هشدار محسن هاشمی به اصلاحطلبان درباره انتخابات
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۰۹۳۸۳
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، محسن هاشمی با اشاره به ناکامی اصلاح طلبان در انتخابات ۹۸، اظهار کرد: در این انتخابات، شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اثرگذاری خود را از دست داد و منجر به استعفاها گردید. مساله اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیست.
وی درباره اینکه آیا شخصیت رای آوری برای اصلاحطلبان باقی مانده است، تصریح کرد: اگر اجماعی صورت گیرد و برنامه و ایده درست و قابل قبولی برای مردم وجود داشته باشد، در فاصله زمانی کوتاهی در اواسط یا اواخر زمستان ۹۹، میتوان یک شخصیت را به جامعه معرفی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هاشمی درباره رویکرد حزب کارگزاران در انتخابات ۱۴۰۰ بیان کرد: حزب کارگزاران خود را بخشی از جریان اصلاحطلبی غیرافراطی میداند و نمیخواهد که به صورت مستقل یا خودمختار عمل کند. در انتخابات ریاست جمهوری نیز کارگزاران تلاش خود را برای اقناع سران اصلاحات در مورد راهبرد صحیح انجام خواهد داد.
بخش هایی از این گفتگو را بخوانید؛
*زمان کافی برای جبهه اصلاحات وجود دارد و حتی اگر با عجله وشتاب در این موضوع عمل شود، ممکن است که شائبه قدرتطلبی و عطش به دست گرفتن مسئولیت در افکار عمومی ایجاد شود. در این شرایط که مردم در وضعیت بسیار سخت معیشتی هستند به نظرم باید از هر رفتاری که منجر به ایجاد ذهنیت منفی در جامعه میشود، خودداری شود. باید تمام تمرکز و توان را برای اجرای برنامههای اولویت محور وتحقق پذیر که امید را در جامعه افزایش دهد و به خدمت در مسئولیت فعلی و برداشتن باری از دوش مردم و کم کردن مشکلاتشان است بگذاریم.
*مساله اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری، شورای عالی اصلاحات نیست. کارکرد این شورا عمدتا در انتخابات شورای شهر، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است که نیازمند انتخاب و تایید لیست است، ولی در انتخابات ریاست جمهوری که یک فرد باید انتخاب و روی آن اجماع شود، تصمیم معمولا با بزرگان اصلاحات است که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، بین آیت الله هاشمی رفسنجانی، جناب آقای خاتمی و بزرگان دیگر انجام شد و در این انتخابات نیز اگر قرار باشد توافقی صورت گیرد، در سطح بزرگان صورت خواهد گرفت.
*اینکه اصلاحطلبان و میانهروها نسبت به دوره گذشته دچار ریزش بدنه اجتماعی و کاهش محبوبیت میشوند، امری طبیعی و غیرقابل اجتناب بود اما اینکه این کاهش رای تا چه میزان است و اصلاحطلبان در انتخابات چه موضعی باید میگرفتند، مساله دیگری است.
*اگر اصلاحات میخواهد به حیات خود در عرصه سیاسی رسمی ادامه دهد، راهی جز عملگرایی و واقعگرایی ندارد. مردم باید احساس کنند که اصلاح طلبان برای همین شرایط و محدودیتها برنامه اجرایی وعملی دارند که مشکلات را کاهش دهند وگرنه بدنه اجتماعی اصلاح طلبان به پای صندوق رای نمی آید.
* اگر اصلاحطلبان قادر باشند که برنامه اجرایی و متفاوتی برای حل مشکلات کشور ارائه دهند با توجه به چشم انداز فعلی کشور، امکان احیای بدنه اجتماعی خود را دارند و باید توجه داشت که عملکرد یکساله مجلس یازدهم، وعده های آنان برای حل معیشت جامعه را نیز محک خواهد زد اما اگر اصلاح طلبان بخواهند مانند انتخابات مجلس حضور جدی و رسمی در انتخابات نداشته باشند، طبیعتا از صحنه رسمی سیاست دست کم برای کوتاه مدت حذف می گردند.
*تجربه انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ و بیست وچهارم خرداد ۱۳۹۲نشان می دهد که اگر اجماعی صورت گیرد و برنامه و ایده درست و قابل قبولی برای مردم وجود داشته باشد، در فاصله زمانی کوتاهی در اواسط یا اواخر زمستان ۹۹، میتوان یک شخصیت را به جامعه معرفی کرد. مشکل اصلاحطلبان بیش از شخص بر روی راه، فکر و برنامه است و باید آن را حل کنیم.
منبع: تابناک
کلیدواژه: سیروس گرجستانی قانون سزار سقوط ایرباس ایران دهه کرامت سایت غنی سازی نطنز ادوار فیلیپ محسن هاشمی حزب کارگزاران انتخابات ریاست جمهوری انتخابات ۱۴۰۰ اصلاح طلبان سیروس گرجستانی قانون سزار سقوط ایرباس ایران دهه کرامت سایت غنی سازی نطنز ادوار فیلیپ انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان در انتخابات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۰۹۳۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توصیه محسن هاشمی به زاکانی ؛ به جای ساخت مسجد ، مشکلات حمل و نقل عمومی تهران را حل کنید
محسن هاشمی نوشت: زمانی که ناوگان حملونقل عمومی تهران، به شدت با کمبود و فرسودگی مواجه است، سنگینی بار ترافیک کمر تهرانیها را شکسته، آلودگی هوا از بزرگترین عوامل مرگومیر در تهران به شمار میآید، چه اصراری بر ورود به ساخت مسجد وجود دارد؟! «مردم و مثلث قات» عنوان یادداشت محسن هاشمیرفسنجانی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: در یک ماه گذشته موضوعاتی که در کنار خطر جنگ با اسراییل موجب بیشترین توجه افکارعمومی و واکنش گسترده در شبکههای مجازی شد، میتوان با سه کلید واژه « قیطریه، ازگل و تلخ گوشت» نام برد که بهطور خلاصه « قات» نام مینهیم. به عبارت دیگر افکارعمومی با سه چالش دوقطبی ایجاد شده از سوی مسوولان و چهرههای سیاسی مواجه شدند و به آن واکنش قابل تامل نشان دادند که ناشی از عدم اقناع بود. در موضوع نخست، شهرداری تهران تصمیم گرفت در بخشی از پارک قیطریه، مسجدی احداث کند که با موج منفی اهالی منطقه، نخبگان و افکار عمومی مواجه شد و کارزاری با حدود دویست هزار امضا تاکنون برای جلوگیری از آن توسط شهروندان آماده شده است. ساخت مسجد در تهران امری طبیعی است به خصوص در دو دهه اخیر، صدها مسجد در تهران ساخته شده و تاکنون کسی با آنها مخالفت نکرده است، پس دلایل این واکنش افکار عمومی چیست؟ نخستین دلیل، انتظار از مدیریت شهری برای رسیدگی به اولویتهای شهروندان است، زمانی که ناوگان حملونقل عمومی تهران، به شدت با کمبود و فرسودگی مواجه است، سنگینی بار ترافیک کمر تهرانیها را شکسته، آلودگی هوا از بزرگترین عوامل مرگومیر در تهران به شمار میآید و اینها همه از وظایف بر زمین مانده مدیریت شهری است، چه اصراری بر ورود به ساخت مسجد در زمینی که گویا واقف آن اجازه نداده و در منطقهای برخوردار که گویا با وصیت خیر مسجدساز نیز سازگار نیست؟ و در محوطهای که گویا درختان با بن بالا وجود دارد؟! دلیل دوم، خدشهدار شدن اعتماد عمومی به مدیریت بهینه است، بعضا دیده شده که با سوءاستفاده از تشکلهای عامالمنفعه یا خیریه، ساخت مساجد و حسینیهها، مراسم مذهبی و القاب معصومین تخلفات و رانتخواری انجام میشود و طبیعتا ذهنیت عمومی به استفاده دستگاههای حاکمیتی از این عناوین حساسیت پیدا کرده است. دلیل سوم، کاهش حضور و تقاضای متدینین برای عبادات واجب در مساجد است، به نظر نسل جوان با دینزدگی دستوپنجه نرم میکند و طبق نظرسنجیها، آمار حضور جوانان و نوجوانان و حتی میانسالان در مساجد کاهشی است هر چند در مراسمهای جنبی و هیاتها افزایشی است. در حالی که در شرایط فعلی همین پارک نمازخانه مناسب و البته بی رونقی دارد، باید نسل اهل مسجد بسازیم نه صرفا ساختمان مسجد . در موضوع دوم، انتقال زمین حوزه علمیه ازگل به یکی از ائمه جمعه موقت تهران که اتفاقا بعد از رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی و به صورتی به جای ایشان منصوب شدند، مورد توجه و اعتراض افکار عمومی قرار گرفت، اینکه زمینی که برای استفاده عمومی وقف شده و بخشی از اراضی شهرداری، برای ساخت حوزه علمیه در منطقه ای برخوردار واگذار شود، جای بررسی و تأمل دارد. انتقال زمین به موسسهای خصوصی و خانوادگی نیز موجب اعتراض شهروندان شد، به خصوص که سوءتفاهمات برطرف نشد، چرا که ابتدا موضوع تکذیب و ادعای جعل امضا شد و سپس حضور و اثر انگشت و امضا پذیرفته شد، اما بعد افکارعمومی، رسانهها وخبرنگاران متهم شدند! شهید مطهری در دهه چهل در مقالات و سخنرانیهای خود با موضوع سازمان روحانیت، نسبت به خطرات و پیامدهای دولتی شدن حوزههای علمیه و وابستگی آنها به حکومت، در کنار شهید بهشتی هشدار داده بودند و در دوره فعلی نیز اکثر مراجع زنده و در گذشته نظیر آیات صافیگلپایگانی، شبیریزنجانی، وحید خراسانی، علویبروجردی و... با رویکرد دولتی شدن حوزههای علمیه مخالف هستند که در مورد صرف بودجه عمومی کشور در حوزههاست، چه رسد به سوءاستفاده احتمالی از بیتالمال با نام مراکز دینی. این رویکرد دقیقا ستون فقرات نهاد روحانیت در جامعه که استقلال و سلامت حوزه و مراکز دینی است را هدف قرار میدهد و به چالش کاهش مرجعیت اجتماعی نهاد روحانیت دامن میزند، بنابراین واکنش گسترده افکار عمومی نه فقط به تخلف در این موضوع، بلکه به رانتخواری احتمالی گذشته از بیتالمال به نام دین و حوزه باز میگشت. در موضوع سوم، اظهارات یک منبری سیاسی دیگر در شبهای قدر در صداوسیما، موجب واکنش گسترده متدینین و افکار عمومی شد، این چهره رسول اکرم و امیرمومنان علیهما السلام را با صفت تلخ گوشت توصیف کرده بود و توضیحات مکرر وی نیز از تغییر نظر وی حکایت نمیکرد. پیامبری متهم شد که به فرمان وحی، هدایایی برای نرمی دل مشرکان به عنوان مولفه قلوبهم، برای جذب آنان به اسلام میداد و با مومنین و اصحاب خود نیز با نهایت مهر و مدارا رفتار میکرد. اصولا اظهاراتی از این طرز تفکر را می توان در قالب گفتمان اسلام قدرت محور توصیف کرد، در برابر اسلام قدرت محور، اسلام اخلاق محور قرار دارد که اخلاق را مهمتر از قدرت و حتی به عنوان هدف بعثت پیامبر میداند. نقش مردم در اسلام قدرت محور با اسلام اخلاق محور متفاوت است، در اسلام اخلاق محور، نظر برای مردم ملاک است، تحمیل و اجباری در دین نیست، نظر مردم در سرنوشت جامعه تعیینکننده است، اما در اسلام قدرت محور، نظر و برداشت و فتوای حاکم سرنوشت را تعیین میکند و مردم به جای حق انتخاب، تکلیف اطاعت دارند. به نظر میرسد این دوگرایش، پایگاههای جدی در جامعه دارند، انتخابات گذشته که هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام در تهران 6 درصد واجدین شرایط و در کشور شاید 10 درصد جامعه را تشکیل دادند، نشان میدهد این برداشت افراطی از اسلام، چگونه پایگاه اجتماعی انقلاب که در دهههای گذشته بالاتر از دوسوم جامعه را تشکیل میداد، کوچک کرده و بزرگترین تهدید برای آینده انقلاب است، حتی تهدیدی بزرگتر از اسراییل. محسن هاشمی کانال عصر ایران در تلگرام