Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر_ گروه فرهنگ، مجموعه اشعار «سال‌های ترانگی» محمدرضا ترکی شاعر، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی به تازگی توسط انتشارات شهرستان ادب چاپ و منتشر شده است. محمدرضا ترکی در مقدمه کتاب‌اش آورده است، اندیشیدن به شعر و سرودن، اگرچه برای من تب‌وتابی همیشگی است، هیچ‌گاه یک پیشه یا حتی امری دل‌خواه برای من نبوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گاه هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌ها بی‌شعر و ترانه سر کرده‌ام و گاه، برعکس ثانیه‌هایم سراسر به شعر آغشته بوده است. سال‌های بی‌ترانگی من غالباً دوره‌هایی است که حس می‌کنم جامعه دچار رکود و رخوت و آفت شده است و در هجوم ضد شعرها شعر وصله‌ای ناجور بر لباس مندرس احساس آدم‌ها است. در روزگار بی‌ترانگی البته ذهن من فارغ از شعر نیست، دردها و دغدغه‌ها و دل‌بستگی‌ها و… در خواب و بیداری می‌آیند و در روح رسوب می‌کنند تا شاید روز و روزگاری گفته شوند.

در این میان حرف‌ها و دغدغه‌هایی هستند که خودشان را بر ذهن من تحمیل می‌کنند و ناخواسته در قالب کلمات ظهور می‌کنند. به عقیده من شعرهایی که گفته می‌شوند تا زمانی که ذهن شاعر درگیرشان باشد و در تب‌وتاب سرودنشان باشد، مال او هستند. اما وقتی شاعر نقطه پایان را بر آخرین ویرایش‌شان می‌گذارد، دیگر با شعرهای دیگر و دیگران فرق چندانی ندارند. به همین دلیل است که همواره شعرهای گفته را فراموش کرده و ذهنم را به تلاطم خیالات تازه‌ای که از راه می‌رسند یا رسوبات شعرهای ناگفته سپرده‌ام. عقیده دارم به همان‌گونه که درخت‌ها سهم ره‌گذران‌اند، نه آن کسی که آن‌ها را کاشته است، شعرها بعد از سروده شدن بیش از آن‌که به شاعر تعلق داشته باشند، سهم خواننده‌اند و خواننده است که هر جور دوست داشته باشد می‌تواند با آن‌ها برخورد کنند.

مجموعه شعر «سال‌های بی‌ترانگی ششمین دفتر شعر محمدرضا ترکی است که به تازگی چاپ و منتشر شده است، پیش از آن مجموعه‌های فصل فاصله، هنوز اول عشق است، خاکستر آئینه، بغض در نواحی لبخند و بیا پایین منتشر شده بودند. به بهانه انتشار تازه مجموعه «سال‌های بی‌ترانگی» محمدرضا ترکی، نشست تخصصی نقد و رونمایی این کتاب در خبرگزاری مهر با حضور منتقدان باسابقه اسماعیل امینی و سعید بیابانکی برگزار شد.

در ابتدا کمی از کتاب سال‌های بی‌ترانگی و نوع شاعرانگی این مجموعه بگویید!

اسماعیل امینی: من با اشعار دکتر ترکی سال‌هاست که آشنا هستم همان‌گونه که با شخصیت و منش ایشان آشنا هستم، اما در این کتاب می‌خواهم شناختم را کنار بگذارم و براساس این کتاب نقدم را بیان کنم که شاعر چگونه به جهان نگاه می‌کرده و به نوع زبان و فنون شعری چه نگاهی داشته است، می‌خواهم بپردازم. اولین مبحث‌ام این است که شعر گسسته خیلی زیاد داریم منظورم از گسسته بودن شعر هم به لحاظ فکری است ما شاعرانی داریم که با خواندن اشعارشان نمی‌توانیم پی به نظام فکری‌شان ببریم و اینکه از چه منظری به جهان نگاه می‌کند و هم به لحاظ زبانی تکلیف‎شان مشخص نیست. همچنین در حوزه فنون شعری در روزگار فقر فنون شعری هستیم.

شاعر این مجموعه سال‌های بی‌ترانگی اما در ذات‌اش عاشقانگی وجود دارد و در تمام اشعار این مجموعه وجود دارد و در رویارویی با عینیت و جهان واقعیت، آن فراخی و بی‌مرزها دچار اندوه شده است، گویی پرنده‌ایی در این محدودیت دنیا مانده است و این دفتر بیشتر گزارش اندوه است

به‌عنوان مثال اگر من غزلی را می‌خوانم که این غزل ممکن است ۷۰ یا ۸۰ کلمه باشد اما می‌تواند ۷۰۰ یا ۸۰۰ صفحه پشتوانه فرهنگی، فکری و تجربی داشته باشد. که در شعرهای امروز با این امر اصلاً مواجه نیستیم. آنچه در کتاب سال‌های بی‌ترانگی محمدرضا ترکی دیده‌ام گزارش هنرمندانه و شاعرانه شاعری است که دل‌اش، روح‌اش با آرمان‌گرایی است و نگاهی کمال‌گرایانه به هستی و زندگی دارد. این نگاه عشق و کمال‌گرایانه هم تنها حاصل مطالعات و پژوهش نیست که بگوییم شاعر در مطالعات این امور را یافته است و در اشعار پارسی سنت در این خواهد بود که شاعر کمال‌گرا باشد. زیرا من این جنس هم دیده‌ام که شاعر از اصلاحات عاشقانه‌، فلسفی و عارفانه استفاده می‌کنند اما در ذات‌اش این امر نیست فقط این کلمات را بلدند. شاعر این مجموعه سال‌های بی‌ترانگی اما در ذات‌اش عاشقانگی وجود دارد و در تمام اشعار این مجموعه وجود دارد و در رویارویی با عینیت و جهان واقعیت، آن فراخی و بی‌مرزها دچار اندوه شده است، گویی پرنده‌ایی در این محدودیت دنیا مانده است و این دفتر بیشتر گزارش اندوه است.

البته می‌بینیم در این مجموعه نشانه‌های از آن انسان آرمانی که در عالم واقع روبه‌رو می‌شود که شعرها خیلی پرشور هستند و پر از امید و نور خواهند بود و در اینجا خیلی دریغ و حسرت نیست. برخی نشانه‌ها در مجموع مناسبت‌ها و نمادهای عزاداری برای سیدالشهدا هم دیده می‌شود، همانند صدای بخشو، چادر مادر… این نمادها در سراسر اشعار دکتر ترکی دیده می‌شود. بخشی از این اشعار انسان‌هایی هستند که گویی نشانه‌های از عالم دیگر دارند و در کتاب هم به ترتیب آمده است، مثلاً افرادی چون امیرحسین فردی، خلیل عمرانی. گویی شاعر با چراغ به دنبال انسان‌های منحصربه‌فردی بوده است.

اشعاری که در کتاب «سال‌های بی‌ترانگی» آمده بسیار ساده و صمیمی است همانند اشعار قیصر

در این مجموعه اشعار شاهد هستیم که شاعر به چیزهای به ظاهر بی‌اهمیت و جزئی و مصداقی توجه نشان داده است، که مخاطب پی خواهد برد، عالم شاعری او عالم کتابخوانی و علمی و دانشگاهی نیست بلکه ارجاعات به زندگی و روزمرگی عینی است. نشانه‌هایی که در اشعار آمده به‌صورت نمادین است و قابل تأویل و تفسیر به مفاهیم مورد نظر شاعر بوده است. اشعاری که در کتاب «سال‌های بی‌ترانگی» آمده بسیار ساده و صمیمی است همانند اشعار قیصر. انگار یک قصیر امین پور تازه آماده است

چگونه شاعر ادیب بودنش را می‌تواند کنار بگذارد و شعری را بسراید که مخاطبانش با آن ارتباط برقرار کند؟ با توجه به اینکه آقای ترکی خاقانی پژوه است چگونه چنین اشعاری را سروده که زبانی ساده دارد.

امینی: گویی که حرف زدن برای اقران خودشان اولویت نداشته است، او مخاطبانش را مردم معمولی قرار داده و شعر را سروده است. این مجموعه اشعار ساختار هم دارد، مثلاً اشعاری که خوانده می‌شود مفهوم ذهنی و عینی را می‌رساند و پیوستگی هم دارد.

آقای بیابانکی نظراتتان را درباره مجموعه اشعار «سال‌های بی‌ترانگی» بگویید؟

سعید بیابانکی: من آقای ترکی را از دوران دانشجویی می‌شناسم، ایشان با توجه به اینکه در زمینه خاقانی پژوهش می‌کنند اما تحت تأثیر خاقانی نیست و جهان‌بینی کاملاً متفاوتی دارد و این امر باعث شده که دکتر ترکی ذوق و فضل‌اش را به‌خوبی حفظ کند. با توجه به اینکه می‌بینیم افرادی که وارد دانشگاه می‌شوند ذوق‌شان را از دست می‌دهند، به قول استاد حسینی که در مصرع یکی از شعرهایش آمده است، «شاعری وارد دانشگاه شد ذوق خود را به نگهبانی داد» اما می‌بینیم که آقای ترکی ذوق‌شان را از دست ندادند و روزبه‌روز هم بهتر و پخته‌تر شده است. ما در مجموعه سال‌های بی‌ترانگی گویی با دو محمدرضا ترکی مواجه هستیم که در دو سبک نیمایی و کلاسیک اشعار را سروده است.

نظر من این است که در بخش‌های اشعار نیمایی او برجسته‌تر ظاهر شده است، از نکات خوب دیگر این مجموعه قالبی بود به نام خوشه که برای من جذاب و جدید بود. احساس کردم منظور شاعر از این ابیات متحد الوزن و متحدالمعنا بودن و مضمون است، افسوس که تنها یک نمونه از شعر (خوشه) در این مجموعه بود به اعتقاد من کسی که به این کشف می‌رسد باید آن را گسترش دهد و منتشر کند و تا تئوریزه شود، من جوان‌تر که بودم این قالب را در شکل‌ها دیگر دوست داشتم کار کنم اما افسوس که کسی کنارم نبود تا به شکل خرد جمعی صورت گیرد، که قالب مثنوی ۵ بیتی پیشنهاد دادم و اسمی هم برای آن انتخاب کردم و دو سه تا شعر هم سرودم اما کسی این قالب را ادامه نداد. ولی به نظرم این شیوه آقای ترکی قابل ادامه دادن است به اعتقاد من شعر روزبه‌روز نیاز به فضاها و دریچه تازه دارد. به اعتقاد من اشعار دکتر ترکی شبیه هیچ‌کس نیست و این خیلی ارزشمند و مهم است و تلاش نکرده که شبیه کسی باشد. حتی در اشعار خودش هم شعری به هم شباهت ندارد و شعر به شعر تغییر کرده و متفاوت بوده است.

دکتر ترکی ذوق و فضل‌اش را به‌خوبی حفظ کند. با توجه به اینکه می‌بینیم افرادی که وارد دانشگاه می‌شوند ذوق‌شان را از دست می‌دهند، به قول استاد حسینی که در مصرع یکی از شعرهایش آمده است، «شاعری وارد دانشگاه شد ذوق خود را به نگهبانی داد» اما می‌بینیم که آقای ترکی ذوق‌شان را از دست ندادند و روزبه‌روز هم بهتر و پخته‌تر شده است

اشعاری که در قالب نیمایی سروده شده بسیار خوب و ماهرانه است، درحالی‌که خیلی‌ها به خطا می‌گویند سرودن اشعار نیمایی بسیار آسان است، در مورد اشعار نیمایی آقای ترکی بگویید و نسبت آن با سبک کلاسیک؟

امینی: من برای هر نمونه‌ای که عنوان کردم یک مصرع را می‌گویم تا برای دوستانی که قصد دارند کتاب را بخوانند شاید راهگشا باشد، در غزلی از این کتاب در بیت «ای ماه شب رویایی از کدام آینه برمی‌آیی؟» که مطلع این است بعد چند بین پایین‌تر بیت «عطر دامان تو را باید جست از گریبان گلی صحرایی» مطلع شعر در این بیت تفسیر می‌شود که آن ماه که برای بالاست، در گریبان آن جست‌وجو می‌کند این نمونه مناسبت‌های میان مراتب معنوی و استعلایی معنوی و عالم عینی که در شعر آمده کاملاً شاعرانه و ماهرانه است. یا همانند مصرع «دست از دل تو که برنمی‌دارد این سمج، دست خودت که نیست مگر دست آدم است؟ …» مفهوم اختیار را در اینجا مفهومی‌تر گفته است، البته در لابلای شعرها طنز پنهان و استعاره هم وجود دارد.

«از خویش تهی می‌شدم و شور و شر من / می‌مرد بدان گونه که لرزان شرر من» این شعر کمی مفهوم ذهنی دارد و بعد مصداقش را در بیت دیگر همان غزل آورده است «شوقی نه که در حال و هوایی بتکاند انبوه غبار قفس از بال و پر من» انبوه غبار قفس معنای پنهانی دارد، که در بیت اول به‌صورت ذهنی آمده و در بیت دوم صورت عینی بیان شده است. البته در این کتاب ابیات معمولی هم بود و نسبت به دیگر اشعار برجستگی ندارد.

بیابانکی: من اگر بخواهم اشعار نیمایی این مجموعه را بگویم، اشعار نیمایی را نسبت به اشعار کلاسیک بیشتر پسندیدم و لذت بردم. با توجه به اینکه خیلی‌ها می‌گویند سرودن شعر نیمایی، آسان است اما واقعاً دشوار است و خیلی‌ها شعر نیمایی را در کوتاه و بلند کردن بیت یا موزون کردن آن می‌دانند در حالی‌که این‌ها هیچ نسبتی با شعر نیمایی ندارد و این‌هایی که می‌گویند بحر و طویل است. اما اشعار نیمایی در این مجموعه سال‌های بی‌ترانگی بسیار ماهرانه است. ولی در این مجموعه می‌بینیم که آقای ترکی اهل خطر کردن در اشعار کلاسیک نیستید و این در ردیف و قافیه اشعار این مجموعه به وضوح معلوم است.

در بیت جان شما و جهان شما دست دوم است… کو آن خدای تازه و زیبای عاشقان آه این خدایتان به خدا دست دوم است که این بیت بسیار عالی و بی‌نظیر سروده شده و کاش از این دست بیت‌ها که جسارت در آن دیده می‌شود، بیشتر بود.

آقای ترکی شعری که برای زرقا سرودند هم بسیار عالی بود چون آقای قزوه هم شعر سپیدی را برای زرقا سروده است که به اعتقاد من شعر آقای ترکی بسیار قوی‌تر، بهتر و استوارتر از شعر سپید آقای قزوه است

بعضی وقت‌ها آدم با خواندن یک بیت، یا یک مصرع یا یک واژه آن فوراً در ذهن، نقش می‌بندد همانند «شب ایستاده بود و به پایان نمی‌رسید…»

آقای ترکی شعری که برای زرقا سرودند هم بسیار عالی بود چون آقای قزوه هم شعر سپیدی را برای زرقا سروده است که به اعتقاد من شعر آقای ترکی بسیار قوی‌تر، بهتر و استوارتر از شعر سپید آقای قزوه است. گویی آقای قزوه صرفاً می‌خواستند مضمونی را بسازند و پرداخت نداشت اما شعر آقای ترکی برای زرقا با قافیه‌های دشوارش خیلی استادانه سروده شده بود.

محمدرضا ترکی: از همگی دوستان بابت اظهارنظرات‌شان درباره شعر ممنونم، زمانی‌که دوستان اشعارم را می‌خواندند انگار برای بار اول بود می‌شنیدم خصوصیتی که دارم شعری که در حال سرودن هستم تمام ذهنم درگیر آن است بعد آن شعر را به کلی فراموش می‌کنم و به شعر جدیدم فکر می‌کنم.

درباره زبان شعری هم که آقای امینی گفتند باید بگویم که مثلاً کسی که فارسی صحبت می‌کند و کردی هم بلد است بعد اگر بخواهیم ببینیم که این فرد کرد است یا فارس باید ببینیم که به چه زبانی خواب می‌بیند. مسئله این است زبان شعر هم باید همان زبانی باشد که با آن خواب می‌بینیم. بیشتر شعرها هم در خواب به ذهن من رسیده است. مثلاً حافظ اگر خواب حافظ هم بررسی می‌کردیم شاید به اثبات می‌رسید که با همان زبانی که خواب می‌دیده اشعارش را سروده یا خاقانی همان زبان و تصویری که در خواب داشته، شعر می‌سروده است زبان شعری این افراد قطعاً اصیل است.

اگر کسی بخواهد شباهت به این افراد داشته باشند دیگر آن اصالت برای شعرشان وجود ندارد، ما حتی می‌بینیم در اشعار شاعرانی همچون خاقانی به حدی فضل رسوب کرده بود که اگر عادی هم حرف می‌زده گویی شعر سروده است.

من هم در سرودن شعر در عالم خواب و بیداری سعی کردم ابعاد فکری‌ام را در قالب شعر درآوردم. البته سبک «خوشه» را در مجموعه اشعار قبلی‌هایم هم آوردم و شرط سرودن در این قالب هم وزن یکی باشد، تک بیت باشد، قافیه لازم ندارد اما کل ابیات باید با هم مرتبط باشند. ویژگی مهم‌اش این است که همه بیت‌ها باید بیت‌الغزل باشند و برجستگی زبانی، مضمونی هم رعایت شده باشد. در آخر هم با این شعر سخنم را به پایان می‌رسانم: در حصار واژه‌ها اسیر می‌شود / شاعری که پیر می‌شود.

کد خبر 4960161 مریم علی بابایی

منبع: مهر

کلیدواژه: خاقانی اسماعیل امینی امیر حسین فردی قیصر امین پور سعید بیابانکی رایزنی فرهنگی ویروس کرونا ادبیات جهان تازه های نشر کتاب و کتابخوانی ترجمه مرکز فرهنگی شهر کتاب خبرگزاری مهر ادبیات داستانی گردشگری معرفی کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شیوع کرونا سازمان اسناد و کتابخانه ملی محمدرضا ترکی مجموعه اشعار وارد دانشگاه اشعار نیمایی آقای ترکی اعتقاد من دکتر ترکی نشانه ها من شعر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۶۹۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خودکفایی غذایی در شهرها + نمونه‌های موفق

وابستگی شهرها به منابع غذایی روستایی، دسترسی شهرنشینان به مواد غذایی را با چالش‌های بسیاری مواجه می‌کند، به همین دلیل است که اخیراً برنامه‌های پرورش مواد غذایی در شهرها اجرا می‌شود تا از این وابستگی و آسیب‌پذیری کاسته شود.

به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، امروزه بیش از نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی می‌کنند و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۵۰، ۸۰ درصد از کل مواد غذایی در شهرها مصرف شود. مشکل این است که ساکنان شهرها تقریباً به‌طور کامل به مواد غذایی روستایی وابسته هستند. بنابراین، آنها نسبت به تغییرات قیمت و عرضه مواد غذایی آسیب‌پذیر هستند و دسترسی به میوه و سبزیجات تازه می‌تواند برای آنها چالش‌برانگیز باشد زیرا مواد غذایی پس از طی هزاران مایل به قفسه‌های سوپرمارکت می‌رسد و اغلب باید ذخیره، فرآوری و بسته‌بندی شود.

هرچند فرآوری مواد غذایی، مانند کنسرو کردن، خشک کردن یا انجماد، می‌تواند عمر مفید را افزایش دهد و ضایعات مواد غذایی را کاهش دهد اما، این فرایند مستلزم مصرف انرژی است و مواد مغذی و ویتامین‌های موجود در مواد غذایی نیز ممکن است طی این فرایند از بین برود یا تغییر کند. به همین دلیل است که پرورش مواد غذایی در شهرها مورد استقبال قرار گرفته است زیرا وابستگی جمعیت شهری به منابع غذایی دور را کاهش می‌دهد و همچنین می‌تواند انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از حمل و نقل، پردازش و بسته‌بندی را کاهش دهد.

کشاورزی شهری

باغبانی خرد یکی از راه‌حل‌های کشت مواد غذایی در فضای محدود شهری است که شامل پرورش میوه، سبزیجات و گیاهان در فضاهای کوچک مانند پشت بام، بالکن و پاسیو می‌شود، به‌ویژه پشت‌بام‌ها فضای هموار و آفتاب‌گیر، منطقه وسیعی را برای رشد گیاهان فراهم می‌کنند. این باغ‌های کوچک حتی در فضای محدود می‌توانند بسیار پربار باشند، مثلاً از یک متر مربع زمین، سالانه حدود ۳۰ کیلوگرم گوجه فرنگی تولید می‌شود.

باغ‌های کوچک فواید زیست‌محیطی نیز دارند، آنها می‌توانند زیستگاهی برای پرندگان و حشرات فراهم کنند و دی‌اکسیدکربن را از هوا جذب و میزان آلودگی هوا را کاهش دهند. برای مثال اگر تمام فضای پشت بام‌ها در شهر بولونیای ایتالیا، برای کشاورزی شهری استفاده می‌شد، سالانه تقریباً ۶۲۴ تن دی اکسید کربن جذب می‌شد و می‌توانست سبزیجات کافی برای تغذیه بیش از سه‌چهارم شهر را پرورش دهد.

برای تأمین آب این باغ‌ها، می‌توان از ناودان‌ها و لوله‌ها برای هدایت آب بارانی استفاده کرد که در غیر این صورت هدر می‌رفت. ضایعات مواد غذایی را نیز می‌توان بازیافت کرد و به عنوان کمپوست برای افزودن مواد مغذی به خاک استفاده کرد. با این حال، همه خانه‌ها دارای بالکن یا پاسیو نیستند و راه‌اندازی باغ روی پشت‌بام می‌تواند گران باشد. به همین دلیل طرحی مبتکرانه برای استفاده از فضای داخلی با هدف کشت محصولات کشاورزی ارائه شده است.

راه‌اندازی مزرعه در فضای داخلی ساختمان

علاوه بر مواردی که گفته شد، کشاورزی در فضای باز در برابر رویدادهای آب و هوایی شدید آسیب‌پذیر است. در مقابل، محیط‌های کشاورزی سرپوشیده شرایط رشد ایده‌آل برای گیاهان را از جمله نور، دما و تأمین مواد مغذی در تمام طول سال فراهم می‌کنند. به‌علاوه در مزارع داخلی می‌توان محصولات را در طبقات عمودی قرار داد و از فضای کوچک داخلی استفاده بهینه کرد که به این کار کشاورزی عمودی می‌گویند. مزارع عمودی را می‌توان تقریباً در هر مکانی از جمله در ساختمان‌های اداری، زیرزمینی و حتی در کانتینرهای حمل و نقل راه‌اندازی کرد.

در مزارع عمودی اغلب گیاهان به جای خاک در آب پرورش داده می‌شوند، این کار به کشاورزان اجازه می‌دهد تا مقدار مناسب از مواد مغذی را به گیاهان برسانند زیرا سطح مواد مغذی در آب را می‌توان دقیقاً کنترل کرد. نبود خاک مترادف با نداشتن علف‌های هرز و سایر آفات وابسته به خاک است که متعاقباً نیاز به آفت‌کش‌ها را کاهش می‌دهد. سیستم‌های مبتنی بر آب، مزارع عمودی با نام هیدروپونیک شناخته می‌شوند و چون آب مصرفی این سیستم‌ها بازیابی می‌شود، فوق‌العاده کارآمد هستند. برای مثال، کاهویی که در یک سیستم هیدروپونیک رشد کند ۱۳ برابر کمتر از کاهویی که با روش‌های کشاورزی سنتی پرورش داده می‌شود، آب نیاز دارد و در عوض ۱۱ برابر مواد مغذی بیشتری تولید می‌کند. با این حال، چنین کنترل دقیقی بر شرایط محیطی نیاز به هزینه و انرژی بسیاری دارد که استفاده از منابع انرژی پاک و ارزان‌تر می‌تواند بر این چالش غلبه کند.

سیستم‌های هیدروپونیک را می‌توان با سیستم آبزی‌پروری در یک سیستم دایره‌ای ترکیب کرد و از ضایعات ماهی برای تغذیه گیاهان استفاده کرد. به این سیستم ترکیبی آکواپونیک گفته می‌شود و آب از مخازن پرورش ماهی به گیاهان در حال رشد منتقل می‌شود تا از مواد مغذی موجود در فضولات ماهی به عنوان کود استفاده شود و سپس آب دوباره به مخزن ماهی بازمی‌گردد.

همه عوامل گفته شده باعث تمایل روزافزون شهرهای سراسر جهان به استفاده از کشاورزی شهری شده است و پروژه‌های بسیاری در تمام کشورها در حال انجام است که در ادامه به چند مورد اشاره می‌شود.

روزاریو، آرژانتین

آرژانتین پس از فروپاشی اقتصادی خود در سال ۲۰۰۱ در طول دو دهه گذشته بهبود یافته است. به عنوان بخشی از این بهبود، شهر روزاریو یک پروژه کشاورزی شهری را راه‌اندازی کرد که اکنون در حال رونق است. پروژه‌ای که به‌عنوان وسیله‌ای برای تأمین تغذیه مردم در پی یک اقتصاد درهم شکسته آغاز شد، اکنون سنگ بنای طرح‌های پایداری شهر است. این شهر زمین‌های عمومی را به همراه ابزار و لوازم مورد نیاز در اختیار ساکنان کم‌درآمد قرار می‌دهد تا به کاشت و پرورش مواد غذایی مورد نیاز شهر مشغول شوند. این برنامه کشاورزی که از مقیاس کوچک شروع شد، در حال حاضر نزدیک به دو هزار و ۵۰۰ تن محصول در هر سال تولید می‌کند. همه این محصولات بدون استفاده از آفت‌کش‌ها و کودهای شیمیایی، در پارک‌های باغ سبزیجات و باغ‌های کوچک‌تر محله‌ای کشت می‌شوند که در سراسر شهر گسترده‌اند.

مدلین، کلمبیا

در شهر مدلین کلمبیا، باغ‌های خانوادگی شهری یک شیوه زندگی است. دفتر شهردار برنامه‌ای به نام باغ‌های خانوادگی راه‌اندازی کرده است که برای اطمینان از رشد، شکوفایی و تکثیر باغ‌های کوچک خانوادگی طراحی شده است و برای تضمین امنیت غذایی و تغذیه سالم برای ساکنان شهر این برنامه را توسعه داده است. هر شهروند که حداقل ۱۰ متر مربع فضای خالی در دسترس داشته باشد می‌تواند در این برنامه شرکت کند. ابزارها و بذرهایی که برای شروع فعالیت کشاورزی نیاز است از طرف دولت به آنها داده می‌شود، به علاوه کارگاه‌هایی برای آموزش نحوه کاشت و مراقبت از باغ‌ها برای آنها برگزار می‌شود. بسیاری از خانواده‌ها حتی به اندازه‌ای محصول پرورش می‌دهند تا علاوه بر تأمین مواد غذایی موردنیاز خود، مازاد آن را با کمک این برنامه بفروشند.

روتردام، هلند

هلند کشوری با آبراه‌های بسیار و تجربه فراوان در مدیریت آب است و اولین مزرعه لبنیات شناور جهان را راه‌اندازی و توسعه داده است. توسعه این پروژه هفت سال طول کشید و هزینه‌ای معادل ۲.۹ میلیون دلار در بر داشت. در حال حاضر حدود ۳۵ گاو در یک سکوی شناور دو طبقه در بخش صنعتی روتردام نگهداری می‌شود. گاوها با ضایعات غذایی شهر تغذیه می‌شوند و پسماند آنها برای تولید کود برای مزارع مجاور استفاده می‌شود و با این روش مدرن روزانه حدود ۸۰۰ لیتر شیر تولید می‌شود. این مرحله اولین بخش در برنامه توسعه مزارع شناور است و در مرحله بعد، توسعه‌دهندگان قصد دارند یک مزرعه مرغ شناور برای تولید تخم مرغ و یک مزرعه سبزیجات شناور به آن اضافه کنند.

سئول، کره جنوبی

شهر سئول کره جنوبی با حمایت مالی و حرفه‌ای سازمان‌های دولتی، کشاورزی شهری را هدف برنامه توسعه خود قرار داده است. حمایت دولت برای تأمین ۸۰ تا ۱۰۰ درصد بودجه مورد نیاز برای راه‌اندازی مزارع شهری است و به کمک آن تاکنون کشاورزی شهری طی یک دوره هفت‌ساله، شش برابر شده است. جذاب‌ترین تحول در جامعه کشاورزی شهری سئول به شکل مزارع عمودی هوشمند است، از جمله احداث یک مزرعه هیدروپونیک در ایستگاه مترو است. این عملیات به قدری محبوب و موفق بوده است که توسعه‌دهندگان آن در حال راه‌اندازی چهار مزرعه دیگر در ایستگاه‌های مرکز شهر هستند.

آکرا، غنا

شهر آکرا در غنا به یک نمونه بارز برای کشاورزی شهری در این منطقه تبدیل شده است. تقریباً هر نوع تولید کشاورزی در داخل شهر وجود دارد، از باغ‌های خانوادگی کوچک گرفته تا مزارع بزرگ‌تر که محصولات صادراتی تولید می‌کنند. یکی از شکل‌های رایج کشاورزی شهری در این شهر به این صورت است که مردان کشاورز محصولات را پرورش می‌دهند، سپس زنان فروشنده که غرفه‌های کنار جاده‌ای را در بازارهای محلی مدیریت می‌کنند، محصولات را می‌فروشند. مزارع آکرا در هر فضای قابل کشت ایجاد می‌شوند، از باغ‌های کوچک حیاط خلوت گرفته تا فضای زیر خطوط برق، فضای بین دیوارها و ناودان‌ها، یا هر جای دیگری که بتوان در چند فوت زمین کشاورزی انجام داد.

ملبورن، استرالیا

در ملبورن استرالیا، باغ‌های اجتماعی و باغ‌های خیابانی در حال تبدیل شدن به یک هنجار هستند. بر اساس پروژه‌هایی موسوم به کمپوست اجتماعی، گیاهان بدون نیاز به کودهای شیمیایی تغذیه می‌شوند. در این شهر، مجتمع‌های مسکونی عمومی دارای باغ‌های محلی هستند که برای استفاده ساکنان در نظر گرفته شده است. ریشه این باغ‌های محلی به دهه ۱۹۷۰ برمی‌گردد. این شهر شلوغ با بیش از ۴ میلیون نفر در حال بازپس‌گیری فضا از مکان‌های تجاری و صنعتی است تا به جای آنها بیش از ۵۰ فضای سرسبز ایجاد کند که برای پایداری، تولید غذاهای تازه یا صرفاً زیباسازی شهر با درختان زینتی طراحی شده‌اند.

شانگهای، چین

شانگهای یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای جهان است که با ترافیک، ازدحام جمعیت و همه آلودگی‌ها مواجه است و برای پاکسازی هوا و تغذیه جمعیت روبه‌رشد خود، کشاورزی شهری را پذیرفته است. لاوگانگ یک زباله‌دان عظیم به مساحت حدود ۶.۵ کیلومتر مربع است که در حال حاضر حدود ۸۰ درصد از مواد آلی ورودی آن کمپوست و به کود قوی تبدیل می‌شود. این کود در منطقه کشاورزی شهر استفاده می‌شود؛ جایی که دولت حدود ۵۵ درصد سبزیجات و ۹۰ درصد سبزیجات برگی مصرفی شهر را تولید می‌کند.

بیهار، هند

شهر بیهار هند با جمعیت نزدیک به ۱۰۰ میلیون نفر در مقیاس وسیع روی کشاورزی شهری کار می‌کند. این شهر برای ۲۳۰ باغ روی پشت‌بام برنامه دارد که هر کدام حداقل ۳۰۰ فوت مربع مساحت دارند. برنامه دولت این است که نیمی از هزینه مورد نیاز برای راه‌اندازی یک مزرعه روی پشت‌بام را بپردازد و پس از آن این مزارع غذای سالم و فضای سبز مورد نیاز شهر را فراهم کنند. به شهروندان در زمینه کشت روی پشت‌بام و لوازم مورد نیاز آنها آموزش داده می‌شود تا بتوانند از فروش محصولات خود به کسب درآمد بپردازند.

کد خبر 744804

دیگر خبرها

  • تقابل لژیونر جوان ایران و آلمیدا (عکس)
  • ۲ هزار و ۸۰۰ باب فضای ورزشی دانش آموزی در کشور احداث شد
  • خبر تازه وزیر کار درباره ادامه‌ طرح ویژه کالابرگ الکترونیکی
  • آپدیت جدید تلگرام دل کاربران را برد
  • دو بیتی هایی با مضمون وعده صادق
  • دو بیتی هایی با مضمون "وعده صادق"/***
  • خودکفایی غذایی در شهرها + نمونه‌های موفق
  • آغاز تولید فصل دوم «چرخ گردون»، ۱۵ اردیبهشت
  • به سینمای تازه‌ای نیاز داریم / باید امنیت پلتفرم ها بیشتر شود
  • غول سنگین وزن چهارمین فرنگی‌کار ایرانی در نیمه نهایی آسیا