نقش فرهنگ و ادبیات در مبارزه با کرونا
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۳۴۲۸۷
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ارتباط با بیماری کرونا اظهار کرد: آنچه به ابعاد انسانی، اجتماعی، فرهنگی و تمدّنی مربوط میشود اینکه، باید اذعان کرد حضور کارساز در این میدان در هیچ نقطهای از جهان به تنهایی کار دولتها و حکومتها نیست و مردم خود باید میداندار باشند.
به گزارش ایسنا، دکتر حسینعلی قبادی در مراسم اختتامیه همایش مجازی چهار روزه ابعاد انسانی- اجتماعی مسئله کرونا در ایران، سخنان خود را با موضوع «بیمها و امیدها در فضای کرونا» مطرح کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: با شیوع گسترده و سراسری ویروس کرونا، اینروزها جامعهی بشری با وضعیتی روبروست که بهنظر میرسد در تاریخ جهان، نظیر آن، دیده نشده و آدمی در حوزه پیشگیری از صدمات و تبعات آن نیز تاکنون چنین عزمی مشترک را تجربه نکرده است. تصمیم همگانی بشر در برابر این پدیده با دیگر حوادث طبیعی یا زیستمحیطی کاملاً متفاوت به نظر میرسد؛ حتی با حوادث هولناک بشرساختهای مانند رخداد مهیب و اهریمنی بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی (که البته هنوز انسانها در حیرت ازآن جنایت هولناک بهسر میبرند).
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: در دیگر رخدادهای طبیعی، زمان و مکان مشخص است و در هیروشیما و ویتنام بمبانداز و تیرافکن معلوم، ملموس و معین بود؛ اما اینبار موجود موذی بسیار کوچک، که قامت آن کمتر از سر سوزنی است، بشریت را به حقارت گرفته و در مصافش با حریف که جمعی بزرگ و قدرتی سترگ را تشکیل میدهد، آنان را به تعظیم وا داشته است و حیرتآورتر اینکه آنان که قدرتمندترند و در ادعای آقایی جهان پرخروشتر، در این معرکه عاجزتر ماندهاند.
وی گفت: پرداختن به این مقال، مجالی دیگر میطلبد؛ آنچه به ابعاد انسانی، اجتماعی، فرهنگی و تمدّنی مربوط میشود اینکه، باید اذعان کرد حضور کارساز در این میدان در هیچ نقطهای از جهان به تنهایی کار دولتها و حکومتها نیست و مردم خود باید میداندار باشند، بهویژه دولتهای توسعهطلب و اقتدارگرایی که آسایش انسان و رفع دغدغههای او در اولویتشان نیست- که اگر میبود چنین مصیبتی در این ابعاد پیش نمیآمد- پس در این عرصه، حضور همه سرمایههای اجتماعی، امکانات مادی و معنوی جامعهی بشری میتواند راهگشا باشد و اینگونه است که ادبیات، این شیرازهی پیونددهنده شاخههای علومانسانی و حلقهی واسط تمدن بشری به مثابهی گسترهای بیکران در خلق امید و زدودن ناامیدی، بیم و اضطراب، میتواند عنصری مهم در تقویت منظومهی سرمایههای معنوی ملتها بهشمار آید و نقشی کارساز در توانمندتر کردن انسانها و تقویت اعتماد بهنفس آنان ایفا کند. همان ادبیاتی که در آثاری همچون هزارویک شب تا در جستجوی زمان از دست رفته، تجلی پیدا کرده و مایهی آرامش انسان شده و از هدم بشر جلوگیری کرده است. همان ادبیاتی که در شاهنامهی فردوسی اینگونه متجلی شد.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی همچنین به دیگر آثار ادبی اشاره و اظهار کرد: در سنایی و عطار و مولوی و سعدی و حافظ این موضوع به اوج رسید و صلح و مدارا و ترسیم جهان عاری از خشونت را در محور درونمایههای خود قرار داد. در روزهای اخیر شاهد بودیم که خبرگزاریها از سخنان نخستوزیر اسپانیا (پدرو سانچز) نوشتند که با بهرهگیری از سرودهی پرمایه و جهانی سعدی بزرگ، از همگان دعوت میکرد که در مبارزه با این بلای عالمگیر در اندیشهی کمک به یکدیگر باشند.
وی ادامه داد: ادبیات فارسی مشحون از ظرفیتهایی سازنده درتقویت امید اجتماعی و شوق به زندگی است. ظرفیتهایی که در این نوشتار کوشش شده تا به گوشهای از آنها اشاره شود. از این رهگذر، توان ادبیات فارسی در مواجهه با دورههایی که اجتماع را رکود و فَترت فرا میگرفته و انسانها با یأس و ناامیدی روبرو میشدند، از طریق امیدبخشی اجتماعی و تقویت الفت و محبت بینافردی و اجتماعی نشان داده شود.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: اولویت آن است که دولتمردان ایران نیز - که به سرچشمهی چنین ادبیاتی متصلند- بیش از بیگانگان به بازآفرینی و بهرهگیری از چنین شاهکارهایی دل بندند و قدر علومانسانی را بهتر بدانند. علومانسانی میراثی قدسی که در گذشته، عمدتاً در ادبیات تجلی پیدا میکرد و فلسفه، فرهنگ، آئین و باورها، آموزههای دینی و ملی همهرا دربرداشت. بههمین دلیل در اینجستار به ظرفیت امیدآفرینی برای جامعهی امروز از نظرگاه مولوی متمرکز میشود.
وی ادامه داد: به راستی، مولوی انسانی امیدوار است و رشتهی طلایی امید به گونهای ناگسستنی با تار و پود اشعار او پیوند یافته است. از «آفتاب امید» میگوید و از «کوی نومیدی» بر حذر است: «ناامید را خدا گردن زده است» (مثنوی).
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: بهطورکلی، مسئله امید در بسیاری از داستانهای مثنوی موجب گسترش پیرنگ روایت شده است. مولوی، اعتقاد به وصال حق را سرچشمه امید و نشاط بر میشمرد. او وصال را در گروی بندگی حقیقی و عمل به «موتوا قبل ان تموتوا» میداند و معتقد است که «وجود آدمی اقتضای بیرنگی و پاکی دارد و رنگ و آلودگی بعدا بر آن عارض گشته ... انسان میتواند بار دیگر، خود را از اسارت رنگی که بر او عارض گشته است، برهاند...»
به گفته وی آفرینش و پویایی ادبی در اشعار مولانا از تجلیات امید در وجود است. «نوشدن و نوگفتن، خصوصیت مولوی بود؛ چرا که او به دریا متصل بود و کسی که به دریا متصل است و به خزانههای پایانناپذیر دسترس مییابد، همیشه سخنان تازه دارد» (سروش، 1379، 6). حتی حزن مولانا نیز حزنی عرفانی است که در مبادی و سرآغازهای خود با الفت و امید استعلایی در پیوند است. به بیان دیگر، «غم عاشقان مقدمهی طرب آنهاست. این غم، غم دنیا نیست؛ غم تنهایی هم نیست؛ ... غم جدایی است. این غم با شادی قابل جمع است» (سروش، 1379: 68-69).
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: آنچه از نظر گذشت، گوشههایی بود از سر زندگی، امید و میل به آفرینش در ادبیات کلاسیک فارسی. ادبیاتی که با ظرفیتهای سترگ خود در طول قرنها تاریخ پرفراز و نشیب ایران سرمایهای برای وحدت ملی، انسجام اجتماعی، امید به رهایی و میل به آفرینش بوده است. بر همگان بهویژه اصحاب قدرت و دولت است که با شناخت و عزمی شایان در این برههی حساس در استواری و بالندگی چنین سرمایهای گرانبها و ملتی فداکار و شریف که در طول تاریخ پرفراز و نشیب ایران، میراثدار این سرمایهی ملّی و معنوی بوده و همواره بر سختیها و مشکلات و ناامیدیها غلبه کرده است، همت گمارده در تقویت روحیهی امید کوشا باشند که به یاری خداوند بزرگ ایران امروز نیز با توجه به این میراث گرانبها از موج وحشت، ناامیدی و یأسآلودگی این روزهای کرونایی عبور کند و آفتاب زندگی را از پس سایههای مرگ بازشناسد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: کروناویروس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۳۴۲۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاثیر فرهنگ فرهنگ بر سلامت خانواده
ایسنا/خوزستان معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با اشاره به تاثیر پیشرفتها در زمینه بهداشت و اصول پیشگیری از بیماریها در افزایش امید به زندگی، گفت: فرهنگ و پذیرش جوامع، زمینه اجتماعی را برای اصلاح شرایط زندگی و تغییر رفتارهای بهداشتی در خانوادهها فراهم میکند.
پژمان بختیارینیا در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به برگزاری هفته سلامت و نامگذاری پنجمین روز این هفته با عنوان سلامت خانواده و فرهنگ سلامت اظهار کرد: در چند دهه اخیر، به دلیل تغییر و تحولات اساسی و فراگیر در عرصههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی- امنیتی، اقتصادی و فناوری در مقیاس منطقهای و جهانی، نقش ممتاز و تعیینکننده فرهنگ به ویژه فرهنگهای ملی و منطقهای در عرصههای ملی، بینالمللی و جهانی نمایانتر شده است.
وی افزود: انقلاب اسلامی ایران، به عنوان نقطه عطف تحولات معنوی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی قرن بیستم از ظرفیتها و تواناییهای بالفعل و بالقوه عظیمی در این حوزه برخوردار است و پیشرفت و تعالی همهجانبه کشور، مستلزم بهرهگیری مؤثر و هوشمندانه از آن در سطح ملی و مناسبات و تعاملات منطقهای و جهانی است. در حقیقت، فرهنگ به معنای اخص آن، از مختصات ذاتی، مزیتهای راهبردی، انحصاری و سرنوشتساز کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران است که همواره مورد تأکید معمار کبیر انقلاب اسلامی امام (ره) و مقام معظم رهبری بوده است.
معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: فرهنگ، نظامواره و کلیتی واحد و شامل «عقاید و باورهای اساسی، ارزشها، آداب، الگوهای رفتاری ریشهدار و دیرپا، نمادها و مصنوعات» در سطح محلی، ملی، عمومی و حرفهای است. فرهنگ به مثابه «روح جامعه» به زندگی فردی و اجتماعی انسان معنا و هویت میبخشد و شکلدهنده و اثرگذار بر ذهنیت و گرایشهای افراد و جامعه و تعیینکننده رفتار عمومی است.
وی افزود: فرهنگ، جهتبخش جامعه و نظامهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و نقش و تأثیر قابل توجهی در ارتقای سلامت افراد در سه سطح سیاستگذاری و ارائهدهندگان خدمات سلامت و مردم به عنوان گیرندگان خدمات سلامت ایفا میکند.
بختیارینیا عنوان کرد: فرهنگ، مجموعهای از رهنمودها یا فرمولها برای زندگی در جهان را به ما ارائه میدهد و فرهنگهای اجتماعی افراد را با اعتقادات، ارزشها و عادتهای خاصی پرورش میدهند. فرهنگ، واسطهای است که مردم به عنوان تسهیلگر روابط اجتماعی برای برقراری ارتباط از آن استفاده میکنند.
وی افزود: تأثیر متقابل فرهنگ و سلامتی بسیار پیچیده است و مستلزم در نظر گرفتن مجموعهای از دلایل، تجربهها، تجلیات و روشهای پیشگیری و درمان برای انبوهی از مشکلات انسانی است با این حال اگرچه تنوع فرهنگی به ویژه در رابطه با سلامتی در ظاهر جذاب و فریبنده است، به همان اندازه میتواند تفاوتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بین مردم را نیز پنهان کند.
معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: ارتقای فرهنگ سلامت در مردم با هدف آگاهسازی مردم از حقوق و مسئولیتهای اجتماعی خود و استفاده از ظرفیت محیطهای ارائه مراقبتهای سلامت برای رشد معنویت و اخلاق اسلامی در جامعه، تحقق رویکرد سلامت همهجانبه و انسان سالم در همه قوانین، سیاستهای اجرایی و مقررات با رعایت اولویت پیشگیری بر درمان و...، افزایش آگاهی، مسئولیتپذیری، توانمندی و مشارکت ساختارمند و فعالانه فرد، خانواده و جامعه در تأمین، حفظ و ارتقای سلامت با استفاده از ظرفیت نهادها و سازمانهای فرهنگی، آموزشی و رسانههای کشور و...، تربیت انسانهای سالم، باانگیزه، شاداب، متدین، وطندوست، جمعگرا، نظمپذیر و قانونگرا انجام میشود.
وی افزود: همچنین ارتقای فرهنگ سلامت مردم برای ارتقای امید به زندگی، تامین سلامت و تغذیه سالم جمعیت و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و...، افزایش آگاهی و میزان سواد سلامت جامعه در راستای افزایش پیشگیری، خودمراقبتی فعال و اصلاح سبک زندگی و ارتقای عادلانه سلامت در کشور با استفاده بهینه از مشارکت آگاهانه و مسئولیت مردم و توسعه همکاریهای بین بخشی انجام میشود.
رئیس مرکز بهداشت خوزستان گفت: در طول قرن گذشته علل اصلی مرگ در بسیاری از کشورها به طرز چشمگیری از بیماریهای عفونی به بیماریهای مزمن تغییر کرده است. اگرچه نوآوریهای بیوتکنولوژیک نقش مؤثری در درمان بیماریها داشتهاند اما پیشرفتها در زمینه بهداشت و اصول پیشگیری از بیماریها نیز نقش انکارناپذیری در افزایش امید به زندگی داشته و منجر به طولانیتر شدن متوسط امید به زندگی شده است.
بختیارینیا عنوان کرد: عوامل مختلف شامل بهبود شرایط زندگی، کاهش سوء تغذیه، بهبود وضعیت بهداشتی غذا و آب، اصلاح سیستمهای دفع فاضلاب و ... با سهم نسبی خود میتوانند به عنوان مؤلفههای بیولوژیک در کنار نوآوریهای بیوتکنولوژیک بر طول عمر تأثیرگذار باشند. مداخلات پیشگیرانه غالبا در شرایط زندگی و رفتار افراد تأثیرگذار است. در نتیجه فرهنگ و پذیرش جوامع، زمینه اجتماعی را برای اصلاح شرایط زندگی و تغییر رفتارهای بهداشتی در خانوادهها فراهم میکند.
انتهای پیام