چمران هم مورد اتهام و فشار افراطیهای دوره خود بود/ نظریه یکدستی با هر میزان مشارکت محکوم به شکست است
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۸۸۰۳۷
به گزارش ایلنا متن کامل این یادداشت بدین شرح است:
خــرداد در تــــاریخ معـــاصر پــــس از انقلاب، ماهی پر از حادثه و رویداد است و سهمی قطورتر از روزشمارهای دیگر سال دارد. رحلت امام و ثبات انقلاب با انتخاب اجماعی نخبگان و جامعه در امر رهبری شایسته، دوم خرداد و تأکید بر نظریه امام درباره رأی ملت، مقاومت و فتح خرمشهر، شهادت چمران و درگذشت شریعتی، خشونتهای ۳۰ خرداد و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱- انتخابات دوم خرداد ماه سال ۱۳۷۶ با انتخاب آقای خاتمی و مشارکت بالای مردم، بدون تردید یک روز تاریخی در بروز تحولات ارزشی بین نسلی بود. به نظر من، اولین نمود واضح تحولات کمی و کیفی جمعیت نشان داده شد. (نگاه کنید به کتاب جامعه شناسی تحولات ارزشی؛ رفتارشناسی مردم در انتخابات؛ علی ربیعی، انتشارات فرهنگ و اندیشه) به نظر من مهمترین پیام ماه خرداد در ترکیبی از اتفاق دوم و ۱۵ خرداد و آغاز به کار مجلس اول در ۷ خرداد ۱۳۵۹، با نظریه کانونی امام خمینی تجلی پیدا میکند: «میزان رأی ملت است». خرداد به ما نشان میدهد که امروز برخی از نظریات شاذ که از گوشه و کنار شنیده میشود که نظریه یکدستی با هر میزان مشارکتی را مباح و راه سعادت جامعه را در آن میداند محکوم به شکست است. مشی امام و دیدگاه رهبری نیز تاکنون برخلاف این نظریه بوده است. اتفاقاً یکدستسازی به هر قیمتی یعنی تکرار نشدن سوم خردادها. ما نیازمند یک مردمسالاری بزرگ با اجماع و مشارکت ۸۰ درصدی هستیم. ما جامعهای عادی نیستیم. کشوری که با تنشهای منطقهای، توطئههای بینالمللی و عملیات روانی بر جامعهاش روبهروست و پر از تنوعهای قومی، فرهنگی و اجتماعی و حتی طبقاتی است نیازمند «مردم در صحنه» بودن همیشگی است. جمهوریتی بدون پایههای همه تنوعها در جمهور لرزان خواهد بود. اتفاقاً تصادفی نبود که منافقین تروریست بیش از هر گروه دیگر سوز و گدازهای شیطانی را علیه همه انتخابهای با مشارکت بالا سر دادند. آنها با مقایسه قبل و بعد دوم خرداد ۷۶ به این نتیجه رسیدند که یک بار دیگر آن چه که رجوی «فتنه ضد استکباری خمینی» مینامید در پیکره سیاسی خاتمی تکرار شد و از جمله فضاسازی ضد ایرانی را از آسمان ایران دور کرد.
انتخاباتهای پرشکوه نشان داد ما در پی هر انتخابات بزرگ و مشارکت حداکثری ملت در خنثی کردن فشار حداکثری موفق بودهایم. مشارکت ۸۰ درصدی آنچنان مشروعیتی خواهد آفرید که فشار حداکثری افکار عمومی ایرانی و جهانی لابیهای ضد ایرانی در امریکا را هم منزوی میسازد. چنانکه همین مشارکت در سوم خرداد ۶۱ به فتح غرورآفرین خرمشهر منجر شد. روزی که همه دنیا علیه یک انقلاب، از یک اشغالگر حمایت میکردند، گویی یک ملت در قالب یک روح جمعی به پاخاست؛ آنچنان تحقیر ملی را شکست که هنوز شهد آن در کام جان برجاست.
۲- ۱۴ خرداد روز رحلت امام(ره)، امام با رهبری یک انقلاب با ایده دینی دست خالی در میان انقلابهای کلاسیک، انقلاب و شیوه رهبری را تاریخی کرد. چنانکه ۱۵ سال قبل از انقلاب در ۱۵ خرداد با بیداری جامعه و به خیابان آمدن طبقات ضعیف اجتماعی در حمایت از صداقت و آرمانهای انقلابی نشان داد که «انقلاب ایران، انقلاب پابرهنگان بود». رحلت امام(ره) شوک عظیمی در میان مردم و حتی فضای بینالمللی ایجاد کرده بود اما انتقال رهبری جامعه همراه با خرد جمعی و حمایت عمومی صورت گرفت که تا به امروز محور ثبات و مقاومت شده است. انتقال قدرتی قدرتمندانه که علاوه بر اجماع قاطبه اعضای خبرگان رهبری، از پشتیبانی اکثر مردم نیز برخوردار بود و اتفاقاً همین عامل استمرار ثبات کشور در سه دهه پس از رحلت امام شده است.
۳- ۳۰ خرداد نقطه عطف پدیدار شدن خشونت و ترور پس از انقلاب است و زاییده افراطیگری، انحراف فکری فرقهای و قدرتطلبی و ترویج ترور است که با نگاه جامعه شناسی سیاسی، هنوز هم میتوان اثر خشونت و ترور را بر ساحت سیاسی و اجتماعی جامعه ایران مشاهده کرد. فرقه رجوی در آن دوران میگفتند انقلاب از درون گلوله و آتش و خون گذشته و آنها صاحبان انقلابند - در صورتی که انقلاب ما انقلاب گل و گفتوگو و اقناع افکار عمومی بود - چنانچه از مسیر «همه با هم» و «مردم در صحنه» دور شویم خشونت میتواند بازتولید شود. در صورتی که با ایجاد مشارکت اجتماعی و صنفی و اتحادیهای میتوانیم راه را بر مسیر خشونت ببندیم. از قضا امام خمینی در اوج آشوب آفرینیهای تروریستی و نفاق آلود در خیابانها با به کمک گرفتن قواعد دموکراتیک به نفی خشونت پرداخته و گزاره درخشان «میزان رأی ملت است» را به کار بردند: «قانون معین شده است. نمیشود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط میکنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد.» (امام خمینی، ۶ خرداد ۶۰) امام خمینی در فراخوان خود خطاب به سازمانهای مسلح میگفت: «شما الآن میبینید که بعضی احزابی که انحرافی هستند و ما آنها را جزو مسلمین هم حساب نمیکنیم معذالک چون بنای قیام مسلحانه ندارند و فقط صحبتهای سیاسی دارند، هم آزادند و هم نشریه دارند به طور آزاد.» الگوی دعوت بهمناظرهها و در کنار آن الگوی انتخابات مجلس اول نشان میدهد که معمار جمهوری اسلامی فاصلهگذاری عقیدتی با احزاب وچهرهها وحتی تئوریسینهای دگراندیش را تبدیل به مرزبندی فیزیکی میان آنها نمیکرد. شهید بهشتی و کیانوری زیر یک سقف و در زیر تابلوی آیه «فبشر عبادی الذین یستعمون القول...» نشسته بودند و البته دنیایی از فاصله عقیدتی میان آنها بود.
۴- پایان خرداد را با شریعتی و شهید چمران میشناسیم. افکار و قرائت شریعتی از دین بر نسل انقلاب تأثیر اساسی داشت و بیتردید هنوز هم نوشتههایش، برشهایی جذاب از نظریه دین به دست میدهد؛ هرچند که تصویری از او به نمایش درنیاید و پیرامونش سخنی نیز گفته نشود تأثیر بیبدیلش بر چند نسل انکارناپذیر است. فکر میکنم بزرگترین هنر شریعتی نظریهپردازی بود. هم طرفداران و هم منتقدان شریعتی جملگی اذعان دارند که او توانست نظریهای برای حرکت اجتماعی ایجاد کند. آن دوره، دوره نظریه پردازهایی بود که افکارشان به گفتمان عمومی تبدیل میشد. امروز میاندیشم گویی با دوران فقدان نظریه روبهرو هستیم. هیچ جامعهای بدون نظریه گفتمان مشترکی برای حرکت نخواهد داشت. با کمال تأسف حتی در دانشگاههای ما فصل دوم پایان نامهها برای نظریهپردازی هم زائد و بیاهمیت تلقی میشوند. گویی زندگی بدون نظریه به عادت ما تبدیل شده است. امروز کاملاً فقدان نظریه سیاسی و اجتماعی را که بتواند آبشخور فکری و حرکتی برای نسلهای جدید ایجاد کند میبینیم. جامعه بینظریه دچار رخوت ذهنی میشود و باید راه را برای نظریهپردازی باز کنیم. تقابل با نظریهها را به ساحت تقابل فیزیکی نکشانیم و از نظریهها نهراسیم. آن زمان گفتمان ما مسلط خواهد شد که در چالش نظری مقابل خود قرار گیرد. من فکر میکنم عمل به مشی انقلابیون اولیه و پدران قانون اساسی ما مثل شهید مطهری و آیتالله طالقانی امروز راهگشاست. در آخر خرداد یادی از چمران میکنیم.
چمران نماد عرفان، عقلانیت و از جان گذشتگی برای آرمان است. چمران هم برای ما درس آموزی دارد. امروز چقدر زیاد به افراد معتدل نیازمندیم. افرادی که آرام و بیسر و صدا جان بر کف بگذارند. چمران هم مورد اتهام و فشار افراطیهای دوره خود بود. او چقدر آرام و بیسر و صدا در جایی که فکر میکرد درست است حضور پیدا کرد و به شیوهای که آموخت دنیا را وداع کرد. ما امروز به افراد فهیم، خوشفکر و معتدل و از جان گذشته بیش از هر دوره دیگری نیاز داریم.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: علی ربیعی مصطفی چمران امام خمینی رحلت امام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۸۸۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر سپاه نبود
سپاه، در طول ۴۵ سال گذشته مهمترین و بیشترین نقشها را در حراست از انقلاب اسلامی ایفا کرده و بسان شجره طیبهای در جای جای ایران اسلامی و فراتر از آن در کل منطقه غرب آسیا سایه افکنده است.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: دوم اردیبهشت سالروز صدور فرمان حضرت امام (ره) برای تأسیس بزرگترین نیروی حافظ انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ است. نیرویی که در طول ۴۵ سال گذشته مهمترین و بیشترین نقشها را در حراست از انقلاب اسلامی ایفا کرده و بسان شجره طیبهای در جای جای ایران اسلامی و فراتر از آن در کل منطقه غرب آسیا سایه افکنده است. تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که نتیجه هوشمندی و درایت الهی امام راحل بود، امروز بحمدالله به مثابه «کَشَجَرَه طَیبَه أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ»، با حضور بیمانند و بابرکت خود در عرصههای گوناگون و مورد نیاز کشور، به یک نیروی نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، فرهنگی و سازندگی کارآمد و خستگیناپذیر برای نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
آنچه امروز ما از توانمندی و خدمات سپاه در داخل کشور و منطقه میبینیم آن پیر خوش ضمیر از همان آغازین روز فرمان تشکیل سپاه در این نهاد مقدس میدیدند. به تعبیری امام راحل مصداق بارز ضربالمثل معروف «آنچه جوان در آینه بیند، پیر در خشت خام بیند» بودند. امروز که ۴۴ سال از تشکیل سپاه گذشته و ما رشد و بالندگی و قد کشیدن این درخت تنومند را دیده ایم، شورشها و تحرکات ضد انقلاب در سالهای اول انقلاب در گنبد، کردستان، تجزیه طلبی خلق عرب در خوزستان و دهها حوادث ریز و درشت آن سالها و جمع شدن بساط آن به دست سپاه را دیده ایم، جنگ هشت ساله حزب بعث عراق علیه کشورمان را با مشارکت دهها کشور و قدرتهای بزرگ پشت سر گذاشته ایم و حتی یک وجب خاک پاک ایران عزیز را ندادیم و با دست توانمند سپاه و ارتش دشمن متجاوز را بیرون رانده و پوزه امریکا و قدرتهای حامی دشمن متجاوز را به خاک مالیده ایم، چندین فتنه بزرگ از کوی دانشگاه گرفته تا فتنه تقلب در انتخابات ۱۳۸۸ و اغتشاشات ۱۴۰۱ را با درایت و توانمندی سپاه خنثی کردهایم، تازه متوجه کار بزرگ امام عزیزمان در تشکیل سپاه میشویم. ما ۴۴ سال همه این ایثارها و از خود گذشتگیها را دیدیم و به باور توانمندی امروز سپاه رسیدیم ولی امام راحل پس از گذشت دو سال از تشکیل آن، فرمودند: «اگر سپاه نبود، کشور هم نبود».
آنچه برای سپاه اهمیت دارد حرکت در قالب گفتمانی است که امامین انقلاب تعریف کردهاند. انقلاب اسلامی، یعنی نفی حاکمیت طاغوت و هر تجاوزگری که با استقرار حاکمیت خدا و ارزشهای آن مخالف است. اگرچه سپاه هویتی نظامی دارد، اما نظامیگری در واقع یک بعد از ابعاد این نهاد مکتبی است. سپاه نهادی نظامی در جهت اهداف و آرمانهای والای انقلاب اسلامی است و حفاظت و نگهبانی از نظام و حکومت اسلامی مهمترین رکن آن را تشکیل میدهد. سپاه پاسداران انقلاب در افقی فرازمند، دارای آرمانهای مکتبی، انسانی و جهانشمول است که باید همیشه حرکت خود را به آن سو جهت دهد که این ۴۴ سال حرکت سپاه نشان از حرکت درست آن در این مسیر دارد. اما یکی از ابعاد هویتی سپاه که بارها از جانب رهبر معظم انقلاب مورد توجه و تحسین قرار گرفته شده است، انقلابیبودن این نهاد در عرصههای مورد نیاز برای کشور و مردم است. از قلههای این حرکت و اقدامات انقلابی، رویکرد سپاه در صنعت دفاعی و تولید موشک و پهپاد است.
رهبر معظم انقلاب در آبان سال گذشته در بازدید آخرین دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه، شیوه و فرایند کارهای صورت گرفته در این مجموعه را به عنوان الگوی کارآمد در نظام جمهوری اسلامی معرفی و مهمترین ویژگی این دستاوردها را «نیازسنجی صحیح»، «تمرکز علمی و تحقیقاتی بر نیازها»، «ابتکار و نوآوری» برشمردند و رسیدن به چنین دستاوردهای علمی را ناشی از «انگیزه متکی بر عزم و ایمان» دانستند. اتفاقی که در ۲۶ فروردین ماه در حمله برق آسای پهپادی و موشکی علیه رژیم متجاوز صهیونیستی از سوی هوا فضای سپاه دیدیم و جهانی را «وعده صادق» شوکه کرد، عمل به آن تأکیداتی بود که رهبر انقلاب به فرماندهان و مسئولان هوافضای سپاه در بازدید از آخرین دستاوردهای این مجموعه در سال گذشته داشتند.
راز سپاه هراسی دشمنان اعم از امریکا، رژیم صهیونیستی و دنبالههای آنها هم در همین نکته حرکت سپاه در مسیر گفتمان انقلاب و تبعیت صرف از ولایت فقیه و پیشرفتهای محیرالعقول و تحمیل اراده خود که منبعث از اراده الهی است، نهفته است و البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که بخش عمده حفاظت از عمق راهبردی انقلاب اسلامی در منطقه و جهان بر عهده سپاه است. از همین رو، عمده علل سپاه هراسی را چنین میتوان برشمرد:
۱- سپاه یک نیروی واکنش سریع مردمی و انقلابی در همه جا و همیشه بوده و خنثی کننده توطئههای دشمنان است.
۲- سپاه نیروی مولد انقلاب اسلامی در همه عرصهها بوده و هست. امروز بخشهای بسیاری ازدستگاهها و نهادهای اجرایی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی به دست نیروهایی است که در سپاه رشد یافته و بالیدهاند و اکنون در سنگرهای دیگر مشغول خدمتاند.
۳- سپاه، زمینه ساز تشکیل و مشاور امین و هدایتگر اصلی نیروهای مختلف مقاومت در منطقه و جهان اسلام بوده و رشد تفکر مقاومت بستگی به این نیروی الهی داشته و دارد.
۴- تجربه اقدامات سپاه تاکنون به ویژه در عملیات «وعده صادق» نشان داد که سپاه نماد اقتدار، قدرت و پایداری مردم ایران و نظام اسلامی است.
۵- سپاه با داشتن قرارگاههای سازندگی و دیگر قرارگاههای جهادی امروز نماد کارآمدی و سازندگی و عمران و آبادانی در کشوراست.
۶- شادابی و طراوت معنوی و تعالی روحیه انقلابی سپاه به شعلهور بودن روحیه جهاد و سلحشوری و ایثارگری و درخشندگی رنگ خون و فرهنگ شهادت در این نهاد مقدس است. نمونه بارز آن شهدای کم نظیری همچون شهیدان سرادر سلیمانی، محسن حججی، محمد رضا زاهدی، سردار رحیمی و هزاران شهیدی است که مایه استحکام نظام و شعله ور شدن جریان مقاومت در منطقه و چه بسا جهان شدهاند.
اکنون با گذشت ۴۴ سال از عمر سراسر خیر و برکت این نهاد مردمی و خدوم میتوان آن جمله معروف و ماندگار امام راحل را که فرمودند «اگر سپاه نبود، کشور هم نبود» درک کرد.