بازداشت و آزادی غلامرضا منصوری در یک روز؛ استرداد به کدام کشور؟
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۸۶۸۸۸
با مطرح شدن دخالت اینترپل در بازداشت غلامرضان منصوری، بازهم حضور یا غیبت اسم برخی از متهمان فراری در سایت اینترپل بازهم مورد بحث قرار گرفته است که شاید بتوان جواب آن را در اظهارات سخنگوی پیشین نیروی انتظامی و پس از حذف نام خاوری از لیست اینترپل یافت.
به گزارش مشرق، چند روز پس از اعلام آمادگی غلامرضا منصوری از متهمان فراری پرونده اکبر طبری برای بازگشت به ایران پس از بازگشایی مرزها، روز گذشته غلامحسین اسماعیلی از دستگیری منصوری در رومانی و تحویل وی به اینترپل خبر داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با وجود اعلام صدور اعلان قرمز (RED WANTED) برای قاضی منصوری، ساعاتی پس از اظهارنظر سخنگوی قوهقضائیه، برخی اخبار از آزادی مشروط منصوری در رومانی به شرط عدم خروج از این کشور منتشر شد.
بیشتر بخوانید: فیلم/ بازداشت قاضی فراری فرار قاضی وقت اجرایی لواسان با اخذ رشوه ۵۰۰ هزار یوروییهمچنین با وجود اینکه گفته شده درخواست اعلان قرمز صادر شده است اما نه در سایت اینترپل و در لیست اعلان قرمز افرادی که از سوی ایران تحت تعقیب قرار گرفتهاند اسمی از غلامرضا منصوری وجود دارد و نه حتی به صورت مستقیم و صریح اعلام شده است که بازداشت این متهم به درخواست جمهوری اسلامی ایران بوده است.
مهدی ابراهیمی عشرت آبادی با اتهام پولشویی، کلاهبرداری و جعل اسناد، ابراهیم مَلِک یا مالک ثابت با اتهام سوءاستفاده، پولشویی، جعل و رهبری یک گروه جنایی سازمان یافته، مازیار زمانی با اتهام تقلب، شاهرخ حیدری با اتهام تقلب و سرقت اطلاعات شخصی افراد، زهرا حیدری مورچه خورت با اتهام اختلاس، جعل اسناد و پولشویی و همچنین مهرگان امیر خسروی (برادر مهآفرید امیرخسروی)با اتهام رشوه، کسب غیرقانونی مال، کلاهبرداری و استفاده از اسناد جعلی، 6 متهم تحت تعقیبی هستند که با درخواست جمهوری اسلامی ایران اعلان قرمز آنها صادر و مشخصات آنها روی سایت اینترپل قابل مشاهده است.
پیش از اینکه منصوری در سال 98 از کشور خارج شود، گویا سال 97 نیز سفر یا سفرهایی به کشور آلمان داشته است؛ برخی ویدئوهای موجود در فضای مجازی حاکی از این است که پس از اطلاع عناصر ضدانقلاب از حضور منصوری در این کشور، ضمن برگزاری تجمعهایی، از مسئولان قضائی این کشور خواسته بودند او را دستگیر و محاکمه کنند. در روزهای اخیر نیز برخی فعالان ضدانقلاب خواستار اعلام شکایت نهادهای به اصطلاح حقوق بشری علیه منصوری و محاکمه او شدهاند.
سردار رضوانی رئیس سابق پلیس بینالملل نیروی انتظامی پیش از این گفته بود، صدور اعلان قرمز برای متهمان فراری الزاما به معنای استرداد این مجرمان نیست بلکه یکی از مراحل استرداد به شمار میآید.
سردار هادی شیرزاد رئیس فعلی پلیس بینالملل نیروی انتظامی نیز در همین زمینه با بیان اینکه صدور اعلان قرمز به این معنی است که توانستهایم، مجرم بودن یک متهم را اثبات کنیم گفته است: بازگرداندن متهمان یا مجرمان در 6 ماه نخست سال 98 نسبت به مدت مشابه سال 97 رشد 291 درصدی داشت. نزدیک به 68 درصد استرداد به موضوعات اقتصادی و مابقی به موضوعاتی مانند آدمربایی، قتل و سایر موارد برمیگردد.
رئیس پلیس بینالملل ناجا با اشاره به بازگرداندن نزدیک به 50 مجرم در 6 ماه نخست سال جاری به کشور، از رشد 70 درصدی صدور اعلان قرمز در 6 ماه نخست سال نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر داد.
در لیست قابل مشاهده روی سایت اینترپل، منصوری تنها غایب این لیست نیست بلکه افراد دیگری هم هستند که با وجود اعلام صدور اعلان قرمز آنها از سوی مسئولان جمهوری اسلامی ایران خبری از درج نام آنها در سایت اینترپل نیست؛ مجید سعادتی و مرجان شیخالاسلامی از متهمان اقتصادی فراری، روحاللهزم متهم امنیتی که با شگردهای نیروهای اطلاعاتی و امنیتی به کشور بازگردانده شد، افرادی بودند که اسامی آنها روی سایت اینترپل قرار نگرفته بود.
با مطرح شدن دخالت اینترپل در بازداشت غلامرضان منصوری، بازهم موضوع حضور یا غیبت اسم برخی از متهمان فراری در سایت اینترپل بازهم مورد بحث قرار گرفته است که شاید بتوان جواب آن را در اظهارات منتظرالمهدی سخنگوی پیشین نیروی انتظامی و پس از حذف نام محمود خاوری در مهرماه سال 95 از لیست اینترپل پیدا کرد.
منتظرالمهدی درباره حذف نام خاوری از لیست اینترپل گفته بود: اصولاً متهمانی که تحت تعقیب بوده و محل اقامتشان معلوم نیست از سوی سازمان اینترپل برای آنها اعلان قرمز صادر میشود و همچنین مشخصات آنها بر روی پورتال عمومی سازمان اینترپل ثبت میشود اما به محض اینکه محل اقامت آنها مشخص و بین پلیس اینترپل دو کشور ارتباط برقرار شد، به طور خودکار نام این افراد از روی پورتال عمومی برداشته میشود. این به معنی حذف نام متهم تحت تعقیب از لیست تعقیب سازمان اینترپل نیست. بنابرابن اعلان قرمز خاوری به قوت خود باقی است و از لیست اینترپل حذف نشده است و از نظر قانونی و حقوقی در سیستمهای داخلی پلیس اینترپل که با یکدیگر ارتباط دارند تحت تعقیب بودن ایشان پابرجاست.
با بررسی اظهارات فوق شاید بتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که موقعیت جغرافیایی تمام متهمان فراری از کشور برای اینترپل مشخص است و فقط 6 نفر از آنها هستند که موقعیتی نامعلوم دارند و دستگیری و استرداد متهمانی که جا و مکان آنها مشخص است به پیگیری قویتر از سوی قوهقضائیه و بیشتر از آن، سیستم دیپلماسی کشور بستگی دارد، زیرا همانطور که گفته شد متهمان فراری دیگری مانند خاوری چه در کانادا و چه در کشورهای اروپایی هستند که با وجود مشخص بودن موقعیت مکانی آنها، خبری از استرداد آنها به کشور نیست که بخش عمدهای از این موضوع به عدم انعقاد موافقتنامههای استرداد و تبادل متهمان و محکومان برمیگردد که همین امر نیاز عملکرد پویاتر دستگاه دیپلماسی را پررنگ میکند. در مورد اخیر و موضوع استرداد منصوری به ایران، سفارت ایران در رومانی نیز باید نقشی جدیتر و فعالتر ایفا کند و ضمن انتقال اسناد و مدارک سیستم قضائی به اینترپل، تلاشهای احتمالی برای جلوگیری از انتقال منصوری به ایران را خنثی کند.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا سهام عدالت مجلس یازدهم غلامرضا منصوری غلامحسین اسماعیلی ایران آلمان نیروی انتظامی اینترپل پلیس بین الملل ناجا اکبر طبری رومانی اخبار داغ سایت اینترپل لیست اینترپل صدور اعلان قرمز نیروی انتظامی متهمان فراری تحت تعقیب حذف نام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۸۶۸۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن یا ترامپ؟ / کدام نقاط ابهام، سرنوشت کاخ سفید را غیرقابل پیسبینی کرده؟
به گزارش خبرآنلاین در حال حاضر انتخابات شخصیتمحور و حول دو شخصیت کاملا متفاوت میچرخد. بایدن، کاندیدای حزب دموکرات شخصیتی است که تجلی و تبلور نظام ایالات متحده در تمامیت آن است. او با توجه به مراحل گوناگونی که در زندگی سیاسی خود داشته، محصول نهایی نظام (Establishment) آمریکا و نخبگان حاکم بر آنهاست.
هرچند که ترامپ یک دوره رئیسجمهور آمریکا بوده، اما نسبت به نظام سیاسی و مخصوصا نخبگان حاکم آن نه فقط خودی محسوب نمیشود، بلکه تمایلات خاصی بروز داده و میدهد که همگی نشانههایی از شک و تردید او درخصوص نهادها و نخبگان حاکم است. نمیتوان او را ضدنظام خواند؛ ولی به راحتی میتوان او را بیایمان و بیباور به کارآیی مخصوصا جنبههای سیاسی نخبگان حاکم دید.
همچنین روشن است که در تحلیل بایدن و ترامپ از نظر روانشناختی با دو تیپ شخصیتی روبهرو هستیم. البته هر دو قدرتطلب و قدرتپرست هستند؛ اما شخصیت ترامپ، تودهگرا، پرخاشگر، ناامن، توطئهاندیش و البته توانا در ایجاد ارتباط با مردم و اقشار عادی اجتماعی است.
بایدن، نخبهگراست و با اقشار فرادست اجتماعی بهتر میتواند ارتباط برقرار کند. او اهل سازماندهی و اجماعسازی است. بایدن ایدئولوژیک و با چارچوبهای شناختی مشخص نسبت به آمریکا و جهان است و در مقابل، ترامپ، اهل معامله و در حوزه مسائل کلان و استراتژیک دیدگاههای سیالی دارد.
روشن است که از این بعد، حملات بایدن و ترامپ به شخصیت، هویت و پندار و گفتار یکدیگر در کانون مبارزات انتخاباتی قرار خواهد گرفت .نوع و درجه و شدت حملات به یکدیگر، متفاوت و بیتردید حملات از این به بعد بیرحمانهتر خواهد بود. ترامپ با توجه به مهارتهای پیشین رسانهای، در پردازش عبارتها و واژگان کوبنده توانایی بیشتری از بایدن دارد. نقدا ترامپ بایدن را با عنوان عامهپسند «جو خوابآلود» (Sleepy Joe) یاد میکند. به سن بالای او و نسیانها و فراموشیهای متعدد او میتازد و بایدن بر کاستیها و کژیهای رفتاری ترامپ خرده میگیرد. واضحا حملات این دو به یکدیگر بسیار شخصی و بسیار بیرحمانه خواهد بود.
همچنین روشن است که این انتخابات، حول دو هویت و جهتیابی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا میچرخد که البته بخشی از این نبرد هویتی، کهن و با پیشینه طولانی در حیات سیاسی آمریکاست. تفاوت نگرش بین طرفداران دولت حداقلی که جمهوریخواهان هستند و دولت غیرحداقلی که دموکراتها در پی آن هستند، ریشهای گسترده در تاریخ اندیشه و عمل سیاسی آمریکا و فراتر از آن در غرب دارد. کشمکش سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی پدیدهای فراگیر در کلیت غرب است. بایدن یک سوسیال دموکرات و ترامپ یک لیبرال افراطی مخصوصا در کاهش مالیاتهاست، فراتر از این زیرساخت اندیشهای، روشن است که آمریکا دوقطبیشده و قطببندیها حول مسائلی چون هویت آمریکایی، مهاجرت، تجارت، مذهب، آزادیهای اجتماعی، مالیات، رابطه با دنیای خارج، تعلیم و تربیت و در یک کلام نگرش آمریکا به خود و به دیگران میچرخد.با دو آمریکا روبهرو هستیم؛ ترامپ آمریکای باز از نظر اقتصادی (نه البته در تجارت) و بسته از نظر فرهنگی و اجتماعی را نمایندگی میکند و بایدن اقتصاد باز ولی با مقررات و ضابطهمند و تا حدودی بسته درباره ایجاد برابری اجتماعی همراه با آزادیهای گسترده ذهنی را دنبال میکند. نژاد و فرهنگ در میان موضوعاتی عمیقا جداکننده هستند.
آنچه ذکر شد، روشنیها بهطور نسبی و اجمالی بودند. اما هر انتخابات، ازجمله انتخابات آمریکا، مخصوصا در این مقطع زمانی با ابهامات متعددی روبهرو است.
جمعبندی حدود هفت نظرسنجی آن است که در سطح ملی بایدن ۴۵درصد و ترامپ ۴۴درصد از آرا را در موقعیت کنونی به خود اختصاص دادهاند. ولی این جلو بودن بایدن ممکن است پایدار نباشد. ابهامات در این میان نقش دارند.
ابهامات داخلی برای هر دو طرف کم نیستند. ابهام در سرنوشت نهایی پروندههای حقوقی ترامپ را نمیتوان دست گرفت. ابهام دیگر ظرفیت مالی و توان پشتیبانی اقتصادی از اردوگاههای انتخاباتی است. ترامپ در این حوزه عقبتر است و از همه جالبتر برای آمریکاییها که البته برای کسانی که در خارج از آمریکا هستند، حساسیت و هیجانی دربرندارد؛ پویایی بحث آزادی سقط جنین است. توضیح آنکه اکثر اعضای دیوان عالی کشور، نگرش دست راستی و محافظهکارانه داشته و چندی پیش یکی از رایهای صادرشده در دهه۷۰ میلادی آن دیوان را که متضمن آزادی سقط جنین بود، لغو کردند.دموکراتها آزادی سقط جنین را در زمره آزادیهای طبیعی و مشروع و جمهوریخواهان به دلایل مذهبی و فرهنگی با آن مخالفند. این موضوع برای ترامپ دردسرساز شد و در این اواخر اعلام کرد که مساله سقط جنین را باید بر عهده ایالتها گذاشت و در این میان ایالت آریزونا به قانون ممنوعیت مصوبه۱۸۶۰ برگشت و به معنای دقیق کلمه غوغایی در چند روز گذشته در فضاهای رسانهای آمریکا ایجاد کرده که نتایج آن مبهم است.
در بعد خارجی، ابهامها نیز قابل توجه است؛ ولی مهمترین آنها تاثیر بحران غزه بر رایدهندگان، مخصوصا دموکراتها است. اغراق نیست، اگر گفته شود که در میان بحرانهای خاورمیانهای هیچ بحرانی مانند غزه در سیاست داخلی آمریکا اثرگذار نبوده و مخصوصا اثرات آن در ایالتهایی که به ایالتهای چرخشی (Swing States) شناخته میشوند، جدی است. توضیح آنکه برخی از ایالتها، بهطور سنتی و پایدار به یک حزب رای دادهاند و هویت حزبی مشخصی دارند؛ ولی برخی بین دموکراتها و جمهوریخواهان با آرای هرچند کم در چرخش هستند. ایالت میشیگان با حدود ۲۰۰هزار آمریکایی عربتبار و مسلمان از زمره آنهاست. بحران غزه ممکن است پیامدهای ناخواسته و نامشخص عمیقتری از درگیری آمریکا در خاورمیانه را دربرداشته باشد که آن هم بر ابهامها میافزاید. در تاریک و روشنی انتخابات آمریکا، این گزاره جدی میشود که سیاست سرنوشت محتومی ندارد و به متغیرهای متعددی بستگی دارد که برخی شناختهشده و برخی نامشخص هستند. 21302 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899331