایشان به تهران در سال 1357 تا رحلت از موضوعات مهم مطرح شده در مجموعه 6 جلدی "پا به پای آفتاب" هستند.

اساس کار ستوده در این کتاب، گفت‌وگو و گردآوری اطلاعات و خاطرات مندرج است که از آرشیو صداوسیما، روزنامه‌های کثیرالانتشار و مصاحبه‌های اختصاصی با نزدیکان و دوستان امام خمینی(ره) گردآوری شده‌اند.

 

 

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: امام خمینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۶۸۴۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فصل آخر زندگی حمیدرضا صدر

حمیدرضا صدر برای خیلی‌ها نامی آشنا همراه با شور و شوق حرف زدن و تحلیل کردن فوتبالی است؛ او که دستی در سینما و نوشتن داشت و از زمانی که بیمار شد بار دیگر قلم برداشت و از روزهای متفاوت خود نوشت.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، هیچ چیز واقعی‌تر از مرگ نیست؛ جمله‌ای که آن را حمید رضا صدر نوشت و باقی گذاشت و رفت. «حمیدرضا صدر» برای بسیاری که اهل سینما بودند یک منتقد متفاوت بود؛ از آن‌هایی که برخلاف خیلی از منتقدها که محدود بودند و هستند در غرغره‌ای عجیب‌شان، می‌توانست شور زندگی را از دل یک فیلم بیرون بکشد، از مناسبات زیبای آدم‌ها در دل دیالوگ‌ها بگوید.

برای فوتبالی‌ها هم، زنده یاد صدر یک کارشناس خاص بود. کسی‌که فوتبال را در تاکتیک‌ها محدود نمی‌کرد؛ دنبال تحلیل آرایش خط هافبک تیم‌ها و شیوه ضد حملات‌شان نبود؛ او با فوتبال هم همان کاری را می‌کرد که با سینما. نگاهی زیبا، دوست‌داشتنی و لبریز از شوق زندگی.

اما چه شد مردی که این‌قدر لبریز از امید و طراوت بود کتابی درباره مرگ نوشت؟ «از قیطریه تا اورنج کانتی» قصه سه سال پایانی زندگی اوست؛ کتابی که در ۳۳۳ صفحه به رشته تحریر درآمده و نشر چشمه آن را در دو بخش اصلی شامل تهران و آمریکا و دو بخش شامل مقدمه و موخره منتشر کرده است.

آغاز یک داستان از سرفه‌های حین خواب

صدر دکترای برنامه‌ریزی شهری را از دانشگاه معتبر لیدز انگلستان گرفته بود؛ چیزی دور از فوتبال و سینما. داستان‌های جذاب می‌نوشت. در عین‌حال نگاهی اجتماعی به فوتبال و پیشینه‌اش در ایران و جهان داشت.

فوتبال را در دنیای هواداری رصد می‌کرد و از پیامدهای جالب این پدیده بر مردم می‌گفت. سال ۱۴۰۰ بود که خبر بیماری‌اش پخش شد. دخترش اعلام کرد پدر سه سالی است درگیر سرطان است.

خودش در کتابش نوشت همه‌چیز از سرفه‌های نیمه شب و میان خواب شروع شد. مدت کوتاهی بعد از این‌که خبر بیماری‌اش رسید، درگذشت. از همان روزهای اولی که خبر بیماری را شنیده بود شروع کرده بود به نوشتن کتابی درباره رنج بیماری، ترس رفتن، امید و روزهای آخر. کتابی که وصیت کرده بود فصل آخرش را دخترش غزاله تکمیل کند و حتماً بعد از فوتش منتشر شود.

درون ذهن مردی که عاشق بود

صدر که از درمان ناامید شده بود به آمریکا رفته بود. اما وصیت کرده بود حتماً در ایران به خاک سپرده شود. کتاب او از تهران و روزهای ابتدایی بیماری شروع می‌شود و تا اورنج کانتی ادامه دارد. روایتی که انگار نجواهای درونی خود اوست، انگار درون ذهن مردی هستیم که بی‌وقفه عاشق زندگی بوده و لبریز از امید و حالا چون می‌داند هیچ چیز واقعی‌تر از مرگ نیست باید با ۳ سال آخر، هراس، امید و رنج‌هایش همراه شویم تا نگاه او به زندگی و مرگ را از نزدیک و ملموس حس کنیم. آن‌هم در سخت‌ترین و نزدیک‌ترین لحظه‌ها و روزهایش به مرگ.

لحظاتی عجیب و برزخی که ذهن او درگیر است و کادر بیمارستان بی‌توجه به این موضوع دوست دارند با او عکس بگیرند. صدر در مقدمه کتابش می‌نویسد: «پیشامدها شبیه بادند، آمدن‌شان را نمی‌بینید. موی‌تان ناگهان تکان می‌خورد و خزیدن باد را بر چشم‌ها و صورت‌تان احساس می‌کنید» …

برشی کوتاه، تلخ و شیرین از کتاب

نویسنده کتاب که عاشقانه می‌نوشته و تحلیلگرانه سخن می‌گفته، می‌نویسد: «احساس می‌کنی رفته‌رفته در حال از پا افتادنی. دردی نداری اما پاهایت بی‌حس شده‌اند. زنوانت خم شده‌اند. نای حرف زدن نداری. شقیقه‌ات می‌تپد و سرت به یک سو افتاده. به حافظه‌ات فشار می‌آوری. تلاش می‌کنی جلوی محو شدن نام‌ها را بگیری: مامان زهرا، مهرزاد، غزاله، مهشید، شاهین، مهرناز، امیرحسین، نیما، هراچ… خواهش می‌کنم از یادم نرین. بمونین. همین اطراف. من برمی‌گردم، برمی‌گردم.»

یادداشت از: محمود افشاری - خبرنگار ایمنا

کد خبر 725201

دیگر خبرها

  • درگذشت نویسنده بوسنیایی و بازدید مسؤولان نمایشگاه کتاب از مصلی
  • یاد یاران، روایتی از زندگی و خاطرات ماندگار شهدای والا مقام
  • لذت یک رکوردشکنی ادبی و اشعاری که ذوق آقا را به همراه داشت
  • فصل آخر زندگی حمیدرضا صدر
  • عمل به سطر سطر آیه‌های کتاب زندگی در «مسطورا»
  • افزایش پنج هزار پارکینگ در مصلی امام خمینی(ره) برای عموم/ مردم دسترسی‌های متنوع‌تری به نمایشگاه کتاب خواهند داشت
  • بازدید رمضانی و مدیران نمایشگاه کتاب از مصلی امام خمینی (ره)
  • بازید رمضانی و مدیران نمایشگاه کتاب از مصلی امام خمینی (ره)
  • افزایش پارکینگ‌های مصلی برای نمایشگاه کتاب
  • توضیحات ظریف درباره کتاب خاطرات دوران وزارت خارجه: نامش را از حافظ گرفتم