Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-25@17:28:34 GMT

نقد، مهمترین نیاز امروز ادبیات کشور است

تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۱۲۰۷۳

نقد، مهمترین نیاز امروز ادبیات کشور است

چهاردهم تیر در تقویم رسمی کشور به نام روز قلم نام‌گذاری شده است. انجمن قلم ششم خرداد ۱۳۷۸ با دریافت مجوز قانونی فعالیت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بعد از فرمایشات و منویات مقام معظم رهبری در راستای لزوم مقابله و مواجهه با شبیخون و تهاجم فرهنگی دشمن در لایه‌های اجتماعی و گفتمان فرهنگی کشور با همراهی و هدایت تعدادی از نویسندگان انقلابی؛ ازجمله دکتر علی ‌اکبر ولایتی؛ محسن مومنی‌شریف؛ دکتر محسن پرویز؛ علی معلم دامغانی؛ محمدرضا سرشار؛ عباسعلی براتی‎پور؛ راضیه تجار؛ دکتر علی لاریجانی؛ محمد میرکیانی و ابراهیم محمد حسن‌بیگی فعالیت خود را آغاز کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این انجمن که مهم‌ترین رسالت خود را بر اهدافی چون مجتمع ساختنِ اهالیِ قلم با تکیه بر مسائلِ صنفی، ایجادِ زمینه مناسب برای احرازِ نقشِ فعال‌تر اعضا در تحولاتِ اجتماعی، دفاع از آزادیِ بیان و اندیشه در محدوده قانونِ اساسی و کوشش در راهِ اشاعه هر چه بهتر و بیشتر ارزش‌های والای انسانی و دینی پایه‌ریزی کرده است، طی بیش از دو دهه فعالیت توانسته کارنامه موفقی در قیاس با فعالیت‌های یک تشکل و انجمن فرهنگی و ادبی از خود به یادگار بگذارد که شاید مهم‌ترین آن برگزاری جایزه ادبی قلم زرین در راستای معرفی نویسندگان ممتاز و شناخته‌شده در عرصه ادبیات متعهد و انقلابی کشورمان است.

در آستانه برگزاری مراسم اختتامیه هجدهمین دوره جشنواره قلم زرین عصر امروز شنبه (چهاردهم تیر)، با دکتر پدرام پاک‌آئین نائب‌رئیس انجمن قلم، نویسنده و شاعر و بنیانگذار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره کارنامه دو دهه فعالیت این انجمن، تلاش انجمن در عرصه جریان سازی ادبیات متعهد و انقلابی و همچنین روند برگزاری و آسیب‌شناسی جشنواره قلم زرین به گفت‌وگو کریم. 

وجه تسمیه روز قلم

درباره دلایل انتخاب روز ۱۴ تیر به عنوان روز قلم در تقویم رسمی کشور یکی جشن تیرگان و به رسمیت شناختن کاتبان در زمان هوشنگ (از پادشاهان پیشدادی) و روز سیارۀ عطارد یا همان تیر عنوان شده که ستاره کاتبان شناخته می‌شود. آیا دلایل انتخاب «روز قلم» چنین نگاه باستانی است؟

خیر. نام‌گذاری روز چهاردهم تیر به ‌عنوان روز قلم پیشنهاد انجمن قلم بود که در مقطعی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیری شد تا در تقویم، روزی را به‌نام «قلم» نام‌گذاری کنیم. روزی برای تکریم نویسندگان، پدیدآورندگان، تولیدکنندگان کتاب و در یک کلام اهل قلم. ابتدا این موضوع در شورای فرهنگ عمومی که مسئول نام‌گذاری ایام و تسمیه آن‌ها به مناسبت‌های مختلف است پیگیری شد. درنهایت در این شورا و بعد با تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم ثبت شد.

در این روز، برنامه‌ها و مناسبت‌های مختلفی توسط دستگاه‌های فرهنگی تدارک دیده می شود؛ ازجمله از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و دیگر دستگاه‌های فرهنگی و در آن برنامه‌ها اعضای صنف نویسندگان و اهل قلم گرد هم می‌آیند و به نوعی از آن‌ها تجلیل می‌شود. برخی جوایز ادبی نیز در این روز برگزار و به برترین نویسندگان اهدا می‌شوند. ازجمله جایزه قلم زرین که امروز مراسم اختتامیه هجدهمین دوره آن برگزار خواهد شد و یک دوره از جایزه ادبی جلال در این مناسبت برگزار شد.

نکته همینجاست. اینکه آیا ما توانسته‌ایم روز قلم را میان عموم جامعه نهادینه کنیم؟ به عنوان مثال اگر در راسته خیابان انقلاب به‌عنوان راسته فرهنگی کشور حضور پیدا و با چند دانشجو صحبت کنیم و از آن‌ها بپرسیم چهاردهم تیر چه روزی است آیا آن‌ها اشاره می‌کنند که این تاریخ روز قلم است؟

فکر می‌کنم این روز در بطن خود نگاهی کلی توأم با تمجید و تکریم اصحاب قلم دارد؛ اما در همین نام‌گذاری اگر بخواهم نظرم را بگویم ابتد باید اشاره کنم از نظر دربرگیری این که چتر این نام روی همه اصناف مختلف مرتبط با کتاب و قلم گسترده شده است در نگاه کلی، خوب است؛ اما آسیبی دارد و آن این‌که به دلیل تنوع طیف‌هایی که با مقوله قلم سروکار دارند، این نامگذاری وضوح معنایی کامل را ندارد.

مثلاً اگر اسم این روز، روز نویسنده بود شاید می‌توانستیم از نظر تبلیغاتی برای مردم هویت آن را بیشتر ترویج کنیم. مطلب بعدی آنست که سنخیت این نام‌گذاری با بقیه نامگذاری‌ها در تقویم رسمی ما کمتر تقارن دارد. روز شعر و ادب فارسی در تقویم داریم که مناسبت و دلیل ماهوی خاص خود را دارد یا روز معلم، روز کارگر و روز پزشک که می‌شود با رویکرد صنفی آنها را تعبیر کرد؛ اما مساله آن است که نویسندگی به عنوان حرفه در جامعه ما مطرح نیست که بتوانیم برای روز قلم که مراتبط با این حرفه است در جامعه جریان معنایی ایجاد کنیم.

مظلومیت فرهنگ در جامعه

اگر بپذیریم ماییم که به این روز اعتبار می‌دهیم که مثلا چهاردهم تیر روز قلم است، شاید دلیل فراگیر نشدن این روز میان عموم مردم آن است که هنوز دغدغه و همدلی ایجاد نشده است؛ گمان من آن است که هنوز آن حس خوب بین نویسندگان، مترجمان و شاعران ما با این روز برقرار نشده است. آیا این را قبول دارید؟

بله. بخشی از این فراگیر نشدن به همین امر برمی‌گردد. گرچه قلم یک عنوان مقدس است؛ طراحی این نام اگر جنبه ملموس‌تری پیدا می‌کرد و آن هم‌پوشانی‌اش با بقیه ایام در تقویم مثل روز شعرو ادب فارسی یا روز هنر انقلاب اسلامی، شاید برگزاری آن و پیوست رسانه‌ای مدنظر شما بین مردم راحت‌تر بود.

اما اگر بخواهیم ریشه‌ای‌تر نگاه کنیم که چرا این روز در جامعه هنوز نتواسته بسامد صدای خود را با وضوح و شفافیت بیشتری داشته باشد مظلومیت فرهنگ در جامعه است. انقلاب اسلامی ما با آن که زیرساخت آن فرهنگی است و امام راحل که بنیان‌گذار انقلاب بودند اعتقاد داشتند زیربنا در کشور فرهنگ است، هنوز با جایگاه واقعی مقوله فرهنگ و شانیت و سزاواری‌ که باید اهل قلم در جامعه داشته باشند فاصله داریم. معتقدم هنوز در اذهان جامعه مقوله فرهنگ؛ ادبیات و هنر مظلوم است.

امروز چهاردهم تیرماه به مناسبت روز قلم؛ شاهد اختتامیه هجدهمین دوره جشنواره قلم زرین هستیم. از سوی دیگر سهم مهمی از فعالیت‌ها در راستای حمایت از نویسندگان، مترجمان و شاعران توسط انجمن قلم ایران صورت می‌گیرد. درباره این انجمن و اقدامات آن توضیح می‌فرمایید؟

انجمن قلم حاصل تجمیع تعدادی از نویسندگان متعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی است. کسانی که پایبندند به گفتمان انقلاب اسلامی، ارزش‌های آن و ادبیات متعهد اعتقاد دارند. این نویسندگان ابتدا حدود بیش از دو دهه قبل هسته مرکزی انجمن را شکل دادند و تصمیم گرفتند در راستای منویات مقام معطم رهبری مبنی بر هجمه و شبیخون فرهنگی که ایشان به مقابله و مواجهه صحیح و اصولی با آن تاکید داشتند؛ از آثار ارزشی و ارزشمند ادبی حمایت کنند.

به تدریج انجمن عضوگیری کرد و هسته اولیه خود را تشکیل داد و این هسته گسترده شد. هیئت مؤسس انجمن که بر عضوگیری انجمن نظارت دارد، شاخص‌هایی را طراحی کردند برای عضوگیری و طی بیش از دو دهه فعالیت‌های متنوعی داشته که جشنواره قلم زرین یکی از فعالیت‌های انجمن قلم است. این جشنواره توانسته اثر خود را در جهت‌دهی به مخاطبان و معرفی آثاری که هم شاخصه‌های ادبی و هنری برتری دارند و همگام و همسو با ارزش‌های انقلاب هستند داشته باشد.

انجمن برنامه‌های مختلف دیگری نیز داشته مثل آفرین روشنان که رویدادی مربوط به چهره‌های پیشکسوت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی است. بسیاری بزرگان ادبیات انقلاب در همین رویداد با سرمایه انجمن تکریم و تجلیل شده‌اند که این سرمایه حاصل کمک برخی نهادهای انقلابی است.

بسیاری آثاری که شاید در بازار نشر بر حسب معادلات موجود و مناسبات عرضه و تقاضا امکان نشر نداشتند به همت انجمن قلم ایران عرضه شدند. جشنواره‌ای مانند فرصت برابر توسط انجمن قلم برگزار شده که در آن سعی کردیم از استعدادهای ادبی در استان‌ها و شهرستان‌های کشور حمایت کنیم. این حمایت‌ها برای شکوفایی، آموزش دیدن و مطرح شدن در فضای رسانه‌ای و فضای کانون‌های ادبی و فرهنگی بوده که توسط کارگاه‌های آموزشی مختلفی طی سال‌های متمادی برگزار شده است. اساتید شناخته شده‌ای چون محمدرضا سرشار، راضیه تجار و دیگران داستان‌نویسی، شعر، فنون و علوم ادبی را به آن استعدادها آموخته و ترویج داده‌اند.

غیر از این‌ها، انجمن محلی برای طرح دغدغه‌های صنفی نیز بوده است در حالی که یک تشکل صنفی نیست؛ اما به تنظیم رابطه نویسندگان و ناشران و تنظیم رابطه نویسندگان با نهادهای فرهنگی برای پوشش بیمه‌ای نویسندگان و نظایری از این دست کمک‌های زیادی کرده و گام‌هایی برداشته است. درحقیقت انجمن قلم ایران طی عمر بیش از ۲۰ ساله خود یک نوع دیده‌بانی از فضای فرهنگی کشور داشته، جایی‌که لازم بوده رویکرد انتقادی به تهاجم‌ها، به نفوذها، به خللی که احساس شده در سپهر فرهنگی کشور ایجاد شده وارد شده و صدای اهل قلم بوده است.

منویات مقام معظم رهبری برای بازتاب صدای نویسندگان انقلاب

به ادبیات متعهد اشاره کردید و آنکه اعضای انجمن قلم به نظام، انقلاب و حوادث تاریخ معاصر تعهد فکری و ادبی دارند. اما طی همین دو دهه فعالیت انجمن قلم اصناف مختلفی در عرصه قلم داشته‌ایم که بنا به اقتضائات وارد شدند، اعتراض خود را در قالب بیانیه‌ای صادر کردند. با توجه به اشارات شما آیا این انجمن تواسته صدای نویسندگان انقلاب و ادبیات مقاومت باشد؟

بله همین طور بوده. اتفاقاً انجمن قلم در مقطعی تأسیس شد که فضای فرهنگی کشور به شدت با انتقاد نویسندگان متعهد روبرو بود و این را در منویات و فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره مبحث شبیخون فرهنگی نیز بارها می‌شد شنید و حس کرد. اساساً تشکیل این انجمن واکنشی به آن فضا بود. گرچه خود انجمن یک ضرورت و اصالت بود؛ برخی آسیب‌های فضای فرهنگی و اعوجاجات به تشکیل انجمن سرعت بخشید.

آن هسته اولیه انجمن بعد از تشکیل در گام‌های نخست حتی دفتر و امکاناتی نداشت، در منازل همان نویسندگان دغدغه‌مند انقلاب جلساتی را برگزار می‌کرد و بیانیه‌هایی را حوالی سال ۷۸ و ۷۹ صادر کرد .فعالیت آن با همین رویکرد انتقادی شناخته شد. فکر می‌کنم این دیده‌بانی و تفسیر محیط فرهنگی و ادبی کاری است که بر عهده انجمن قلم بوده و در این راستا و برای انجام این رسالت از هیچ کوششی فروگذار نبوده است.

جوهر انجمن‌ها با نظام‌های صنفی متفاوت است

اشاره کردید اهالی قلم و جامعه نویسندگان کشور در شکل صنفی، انجمن منظمی ندارند. آیا دیدگاه انجمن قلم آن نیست که به سمت شکل‌گیری این انجمن صنفی حرکت کند و فضایی باشد برای حمایت از اهل قلمی که طبق فرمایش شما مظلوم هستند.

اساساً تعریف و جوهر انجمن‌ها با نظام‌های صنفی متفاوت است. نظام صنفی سازوکار حقوقی دارد. هنوز در جامعه ما درباره اینکه نویسندگی شغل هست یا نیست، اختلاف‌نظر وجود دارد. نکته دوم آنکه به لحاظ عینی و واقعی نیز ما به سمت شغل شدن نویسندگی حرکت نکرده‌ایم. 

 همین امروز نیز کسانی هستند که از طریق نویسندگی امرار معاش می‌کنند این مغایر با صحبت شما نیست؟

تعداد بسیار کمی هستند که از راه نویسندگی امرار معاش می‌کنند و این تعداد روزبه‌روز کمتر هم می‌شود!! نویسندگی در کشور ما شغل به آن معنا نیست. شاید در برخی کشورهای دیگر نیز وضع به همین منوال باشد؛ اما این‌که کسی در مطبوعات می‌نویسد، اگر روزنامه‌نگار او را تلقی کنیم؛ آن صنفی جداست. یعنی صنف رسانه از صنف نویسندگی به معنای ادبی جداست.

تشکل صنفی یا نظام صنفی اگر بگوییم نیاز به قانون دارد، یکی از اضلاع شکل‌گیری آن دولت است. دولت باید به ایجاد سازوکاری برای ورود افراد به این صنف کمک کند و هنوز تا تحقق این مهم فاصله داریم. ضمن این‌که باز هم تاکید می‌کنم به لحاظ عینی در جامعه ما نویسندگی شغل نیست. وضعیت موجود این است. حال ممکن است بگوییم وضعیت مطلوب آنست به نقطه‌ای برسد که نویسنده با داستان‌نویسی بتواند امرار معاش کند. اول باید زمینه‌های ایجاد صنف فراهم شود و بعد این صنف ملزم شود گام‌ها و فعالیت‌های صنفی خود را به شکل پایه‌ای و اساسی بردارد.

انجمن فراگیری که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحت عنوان انجمن فراگیر اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه برای راه‌اندازی آن تلاش می‌کند و کارهای حقوقی و اجرایی آن نیز انجام شده می‌خواهد همه اصناف را زیر چتر فراگیری قرار دهد؛ آیا این حرکت به سمت تشکیل یک صنف واحد و شناخته شده با همان سازوکار حقوقی که اشاره کرده‌اید نیست؟

ملاک اول برای تعریف شغل آنست که منبع درآمد تام و تمام فرد پیشه‌ور بر آن شغل استوار باشد که در عرصه نویسندگی کمتر نویسنده‌ای می‌توان پیدا کرد تمام معیشت اقتصادی و خانوادگی خود را از طریق این حرفه در جامعه تامین کند. نکته دوم متوجه این که بازاری باید وجود داشته باشد تا نیازی به خدمات آن شغل وجود داشته باشد.

این‌ها وقتی کنار یکدیگر جمع شوند و تعداد شاغلان در آن حوزه افزایش پیدا کند ناخودآگاه یک صنف به وجود می‌آید. اما در عصر مدرن و با توجه به سازوکارهای جدید وقتی یک صنفی تشکیل شود و شاغلان شغلی تعدادشان از حدی فراتر رود فعالان آن ناخودآگاه به سمت ایجاد یک سازوکار صنفی حرکت می‌کنند.

دو ویژگی برجسته جشنواره قلم زرین

جشنواره قلم زرین در میان رویدادهای ادبی ما شناخته شده‌است. در آن روی سکه جشنواره در حوزه ادبیات کم نداریم. شاید بزرگ‌ترین و شناخته‌شده‌ترین آنها، جایزه ادبی جلال باشد. اما جشنواره قلم زرین با رویکرد و هدفی خاص راه‌اندازی شد. این رویداد در تحقق آن اهداف (تبیین ادبیات متعهد و معرفی نویسندگان شاخص ادبات انقلاب) تا چه حد موفق بوده؟

برگزاری جشنواره قلم زرین با رویکرد و نگاه انتقادی همراه است. گرایش غالب در انجمن قلم، گرایش ادبی است. ادبیات به‌عنوان هسته مرکزی فرهنگ و هنر مقوله بسیار جدی و مهمی است که برگزاری این جشنواره نیز ناظر به ارزیابی و سنجش آثار ادبی در یک‌سال است. جشنواره با داوری گره خورده و داوری از جنس و ماده نقد است. یعنی باید آثار توسط منتقدان ادبی براساس شاخص‌ها و ملاک‌هایی که وجود دارد خوانده شود. مثلاً در حوزه شعر، خیال، فعل عاطفه، زبان و ویژگی‌های دیگری که شعر دارد یا در حوزه داستان شاخص‌ها و عناصر داستانی سنجش می شوند. با این تفاوت که جشنواره قلم زرین امتیازی را نیز برای رویکرد انقلابی و نگاه متعهدانه نویسنده قائل است.

درواقع برگزیدگان خود را از دایره آثاری انتخاب می‌کند که آورده‌ای برای گفتمان فرهنگی انقلاب داشته باشند. به‌هرحال این رویداد بعد از ۱۸ سال به یک پایداری رسیده است. انتخاب این آثار و برگزاری چنین جشنواره‌هایی هم فضای رقابت میان نویسنده‌ها ایجاد می کند و هم به نوعی به برجسته‌سازی آثار برای مخاطبان می‌پردازد. شاید هم تا حدی به نوعی پیشنهادی به نویسندگان و مؤلفان باشد که این شاخص‌ها و این نوع نوآوری‌ها و ابتکارها از نظر انجمن ارزش تکریم دارد و می‌تواند برای آن‌ها مشوق تلقی شود.

حق نویسندگان انقلابی و نویسندگان متعهد ماست که جایزه‌ای در کشور و شاخصی برای کیفیت‌سنجی آثارشان داشته باشند. اما مسئله این است که آثار حد فاصل برگزاری این جشنواره تا سال آینده و برگزاری مجدد آن چه برنامه‌هایی توسط انجمن قلم برای پیگیری و حمایت از نویسندگان و آثار برتر از یک سو و تلاش برای ترجمه ادبیات متعهد و انقلابی ما به زبان‌های دیگر صورت می گیرد؟

وظیفه و شئون جشنواره‌ها دخالت در بازار کتاب، ترجمه یا توزیع آن و نظامات عرضه و تقاضا کتاب نیست؛ گرچه ممکن است در این حوزه اثر گذارند. جشنواره همان‌طور که گفتم یک نوع هم‌خانواده با نقد است. کار جشنواره نوعی ارزیابی و ارزشیابی از آثار ادبی‌ و در قدم دوم این است که ارزیابی و نتایج آن قابل دفاع و مناسب برای اقناع جامعه باشند. یعنی مردم این انتخاب‌ها را بپذیرند که در بیانیه جشنواره منعکس می شوند و دلایل انتخاب نیز ذکر می شود.

وقتی این اتفاق افتاد یک نوع جهت‌دهی و خط‌ دهی به مخاطب است که عده‌ای منتقد و داور نشستند و بنابراین دلایل به صورت شفاف این آثار را برتر دانستند. این دلایل هرچقدر بسط داده شود در فضای نقد برای مخاطب که آثاری را از این دست را انتخاب کند مشوق خواهد بود. نیاز امروز کشور در حوزه ادبیات، نقد است. زیرا نقد باعث می شود تماس آثاری که جوهره هنری و ارزش معرفتی با جامعه برقرار شود و آثاری که چنین ارزشی ندارند روی پیش‌خوان کتاب‌فروشی‌ها بمانند و خریده و خوانده نشوند. این درواقع همان ذائقه‌سازی است. وقتی طعم اثر اصیل و ارزشمند را به مخاطب بچشانیم دیگر سراغ آثار سطحی و عوام‌گرایانه نخواهد رفت.

کاهش سهم حوزه فرهنگ در رسانه‌ها

در پایان باید در سه حوزه نگاهی برای تکریم قلم داشته باشیم. یک در حوزه خود نویسندگی است. امروز نویسندگی آن نیست که کسی ذوقی داشته باشد و یک اثری بنویسد و بعد آن اثر خودبه‌خود مطرح شود. نیاز به پژوهش و پشتوانه فرهنگی دارد و نویسندگان ما در این حوزه؛ وظیفه و مسئولیت خطیری دارند.

نکته دوم رسانه‌ که روزبه‌روز سهم حوزه فرهنگ از رسانه‌ها کمتر می‌شود. مدیران رسانه‌های ما باید مسئولیت و تعهد بیشتری درباره این مهم موضوع داشته باشند. تعداد نشریات و رسانه‌های تخصصی‌مان در حوزه ادبیات بسیار کم شده است و از صفحات ادبی‌مان در رسانه‌های عمومی نیز کاسته شده است.

نکته سوم در حوزه مدیریت فرهنگی است و آن اینکه مدیریت فرهنگی باید مدیریتی متعامل با اهل ادب، نویسندگان و اهل قلم باشد و بیشتر اهل قلم و فرهنگ را در سیاست‌گذاری این حوزه مشارکت دهد. 

برچسب‌ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قلم زرین روز قلم ادبیات

منبع: ایرنا

کلیدواژه: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قلم زرین روز قلم ادبیات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قلم زرین روز قلم ادبیات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نویسندگان انقلاب جشنواره قلم زرین ادبیات متعهد انقلاب اسلامی داشته باشند چهاردهم تیر فرهنگی کشور شناخته شده انجمن قلم برنامه ها شناخته شد فعالیت ها نام گذاری رسانه ها روز قلم همین دو اهل قلم شاخص ها دو دهه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۱۲۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیام محمدعلی اسلامی ندوشن به خاتمی چه بود؟ / شاهنامه نمی گذارد ایران در خواب غفلت باقی بماند / ادیبان و فیلسوفان بزرگی که عامل تهاجم فرهنگی اعلام شدند

گروه اندیشه: زمانی کشور می تواند امیدوار به توسعه و پیشرفت باشد که بداند آخرین پیام های فیلسوفان، متفکران و به ویژه ادیبانش در سال های آخر عمر و به ویژه در لحظه های پایان زندگی چیست؟ و در آخرین لحظات حساس که لحظه ها را در می یابند تا آخرین پیام های را برای سعادت آدمیان بگویند، برچه نکاتی تاکید می کنند. به عبارت دیگر آخرین توصیه هایشان برای رهایی آدمیان چیست؟

«تلاشی این سال‌ها در باره فردوسی و شاهنامه آغاز شده است، خود نشانه آن است که هر گاه ایرانی در بزنگاه قرار می گرفته دست توسل به این کتاب دراز می کرد. اکنون در برابر برخورد با تمدن صنعتی ما در چنین وضعی هستیم. چنانکه می دانیم محتوای شاهنامه نبرد نیکی با بدی است. ایرانیان سرانجام نیکی را بر بدی پیروز می کنند. فردوسی می گوید:
مرا دانش و دین رهاند درست‌
شاهنامه نمی گذارد که ایرانی در خواب غفلت باقی بماند. »

تصویر دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن در حال قرائت پیام

شاید این پیام، که فیلم اش در شبکه های اجتماعی درحال دست به دست شدن است، از آخرین پیام های استاد اسلامی ندوشن باشد. صدایی که حکایت از آرامش او می کند، و متفکرانه، که گویی از اعماق هستی، هدیه ای برای ایرانیان فراهم کرده؛ کلامی اینچنین محکم را برای ایرانیان به یادگار می گذارد. یادگاری برای رهایی ایرانیان.

دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشَن ( تولد ۳ شهریور ۱۳۰۳ – و تولدی دیگر ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱) شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم، حقوق‌دان و پژوهش‌گر ایرانی بود. او دانش‌آموختۀ حقوق بین‌الملل از فرانسه بود و پس از بازگشت به ایران، در آغاز قاضی دادگستری شد، اما پس‌از چندی به دعوت فضل‌الله رضا به دانشگاه تهران رفت. و به دلیل آثارش در ادبیات، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و به تدریس نقد ادبی و سخن‌سنجی، ادبیات تطبیقی، فردوسی و شاهنامه، شاهکارهای ادبیات جهان» در دانشکده ادبیات، و تدریس تاریخ تمدن و فرهنگ ایران در دانشکده حقوق پرداخت. اسلامی ندوشن، ۱۳۵۹ از دانشگاه تهران بازنشسته شد. آخرین فعالیت او در ایران، تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تدریس مکتب‌های ادبی جهان به دانشجویان دکترا بود.

اسلامی ندوشن برخی از آثارش را با امضای مستعار «م. دیده‌ور» منتشر می‌کرد.۱۳۴۲، کتاب ابر زمانه و ابر زلف وی، کتاب برگزیده سال انجمن کتاب شد. او در مدت ۷۰ سال، بیش‌از ۷۰ کتاب و صدها مقاله درباره فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی نوشت. تأسیس فرهنگ‌سرای فردوسی و انتشار فصل‌نامهٔ هستی از کارهای او در اعتلای فرهنگ و ادب فارسی است.


خاطره دعایی در باره اسلامی ندوشن

سید محمود دعایی در مراسمی که به یاد مرحوم اسلامی ندوشن در خانه علوم انسانی برگزار شده بود گفت: « از استاد اسلامی ندوشن چند خاطره کوتاه دارم. فکر می کنم که نقل آن بد نباشد. اولا شخصیتی که ایشان داشتند و در ذهن ما بود انسان فرهیخته ای که خیلی فراتر از زمان خودش و فراتر شخصیت های پیرامونی خودش نقش و ارزش داشت. مجیز هیچ کسی را نمی گفت. عنصر ادبی فرهیخته ارجمندی بود که در کشور تحت تاثیر شانتاژها قرار نمی گرفت. به خاطر ایراندوستی، زمانی که ایران پرستی و جشن های ۲۵۰۰ را راه انداختند، هیچ اظهار نظری نکرد. و اینگونه رژیم گذشته را آزرد. و خودش را در تنگنایی قرار داد که در انزوا قرار بگیرد. و این انزوا را خودخواسته بهش افتخار کرد. اما در دوران انقلاب اسلامی هم برای هیچ کسی سری تکان نداد، و راهی را که تصور این شود می خواهد بهره ای بگیرد، از خود نشان نداد. اما وقتی درک کرد یک همشهری شایسته اش، یک انسان در طراز خودش، از شاگردان و عاشقان راه و منش خودش، به همت این مردم در موقعیتی قرار گرفته که در صدر است، و به ریاست جمهوری این کشور انتخاب شده است، برای اولین بار در تاریخ زندگی اش در ارتباط با شخصیت های تاثیرگذاری سیاسی کشور مقاله نوشت. مقاله را برای ما فرستادند و در روزنامه اطلاعات چاپ کردیم. بعد از پیروزی آقای خاتمی گفت که:

ساقیا آمدن عید مبارک بادت

آن مواعید که کردید نرود از یادت»

سید محمود دعایی

او در ادامه گفت: «در این گفته هم نصیحت کرد و هم نیاز جامعه را و امید امثال خودش و آن دولت را بیان کرد. البته طبیعی بود که مخالفان حضور کاکا را، برنتابند. و در روزنامه متفاوت با ما مطلبی خیلی سخت و سنگین و تهمت آمیز علیه اش نوشتند. بغض اش ترکید، پاسخ داد، پاسخ اش را چاپ کردیم. با ما رابطه برقرار کرد، در چند مناسبت قدم روی چشم ما گذاشت علیرغم شخصیت والا و ارجمندی که داشت، به تفقد از ما آمد.»

شاید منظور مرحوم دعایی ستون «نیمه پنهان» در روزنامه کیهان بوده است که در آن اغلب نویسندگان، متفکران، وفیلسوفان ایرانی مانند محمدعلی اسلامی ندوشن، داریوش شایگان، محمود دولت‌آبادی، و بسیاری دیگر را به عنوان عنوان تئوریسین‌ها و مجریان تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی غربی و خائن به کشور یاد می کرد.

عطاالله مهاجرانی و خاطره استیضاح

زمانی که خانواده اسلامی ندوشن تصمیم گیرفتند پیکر او را به ایران منتقل کنند، عطاالله مهاجرانی با ذکر خاطره ای در باره استیضاح او، و مشورتی که اسلامی ندوشن در این باره کرده بود در روزنامه اعتماد نوشت: «در ماجرای استیضاح با او مشورت کردم.گفت:«برای رای آوردن تلاش نکن، ببین چه سخنی به یادگار می‌ماند، وزیران می‌آیند و می‌روند، البته خوشحال می‌شوم که وزیر بمانی، اما ببین چه چیزی بزرگ‌تر از وزارت است! برای مجلس نمایندگان صحبت نکن، برای مجلس مردمان و ساحت سخن صحبت کن!»

عطاالله مهاجرانی

مهاجرانی می گوید که سپس این بیت‌ها را از شاهنامه آرام و با تانّی خواند. انگار در حضور حکیم طوس زمزمه می‌کرد:

جز از آشتی ما نبینیم روی نه والا بود مردم کینه‌جوی

نه والا بود خیره خون ریختن نه این شاه با بنده آویختن

سبکسار مردم نه والا بود وگر چه به تن سرو بالا بود

چنین بال و این چنگ‌های دراز نه والا بود پروریدن به ناز


سخنان اصغر دادبه و ژاله آموزگار

یک روز پس از بازگشت پیکر استاد محمدعلی اسلامی ندوشن به خاک وطن، آیین بدرقه و تشییع او ابتدا از محل دانشکده ادبیات تا دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد و سپس چهره های دانشگاهی و فرهنگی کشور برای تکریم و تمجید از او و آثارش در موسسه اطلاعات گرد هم آمدند.

اصغر دادبه

اصغر دادبه درباره زمینه تحقیقات اسلامی ندوشن توضیح گفت: «تخصص اسلامی ندوشن در زمینه ای بوده است که نمی گویم دیگران تجربه نکرده و نیازموده اند اما کسی مانند او تلاش نکرده است. بدیهی است که تخصص او در ایران شناسی بود اما کسی مانند او این کار را نکرد.» او با بیان اینکه ذهن اسلامی ندوشن درباره ایران بود، افزود: «روزی اسلامی ندوشن گفت، ایران هرگز تنها نخواهد بود. باید این ایده و اندیشه را دنبال کنیم.»

ژاله آموزگار نیز با بیان اینکه گوهر گران بهای ایران به سرزمینش بازگشته است، گفت:«اسلامی ندوشن به ایران بازگشت تا راه و رسم وطن دوستی و وفاداری را بیاموزد. این فرزند صالح و خلف ایران، کوه ها، رودهای کم آب و پرآب را عاشقانه دوست داشت.» این ادیب با تاکید بر اینکه ندوشن دانشمندان بی مانند را بزرگ داشت و به دیگران آموخت تا بزرگشان بدارند، گفت: «او در حسرت ایران در غربت چشم فروبست اما چشمانش نگران بود تا زمانی که چشمانش را در ایران ببندند.» او افزود:« ایران، سرزمین ما، چگونه عشقی است دوست داشتن تو که در دل ما نهفته است، که گاه سر بر می‌دارد و گاه به اجبار خاموش است.»

ژاله آموزگار

به گفته آموزگار، ندوشن کوشید که ایران را با عیب ها و حسن هایش بشناساند. او چون به این دیدگاه رسیده بود به دیگران یاد داد که دوست داشتن ایران باید به دور از خودبزرگ بینی باشد. هیچ رویدادی نتوانسته است و نخواهد نتوانست ریشه ژرف تو را قطع کند زیرا به قول اسلامی ندوشن تا ریشه در آب است، امید است. او ادامه داد: «اسلامی ندوشن هرگز به انقطاع این سرزمین نیندیشید و به تداوم آن اعتقاد داشت، او به مولوی، سعدی و حافظ حرمت گذاشت و از دیگر فرزندان غافل نشد و در آثارش از رودکی تا بهار را بررسی کرد. او با دلیل و برهان و زندگی و مرگ در شاهنامه به ما ثابت کرد که چرا فرزند نامدار ایران، فردوسی، شاعری بزرگ و جهانی است.»

بیشتر بخوانید:

نقد شاعران مداح و متملق در اشعار سعدی شیرازی / پندهای سعدی برای به سر عقل آمدن قدرتمداران / نوآوری معتدلانه سعدی و تحول تند و تیز مدرنیته
هوشیاری شراب لحظه باوری، نظریه ای که خیام به جهان عرضه کرد / نظریه خیام خارج از هستی شناسی مسلط شاعران ایرانی
فرهنگ رجایی: یادگار طباطبایی برای «ایران خانم» اندیشه ایرانشهری در قرن 21 است / طباطبایی نه گذران زندگی که زندگی به جا گذاشت
لحظه ای که به حال عادی بازگشتم، ساعتها گذشته بود ...

۲۱۶۲۱۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899421

دیگر خبرها

  • پیام محمدعلی اسلامی ندوشن به خاتمی چه بود؟ / شاهنامه نمی گذارد ایران در خواب غفلت باقی بماند / ادیبان و فیلسوفان بزرگی که عامل تهاجم فرهنگی اعلام شدند
  • دلیل انصراف نامزد‌های جایزه قلم آمریکا چه بود؟
  • لغو مراسم سالانه «انجمن قلم آمریکا» به دلیل تحریم نویسندگان در حمایت از غزه
  • جایزه قلم آمریکا با حمایت نویسندگان از مردم غزه لغو شد
  • لغو مراسم انجمن قلم آمریکا به دلیل اعتراض نویسندگان به حمله اسرائیل به مردم غزه
  • جایزه قلم آمریکا در پی حمایت نویسندگان از مردم غزه لغو شد
  • جایزه آمریکایی که با حمایت نویسندگان از مردم غزه لغو شد
  • آزادی بیان به سبک غرب / جایزه آمریکایی که با حمایت نویسندگان از مردم غزه لغو شد
  • لغو جایزه «انجمن قلم آمریکا» در پی تحریم نویسندگان
  • مراسم انجمن قلم آمریکا لغو شد/ ایستادگی نویسندگان برای فلسطین