«منوچهر مرتضوی»؛ از حافظشناسی تا ایلخانیپژوهی
تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۵۴۸۷۰
محمدعلی موحد (عرفانپژوه، تاریخنگار و حقوقدان، متولد ۱۳۰۲) بر این عقیده است که «مرتضوی گذشته از مقام علمی که استادی دانشمند بود، از فضایل اخلاقی، تقوا و وارستگی ممتازی برخوردار بود» و فتحالله مجتبایی (متولد ۱۳۰۶، عرفانپژوه) از مقابلهاش «با آنچه با ایراندوستی منافات داشت» حکایت میکند. البته حسن انوری (استاد زبان و ادب فارسی، متولد ۱۳۱۲)، هرکلاس او را «خطابهای تمامعیار» دانست و اینکه «به هرکاری که دست میزد، در آن زمینه کاری تمامعیار و درجه اول انجام میداد» و توفیق سبحانی (استاد زبان و ادب فارسی، متولد ۱۳۱۷) هم جز آنکه از «باانصاف»بودنش یاد میکند، گفته است «درسهایی که تدریس میکرد، کاملا مسلط بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این تنها بخشی از توصیفات دوستان و شاگردان منوچهر مرتضوی است. او که در سال ۱۳۲۵ وارد دانشگاه تهران شد، پس از پایان مقطع دکتری در سال ۱۳۳۷، از همان سال تدریس در دانشگاه تبریز را آغاز کرد. او در دهه ۴۰ موسسه تاریخ و فرهنگ ایران، وابسته به دانشگاه تبریز را تاسیس کرد. سالها رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز بود و چندی هم ریاست دانشگاه تبریز را تجربه کرد اما در اعتراض به هجوم نظامیان شاهنشاهی به دانشگاه در اردیبهشت ۱۳۵۷ از سمت خود کناره گرفت. با وجود این، در سالهای پس از انقلاب، کسی سراغی از او نگرفت و به قول توفیق سبحانی، «استاد قریب ۳۰سال خانهنشین بود و در آن سالها خود استاد هیچ ضرری نکرد و این ما و دانشجویان بودیم که از ایشان بیبهره ماندیم.»
مرتضوی را اگرچه حافظشناس میدانند و البته جایگاه پژوهشهای او در این عرصه بر همگان هویداست، او را باید یک استاد تاریخ و ادبیات دوره ایلخانی هم دانست. چنانکه وقتی در سال ۱۳۳۷، از پایاننامه دکترای خود با موضوع اوضاع ادبی آذربایجان در عصر ایلخانان در رشته زبان و ادبیات فارسی دفاع کرد، بدیعالزمان فروزانفر (مولویپژوه، ۱۲۷۶ تا ۱۳۴۶) در وصفش گفت: امسال از دانشکده ادبیات، نوابغی بیرون میآیند، یکی از آنها منوچهر مرتضوی است و چنین هم شد. او خروجی آن سالِ دانشگاه تهران بود و چه خوش درخشید.
از راست: مهدی روشنضمیر، محمدحسین شهریار، منوچهر مرتضوی/ دانشگاه تبریز، اواخر دهه ۴۰نصرالله امامی (استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، متولد ۱۳۲۸) اگرچه طی مقالهای با عنوان استاد منوچهر مرتضوی و مسائل عصر ایلخانان در کتاب ارمغان منوچهر مرتضوی (بهکوشش توفیق هاشمپور سبحانی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳) به تفصیل در اینباره نوشته است، شاید مرور برخی مواضع استاد در اطراف تاریخ و ادبیات دوره ایلخانی بد نباشد. او در نوشتار دین و مذهب در عهد ایلخانان ایران، در نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز (شماره ۴۵، بهار ۱۳۳۷)، آورده است: «مهمترین مساله اجتماعی دوره ایلخانان که از هر لحاظ تاثیر عمیقی در تاریخ ایران داشته است مساله دین و مذهب در این عصر است.
این موضوع یعنی دین و مذهب در عهد ایلخانان ایران تاکنون با همه اهمیتی که دارد در هیچ منبعی به تفصیل مورد بحث انتقادی قرار نگرفته... در حالی که... مهمترین و موثرترین مساله و موضوع قابل بحث دوره ایلخانی همین مساله و موضوع است و حتی اگر حمل به افراط در مهم پنداشتن موضوع نشود گمان میکند با توجه به اینکه تاثیر مسائل اجتماعی و مذهبی در تاریخ و سیاست یک قوم بیش از هر موضوع و مساله دیگر است اهمیت تاثیر مغول در دین و مذهب مردم ایران و فراهم آوردن مقدمات از بین رفتن تعصبات مذهبی و آزادی نسبی مذاهب اسلام و پیریزی شالوده تشیع در این دوره از هر لحاظ مهمتر از موضوع ادبیات در دوره مورد بحث میباشد.» او طی ۴۰ صفحه، این آزادی نسبی را باز میکند و به رفتارهای تکتک سلاطین ایلخان مغول و وزرای آنان میپردازد و حتی از این دوران با عنوان تجدید حیات اسلام نام میبرد. او وجود این بزرگان و افاضل در دربار ایلخانان مسلمان و ایلخانان غیرمسلمان را بسیار مهم میداند.
از میان نکات این مقاله شاید ذکر این مورد خالی از اشکال باشد که «مباحثات و مناظرات بین علمای مذاهب مختلف اسلام در دربار ایلخانان مغول از مظاهر مهم آزادی مذهب و تخفیف تعصب در دوره مورد بحث محسوب میشود. مباحثات پسر صدر جهان بخاراییِ حنفی و علمای حنفی با مولانا نظامالدین عبدالملک مراغهایِ شافعی و مناظرات و مجادلات سیدتاجالدین آوجی و ائمه شیعه با مولانای مذکور و مناظرات علامه جمالالدین حسنبن مطهر حلی به شرحی که گذشت همه حاکی از تحول اجتماعی و دینیِ عمیق و از رونق افتادن بازار تعصب و سیاست خشن مذهبی است.»
ردیف اول از راست: (نفر نهم) منوچهر مرتضوی/ روبهروی دانشکده ادبیات دانشگاه تهرانهمچنین در مطلبی با عنوان «تصوف در دوره ایلخانیان» در نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز (شماره ۴۳، پاییز ۱۳۳۶) نوشت که «مدارک مهمی که از این دوره [ایلخانان مغول] در دست است حاکی از وسعت زمینه تصوف و کثرت صوفیان در اکناف قلمرو ایلخانی و وجود خانقاههای بیشمار در شهرهای مختلف ایران و حمایت خاص فرمانروایان عصر از اهل خانقاه و متصوفه و توجه خاص و اظهار ارادت وزرای ایرانی ایلخانان نسبت به مشایخ و بزرگان تصوف میباشد...»
در مقدمه ۶۱صفحهایِ جامع التواریخ و مولف واقعی آن در نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز (شماره ۵۷، بهار ۱۳۴۰) به حوزه ادبیات و تاریخنگاری هم نقبی زد که «تاریخنویسی به اتفاق آراء محققین و دانشمندان بزرگترین خصیصه ادبی عهد ایلخانی محسوب میشود و در هیچ دورهای از ادوار ادبی ایران فنّ تاریخنویسی تا این حد پیشرفت نکرده و آثاری به عظمت و اهمیت کتابهای تاریخ روزگار ایلخانان بهوجود نیامده است... دوره بحث این امتیاز را دارد که در زمانی کوتاه عظیمترین و مهمترین آثار تاریخی را به عالم ادبیات تقدیم کرده است که از آن جمله چهار کتاب تاریخ جهانگشای جوینی و جامعالتواریخ رشیدی و کتاب تجزیهالامصار و تزجیهالاعصار معروف به تاریخ وصاف و تاریخ گزیده حمدالله مستوفی و بهخصوص دو کتاب اول و دوم دارای ممیزات منحصربهفرد میباشند.
با این همه، هیچ نمیتوان از تحقیقات ادبی دیگر او ازجمله دو کتاب منبع و مرجعِ مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظشناسی و فردوسی و شاهنامه او گذشت. هنوز هم نوشتههایش در باب تمثیلات مثنوی محل استناد است. او روی یادداشتهای علامه محمد قزوینی هم کار و آثاری منتشر کرد.
آخرین عنوانِ منوچهر مرتضوی، عضویت تولیت منصوص موقوفات دکتر محمود افشار، به پیشنهاد یحیی مهدوی، از ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۵ تا ۱۴ اسفند ۱۳۷۹ بود.
برچسبها دانشگاه تهران ایران شناسی دانشگاه تبریزمنبع: ایرنا
کلیدواژه: دانشگاه تهران ایران شناسی دانشگاه تبریز دانشگاه تهران ایران شناسی دانشگاه تبریز دانشگاه تهران دوره ایلخانی دین و مذهب دوره ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۵۴۸۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صغیر اصفهانی، شاعری که اندیشهای کبیر داشت
ادبیات هر ملتی آئینه تمام نمای هویت آن ملت است و تحولات ادبی همواره بر پایه دگرگونیهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شکل میگیرد و در حقیقت ادبیات هر دوره پاسخی است به نیازهای آن دوره و شاعران نیز مهری بر تأیید هویت آن دیار هستند و صغیر اصفهانی نیز سندی است بر تاریخ و تمدن اصفهان.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، شهر اصفهان با پیشینه بسیار کهن تاریخی خود از پیش از اسلام تاکنون همواره مورد توجه و تحولات و منشأ تأثیرات گوناگون در عرصههای مختلف بوده و بر این اساس اوضاع اقلیمی و جغرافیایی و واقع شدن اصفهان در میانه کشور، موقعیت بسیار ممتازی به این شهر بخشیده است.
در برخی از برهههای تاریخی این نقش بسیار پررنگتر و قویتر بوده و پس از اسلام نیز بر میزان توجه به این شهر افزوده شد و در طی قرنهای متمادی علی رغم وقوع حوادث و پیدایش فراز و نشیبهای فراوان تاریخی، نه تنها هیچ گاه از اهمیت آن کاسته نشد، بلکه در برخی مقاطع تاریخی به عنوان پایتخت ایران نیز برگزیده شد.
اولین بار در زمان آلبویه این شهر مرکز حکومت آلبویه قرار میگیرد و پس از آن در دوره سلجوقیان، بهعنوان پایتخت ایران انتخاب میشود؛ وجود آثار متعدد معماری مربوط به عصر سلجوقی در این شهر و نیز آرامگاه برخی از بزرگان این حکومت در اصفهان، مؤید این مطلب است؛ از سویی لازم به ذکر است که ادبیات هر ملتی آئینه تمام نمای هویت آن ملت است و تحولات ادبی همواره بر پایه دگرگونیهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شکل میگیرد؛ و در حقیقت ادبیات هر دوره پاسخی است به نیازهای آن دوره و شاعران نیز مهری بر تأیید هویت آن دیار هستند و صغیر اصفهانی نیز سندی است بر تاریخ و تمدن اصفهان.
محمّد حسین صغیر اصفهانی ابن اسداللَّه شاعر ادیب و عارف وارسته، از مشاهیر شعرای معاصر اصفهان بود که در ۸ سالگی زبان به سرودن شعر گشود و شگفتی همگان را برانگیخت و از همان زمان «صغیر» تخلص پیدا کرد.
او اگرچه قصیده و غزل بسیار گفته اما اغلب اشعارش مدح و مرثیه چهارده معصوم (ع) است او از مداحان طراز اول اصفهان بوده و در تشکیل انجمن مداحان و تربیت و پیشرفت آنان نقش زیادی داشته و بر همین اساس حاج احمد صغیر فرزند مرحوم صغیر اصفهانی که خود نیز شاعر است، در ویژه برنامه بهار بهار با بیان اینکه صغیر اصفهانی از کودکی ذوق عرفان داشت، اظهار کرد: صغیر اصفهانی در شعرهای خود خدا را شکر میکند و میگوید افتخار میکنم که در کودکی خدا زبان مرا به اشعار گشود.
وی با اشاره به خصوصیات پدرش ادامه داد: صغیر اصفهانی یک پارچه حقیقت و نو دوستی بود، به طوری که از ناراحتی، خودپسندی و مواردی از این دست در وجود وی دیده نمیشد.
این شاعر و فرزند مرحوم صغیر اصفهانی تصریح کرد: صغیر اصفهانی همیشه سعی میکرد به دیگران در حد توان خدمت کند، عشق وافری به چهارده معصوم داشت و در مدح امیرالمومنین و اباعبدالله اشعار زیادی سرود.
وی با بیان اینکه صغیر اصفهانی به تخلص خود راضی بود و به آن اشاره داشت، افزود: «یک شب وی در دوره نوجوانی و زمانی که زبانشان به شعر باز شده بود در انجمن شعرا، قطعه شعری میخواند که برای مهمانان جالب بوده، پس از آن یکی از مهمانان به وی میگوید که تو اکنون صغیر هستی و این شعر را گفتهای و چه بهتر که همین فامیلی را داشته باشی؛» از اینرو تخلص وی صغیر شد.
صغیر با اشاره به اینکه صغیر اصفهانی از هر سبکی شعر دارد، گفت: اینکه صغیر اصفهانی همیشه خود را کوچک میدانست و خضوع و خلوص داشت، او را بزرگ کرد.
وی با اشاره به بخشی از اشعار صغیر اصفهانی در خصوص قیامت اظهار کرد: قیامت روزی است که هرکس هرچه فرستاده است را میبیند، در همین راستا باید گفت که پدر دین باور بود و در اشعار او نیز این مورد تجلی پیدا کرده است.
کد خبر 747367