Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-25@10:43:04 GMT

ماجرای دیدار یک شبه سرلشکر صفوی و همسرش

تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۹۷۲۰۸

«توی سپاه هم که کار می‌کردم حقوق نداشتم و گلدانی می‌گذاشتند که توی آن پول بود. معمولا روی‌مان نمی‌شد پول برداریم. خلاصه نه پول رفتن به تهران داشتم و نه دلم می‌آمد از دیدن رحیم بگذرم.»

به گزارش ایسنا،‌ مهرشاد شبابی همسر سرلشکر دکتر سید یحیی(رحیم) صفوی در خاطره‌ای از خود که در کتاب «همراه» توسط انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است، روایت می‌کند: «ما برای دیدن هم از هر فرصتی استفاده می‌کردیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یک‌بار رحیم زنگ زد که فلان روز تهران هستم. اگر می‌توانی از اصفهان خودت را برسان تا همدیگر را ببینیم. ذوق‌زده شدم. باردار بودم و دلم هم برایش خیلی تنگ شده بود و یک ماهی می‌شد یکدیگر را ندیده بودیم.

یکدفعه یادم افتاد هیچ پولی ندارم و خیلی در مضیقه هستم. یکی دوسال اول ازدواج هم رحیم فراموش می‌کرد پولی به من بدهد. توی سپاه هم که کار می‌کردم حقوق نداشتم و گلدانی می‌گذاشتند که توی آن پول بود. معمولا روی‌مان نمی‌شد پول برداریم. خلاصه نه پول رفتن به تهران داشتم و نه دلم می‌آمد از دیدن رحیم بگذرم.

آن روز طبق برنامه رفتم دیدن پدرشوهرم که اتفاقا منیر سادات، خواهر رحیم هم آنجا بود. کمر درد داشت و می‌خواست جاروبرقی بخرد. یک‌دفعه یاد جاروبرقی خودم افتادم که دایی‌ام برای چشم روشنی عروسی آورده بود. گفتم بیا مال من را بخر. از کارتن بیرون نیامده و نو هست. گفت خب بالاخره خودت لازمت می‌شه. گفتم فعلا که رحیم نیست و من هم جهازم توی خانه پدرم هست و آنجا زندگی می‌کنم. زود رفتم و جاروبرقی را آوردم و پولش را گذاشتم توی کیف و خوشحال رفتم تهران.

 غروب توی گاراژ رحیم با لباس سپاه آمده بود دنبالم و منتظر نشسته بود. با دیدنش قلبم شاد شد و خستگی از تنم درآمد. تشکر  کرد که برای دیدنش خودم را به زحمت انداختم. شام گرفتیم و رفتیم مسافرخانه. تا نزدیک صبح با هم حرف زدیم و بعد خوابیدیم. صبح زود رحیم رفت نان خرید و صبحانه خوردیم. اول وقت جلسه داشت و باید برمی‌گشت جنوب. خداحافظی کرد و رفت. اینقدر عجله داشت که پول اتاق را هم فراموش کرد بدهد. یکی دو ساعت بعد رفتم پول اتاق را حساب کردم و برگشتم اصفهان. خانه که رسیدم دیدم پول زیادی برایم نمانده. گفتم آخی!.. یعنی جاروبرقیم تموم شد؟»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ تحمیلی سردار سرلشکر رحیم صفوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۹۷۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بعد از دیدن این تصویر نظرتان درباره بید عوض می شود!

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • ◄ بازدید مشاور عالی فرمانده کل قوا از بندر شهید رجایی
  • ماجرای مبهم حذف طرح زوج و فرد در تهران چیست؟
  • ماجرای حذف طرح زوج و فرد از طرح ترافیک تهران چیست؟
  • ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران
  • شلیک دلخراش مرد فراری به همسرش/ سایه مرگ در حوالی زن جوان
  • اظهارات سرلشکر جعفری در مورد ماجرای تذکر رهبر انقلاب درباره نحوه اجرای طرح نور
  • یک نکته عجیب در عکس‌های جدید تتلو در دادگاه
  • خرید مدل های مختلف جاروبرقی مرکزی از نمایندگی های معتبر کسری
  • جنایت فجیع در لواسان به سبک سریال آمریکایی‌
  • بعد از دیدن این تصویر نظرتان درباره بید عوض می شود!