نقش پررنگ تحقیر اجتماعی در فرزندکشی
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۸۵۲۸۵
عطاءالله محمدی روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا در خصوص علل اجتماعی بروز فرزندکشی در یک جامعه اظهار داشت: قتل فرزند به طور حتم از عوامل متعددی تاثیر میپذیرد. باورهای سنتی، عناصر فرهنگی، خرده فرهنگها و بعضی از عقاید مذهبی گاه برخی وقایع را برای آدمی تحقیرآمیز میسازد و وی را وادار به خشونت میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: تحقیر اجتماعی (جمعی) هم میتواند با خشونت و پرخاشگری بروز یابد و موجب وقوع برخی جنایات همچون قتل شود.
عضو پیشین کانون اصلاح و تربیت افزود: به عنوان مثال فرزندکشی به دلیل فرار دختر از خانه، والدین را به ویژه در برخی مناطق با شرمندگی اجتماعی، فشارهای محیطی، باورها و ارزشهای سنتی جامعه و تحقیر روبهرو میکند.
محمدی یادآور شد: گاه قوانین و مقررات یک جامعه نیز با ارزشها و باورهای سنتی کشور همراه میشود و آدمی را برای مقاوت در برابر وقایع ناموسی مصمم میکند.
محمدی تصریح کرد: این مفاهیم، مباحث امروز جامعه ایران محسوب نمیشود و کاربردی عملیاتی نیز نخواهد داشت اما در ذهن و ضمیر ناخودآگاه شماری از خانوادهها به صورت باوری دینی و سنتی باقی مانده است.
روانشناس مرکز مشاوره دانشگاه تهران ادامه داد: برخی باورهای سنتی در جامعه با اعتقادات مذهبی گره خورده، بنابراین به منظور کاهش و رفع آسیبهای اجتماعی باید ارزشها و سنتهای باطل از دستورات دینی و مذهبی حذف شود.
وی خاطرنشان کرد: بسیاری از جنایات نظیر فرزندکشی به ویژه برای دختران و زنان به سبب نگاه سنتی بیآبرویی جنسی تلقی و این امر موجب فرزندآزاری و در نهایت فرزندکشی میشود.
به گفته محمدی، عدم برابری زن و مرد نیز همچنان در جوامع سنتی به چشم میخورد و این مساله نیز گاه بر بروز برخی از رویدادها اثرگذار است.
برچسبها عطاالله محمدی آسیب هامنبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۸۵۲۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهاجرت ایرانیها هم مانند افغانستانیها تودهای میشود؟
شاید یک روزهایی که از مهاجرت صحبت میشد بلافاصله گزینه فرار مغزها به اذهان خطور میکرد، مسئلهای که به مهاجرت نخبگان دانشگاهی از کشور اشاره داشت، آنها مهاجرت میکردند که بتوانند به تناسب مهارت خود در دانشگاهها یا شرکتهای بینالمللی فعالیت دانشگاهی یا اقتصادی خودشان را با کیفیت بهتری ادامه دهند؛ این روند متوقف نشد، حتی اگر آمارهای دقیقتری وجود داشته باشد مواجهه با سیر صعودی مهاجرت نخبگان دانشگاهی در سالهای اخیر اصلاً دور از انتظار نیست. اما حالا اتفاق دیگری رخ داده، هم میل به مهاجرت و هم اقدام به مهاجرت از سطح نخبه دانشگاهی یا افراد متخصص عبور کرده و تبدیل به یک همهگیری شده است، طوریکه گروههای مختلف اجتماعی و اقتصادی حتی اگر نتوانند ایده مهاجرتشان را محقق کنند، اما احتمالاً میان اولویتهای زندگیشان آن را حفظ میکنند تا شاید در زمان مناسبی جامع عمل به آن بپوشانند.
به گزارش خبرآنلاین، این میل و اقدام گسترده به مهاجرت چیزی هست که اردشیر گراوند، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی از آن بهعنوان «مهاجرت تودهای» نام میبرد.
او میگوید: «مردم در ابعاد مختلف احساس ناامنی عمومی میکنند، بنابراین فرزندانشان را به خارج از کشور میفرستند. مهاجرت و باروری ویژگی چسبندگی دارند، یعنی اگر یک نفر مهاجرت کند نفر بعدی را با خودش میبرد، به نظرم مهاجرت بهبیرون از ایران همچنان ادامه دارد و ممکن است شکل جدیتر پیدا کند یعنی مثلاً مانند افغانستانیها تودهای مهاجرت کنیم.»
او ادامه میدهد: «خانوار ایرانی با مسئله از دست دادن یک عضو خانواده مواجه شده است، یعنی مهاجرتهای داخلی و خارجی سبب شده عموم خانوارهای ایرانی یک عضو خانواده خود را از دست بدهند و از آن دور شوند.»
مهاجرت و نبود افق دید برای آیندهدرهمینباره سمیه توحیدلو، جامعهشناس میگوید: «به نظر میرسد بهعنوان هفتمین کشور مهاجر فرست شناخته میشویم. یکی از دلایل مهاجرت فشار اجتماعی است یعنی اگر فرد شرایط خوبی داشته باشد فشار هم نسلیها و اطرافیان برای مهاجرت اتفاق میافتد. یکی از دلایل تشویق به خارج رفتن جوانان، نبود افق دید برای آینده است. وقتی افراد از تصمیمگیری برای آینده ناتوان میشوند به این دلیل است که نمیدانند فردا روزی چه اتفاقی خواهد افتاد، ارزش پول ملی چهقدر میشود، و انواع مسائلی که ثبات را متزلزل میکند. این موضوعات باعث انواع مهاجرت میشود.»
اوا ادامه میدهد: «یک بخشی از مهاجرت جامعه ما برخلاف گذشته، مهاجرت خانوادگی است. نگرانی از اینده فرزندان به نوعی در میزان مهاجرت در سال اخیر تاثیرگذار بوده است. نمودهای مهاجرت انقدر زیاد است که هرکسی در حلقه اطراف خودش آن را لمس میکند، نمونهاش در بیمارستانها، فضای آکادمیک و دانشگاهی دیده میشود. آمار و رقم مهاجرت آنقدر زیاد است که جمعیت ایرانیان خارج از کشور بعد از این حجم از مهاجرت تغییرات بزرگ و گستردهای خواهد داشت.»
آنها که مهاجرت میکنند از تغییر شرایط جامعه ناامید شدهاندهمچنین فاطمه موسوی ویایه، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره موج مهاجرت ایرانیها به خارج از کشور میگوید: «همه ناظران توافق دارند موج فعلی مهاجرت ایرانیان عادی نیست. هیرشمن در مقاله «خروج، اعتراض، دولت» اشاره میکند گاهی شهروندان در تقابل با دولت به این نتیجه میرسند که اعتراض به جایی نمیرسد یا هزینهاش بسیار زیاد است و خروج را در دستور کار خویش قرار میدهند و از کشورشان مهاجرت میکنند.»
او ادامه میدهد: «افزایش ۱۴۰ درصدی موج مهاجرت جوانان متخصص در یکسال اخیر که بیش از نیمی از آنان زن بودند را میتوان توسل به استراتژی خروج به دلیل ناامیدی از تغییر و اصلاح دولت دانست. علوم اجتماعی ورای تصمیمهای فردی به روابط و ساختارهای اجتماعی مینگرد، با این زاویه دید آنها که مهاجرت میکنند از تغییر شرایط جامعه ناامید شدهاند و بههمین دلیل کشور را ترک میکنند.»
این جامعهشناس بیان میکند: «امسال شرایطی مشابهی با سال ۱۴۰۲ خواهد داشت، یعنی صبر و انتظار ضمنی جامعه در شرایط انسداد سیاسی، مشکلات اقتصادی مانند گرانی، تورم، بیکاری و فقر افزایش پیدا میکند، به تبع آن موج مهاجرت و آسیبهای اجتماعی، چون سرقت، اعتیاد، خودکشی و خشونتهای اجتماعی از جمله قتل و نزاع بیشتر خواهد شد. مشکلات زیست محیطی مثل آلودگی هوا، کمبود آب و فرونشست زمین بدتر خواهد شد. جامعه ایران مثل فنری است که در حال جمع شدن است و این فنر در سال ۱۴۰۳ فشردهتر میشود.»
فاصله گرفتن مردم و حکومت با افزایش بگیر و ببندهانیره توکلی، جامعهشناس هم نظر مشابهی دارد، او میگوید: «وقتی دولتهای تمامیتخواه سرکار میآیند ذرهای تلاش نمیکنند که مردم را به خودشان جذب کنند بنابراین سیر مهاجرت بیشتر میشود طوریکه حالا مسئله مهاجرت بسیار ناامیدکننده است.»
او ادامه میدهد: «امید دادن به مردم خیلی باید بیشتر از این باشد. راه حل مقابله با این همه تبلیغاتی که برای مهاجرت میشود این است که مردم احساس فاصله با حاکمیت نکنند، اما با بگیر و ببند، تمامیتخواهی و یکدست کردن حکومت به نفع یک جناح، این فاصله بیشتر میشود.»