Web Analytics Made Easy - Statcounter

خــرداد در تــــاریخ معـــاصر پــــس از انقلاب، ماهی پر از حادثه و رویداد است و سهمی قطورتر از روزشمارهای دیگر سال دارد. رحلت امام و ثبات انقلاب با انتخاب اجماعی نخبگان و جامعه در امر رهبری شایسته، دوم خرداد و تأکید بر نظریه امام (ره) درباره رأی ملت، مقاومت و فتح خرمشهر، شهادت چمران و درگذشت شریعتی، خشونت‌های ۳۰ خرداد و.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. پرونده خرداد و ترکیبی از وقایع آن می‌تواند الگویی پیش روی ما قرار دهد.

۱- انتخابات دوم خرداد ماه سال ۱۳۷۶ با انتخاب آقای خاتمی و مشارکت بالای مردم، بدون تردید یک روز تاریخی در بروز تحولات ارزشی بین نسلی بود. به نظر من، اولین نمود واضح تحولات کمی و کیفی جمعیت نشان داده شد. (نگاه کنید به کتاب جامعه شناسی تحولات ارزشی؛ رفتارشناسی مردم در انتخابات؛ علی ربیعی، انتشارات فرهنگ و اندیشه) به نظر من مهم‌ترین پیام ماه خرداد در ترکیبی از اتفاق دوم و ۱۵ خرداد و آغاز به کار مجلس اول در ۷ خرداد ۱۳۵۹، با نظریه کانونی امام خمینی تجلی پیدا می‌کند: «میزان رأی ملت است». خرداد به ما نشان می‌دهد که امروز برخی از نظریات شاذ که از گوشه و کنار شنیده می‌شود که نظریه یکدستی با هر میزان مشارکتی را مباح و راه سعادت جامعه را در آن می‌داند محکوم به شکست است. مشی امام و دیدگاه رهبری نیز تاکنون برخلاف این نظریه بوده است. اتفاقاً یکدست‌سازی به هر قیمتی یعنی تکرار نشدن سوم خردادها. ما نیازمند یک مردمسالاری بزرگ با اجماع و مشارکت ۸۰ درصدی هستیم. ما جامعه‌ای عادی نیستیم.

کشوری که با تنش‌های منطقه‌ای، توطئه‌های بین‌المللی و عملیات روانی بر جامعه‌اش روبه‌روست و پر از تنوع‌های قومی، فرهنگی و اجتماعی و حتی طبقاتی است نیازمند «مردم در صحنه» بودن همیشگی است. جمهوریتی بدون پایه‌های همه تنوع‌ها در جمهور لرزان خواهد بود. اتفاقاً تصادفی نبود که منافقین تروریست بیش از هر گروه دیگر سوز و گدازهای شیطانی را علیه همه انتخاب‌های با مشارکت بالا سر دادند. آنها با مقایسه قبل و بعد دوم خرداد ۷۶ به این نتیجه رسیدند که یک بار دیگر آن چه که رجوی «فتنه ضد استکباری خمینی» می‌نامید در پیکره سیاسی خاتمی تکرار شد و از جمله فضاسازی ضد ایرانی را از آسمان ایران دور کرد.

انتخابات‌های پرشکوه نشان داد ما در پی هر انتخابات بزرگ و مشارکت حداکثری ملت در خنثی کردن فشار حداکثری موفق بوده‌ایم. مشارکت ۸۰ درصدی آنچنان مشروعیتی خواهد آفرید که فشار حداکثری افکار عمومی ایرانی و جهانی لابی‌های ضد ایرانی در امریکا را هم منزوی می‌سازد. چنانکه همین مشارکت در سوم خرداد ۶۱ به فتح غرورآفرین خرمشهر منجر شد. روزی که همه دنیا علیه یک انقلاب، از یک اشغالگر حمایت می‌کردند، گویی یک ملت در قالب یک روح جمعی به پاخاست؛ آنچنان تحقیر ملی را شکست که هنوز شهد آن در کام جان برجاست.

۲- ۱۴ خرداد روز رحلت امام(ره)، امام با رهبری یک انقلاب با ایده دینی دست خالی در میان انقلاب‌های کلاسیک، انقلاب و شیوه رهبری را تاریخی کرد. چنانکه ۱۵ سال قبل از انقلاب در ۱۵ خرداد با بیداری جامعه و به خیابان آمدن طبقات ضعیف اجتماعی در حمایت از صداقت و آرمان‌های انقلابی نشان داد که «انقلاب ایران، انقلاب پابرهنگان بود». رحلت امام(ره) شوک عظیمی در میان مردم و حتی فضای بین‌المللی ایجاد کرده بود اما انتقال رهبری جامعه همراه با خرد جمعی و حمایت عمومی صورت گرفت که تا به امروز محور ثبات و مقاومت شده است. انتقال قدرتی قدرتمندانه که علاوه بر اجماع قاطبه اعضای خبرگان رهبری، از پشتیبانی اکثر مردم نیز برخوردار بود و اتفاقاً همین عامل استمرار ثبات کشور در سه دهه پس از رحلت امام شده است.

 ۳- ۳۰ خرداد نقطه عطف پدیدار شدن خشونت و ترور پس از انقلاب است و زاییده افراطی‌گری، انحراف فکری فرقه‌ای‌ و قدرت‌طلبی و ترویج ترور است که با نگاه جامعه شناسی سیاسی، هنوز هم می‌توان اثر خشونت و ترور را بر ساحت سیاسی و اجتماعی جامعه ایران مشاهده کرد. فرقه رجوی در آن دوران می‌گفتند انقلاب از درون گلوله و آتش و خون گذشته و آنها صاحبان انقلابند - در صورتی که انقلاب ما انقلاب گل و گفت‌وگو و اقناع افکار عمومی بود - چنانچه از مسیر «همه با هم» و «مردم در صحنه» دور شویم خشونت می‌تواند بازتولید شود. در صورتی که با ایجاد مشارکت اجتماعی و صنفی و اتحادیه‌ای می‌توانیم راه را بر مسیر خشونت ببندیم. از قضا امام خمینی در اوج آشوب آفرینی‌های تروریستی و نفاق آلود در خیابان‌ها با به کمک گرفتن قواعد دموکراتیک به نفی خشونت پرداخته و گزاره درخشان «میزان رأی ملت است» را به کار بردند: «قانون معین شده است. نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد.» (امام خمینی، ۶ خرداد ۶۰) امام خمینی در فراخوان خود خطاب به سازمان‌های مسلح می‌گفت: «شما الآن می‌بینید که بعضی احزابی که انحرافی هستند و ما آنها را جزو مسلمین هم حساب نمی‌کنیم معذالک چون بنای قیام مسلحانه ندارند و فقط صحبت‌های سیاسی دارند، هم آزادند و هم نشریه دارند به طور آزاد.»

الگوی دعوت به‌مناظره‌ها و در کنار آن الگوی انتخابات مجلس اول نشان می‌دهد که معمار جمهوری اسلامی فاصله‌گذاری عقیدتی با احزاب وچهره‌ها وحتی تئوریسین‌های دگراندیش را تبدیل به مرزبندی فیزیکی میان آنها نمی‌کرد. شهید بهشتی و کیانوری زیر یک سقف و در زیر تابلوی آیه «فبشر عبادی الذین یستعمون القول...» نشسته بودند و البته دنیایی از فاصله عقیدتی میان آنها بود.

۴- پایان خرداد را با شریعتی و شهید چمران می‌شناسیم. افکار و قرائت شریعتی از دین بر نسل انقلاب تأثیر اساسی داشت و بی‌تردید هنوز هم نوشته‌هایش، برش‌هایی جذاب از نظریه دین به دست می‌دهد؛ هرچند که تصویری از او به نمایش درنیاید و پیرامونش سخنی نیز گفته نشود تأثیر بی‌بدیلش بر چند نسل انکارناپذیر است.   فکر می‌کنم بزرگ‌ترین هنر شریعتی نظریه‌پردازی بود. هم طرفداران و هم منتقدان شریعتی جملگی اذعان دارند که او توانست نظریه‌ای برای حرکت اجتماعی ایجاد کند. آن دوره، دوره نظریه پردازهایی بود که افکارشان به گفتمان عمومی تبدیل می‌شد. امروز می‌اندیشم گویی با دوران فقدان نظریه روبه‌رو هستیم. هیچ جامعه‌ای بدون نظریه گفتمان مشترکی برای حرکت نخواهد داشت. با کمال تأسف حتی در دانشگاه‌های ما فصل دوم پایان نامه‌ها برای نظریه‌پردازی هم زائد و بی‌اهمیت تلقی می‌شوند. گویی زندگی بدون نظریه به عادت ما تبدیل شده است. امروز کاملاً فقدان نظریه سیاسی و اجتماعی را که بتواند آبشخور فکری و حرکتی برای نسل‌های جدید ایجاد کند می‌بینیم. جامعه بی‌نظریه دچار رخوت ذهنی می‌شود و باید راه را برای نظریه‌پردازی باز کنیم. تقابل با نظریه‌ها را به ساحت تقابل فیزیکی نکشانیم و از نظریه‌ها نهراسیم. آن زمان گفتمان ما مسلط خواهد شد که در چالش نظری مقابل خود قرار گیرد. من فکر می‌کنم عمل به مشی انقلابیون اولیه و پدران قانون اساسی ما مثل شهید مطهری و آیت‌الله طالقانی امروز راهگشاست. در آخر خرداد یادی از چمران می‌کنیم.

چمران نماد عرفان، عقلانیت و از جان گذشتگی برای آرمان است. چمران هم برای ما درس آموزی دارد. امروز چقدر زیاد به افراد معتدل نیازمندیم. افرادی که آرام و بی‌سر و صدا جان بر کف بگذارند. چمران هم مورد اتهام و فشار افراطی‌های دوره خود بود. او چقدر آرام و بی‌سر و صدا در جایی که فکر می‌کرد درست است حضور پیدا کرد و به شیوه‌ای که آموخت دنیا را وداع کرد. ما امروز به افراد فهیم، خوشفکر و معتدل و از جان گذشته بیش از هر دوره دیگری نیاز داریم.

۲۷۷۲۱۵

کد خبر 1396078

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: علی ربیعی مسعود رجوی امام خمینی سید محمد خاتمی انقلاب اسلامی ایران امام خمینی رحلت امام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۸۶۹۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهیدآوینی اگر بود امروز با صهیونیسم مقابله می‌کرد

به گزارش قدس آنلاین، اختتامیه و معرفی «چهره سال هنر انقلاب اسلامی» امروز دوشنبه ۲۷ فروردین ‌ماه توسط اهالی فرهنگ ‌و هنر و نیز واحدهای تخصصی حوزه هنری در «هیئت انتخاب نامزدهای نهایی چهره سال هنر انقلاب» معرفی می‌شود. این هیئت انتخاب شامل مرتضی سرهنگی؛ نویسنده و برگزیده ادوار چهره سال هنر انقلاب، احمدرضا درویش؛ کارگردان سینما، سیدمسعود شجاعی طباطبایی؛ کاریکاتوریست و برگزیده ادوار چهره سال هنر انقلاب، علیرضا قزوه؛ شاعر و رئیس مرکز شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما، محسن مؤمنی شریف؛ نویسنده و رئیس سابق حوزه هنری انقلاب اسلامی و کوروش زارعی؛ کارگردان و بازیگر تئاتر می‌شود.

در دوره‌های گذشته مرتضی سرهنگی، مجید مجیدی، سیدمسعود شجاعی، حمید حسام، ابراهیم حاتمی‌کیا، حسن روح‌الامین، وحید یامین‌پور، عبدالحمید قدیریان و محمدمهدی سیار به عنوان چهره‌های هنر انقلاب معرفی شده بودند.

اکنون و در آستانه انتخاب دهمین چهره هنر انقلاب با محمدرضا میری، هنرمند گرافیست درباره تأثیری که هفته هنر انقلاب اسلامی بر معرفی شاخه‌های مختلف هنر و شناساندن هنرمندان آن به جامعه دارد، به گفت‌وگو نشستیم که می‌خوانید. 

انقلاب موضوع نیست، موضع است

میری با ذکر این موضوع که نام‌گذاری روزها و هفته‌ها ما را به اشتباه می‌اندازد و گمان می‌کنیم فقط هفته هنر انقلاب است که باید به آثار مرتبط با آن بپردازیم، عنوان کرد: در واقع هنرمندی که با امام، ملت و امت اسلامی میثاق مبارزه و جهاد بسته، قاعدتاً هر روزش روز هنر انقلاب است. انقلاب موضوعی نیست که گاهی به آن بپردازیم و درباره آن اثری تولید کنیم بلکه یک موضع است. ما باید با موضع انقلابی همه کار انجام دهیم. حتی زمانی که در سایر عرصه‌هایی غیر از هنر خلق اثر می‌کنیم، نباید موضع اصلی را فراموش کنیم. بنده نوعی قرار نیست در همه هفته‌های سال اثری خلق کنم که آب به آسیاب فرهنگ ترویج بیگانه بریزد و در هفته انقلاب اسلامی اثری مرتبط با این موضوع خلق کنم. به عنوان مثال اگر من هنرمندی باشم که مشغول انجام یک پروژه تبلیغاتی برای فروش یک محصول صنعتی و تجاری است و به این نتیجه برسم محصولی که مشغول تبلیغ آن هستم، باورمندی و توان داخلی را کم می‌کند و روایتش برای مخاطب، روایت ضعف ما در تولید و خودکفایی است، در واقع مسیر اشتباهی را طی کردم، اما اگر این تبلیغات تجاری که توسط آن اثر گرافیکی خلق می‌کنم به اتکا به توان داخلی تأکید کند، یک کار انقلابی انجام داده‌ام.

انقلاب مردمی؛ مردم انقلابی

وی در ادامه یادآور شد: برای تعریف هنر انقلابی نیاز به بازتعریف هنر و انقلاب داریم اما اگر بخواهیم به یک وجهی هنر را تبدیل به یک روایت زیبا برای زندگی بهتر کنیم، باید به وجوه انقلاب توجه کنیم و تفاوتش را با سایر انقلاب‌هایی که در دنیا صورت گرفته و همچنان می‌گیرد، متوجه شویم. هنر انقلابی در واقع شامل انقلابی است که برای مردم به وجود آمده است، مردم برای آن تلاش و مبارزه می‌کنند و پای آن ایستاده‌اند. ما همچنان صحنه‌های مبارزه را با حضور مردم تماشا می‌کنیم و در واقع این انقلاب در میثاق با یک رهبر الهی است. چنین هنر و انقلابی می‌طلبد تعهدش را نسبت به مردم مسلمان خود حفظ کند. در کشور ما مفهوم انقلاب، مردم و اسلام در هم تنیده شده‌اند بنابراین هنرمند اگر قصد دارد هنر انقلابی خلق کند، یک ویژگی آن این است که باید به مسئله‌ای که مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، بپردازد. به نظر من هنرمند انقلابی برای خود یا هم‌صنفانش کار نمی‌کند، بلکه برای مردم کار می‌کند. هنرمند انقلابی در بیانش هیچ اشرافیتی ندارد و به زبان زیبا و ساده سخن می‌گوید. 

نگاه هنر انقلاب به فردای روشن

میری اظهار کرد: هنر انقلابی به فردای روشن نگاه می‌کند و روایت این فردای روشن را برای مردم خود به ارمغان می‌آورد. آن کسی که خواسته یا ناخواسته در دنیای ظلمانی سیر می‌کند و روایتش مملو از ناامیدی و ظلمت است ولو اینکه در موضوعاتی که مربوط به انقلاب است، حضور پیدا کند باز هم در پازل دشمن فعالیت می‌کند. ممکن است هنرمندی به دغدغه مردم به مسئله بی‌عدالتی بپردازد اما به جای اینکه ذهن مخاطب را به سمت گفتمان انقلاب و امام ببرد، آن‌ها را به سمت سیاه‌نمایی و بزرگ کردن انسان‌های حقیری که در گردنه‌ای نشستند و گلوی مردم را می‌فشارند، می‌کشاند.

این گرافیست با بیان اینکه مسئله اصلی انجام یک حرکت انقلابی، در مسیر بودن است نه در قله ماندن، گفت: من همیشه تأکید می‌کنم شهید آوینی نماد یک هنرمند انقلابی است. او آغاز یک مسیر و دروازه‌ای به سوی یک مسیر روشن با شاخصه‌های صحیح است. امروزه فضای جامعه ما و فضای بین‌الملل به نسبت گذشته بسیار حساس‌تر شده و قطعاً تولیدات هنری سخت‌تر شده است. اگر شهید آوینی امروز بود، بسیاری از جوانان را به دلیل حضور مؤثر و جهادیشان در عرصه هنر مانند رزمندگان روایت فتح، تحسین می‌کرد. همچنین بدون تعارف ایشان چهره کسانی که با ابزار هنر، دنیا را برای مردم سیاه می‌کنند، لجن‌مال می‌کرد. اگرچه مقام شهادت مقام بسیار بزرگی است که شهید آوینی به آن دست یافته اما در عرصه جهاد، مبارزه و تلاش در این راه همچنان باز است و حتی شاید شهید آوینی حسرت بخورد که ای کاش بود و می‌توانست در دنیای امروز که با صهیونیست‌ها مقابله می‌کنیم، در کنار جوانان خلق اثر کند.

پیوند هنر و هنرمند در رسیدن به سعادت

وی در پاسخ به این پرسش که هنر در زندگی فرهنگی و اجتماعی چه تأثیری دارد، بیان کرد: یک جامعه به سعادت نمی‌رسد مگر اینکه همیشه در حال عزیمت از وضع موجود به یک وضع مطلوب باشد. هنرمند می‌تواند این وضع مطلوب را برای جامعه روایت کند تا همیشه نگاه مردم رو به جلو باشد و برای این عزیمت هیچ چیزی اعم از ثروت‌های ملی، قدرت سیاسی و صنعتی نمی‌تواند مؤثر باشد مگر اینکه انرژی‌ای با عنوان باور عمومی مردم پشتش باشد. این باور را هیچ کس به غیر از هنرمندان نمی‌تواند در ذهن جامعه ایجاد کند.
میری خاطرنشان کرد: بدون تردید مسیر به سمت نقطه سعادت جامعه، ابتدا در دنیای درونی هنرمند شکل می‌گیرد. هر موفقیتی که بدست می‌آوریم در گرو تلاش‌های هنرمندانی است که خودشان را ساختند و توانستند پیرامون خویش را روشن کنند و مسیری روشن را به مخاطبان خود نشان دهند. نمی‌توان به قطعیت گفت همه هنرمندان و دنیای هنر ما به سمت سعادت می‌رود اما امیدوارم به آن نقطه برسیم و لایق مردم باشیم. ما هنرمندان باید اعتراف کنیم از مردم بسیار عقب هستیم و به امید خدا بتوانیم به پای مردم در ایمان و پای کار بودنشان برسیم.

محدثه رضایی

دیگر خبرها

  • تجلیل علی ربیعی از عملیات سپاه پاسداران: باید مراقب بود این دستاورد را تضعیف نکنند
  • تجلیل علی ربیعی از عملیات سپاه پاسداران: باید مراقب بود این دستاورد را تضعیف نکند
  • تجلیل علی ربیعی از عملیات سپاه پاسداران علیه اسرائیل/ باید مرلقب بود بعضی مواضع و اظهارنظرها این دستاورد را تضعیف نکند
  • شهیدآوینی اگر بود امروز با صهیونیسم مقابله می‌کرد
  • رونمایی از خلاصه کتاب «برجام آینه عبرت»
  • تاکنون ۳۷۷ خانوار مازندرانی صاحب زمین برای ساخت خانه شدند
  • دیدار خاتمی و موسوی خوئینی ها با کروبی و کلید خوردن انشعاب /واکنش امام خمینی به تشکیل مجمع روحانیون مبارز چه بود؟
  • آیت‌الله حسینی همدانی: بلایی که ایران به‌زودی بر سر اسرائیل خواهد آورد، بازدارنده و سنگین خواهد بود؛ و اگر بخواهد احمقی خود را تکرار کنند، پاسخ ایران معنادار خواهد بود/ امروز زبان دنیا، زورگویى و ظلم است
  • فیلم/ بازخوانی ماجرای یک انتقام و ناپدید شدن مسعود رجوی
  • هشدار علی ربیعی همزمان با احتمال جنگ با اسرائیل