Web Analytics Made Easy - Statcounter

در آستانه روز هفتم تیر و شهادت شهید بهشتی در گفت و گو با عضو سابق سازمان مجاهدین خلق و نیز مدیر عامل انجمن نجات به این حادثه تروریستی پراخته‌ایم.

قدس آنلاین: ابراهیم خدابنده متولد ۱۳۳۲ در تهران و دارای مدرک فوق لیسانس مهندسی برق از دانشگاه نیوکاسل انگلستان است. وی قبل و بعد از انقلاب اسلامی عضو انجمن اسلامی در خارج از کشور بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از سال ۱۳۵۹ جذب سازمان مجاهدین خلق شده و به مدت ۲۳ سال در خارج از ایران به صورت تمام وقت عمدتا در بخش روابط بین المللی در این سازمان فعالیت کرده است. طی این مدت به بیش از ۲۰ کشور جهان سفر کرد و مأموریت هایی برای مجاهدین خلق انجام داد. در سال ۱۳۸۲ مأموریتی برای جابجایی ۲ میلیون دلار پول از عراق به پاریس از طریق سوریه داشت که در این کشور دستگیر و به ایران مسترد شد. مدت ۴ سال و ۴ ماه در زندان اوین بود و سپس آزاد شد. از آن زمان تاکنون، جهت آشنا کردن افکار عمومی خصوصا جوانان و دانشجویان با ماهیت مجاهدین خلق و فرقه تروریستی رجوی در حال فعالیت است.

ابراهیم خدابنده در حال حاضر نیز مدیرعامل انجمن نجات در ایران است که یک ارگان حقوق بشری مردم نهاد محسوب میشود. این انجمن متشکل از جداشدگان فرقه تروریستی رجوی در ایران و همچنین خانواده های اعضای گرفتار در این فرقه است. در آستانه روز هفتم تیر و شهادت شهید بهشتی در گفت و گو با وی به این حادثه تروریستی پراخته ایم.

*** روند اقدامات سازمان پس از حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰ چگونه پیش رفت؟

من در هفتم تیر سال ۶۰ در منچستر انگلستان بودم. با تعدادی از هواداران سازمان از مقابل کنسولگری در حال عبور بودیم که متوجه شدیم کنسولگری بسته است و یک بنر بالای درب ورودی نصب شده است. جلو رفتم و یکی از نفرات انجمن اسلامی که مرا می شناخت و البته نمی دانست جدا شده و به مجاهدین خلق پیوسته ام، جلو آمد و پرسید آیا خبر را شنیده ام که من هم اظهار بی اطلاعی کردم. سپس در خصوص واقعه تروریستی حزب جمهوری اسلامی در تهران توضیح داد و پرسید که کار چه کسی می تواند باشد. بی درنگ گفتم حتما کار آمریکا و ضد انقلاب است.

فضای عمومی در میان هواداران سازمان هم به همین شکل بود و کسی تصور نمی کرد که احیانا سازمان دست به چنین کاری زده باشد. حتما می دانید که سازمان مجاهدین خلق مسئولیت این اقدام را نپذیرفت و البته هرگز تکذیب هم نکرد. علت نپذیرفتن مسئولیت این اقدام تروریستی، فضای داخل خود سازمان بود که آمادگی برای اعلام چنین موضوعی را نداشت و دلیلی هم برای آن نمی یافت.

پس از آن مسعود رجوی به پاریس رفت و بعد واقعه تروریستی ۸ شهریور ۶۰ اتفاق افتاد و باز هم سازمان از کنار آن گذشت، یعنی نه مسئولیت آنرا پذیرفت و نه عدم دخالت در آن واقعه را رد کرد. یکی دو سال بعد مسعود رجوی در یک نشست توجیهی داخلی سازمان در پاریس مطرح کرد که با انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، کانال امپریالیسم در ایران کور و راه وابستگی به آمریکا بسته شد و رژیم جمهوری اسلامی بی آینده گردید. رجوی در این نشست مدعی شد که عدم پذیرش علنی مسئولیت انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در ایران به این دلیل بود که این اقدام آمریکا را به خشم آورده است.

لازم به ذکر است که پس از انقلاب و حتی یکی دو سال بعد از رفتن مسعود رجوی به پاریس، همچنان سازمان مجاهدین خلق بر مواضع ضد امپریالیستی و ضد آمریکایی خود تأکید داشت و حتی جمهوری اسلامی را متهم به مماشات در برابر آمریکا و اسرائیل می کرد. در اولین مرامنامه شورای ملی مقاومت بعد از تشکیل در پاریس، موضوع مقابله با امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا و کمک به جنبشهای ضد امپریالیستی گنجانده شده بود و شعار مرگ بر آمریکا همیشه در زیر تمامی صفحات نشریه مجاهد درج می گردید.

سپس مسعود رجوی در یک نشست دیگر تحت عنوان "هویت" مطرح کرد که در حال حاضر، آمریکا دیگر تضاد اصلی نیست بلکه جمهوری اسلامی است و مدعی شد که در گذشته صرفا چون آمریکا پشتیبان شاه بود با آمریکا تضاد داشتیم ولی الان که جمهوری اسلامی از معدود کشورهای مستقل در دنیاست و در تضاد با آمریکا می باشد ما تضاد خود با آمریکا را به نفع تضاد با جمهوری اسلامی کنار می گذاریم.

بعد از آن شعار مرگ بر آمریکا کنار گذاشته شد و مرامنامه های شورای ملی مقاومت جمع آوری و اصلاح گردید و چرخش به سمت غرب و آمریکا به سرعت در پیش گرفته شد، تا جایی که در حال حاضر لابی های مجاهدین خلق از درنده ترین و جنگ طلب ترین جناح های امپریالیستی محسوب می شود.

بعد از آن، مسعود رجوی در سال ۱۳۶۵ به عراق رفت و عملیات های تروریستی در داخل کشور هم فروکش کرد و سازمان ضربات اساسی در ایران خورد و دیگر نیرویی برای ترور و خرابکاری نداشت. سپس وزارت خارجه آمریکا در دولت بیل کلینتون نام مجاهدین خلق را در لیست سازمان های تروریستی آمریکا قرار داد. رجوی به شدت از این عمل آشفته شد و دوباره در یک نشست توجیهی داخلی عنوان کرد که این اقدام آمریکا صرفا برای گشودن باب گفتگو با دولت اصلاح طلب خاتمی در ایران بوده، وگرنه چرا زمانی که مجاهدین خلق ۷ تیر و ۸ شهریور با آن حجم بالای عملیات مسلحانه که سال ۶۰ انجام دادند تروریست محسوب نشدند و حتی مورد حمایت هم قرار گرفتند اما حالا که سالهاست عملیات مسلحانه ای در داخل کشور نداشته اند آمریکا ناگهان یادش آمده که مجاهدین خلق تروریست هستند.

حرف رجوی بی ربط نبود. برای آمریکا مهم نبود که مجاهدین خلق تروریست اند یا نه و اینکه آیا آمریکایی ها را کشته اند یا خیر. رجوی به شدت علیه دولت خاتمی تبلیغ می کرد و ایران را استحاله ناپذیر و غیر قابل گفتگو می خواند. ترسش این بود که توافقی بین ایران و آمریکا صورت بگیرد و سر او در این میان بی کلاه بماند، اما از آنجا که دروغگو کم حافظه است فراموش کرده بود که اقدامات تروریستی سالهای ۶۰ قرار بود راه نفوذ امپریالیسم را ببندد و کانال وابستگی به آمریکا را سد نماید.

البته ناگفته نماند که رجوی همچنان ژست ضد آمریکایی را برای صدام حسین حفظ کرده بود، به همین دلیل بعد از واقعه تروریستی ۱۱ سپتامبر در نیویورک، برای خوشایند عراقی ها در قرارگاه باقرزاده عراق جشن و سرور برپا کردند. این در حالی است که به ما در خارج از کشور گفتند که سازمان بخاطر عراق نمی تواند این واقعه را محکوم کند اما شما در ملاقات ها بصورت لفظی این اقدام را محکوم کنید.

بعدها آمریکا خاک عراق را اشغال کرد و به قرارگاه اشرف رفت، اما سازمان تمامی سرودها، مدارک و ویدئوهای ضد آمریکایی را از قبل سوزانده بود و در برابر ارتش آمریکا مدعی شد که همیشه طرفدار آمریکا بوده و در برابر صدام حسین به آمریکا کمک کرده است.

دگردیسی مجاهدین خلق تحت رهبری مسعود رجوی از درس های عبرت آموز تاریخ است که چگونه سازمانی که درنهایت تفکرات چپ گرایانه، به ترور مستشاران و بازرگانان آمریکایی در داخل ایران در زمان شاه افتخار می کرد در منتهای گرایشات راستی خود، به عمله دست چندم جنگ طلبان آمریکایی تبدیل گردید.

*** چه عواملی در پشت پرده باعث رساندن تسلیحات و مواد انفجاری به داخل کشور و وقوع حادثه انفجار ۷ تیر از سوی منافقین دست داشتند؟

در این خصوص هیچگونه اطلاعی ندارم. اما در شرایط آن روزهای پس از وقوع انقلاب اسلامی که خیلی از مراکز نظامی به اشغال مجاهدین خلق درآمد، تهیه مواد منفجره برای سازمان مجاهدین کار دشواری نبود. سازمان که توانست بنی صدر و رجوی را با هواپیمای شکاری از فرودگاه مهرآباد به پاریس ببرد قطعا می توانست چند کیلو تی ان تی را هم در نظام نوپای جمهوری اسلامی که به لحاظ مسائل اطلاعاتی و امنیتی بی تجربه بود، تهیه کند. از طرفی نیز، ارتباط رجوی با دشمنان ایران آنهم از فردای وقوع انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست.

*** خط نفوذ و اقدامات نفوذی ها برای رخنه در حزب جمهوری اسلامی را در جریان حادثه ۷ تیر چگونه می بینید؟

مسعود رجوی همواره در نشست های داخلی عنوان می کرد رهبری انقلاب اسلامی ربوده شده است، یعنی خود را در جایگاه رهبری انقلاب می دید و آنرا حق مسلم خود می دانست و البته از ابتدا هم برای آن خیز برداشته بود. رجوی می گفت ما از فردای انقلاب می دانستیم که رویارویی با جمهوری اسلامی مسلحانه خواهد بود اما چون آمادگی لازم را نداشتیم سعی می کردیم تضادها فعال نشود تا بتوانیم زمان این برخورد مسلحانه را عقب تر بیندازیم و برای آن آمادگی کسب کنیم. رجوی به این افتخار می کرد زمانی که همه به دنبال تشکیل حزب و برگزاری کنگره و کار سیاسی بودند او به دنبال سازماندهی نظامی، جمع آوری سلاح و آمادگی برای رویارویی مسلحانه بود.

بر همین اساس، استراتژی خط نفوذ در ارگان های مختلف جمهوری اسلامی از ابتدا در دستور کار سازمان قرار گرفت. محمد رضا کلاهی در حزب جمهوری اسلامی، مسعود کشمیری دبیر عالی امنیت ملی، جواد قدیری در بیت امام، سرهنگ بهزاد معزی در نیروی هوایی، اکبر طریقی در دادستانی، کاظم افجه ای در زندان اوین و غیره جزو همان نفوذی ها بودند. رجوی همچنین در نشست های داخلی اعتراف کرد که از ابتدا در تمامی ارگان ها نفوذی فرستاده بود. او گفت هر کجا که توانستیم تأثیر بگذاریم تأثیر گذاشتیم مانند دفتر رئیس جمهور بنی صدر، و هر کجا که نتوانستیم تأثیر بگذاریم دست به عملیات انفجاری زدیم مانند دفتر حزب جمهوری اسلامی. بدین ترتیب، هدف اصلی از اعزام نفوذی، تأثیر گذاری بر سیاست ها و خط مشی ها بوده است و هر جا که این موضوع امکان پذیر نبود انفجار و ترور در دستور بعدی کار قرار می گرفت.

واقعیت اینست که ابتدای انقلاب، نظام جمهوری اسلامی نوپا فاقد دستگاه اطلاعاتی و امنیتی و از این لحاظ کاملا آسیب پذیر بود. به راحتی به افراد اعتماد می شد و دستگاهی برای ضد اطلاعات و استعلام و بررسی سوابق آنان وجود نداشت. ادعای هر فردی بدون اطلاع از صحت آن ملاک قرار می گرفت، بطور مثال مسعود رجوی قبل از رفتن به پاریس در سال ۶۰، دو بار دیگر محرمانه به پاریس رفته و حتی قبل از تجاوز عراق به خاک ایران نیز از طریق مقامات فرانسوی به مقامات رژیم بعث وصل و هماهنگ شده بود اما از این موضوع حتی مسئولین خود سازمان اطلاع نداشتند.

*** ناگفته‌های حادثه ۷ تیر چیست؟

باید بگویم که طرح ترور آیت الله بهشتی ابتدا از جانب تقی شهرام آخرین رهبر مجاهدین خلق قبل از انقلاب مطرح شد. وحید افراخته در بازجویی های خود در ساواک به این موضوع اشاره و گفته که قرار بود قتل شهید بهشتی به صورت تصادف جلوه کند. اینکه تقی شهرام چگونه با یک افسر ارتش شاه از زندان ساری فرار کرد و بعد همراه با او به محل اسکان رضا رضایی رهبر وقت مجاهدین خلق رفت و ساواک بلافاصله بعد از خروج او از محل به آنجا هجوم برد و رضا رضایی کشته شد و بعد از آن تقی شهرام رهبر گردید و سازمان را مارکسیست اعلام کرد، خود داستان مفصلی دارد. بعد از آنهم تقی شهرام تا سقوط رژیم شاه دستگیر نشد و تنها بعد از انقلاب او را دستگیر کردند که البته به جرم ترور شریف واقفی و صمدیه لباف و دیگر اعضای مخالف او در سازمان اعدام گردید.

چرا تقی شهرام، شهید بهشتی را یک تهدید جدی بر سر راه سازمان می دانست؟ و چرا جانشین او یعنی مسعود رجوی این مأموریت را به پایان رساند؟ تقی شهرام و جانشین او مسعود رجوی، همیشه شهید بهشتی را تهدید اصلی در برابر کسب قدرت می دانستند. رجوی آیت الله بهشتی را آینده نظام می دانست و به قول خودش با این ترور نظام جمهوری اسلامی را بی آینده کرد. گفته می شود که سازمان در همان دوران ترور شهید بهشتی امکان اقدام نظامی بر روی بیت امام از طریق جواد قدیری را هم داشت اما نمی توانست این دو کار را همزمان انجام دهد چون انجام هر کدام از این دو، نظام را هوشیار می کرد و دیگری میسر نبود.

مسعود رجوی باید یکی را انتخاب می کرد. از نظر رجوی، امام موضوع حال حاضر نظام و بهشتی موضوع آینده نظام بود. اگر حال را می زد نظام همچنان آینده را داشت و لذا آینده را انتخاب کرد و به تعبیر خودش رژیم را بی آینده کرد. یک اتفاق قابل تعمق اینست که آیت الله خامنه ای درست قبل از واقعه ۷ تیر ۶۰ هدف ترور گروه فرقان قرار گرفت و در زمان واقعه تروریستی هفتم تیر در بیمارستان بستری بود. لابد حکمتی در کار بود که او در این میان حفظ شود. البته اگر به تاریخ و اسناد و مدارک مراجعه کنید، آیت الله رفسنجانی هم به آن اشاره کرده است که در تابستان ۶۰ و بعد از آن و باتوجه به شرایط و اوضاع کاملا آشفته جنگ خارجی از یکسو و آشفتگی امنیتی و سیاسی داخلی از طرف دیگر، سکان دار حوادث آیت الله خامنه ای بود.

حساب و کتاب های رجوی و هماهنگی اش با فرانسه، عراق و اردن و... کاملا درست بود. ناگفته نماند که رجوی بلافاصله بعد از انقلاب اسلامی به سراغ شوروی سابق رفت و از آنان درخواست سلاح و تجهیزات برای کسب قدرت در ایران داشت و تلاش کرد جمهوری اسلامی را وابسته به آمریکا جلوه دهد که ماجرای محمدرضا سعادتی در همین رابطه هم خود داستان جداگانه ای دارد.

انتهای پیام/

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: حادثه 7 تیر شهید بهشتی منافقین ابراهیم خدابنده مسعود رجوی آمریکا حزب جمهوری اسلامی سازمان مجاهدین خلق حزب جمهوری اسلامی جمهوری اسلامی واقعه تروریستی انقلاب اسلامی شهید بهشتی مسعود رجوی تقی شهرام بعد از آن هفتم تیر آیت الله حال حاضر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۳۳۴۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محاکمه بزرگ منافقین؛ داعشی‌های دهه ۶۰

کارنامه جنایت‌های اعضای گروهک تروریستی منافقین؛ این داعشی‌های دهه ۶۰، تاریخی سیاه و ضد بشری را روایت می‌کند و سند قتل عام بیش از ۱۷ هزار غیرنظامی ایرانی است؛ منافقانی که در برهه‌های زمانی مختلف مصادیق وحشیانه‌ای از جنایت علیه بشریت را از خود نشان دادند.

نام منحوس سازمان مجاهدین خلق معروف به منافقین در حافظه تاریخی یک ملت با خونریزی و ترور و قربانی گرفتن درهم تنیده شده و یادآور بوی تعفن و خون است؛ این جانیان که دستشان به خون ۱۷ هزار انسان بی‌گناه در ایران آلوده است، سالهاست در پناه کشور‌های مدعی حقوق بشر، داعیه حقوق بشری برداشته‌اند و افکار متحجرانه خود را با وقاحت دنبال می‌کنند؛ آنان که داعش‌وار همواره سعی بر اقدامات خرابکارانه علیه یک ملت دارند، اکنون به نام عدالت و با تاکید بر اصل بی‌کیفرمانی جرم و هرچند اقدامات مجرمانه آنان مشمول زمان شده است، اما اکنون پای میز محاکمه آمده‌اند.

دادگاه کیفری یک استان تهران، هفتم مرداد ۱۴۰۲ از «محاکمه بزرگ» خبر داد و با انتشار یک آگهی عمومی در روزنامه‌های کثیر الانتشار، از اعضای متواری سازمان مجاهدین خلق معروف به منافقین خواست وکیل قانونی خود را به این دادگاه معرفی کنند تا در فرایند رسیدگی به پرونده‌ای که برای آنها تشکیل شده است از این افراد دفاع شود. 

گروهک‌های تروریستی یک به یک پای میز محاکمه می‌آیند

در همین رابطه نهم مرداد نیز رئیس قوه قضاییه در نشست شورای عالی دستگاه قضا با تاکید براینکه پرونده‌های گروهک‌های تروریستی باید به سرانجام برسد، گفت: رسیدگی به پرونده‌های عقب‌مانده گروهک‌هایی که در اوایل انقلاب علیه مردم و کشور مرتکب جنایات شدند یکی از دستورکار‌های این دوره قوه قضاییه است و گروهک‌های تروریستی یک به یک پای میز محاکمه می‌آیند.

پس از انتشار آگهی دادگاه کیفری یک استان تهران، سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ به پرونده ۱۰۴ عضو حقیقی و یک شخصیت حقوقی گروهک منافقین اشاره کرد و گفت: هیچ یک از این متهمان از فرصت قانونی برای تعیین وکیل استفاده نکردند و حضور وکیل بین‌المللی در این دادگاه فاقد وجاهت قانونی است.

معاون قضایی رئیس کل دادگستری استان تهران نیز در مکاتبه‌ای با رئیس کانون وکلای دادگستری مرکز، مستند به ماده ۳۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری از وی خواست فهرستی از وکلا برای تعیین وکیل تسخیری متهمان این پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران معرفی کند.

پیرو درخواست دادگستری استان تهران؛ مهران عبدی سخنگوی کانون وکلای دادگستری مرکز ضمن تأیید دریافت اصل نامه از سوی قوه قضاییه مبنی بر معرفی وکیل تسخیری، اعلام کرد: کانون وکلای دادگستری مرکز فارغ از شخصیت و هویت متهم به تکلیف قانونی خود مبنی بر معرفی وکیل تسخیری برای تضمین حق دفاع عمل خواهد کرد.

در همین راستا کانون وکلای دادگستری مرکز پنج وکیل تسخیری برای متهمان پرونده اعضای اصلی و سرکردگان گروهک تروریستی منافقین معرفی کرد.

برگزاری نخستین جلسه دادگاه

سرانجام روز موعود فرا رسید و نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به جنایات و اقدامات اعضای گروهک تروریستی منافقین ۲۱ آذر ۱۴۰۲ به ریاست حجت‌الاسلام‌والمسلمین دهقانی در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.

در این دادگاه که به صورت علنی و با حضور اصحاب رسانه و خبرنگاران برگزار شد، جمعی از خانواده‌های قربانیان ترور نیز حضور داشتند و شاهدان عینی جنایات هولناک تروریست‌های دهه ۶۰ نیز در دادگاه حاضر بودند و نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست این پرونده که در بیش از ۷۰۰ صفحه تنظیم شده است، پرداخت تا بخشی از جنایت‌ها و خباثت‌ها و نسل‌کشی‌های آنها علیه بشریت و ملت مظلوم ایران بازگو شود.

چه کسانی محاکمه می‌شوند؟

تشکیلات موسوم به مجاهدین خلق (معروف به گروهک منافقین)، مسعود رجوی، مریم قجر عضدانلو (معروف به مریم رجوی)، مهدی ابریشمچی، زهره اخیانی، فهیمه اروانی، مهدی براعی، مژگان پارسیایی، زهرا مریخی آهنگر کلایی، محمد علی توحیدی خانیکی، علی خدایی صفت، مهدی خدایی صفت، عباسعلی داوری فیضی پور آذر، سید مجید سید المحدثین، صدیقه حسینی، محمد طریقت منفرد، مهوش سپهری، قدسی خرازیان، مهناز سلیمانیان، محسن سیاه کلاه، مریم فضل مشهدی، بهشته شادرو، ژیلا دیهیم، ابوالقاسم رضایی، حمیرا حجتی امامی، محمود عطایی کاریزی، گلنار جواهری ساعتچی، مهریان حاجی نژاد، مرتضی اسماعیلیان مارنانی، دولت نوروزی منجیلی، زهرا بخشایی، محمد حیاتی، نیکو خائفی اشکذری، عذرا علوی طالقانی، جمیله ابریشم چی، محمود قجر عضدانلو، بدری پورطباخ و محمد جواد قدیری مدرسی از متهمان حاضر در این پرونده هستند.

فرهاد الفت، رویا احمدی موسوی، بهزاد نظیری، فرشته یگانه، معصومه بلورچی، یاسر جهان نژادی، فائزه خیاط حصاری محمدی، صالح رجوی، محمد سادات خوانساری، پرنیان سرآمد، حکیمه سعادت نژاد، حمیده شاهرخی امیری، ثریا شهری، پروین صفایی، محمود فخارزاده، عشرت محبت کار، علیرضا معدنچی، عباس میناجی مقدم، حمیدرضا اسحاقی، علیرضا امام جمعه، اسدالله اوسطی، فاطمه آدرسی، مصطفی آسیفی، زهره بنی جمالی، محمود بنی هاشمی، اسدالله بهرامی، علیرضا بهرامی، عزیز اله پاک نژاد، مهرافروز پیکر نگار، مریم حاج خانیان، احمد حنیف نژاد، پرویز خزائی، حسین دادخواه و فاطمه داوران از دیگر متهمان حاضر در این پرونده هستند.

حسین ربوبی خبوشانی، سپیده ابراهیمی، بیژن رحیمی، آزاده رضایی، هادی روشن روانی، محمد سادات دربندی، فریدون سلیمی، عباس شاکری، سهیلا شعبانی، احمد شکرائی، سهیلا صادق، مهران صادق، طاهره ضیائی، کبری طهماسبی، رقیه عباسی، زهره عطریانفر، مهری علیقلی، مرتضی فخار، سید اسدالله فقیه دزفولی، ایرج فیض بوسجینی، پرویز کریمیان سیچانی، احمد گلپایگانی، فرید ماهوتچی حسینی، مهدی مددی الموسوی، سید محمود احمدی علون آبادی، سید جواد احمدی علون آبادی، اسماعیل مرتضایی، محمود معیری، رقیه ملک محمدی، حسن نظام الملکی، نسرین نظری علی آبادی، علی هادی زاده و الله کرم هوشنگی متهمان حاضر در این پرونده هستند.

در جلسات دادگاه چه گذشت؟

۲۸ آذر در دومین جلسه دادگاه نیز ادامه کیفرخواست این پرونده تا اتهامات مربوط به ۲۳ نفر از متهمان در دادگاه خوانده شد همچنین پنجم دی، نماینده دادستان در سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات اعضای گروهک تروریستی منافقین به پشت پرده ستاد داخله منافقین و مزدوری برای صدام اشاره کرد و از اسناد اطلاعاتی رونمایی شد که نشان می‌داد منافقین به ازای ترور مردم کشورمان از صدام نفت دریافت می‌کردند.

در جلسه چهارم دادگاه که با حضور کاظم غریب‌آبادی دبیر ستاد حقوق بشر برگزار شد، نماینده دادستان به اسنادی اشاره کرد که به ارتباط مسعود رجوی با فرانسه و نقش سرویس اطلاعات آن کشور در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران در سال ۶۰ مربوط بود.

۲۳ هزار ایرانی قربانی اقدامات تروریستی

غریب آبادی در حاشیه چهارمین جلسه رسیدگی به این پرونده، اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران بزرگترین قربانی اقدامات تروریست‌ها بوده است و تاکنون ۲۳ هزار نفر انسان بیگناه در نتیجه اقدامات تروریستی به شهادت رسیدند.

دبیر ستاد حقوق بشر با اشاره به ضرورت دفاع از قربانیان، اجرای عدالت و مقابله با بی‌کیفر مانی اعمال تروریست‌های منافق افزود: همه این موارد از اصول مبارزه با تروریسم و ارتقای حقوق بشر است.

در جلسه پنجم دادگاه نیز شباهت‌های گروهک تروریستی منافقین با داعشی‌ها اشاره شد که هر دوی این گروهک‌های تروریستی با انجام ترور‌های کور در پی گرفتن تلفات بیشتر هستند همچنین در جلسه ششم دادگاه قاتل آیت‌الله قدوسی و عامل برنامه‌ریزی برای ترور شهید لاجوردی محاکمه شد.

در هفتمین جلسه دادگاه نیز اتهامات متهمان ردیف ۷۱ تا ۸۹ قرائت شد و نماینده دادستان در بخشی از اظهارات خود اعلام کرد: در یک سند امنیتی که توسط آمریکایی‌ها منتشر شده است؛ گروهک تروریستی منافقین با جمع‌آوری اطلاعات از داخل ایران نه تنها به دنبال آشوب سازی است بلکه به دولت آمریکا برای فشار بیشتر به تهران کمک می‌کند. در این سند اشاره شده است که گروهک تروریستی منافقین می‌تواند به عنوان عامل نفوذی و جاسوسی نقش مهمی برای واشنگتن بازی کند.

منافقین بیش از ۱۰۰ اقدام تروریستی مرتکب شدند

سخنگوی قوه قضاییه هم که در هفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده حضور یافت، در حاشیه این جلسه به خبرنگاران گفت: برگزاری دادگاه سرکردگان و اعضای اصلی گروهک تروریستی منافقین، مطالبه جدی امت بزرگوار و مردم غیور ایران اسلامی است که در سالیان گذشته انباشته شده بود و در این پرونده بیش از ۱۰۰ اقدام تروریستی خیانت بار، خباثت آلود و رذالت آمیز توسط این گروهک تروریستی انجام شده است.

مسعود ستایشی درباره روند دادرسی در این پرونده، افزود: روند دادرسی در این پرونده عادلانه و منطبق با موازین قانونی و اصول و قواعد دادرسی و تشریفات رسیدگی است همچنین منطبق با مقررات قانونی از جمله قانون آیین دادرسی کیفری است و همه تلاش قوه قضاییه این است این رسیدگی منطبق با اصول و قواعد باشد و دادرسی عادلانه به نحوه احسن متجلی شود و هیچ حقی از احدی از افرادی که در این پرونده هستند؛ اعم از متهمان و شکات ضایع نشود.

در جلسه هشتم دادگاه که دهم بهمن در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد و نماینده دادستان ضمن قرائت اتهامات متهمان ردیف ۹۰ تا ۱۰۵ این پرونده، اتهامات گروهک منافقین به عنوان یک شخصیت حقوقی را نیز اعلام کرد همچنین اتهامات مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو (رجوی) متهمان ردیف‌های دوم و سوم نیز به تفصیل اعلام شد.

در جلسه نهم دادگاه که ۱۱ بهمن در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد، نماینده دادستان درباره راه اندازی شبکه تلویزیونی توسط منافقین با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران، نحوه عضو گیری این سازمان تروریستی و واکنش کشور‌ها و سازمان‌های مختلف درباره اقدام‌های تروریستی گروهک منافقین مستنداتی ارائه کرد همچنین

در جلسه دهم دادگاه، نماینده دادستان درباره راه‌اندازی شاخه نظامی این گروهک گفت که براساس مستندات و شواهد موجود، آنها در تدارک و درصدد قیام مسلحانه و در دست گرفتن قدرت در کشور بودند همچنین در این جلسه از دادگاه یکی از وکلای شکات پرونده مستنداتی از همکاری مسعود رجوی با ساواک ارائه کرد و گفت: این اسناد نشان می‌دهد که مسعود رجوی در سطحی بالا با ساواک همکاری کرده تا جایی که او را همکار خود نامیده بودند.

وی با ارائه مستندات از نحوه همکاری مسعود رجوی با ساواک گفت: این اسناد نشان می‌دهد که مسعود رجوی نه یک مبارز بلکه عامل نفوذی ساواک در میان مبارزین بوده است.

این وکیل دادگستری به حضور دو تن از افرادی که اسناد تاریخی از نحوه ارتباط مسعود رجوی و نقش برادر او کاظم در تخفیف مجازات اعدام او داشتند، اشاره کرد که قاضی دادگاه اعلام کرد که زمان لازم برای ارائه مستندات به آنها داده می‌شود.

در پایان دهمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده سرکردگان و اعضای گروهک تروریستی منافقین، قاضی دهقانی با اشاره به ماده ۳۶۹ قانون آیین دادرسی و تاکید بر استمرار محاکمه، افزود: جلسه بعدی دادگاه باتوجه به در پیش بودن ماه مبارک رمضان و عید نوروز در سال جدید برگزار خواهد شد و در طول این مدت دادگاه درخصوص رفع نقص‌ها و تکمیل تحقیقات اقدام خواهد کرد.

رئیس دادگاه تاکید کرد: بار دیگر اعلام می‌کنم با توجه گستردگی اقدامات این گروهک به قربانیان و افرادی که در نتیجه اقدامات این گروهک آسیب و صدمه دیده‌اند؛ چه در داخل چه در خارج از کشور، اگر شکایتی دارند به دادسرای تهران یا شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران اعلام کنند تا دادگاه بررسی لازم را انجام دهد.

رسیدگی به این پرونده در سال جاری ادامه دارد.

منبع: روزنامه جوان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • آلبانی، اعضای گروهک منافقین را مسترد کند
  • مسعود رجوی با پادرمیانی چه کسی از اعدام فرار کرد؟
  • دور دوم رسیدگی به پرونده اعضای گروهک تروریستی منافقین
  • مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند
  • فرجام گروه فرقان با پشیمانی و خسران
  • تشریح ماجرای عفو مسعود رجوی توسط شاه
  • دادگاه منافقین آغاز شد
  • برگزاری نخستین دادگاه منافقین در سال جدید آغاز شد
  • درباره اولین شهید ترور جمهوری اسلامی ایران
  • محاکمه بزرگ منافقین؛ داعشی‌های دهه ۶۰