توضیح درباره پخش صدای لیلا فروهر از تلویزیون
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۸۹۹۷۷
علی غفاری کارگردان مجموعه «بچهمهندس ۳» در توضیحی دربارهی پخش صدای لیلا فروهر از تلویزیون گفت: این ترانه مشهور ملی حماسی ماست که نخستین اجرای آن متعلق به استاد بنان است و سابقه تاریخی سروده شدن آن را هم میدانید.
روزنامه فرهیختگان با علی غفاری کارگردان مجموعه «بچهمهندس ۳» گفتگو کرده که در ادامه میخوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شخصیت جواد جوادی قرار است بهعنوان یک جوان انقلابی مومن مطرح شد و آنچه باید باشد، یا آن چیزی که هست را تصویر کردید.
اولا جواد جوادی که بود، همان چیزی است که شما دیدید. قرار است که باشد برای آینده است که ما ندیدیم. جواد جوادی شخصیتی بود که آنقدر شکست میخورد و سختی میکشد که به یک بلوغی میرسد. برای طراحی این شخصیت سعی کردیم براساس یک هدفگذاری پیش برویم. از ابتدای کار این هدف را داشتیم که تصویری از عزت و غرور ملی ارائه کنیم، ولی مسیر پیشرو، هنوز روشن نبود، چون فیلمنامه نداشتیم و قصه فصل اول را داشتیم و بهمرور حین تولید مشغول نگارش فیلمنامه هم شدیم. میدانستیم به کجا قرار است برسیم، ولی اینکه چگونه قرار است به این نقطه برسیم حین کار شکل گرفت و کشف و شهودی بود که در مسیر تولید اتفاق افتاد.
یکی از نقدهایی که درمورد سریال مطرح میشود، مربوط به شخصیت جواد جوادی است که چرا هیچ خبط و خطایی از این شخصیت نمیبینیم. یک معلم است برای بچهها، یک مربی برای دوستانش و در یک کلام، یک قهرمان بیایراد.
البته بگویم جواد جوادی در حین داستان، هم دچار لغزشهایی شد، اما عامل اصلی موفقیتش شخصیت مامان صدیقه و بابا اسماعیل بود که از کودکی مراقب و نگرانش بودند و هدایتش میکردند. طبعیتا سابقه مثبت و مثبتاندیشیاش غلبه میکرد بر اشتباهاتش. ولی همین جواد جوادی را میبینیم که عشق چشمانش را کور کرده بود و امکان داشت تصمیم نادرستی بگیرد، ولی از جایی به خودش میآمد و بیدار شد و مسیر نهاییاش را انتخاب کرد. جوادجوادی معصوم نبود، ولی بهعنوان نمایندهای از جوانهای صادق، پرشور، باانگیزه بود. ما سعی کردیم چنین شخصیتی را طراحی کنیم تا برای تماشاگران جذاب و دلنشین باشد.
در فضای مجازی واکنشهای جنجالی در نسبت با دو فصل قبل از سریال رخ داده که مورد اخیرش، پخش موسیقی پایانی سریال است. ادعا میشود که موسیقی تیتراژ آخرین قسمت سریال، همخوانی یک خواننده لسآنجلسی را دارد و جنجال دیگر هم درمورد خواستگاری یک خانم از پسر جوان بود که در قسمتهای میانی سریال شاهدش بودیم. درمورد این دو جنجال هم توضیح میدهید؟
در مورد جنجال اخیر، بهطور دقیق از خوانندهاش مطلع نیستم. این ترانه مشهورملی حماسی ماست که نخستین اجرای آن متعلق به استاد بنان است و سابقه تاریخی سروده شدن آن را هم میدانید. اگر بنا به نظر خودم بود دوست داشتم که سرود «ای ایران» استاد بنان را پخش میکردم، چون خیلی خاطرهانگیز بود، اما، چون تلویزیون مایل نبود اجرای این سرود توسط یک خواننده باشد؛ درنهایت تصمیم بر همین نسخهای شد که از تلویزیون پخش شد که البته هیچخوانندهای ندارد و بیشتر همخوانی این سرود، مد نظر ما بود.
نسخه تیتراژ پایانی سریال را صداوسیما انتخاب کرده بود؟
نه، این نسخهای که پخش شد انتخاب خودم بود، ولی بیشتر همخوانی سرود مدنظر ما بود و هیچاطلاعی از متن اصلی این نسخه نداشتیم و فکر نمیکنم که مخاطبان هم متوجه صدای تکخوانی خواننده زن لسآنجلسی (لیلا فروهر) شده باشند.
در مورد خواستگاری یک خانم از پسر دانشجو هم توضیح میدهید؟
فارغ از همه حواشیای که برای این سکانس ایجاد شد؛ سوال من این است که آیا این مساله در جامعه ما وجود دارد یا نه؟
بله، وجود دارد. اما نسبت و اندازه آن چقدر است که بخواهیم در سریال نشان دهیم؟
کار من درصدگیری در فضای جامعه نیست، بلکه این است که بگویم این مساله در جامعه ما وجود دارد و نمیشود آن را کتمانش کرد و من هم آن را در بخشی از سریال گذاشتم.
بچه مهندس ۴ داریم؟
در حال حاضر صداوسیما و مردم علاقهمند هستند داستان «بچه مهندس» ادامه داشته باشد، ولی تا زمانی که بنده و تهیهکننده به طرح و داستان قدرتمندی نرسیم که مطمئن شویم بهتر از بچه مهندسهای قبلی است سراغ «بچه مهندس ۴» نمیرویم. اگر یک ایده درجه یک داشتیم، با تمام میل سراغ ادامه داستان بچه مهندس میرویم.
منبع: فرارو
کلیدواژه: بچه مهندس لیلا فروهر تلویزیون بنان سریال تلویزیون صدا و سیما جواد جوادی بچه مهندس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۸۹۹۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«دستهای فیلمسازان ما را در پروژههای تاریخی بستهاند»
مدتی است سریال «حشاشین» (محصول کشور مصر ۲۰۲۴ به کارگردانی پیتر میمی) در ایران سروصدای زیادی بهپا کرده، از این حیث که از قهرمان و ضدقهرمان گرفته تا دیگر شخصیتهای مشهور سریال و جغرافیای اثر همه و همه مستقیم به ما ایرانیها مربوط میشود و قصه سریال هم درباره یکی از جنجالیترین چهرههای تاریخ تشیع یعنی حسن صباح است، اما نکته قابل اهمیت انتقاداتی است که به شیطنت مصریها در چگونگی ارائه این شخصیت مربوط میشود و البته عدهای معتقدند مصریها با بیانصافی تمام در این سریال، همه چیزی را که ما امروزه به عنوان فرقه خطرناک داعش میشناسیم به حسن صباح و پیروان او نسبت دادهاند.
به گزارش اعتماد، فارغ از تمام این بحث و جدلها، پرسش این است که چرا این کاراکترها با تمام فراز و فرودهای شخصیتی که دارند در ایران معرفی نمیشوند؟ چرا نباید از چنین سوژههای خوبی سینمای ایران بهره ببرد؟ چرا تلویزیون از این سرمایههای داستانی استفاده نمیکند؟
البته بنا بر شنیدههای موثق ما محمدعلی نجفی، کارگردان شناخته شده سینما به همراه نغمه ثمینی نویسنده، تصمیم داشتند قصه حسن صباح را برای تلویزیون بسازند، اما تلویزیون حاضر به همکاری با آنها نشد و آنها فیلمنامه این داستان را با عنوان «یک جرعه خون تازه» از طریق نشر لگا، منتشر کردند.
حالا با مهدی سجادهچی فیلمنامهنویس، درباره این چالش سینما و تلویزیون گفتوگویی انجام دادیم که پیش روی شماست:
آقای سجادهچی! سریال «حشاشین» را تماشا کردید؟
به خاطر حرفه خود باید میدیدم. برایم جذاب نبود و ادامه ندادم.
نکتهای که درباره این سریال وجود دارد، انتقادهایی است که به محتوای آن وارد است، از کیفیت آن بگذریم، مثل اکثر مجموعههای تاریخی که کشورهای دیگر از مشاهیر ایران میسازند و روایت نامشخص و بعضا جعلی ارائه میدهند این مجموعه هم مورد اعتراض قرار گرفت، نظر شما چیست؟
ببینید، ویژگی سریالهای تاریخی همین است، چون تاریخ محض وجود خارجی ندارد، مانند «گذشته» است. به قولی تاریخ را کسی میسازد که آن را مینویسد و در زمانه ما؛ آن را به تصویر میکشد. نابترین روایت تاریخ هم صرفا گزینش استدلالی از میان بینهایت دادههاست. به بیانی دیگر، ما چیزی به اسم تاریخ نداریم، هر کسی از منظری یا روشی به تاریخ نگاه کند، منظرهای متفاوت و گاه حتی متضاد میبیند. روایت سریال «حشاشین» هم اینگونه است. از حسن صباح و قلعهالموت و فرقه اسماعیلیه، در کشور ما و در این هزار سال، روایات گوناگون و هر کدام به دلیلی شکل گرفته است. عدهای مخالف حسن صباح هستند و عدهای با او همدل و موافق هستند. عدهای حسن صباح را به نشانه وطنپرستی مبارز برای استقلال ایران تقدیر کرده و شخصی مبارز از داعیان فرقه اسماعیلیه میدانند، در این میان عدهای هم هستند که او را شخصیتی خطرناک و اهریمنی توصیف میکنند.
به بیانی دیگر، روایتهای مختلفی که در میان شیعیان وجود دارد. درست است؟
قطعا همینطور است؛ به عنوان مثال، در آخرین گردهماییهای شیعیان، فرقه هفت امامی، مذهب اسماعیلی، به عنوان یکی از مذاهب شیعه شناخته نشده است که دلایل خاصی هم دارد، اما حوثیهای چهار امامی یمن، به عنوان مذهبی شیعه رسمیت دارند. میخواهم بگویم نیتخوانی از تاریخ متفاوت است، اینکه با چه نگاهی و با چه قرائتی از خصوصیات حسن صباح روایت میشود اهمیت دارد. شما اگر جامعهشناسی دوران سلجوقیان را بخوانید به صحبتهای من پی میبرید و میبینید که از عمر خیام، خواجه نظامالملک و دیگر چهرههای شناخته شده آن دوران، برداشتها و تعاریف مختلفی وجود دارد. این تفاوت روایتها ناشی از تفاوت دیدگاههاست. محال است درباره تاریخ اختلافنظر وجود نداشته باشد. هیچ واقعه تاریخی نداریم که همه آن را به شکلی یکسان قبول داشته باشند. درباره توفان نوح هم بین سه دین ابراهیمی نظرات مختلفی وجود دارد. واضح است که هر کدام فیلمی درباره ماجرای توفان بزرگ بسازند، با انکار و اتهامات طرفهای دیگر روبهرو خواهد شد.
از این مقوله بگذریم، درباره کمکاری که سینما و تلویزیون نسبت به چهرههای شناخته شده ایران دارند زیاد صحبت شده و مبحث جدیدی نیست، با این حال وقتی چنین سریالهایی به صورت گسترده در دیگر کشورها ظهور و بروز پیدا میکنند این سوال دوباره به ذهن میآید که چرا این کاراکترها در ایران معرفی نمیشوند؟ چرا نباید از چنین سوژههای خوبی سینمای ایران بهره ببرد؟ چرا تلویزیون از این سرمایههای داستانی استفاده نمیکند؟
مهمترین نکتهای که درباره این کمکاری میتوان گفت اینکه تلویزیون بنا بر اعتقادات و دانستههای خودشان میخواهند به این موضوعات وارد شوند و خب نظرات آنها ویژگیها و محدودیتهایی دارد. به همین دلیل است که در ساخت چنین فیلمهایی دچار مشکل میشویم. اینکه چیزی نیست، ما حتی برای تولید آثار نمایشی از معصومین هم دستمان باز نیست.
اصلا احمدرضا درویش با فیلم «رستاخیر» نمونه مهمی است که چرا در ساخت فیلمهایی برای معرفی شخصیتهای برجسته تاریخی دچار مشکل هستیم.
باز فیلم رستاخیز ساخته شد، اما خیلی از فیلمها در همان مرحله پیش تولید متوقف میشود و به سرانجام نمیرسد. شما در نظر بگیرید در مقطعی بود که حوزه علمیه با ساخت فیلمهایی مربوط به ائمه معصومین (ع) مخالفت کرد، دستکم من اینطور شنیدم. همین نکته باعث شد که فیلمسازان سراغ این موضوع نرفتند، به نظر من این خیلی مهم است که در کشور شیعه ۱۲ امامی، مردمش در مورد ائمه خودشان نمیتوانند فیلم ببینند.
نکته دیگر اینکه همه رسانهها در همه جای دنیا، نسبتی میان سرگرمی و ایدئولوژی برقرار میکنند؛ در بعضی رسانهها این نسبت ۵۰-۵۰ است، بعضی رسانهها این نسبت به ۹۰ میرسد یعنی ۹۰ درصد ایدئولوژی حاکم است. مدیران میدانند که مردم نیاز به سرگرمی دارند؛ لاجرم بیشتر از ما میدانند، اما به هزار دلیل نمیتوانند کار درست را انجام دهند. با این وصف، عادلانه است بگوییم فیلمسازان ما نمیتوانند چنین فیلمهایی بسازند، نه اینکه سلیقه و سواد و مهارت ندارند.
میتوانیم بگوییم ساخت چنین فیلمهایی با سختیهایی همراه است.
به نظر من ساخت چنین فیلمهایی هم سخت است و هم دردسر دارد. خیلی وقتها، پس از تحقیقات، فیلمنامه نوشته میشود برنامهریزی برای تولید میشود، اما به تولید نمیرسد. اگر کسی به ساخت فیلم تاریخی مصر علاقهمند باشد درنهایت به شهرک غزالی میرود و ما آن موهای روغنزده مردان و حجابهای عجیب و غریب زنان و چند بنز قراضه را به عنوان فیلم تاریخی میبینیم.