Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش رکنا، ماجرای این پرونده جنایی از بیست و هفتم اردیبهشت سال 94 زمانی رنگ وحشت به خود گرفت که نزاعی بین دو گروه از اهالی یک روستا رخ داد و افرادی با شلیک گلوله های ساچمه ای از سلاح شکاری مجروح شدند. در کشاکش مراحل شکایت و دادرسی، ناگهان سرنشینان یک دستگاه پژو 206 که از طرف های مقابل نزاع کنندگان بودند، سوار بر خودرو و به قصد انتقام از طرف های دیگر به راه افتادند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در همین حال سرنشین 206، جوان تراکتورسواری را دید که بین روستای ماریان و زاک در حرکت بود. او که تراکتور سوار 38 ساله را عامل شلیک های ساچمه ای می دانست، بعد از گفت وگویی کوتاه با وی از درون خودروی در حال حرکت، در یک لحظه لوله سلاح شکاری اش را به طرف «مهدی-خ» (راننده تراکتور) گرفت و از فاصله نزدیک به وی شلیک کرد. 

در حالی که به خاطر اصابت گلوله به شکم مرد 38 ساله، وی با مرگ دست و پنجه نرم می کرد، پژوسواران به طرف روستای زاک گریختند و با شلیک گلوله شیشه بنگاه راننده تراکتور را نیز تخریب کردند، از سوی دیگر، اهالی با مشاهده وضعیت وخیم راننده تراکتور، بلافاصله او را به بیمارستان طالقانی مشهد رساندند. مجروح این حادثه که به سختی سخن می گفت در آخرین جملاتش تاکید کرد: اگر من زنده نماندم، بدانید که «احمد-ف» به من شلیک کرد!

بنابراین گزارش، مجروح 38 ساله بیش از دو روز نتوانست به جدال با مرگ بپردازد و در نهایت اوایل بامداد بیست و نهم اردیبهشت تسلیم مرگ شد و بدین ترتیب یک پرونده جنایی مسلحانه روی میز قاضی ویژه قتل عمد گشوده شد. دقایقی بعد ماموران پاسگاه انتظامی فردوسی ماجرای قتل مسلحانه را به قاضی علی اکبر صفائیان (قاضی ویژه پرونده های جنایی در زمان وقوع حادثه) اطلاع دادند که با حضور مقام قضایی در مرکز درمانی، تحقیقات درباره این جنایت هولناک در حالی ادامه یافت که «احمد» متهم 27 ساله به مکان نامعلومی گریخته بود. به همین دلیل و با صدور دستوری از سوی مقام قضایی، گروه ورزیده ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی کارآگاه نجفی مامور رسیدگی به این پرونده جنایی شدند. ادامه بررسی های تخصصی بیانگر آن بود که قاتل و مقتول به خاطر اختلافات قبلی و پرونده نزاع مسلحانه، با هم درگیر بودند که جنایت مذکور نیز با انگیزه انتقام رخ داده است.

تغییر چهره قاتل برای فرار از چنگال قانون

ردزنی ها و رصدهای اطلاعاتی برای شناسایی مخفیگاه قاتل با نظارت مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) ادامه داشت تا این که دی ماه سال 95، کارآگاهان به سرنخ هایی از مخفیگاه متهم در شیراز رسیدند. ردیابی های آنان نشان می داد متهم 27 ساله با تغییر چهره و با نام مستعار در یکی از محله های شیراز زندگی می کند بنابراین گروه ویژه کارآگاهان با گرفتن نیابت قضایی عازم شیراز شدند و متهم را در حالی که مشغول کار در یک کارگاه مبل سازی بود با شگردهای اطلاعاتی شناسایی کردند و حلقه های قانون را بر دستانش گره زدند.

این گزارش حاکی است بیستم دی سال 95 متهم به قتل مسلحانه، در پلیس آگاهی خراسان رضوی و توسط قاضی علی اکبر احمدی نژاد مورد بازجویی قرار گرفت چرا که قاضی صفائیان به ریاست یکی از شعبه های دادگاه کیفری منصوب شده بود. متهم این پرونده جنایی که با وجود تغییر چهره زیرکانه لو رفته بود، وقتی فهمید که دیگر راه گریزی ندارد به صراحت ارتکاب قتل را پذیرفت و گفت: با انگیزه انتقام «مهدی- خ» (جوان 38 ساله تراکتورسوار) را با شلیک گلوله به قتل رساندم.

مقتول با وثیقه آزاد شده بود 

متهم این پرونده جنایی همچنین در بازسازی صحنه جنایت زوایای دیگری از این ماجرای هولناک را فاش کرد و گفت: «مهدی- خ» با شلیک از سلاح شکاری، پدرم و یکی دیگر از بستگانم را مجروح کرده بود که آن ها در بیمارستان بستری بودند اما هنوز گلوله ها را پزشکان از پیکر آن ها بیرون نکشیده بودند که دیدم «مهدی- خ» آزاد شده است. به شعبه بازپرسی رفتم و به آزادی او اعتراض کردم اما گفتند که او طبق قانون با سپردن وثیقه به دادسرا آزاد شده است! با شنیدن این جمله خیلی عصبانی شدم چرا که غرورم لگدمال شده بود و خودم تحقیر شده بودم! به همین دلیل اسلحه را برداشتم و از یکی از بستگانم خواستم تا مرا با خودرو به روستا برساند که در مسیر با «مهدی- خ» روبه رو شدم و در همان حالت عصبانیت شلیک کردم اما اگر او فقط 10 یا 20 روز زندانی می شد ما هم سرد می شدیم و این حادثه رخ نمی داد!!

به دنبال اعترافات صریح متهم و صدور کیفرخواست در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد این پرونده جنایی با توجه به حساسیت و اهمیت آن، در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی و توسط قضات با تجربه دادگاه مورد رسیدگی قرار گرفت که در نهایت پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه، قضات دادگاه، جرم وی را محرز دانستند و رای به قصاص نفس دادند. رای صادرشده که مورد اعتراض متهم و وکیل مدافع وی قرار گرفته بود برای بررسی دقیق تر به شعبه چهارم دیوان عالی کشور ارسال شد اما قضات دیوان عالی نیز رای مذکور را مطابق موازین شرعی و قانونی تشخیص دادند و بدین ترتیب با قطعیت یافتن حکم صادرشده، این پرونده به اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد رسید.

 در حالی که اولیای دم برقصاص نفس تاکید داشتند با صدور دستوری از سوی قاضی دشتبان (معاون اجرای احکام دادستان مرکز خراسان رضوی) مقدمات اجرای حکم قصاص نفس فراهم شد و بدین ترتیب سپیده دم روز گذشته «احمد – ف» که دیگر 32 ساله بود با نظارت مستقیم قاضی زرگر (قاضی با تجربه اجرای احکام) پای چوبه دار رفت و به مجازات اعدام رسید تا فرجام تلخ شلیک های مرگبار بالای چوبه دار رقم بخورد.

منبع: رکنا

کلیدواژه: بورس کرونا ریحانه عامری جنایی حادثه قاضی قتل پلیس قاتل قانون آزادی زندانی جرم اخبار حوادث مشهد قصاص اخبار مشهد اعدام در مشهد عکس فیلم اخبار تهران ایران حوادث تهران دختر قتل زن ویدیو جوان پرونده جنایی خراسان رضوی تغییر چهره

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۳۳۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز به اعدام محکوم شدند

به گزارش تابناک، روزنامه ایران نوشت: یک سال قبل دختر ۱۷ ساله‌ای به نام مهتاب به همراه مادرش با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد از سوی 4 پسر مورد تعرض قرار گرفته است.وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: دو هفته قبل در مسیر مدرسه با پسری به نام نیما آشنا شدم و چند روز باهم مکالمه تلفنی داشتیم و او به من ابراز علاقه کرد، بعد از یک هفته هم با هم قرار گذاشتیم تا همدیگر را ببینیم.

من هم برای اینکه تنها نباشم با دوستم نسرین به سر قرار رفتم. نیما هم با برادر، پسرعمو و یکی از دوستانش به نام شهرام سر قرار آمد، آنها ما را سوار خودروی‌شان کردند و به بهانه تفریح و گشت وگذار در خارج از شهر ما را به بیابان‌های ورامین بردند. وقتی به آنجا رسیدیم ناگهان حس بدی پیدا کردم چون آنجا محلی برای تفریح نبود، از نیما خواستم تا برگردیم اما آنها بدون توجه به اعتراض من و دوستم به ما حمله کرده و به زور به ما تعرض کردند، بعد هم ما را در نزدیکی خانه‌مان از ماشین پیاده کردند. وقتی وارد خانه شدم آن‌قدر وضعیت پریشانی داشتم که مادرم خیلی سریع با دیدن من متوجه شد اتفاقی برایم افتاده است. من هم موضوع را برایش تعریف کردم و تصمیم گرفتیم از آنها شکایت کنیم. البته نسرین به خاطر ترس از اینکه خانواده‌اش متوجه موضوع نشوند شکایت نکرد.

با ثبت این شکایت، مأموران 4 پسر جوان را ردیابی و بازداشت کردند.پس از بازداشت متهمان، نسرین هم با مراجعه به پلیس آگاهی از 4 متهم شکایت کرد.در ادامه دو شاکی پرونده با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شدند و کارشناسان این سازمان پس از معاینه و بررسی آثار ضرب و شتم، تعرض به دو دختر جوان را تأیید کردند.با تکمیل تحقیقات برای 4 متهم پرونده کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای این جلسه مهتاب به جایگاه رفت و گفت: اعتماد بی‌جای من باعث شد تا زندگی خودم و دوستم نابود شود. ما در آن بیابان التماس می‌کردیم و اشک می‌ریختیم اما نیما و آن 3 نفر بدون توجه به التماس و گریه‌های ما به طرز وحشیانه‌ای کتک‌مان زدند و تعرض کردند. از آن روز به بعد یک لحظه آرامش ندارم و به لحاظ روانی آسیب زیادی دیده‌ام. به همین خاطر حاضر نیستم آنها را ببخشم و برای آنها درخواست اشد مجازات دارم.

پس از آن نسرین به جایگاه رفت و درحالی که اشک می‌ریخت، گفت: همه واقعیت را مهتاب گفت اما من فقط این را می‌گویم که این 4 نفر کاری کردند که از ترسم نمی‌خواستم به خانه‌مان برگردم و در نهایت هم به خاطر عواقب این موضوع واقعیت را به خانواده‌ام نگفتم. حتی از ترس اینکه آنها دوباره آزارم دهند یا خانواده‌ام پی به این ماجرا ببرند، تصمیم گرفتم شکایت نکنم تا اینکه متوجه شدم آنها دستگیر شده‌اند و بعد شکایت کردم. حالا هم نه رضایت می‌دهم و نه می‌بخشم و درخواست حکم اعدام برای متهمان دارم.سپس 3 متهم یک به یک به جایگاه رفتند و اتهام تجاوز به عنف را نپذیرفتند و ادعا کردند که با 2 شاکی پرونده دوست بودند و رابطه با میل و خواسته دوطرف صورت گرفته بود.

شهرام ۱۷ ساله هم که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، اتهامش را نپذیرفت و مدعی شد مهتاب و دوستش را آزار نداده است.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، گزارش‌های کارشناسان پزشکی قانونی و پلیس، دو برادر و پسر عموی‌شان را به اعدام محکوم کردند و از آنجا که شهرام در زمان ارتکاب جرم زیر سن 18 سالگی بوده، به ۵ سال حبس محکوم شد.

دیگر خبرها

  • بازسازی صحنه جنایت در شب نشینی مستانه!
  • عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز به اعدام محکوم شدند
  • ردپای خانم بازیگر در پرونده تتلو
  • اعدام و حبس برای عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز
  • مسعود رجوی با پادرمیانی چه کسی از اعدام فرار کرد؟
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به‌ مدت ۲ شبانه‌ روز در تهران!
  • حکم اعدام آقای کارگردان شکسته شد / در جلسات دادگاه چه گذشت؟
  • حکم اعدام آقای کارگردان شکسته شد
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانه‌روز!
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانه‌روز در تهران!