مأموریت پدافند هوایی توقفناپذیر است/ رصد 24 ساعته آسمان ایران
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۲۵۸۷۱
فرمانده نیروی پدافند هوایی ارتش گفت: مأموریت پدافند هوایی در زمان جنگ و صلح، تفاوتی ندارد و توقفناپذیر است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، امیر علیرضا صباحیفرد از بخشهای مختلف گروه پدافند هوایی حضرت معصومه(س) در فردو بازدید کرد.
وی در جمع کارکنان این یگان ضمن عرض تبریک ولادت امام علی بن موسی الرضا(ع) گفت: باعث افتخار است که شما سربازان و خدمتگزاران به امنیت کشور، در شهری خدمت میکنید که شهر اهل بیت(ع) است و در جوار حرم خواهر امام رئوف امام رضا(ع) مشغول به انجام وظیفه هستید و از حریم حرم حضرت معصومه (س) دفاع میکنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرمانده نیروی پدافند هوایی ارتش افزود: ما سربازان را فرزندان خود میدانیم و سعی میکنیم محیطی آرام و بدون دغدغه برای خدمت آنها فراهم کنیم تا پس از اتمام دوران سربازی، سفیران خوبی برای ارتش جمهوری اسلامی ایران باشند.
صباحیفرد با اشاره به مأموریت خطیر پدافند هوایی در دفاع از آسمان کشور ادامه داد: نیروی پدافند هوایی با پوشش کامل فضای آسمان کشور جمهوری اسلامی ایران با هوشیاری بهصورت ۲۴ ساعته این فضا را رصد و کنترل میکند.
وی تصریح کرد: مأموریت پدافند هوایی در زمان جنگ و صلح تفاوتی ندارد و توقفناپذیر است و مسئولیت مهم حراست از دستاوردهای ارزشمند کشور در حوزههای مختلف بر عهده کارکنان غیور پدافند است.
انتهای پیام/4079/
منبع: آنا
کلیدواژه: امام رضا ع پدافند هوایی ارتش امیر صباحی فرد پدافند هوایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۲۵۸۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عکس العمل فرمانده ارتشی وقتی حس کرد کسی شده است!
برادر همسر شهید اردستانی می گوید: در هنگام ملاقات با امام (ره) احساس کردم کسی شدهام که امام (ره) ما را به حضور پذیرفتهاند. برای اینکه دچار هوای نفس نشوم و خدای ناکرده غرور مرا نگیرد، تصمیم گرفتم به سراغ فقیرترین مرد روستا بروم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سرلشکر خلبان شهید مصطفی اردستانی در روستای قاسم آباد از توابع شهرستان ورامین متولد شد. وی تصمیم گرفت سال 1350 وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شود و برای ادامه تحصیلاتش به آمریکا رفت. پس از پایان تحصیلات به کشور برگشت و با درجه ستوان دومی در پایگاه چهارم شکاری دزفول به عنوان خلبان هواپیمای «اف 5» مشغول به خدمت شد.
پس از آغاز جنگ تحمیلی در سال 1363 به سمت معاون عملیاتی پایگاه دوم شکاری منصوب شد و در اواخر جنگ نیز به عنوان مدیریت آموزش عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.
پس از شهادت سرلشکر خلبان عباس بابایی که معاونت عملیات نیروی هوایی را عهدهدار بود، شهید اردستانی به این سمت منصوب شد و تا زمان شهادت، عهدهدار این مسئولیت مهم بود. سرانجام در تاریخ (15/10/73 ) بر اثر سانحه هوایی، به همراه فرمانده فقید نیروی هوایی، سرلشکر شهید منصور ستاری و چند تن دیگر از همرزمانش، به آروزی دیرینهاش رسید و به لقاء معبود پیوست. مزار او در صحن حیاط امام زاده جعفر در شهرستان پیشوای ورامین قرار دارد.
شهید اردستانی به لحاظ شخصیتی یکی از اسطوره های بی بدیل ارتش بود. در عین مسئولیت بالا ولی بسیار خاکی و فروتن بود. در ادامه خاطره ای خواهید خواند از این شهید عزیز:
روزی در منزل نشسته بودیم که یکی از بستگان آمد و خبر داد، حاج مصطفی را دیده که به طرف روستای قاسم آباد (روستای زادگاهش) میرفته. در آن موقع ما و سایر بستگان در ورامین ساکن بودیم. تعجب کردیم از اینکه چرا ایشان به ورامین نیامده و یک راست به طرف روستا رفته است.
چند ساعتی گذشت، زنگ در خانه به صدا درآمد. در را باز کردیم، حاج مصطفی بود. ایشان را به درون منزل دعوت کردیم. پس از احوالپرسی سوال کردم:
- حاجی خیر باشه، مثل اسنکه قاسم آباد رفته بودی.
خندهای کرد و گفت:
- شما از کجا فهمیدید؟
با شوخی گفتم:
- ما همه جاسوس داریم. بالاخره خبرها میرسد.
- راستش رفته بودم منزل ...
تابوتی اندازه این شهید ارتشی وجود نداشت!من که آن شخص را میشناختم و پیرمرد فقیری در ده بود، کنجکاوتر شدم و پرسیدم:
- برای چه؟
- هیچی خواستم حالش را بپرسم.
- مگه ایشان طوری شده؟
- نه بابا، طوریش نیست، مگه عیب داره آدم احوال همولایتی را بپرسد؟
من که دیدم تمایلی به بازگو کردن موضوع ندارد، زیاد پاپیچ ایشان نشدم و گرم صحبتهای دیگران شدیم. مدتی گذشت و چندبار این عمل ایشان تکرار شد. بعدها فهمیدم که در آن روز، حاج مصطفی به سبب انجام دادن عملیات موفقیت آمیز «حمله به اچ 3» با تنی چند از خلبانان به حضور امام (ره) شرفیاب شده بودند. از زیارت امام (ره) که برمیگردند، یکراست به ده قاسم آباد میآید و با فقیرترین و پیرمردترین مرد ده ملاقات میکند.
روزی به او گفتم: «حاج مصطفی راستش را بخواهی من میدانم که آن روز به ملاقات امام (ره) رفته بودی و پس از آن به ملاقات مشهدی ... رفتی. حتما از این کار هدف خاصی داشتی. میشود برایم بگویی؟»
در جوابم گفت: سید کمال! شما چرا اینقدر کنجکاوی میکنی؟ راستش در هنگام ملاقات با امام (ره) احساس کردم کسی شدهام که امام (ره) ما را به حضور پذیرفتهاند. برای اینکه دچار هوای نفس نشوم و خدای ناکرده غرور مرا نگیرد، تصمیم گرفتم به سراغ فقیرترین مرد روستا بروم تا شاید کمی از آن حال و هوا بیرون بیایم.
انتهای پیام/