نگاهی به آلبوم مشترک شجریان و پورناظری/ گردشی در نغمههای ایران من
تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۳۶۰۹۶
آلبوم «ایران من» آخرین اثر مشترکِ همایون شجریان و سهراب پورناظری است که شنیدنش مساوی است با گردشی در نغمههای مختلفِ ایران زمین. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم - یاسر یگانه
نام خانوادگیِ شجریان و پورناظری با موسیقی ایران گره خورده است. محمدرضا شجریان و کیخسرو پورناظری هیچگاه همکاریِ عمیقی با هم نداشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کنسرت – نمایش «سی» با آهنگسازی سهراب پورناظری و حضور همایون شجریان و البته حضور تعدادی از بازیگران مطرح سینمای ایران، به پرمخاطبترین رویدادِ تاریخ موسیقی ایران تبدیل شد. این رویداد طیِ 30 شب، میزبانِ حدود 120 هزار مخاطب بود.
اکنون اما مدتی است که خبری از آثار جدیدِ همایون شجریان و برادران پورناظری به گوش نمیرسد. آخرین آلبوم رسمیشان «ایران من» بود.
روزگار امروز، روزگار تک آهنگهاست. کمتر کسی دیگر همتِ این را دارد که آلبومی منتشر کند؛ آن هم آلبومی منسجم که قطعههایش به هم مرتبط باشند. روزگاری بود که آلبومهای موسیقی آنچنان انسجامی داشت که از ابتدا تا انتهایِ آلبوم، گویی روایتی در کار بود؛ آهنگها به هم ربط داشت و هر کدام برای روایتِ احساسی مشخص و برای هدفی مشترکساخته شده بودند.
اکنون اما ماجرا متفاوت است و تک آهنگها مُد شدهاند.
در این میان اما گاهی آلبومی منتشر میشود که تلاشی برای رسیدن به مفهومِ واقعیِ آلبومِ موسیقی است.
یکی از این آلبومها «ایران من» بود که اواخر سال 1397 منتشر شد. با اینکه برخی از آهنگهای این آلبوم پیشتر در کنسرتها اجرا و البته در فضای مجازی منتشر شده بود، ولی کنار هم قرار گرفتنِ این آهنگها توانست آلبومی منسجم را شکل دهد.
«ایران من» آخرین آلبومی است که از حاصل همکاریِ سهراب پورناظری و همایون شجریان منتشر شده است. با اینکه دو سال از انتشار این آلبوم گذشته است، اما بی شک مروری بر این اثر خالی از لطف نخواهد بود.
مقدمه قلاب
این بخش تِمی اصلی دارد که با دودوک شروع میشود. آنچه به گوش میرسد «دشتی» است. تکنیکهای نوازندهی دودوک ارمنی بودنش را مشخص میکند. سازهای زخمهای هم به میان میآیند. سه تار و دف، کاخن و تنبک هم اضافه میشود. سازها با هم گفت و گو میکنند. سنتور و کمانچه هم میآید. کلارینت هم هست. عود هم نقش مهمی دارد.
در ادامه فضای کار به مُد فریژین نزدیک میشود. تا آخرِ آهنگ هم در همین گام میماند. نقش سازهای کوبهای بسیار زیاد است و تکنیکهای متنوعی را اجرا میکنند.
همان تِم ابتدایی ادامه دارد و همایون هم میآید و آوازش را میخواند. کل این قطعه حدود 13 دقیقه است که چندان تنوع ملودی ندارد اما تنوع آنچه «مقدمه قلاب» را شنیدنی کرده، تنوعِ سازها و گفتوگویشان در قالب تکنوازیهاست.
او میکشد قلاب را...
سنتور، عود، سه تار، کلارینت، کاخن و تقریبا همه سازهایی که در مقدمه قلاب هستند، در تصنیف قلاب هم نقش دارند. در اینجا همان مُدِ فریژین است.
فریژین مُد درجه سومِ گام ماژور است. همان مقام کُرد اعراب است که در موسیقی ترکیه هم زیاد استفاده میشود.
آلتراسیونی در این تصنیف هست که خیلی به آن اشاره میشود؛ یعنی درجه چهارم را مُدام بِمل میکنند(یعنی اگر لای فریژین بزنند، رِ مُدام بِمُل میشود. هم در آواز و هم در سازها این بسیار شنیده میشود.
آلتراسیون به این معناست که نُتی برای لحظهای تغییر موضع میدهد. یعنی بِمُل یا دیز میشود اما این تغییر گذراست و باقی نمیماند.
در کنار ویژگیهای فنیِ این آهنگ، انتخاب شعرش شاید مهمترین ویژگیِ این تصنیف باشد. غزلی عاشقانه از استاد سخن سعدی که حتی اگر صد بار هم آن را خوانده باشید، باز هم شنیدن و خواندنش لذت بخش است.
من کجا باران کجا
هر چقدر در قطعههای پیشین تعداد سازها زیاد است و تنوع وجود دارد، این قطعه آرام است. دیگر خبری از کوبهایها نیست. در این کار از پَدی استفاده شده که نُت ثابتی را میزند. در همین فضا سه تار تکنوازی میکند و همایون هم آوازش را میخواند.
این آواز را همایون شجریان براساس آوازخوانیِ استاد کریمخوانی در «دشتی» طراحی کرده است و شعرش را پوریا سوری سروده است.
این بخش هم پیشتر در پروژهی «سی» اجرا شده بود.
خوب شد
در این آهنگ ریتم را به اصطلاح پر نکردهاند و سرِ میزانها و وسط میزانها شنیده میشود. باز هم فضای کار در «دشتی» است. از گیتار در کنار سه تار استفاده شده است. از دور صدای ویلنها هم شنیده میشود.
اسفند
«اسفند» ویژگیهای مهمی دارد که شاید مهمترینش شروع با «کاوال»باشد. «کاوال»نوعی نی و متفاوت از نی ایرانی است. این ساز در نقاط مختلف وجود دارد و ویژگیهای متفاوتی هم دارد.
کاوال(شمشال) در این قطعه «دشتی» مینوازد و آنچه مینوازد متعلق به موسیقی شرق ترکیه و کردستان ایران است. در واقع این «دشتی» براساس موسیقی سنتی ایران نیست. جملههایی که در این قطعه نواخته میشود متعلق به موسیقی مقامی و محلی است. در میانههای قطعه هم از دُهل و سرنا استفاده شده است.
عود و کمانچه و سه تار هم در این اثر نقش دارند. در پایانِ کار هم «امان امان» میگویند کهکردها و ترکها از این آوا و واژهها بسیار استفاده میکنند.
در کل میتوان گفت که این اثر موسیقی خطه کردستان است.
نوروزخوانی و نوروز
این قطعه کاملا مرتبط با نوروز است. ابتدای قطعه با آوا شروع میشود. دُهل و سرنا هم شنیده میشود. این موسیقی کاملا کردی است. میتوان این موسیقی را متعلق به شرق ترکیه(کردهای ترکیه) و کردستان ایران دانست. فضا کاملا دشتی است. اما «دُرین» است که در ادامه به قطعه نوروز وصل میشود و آنجا کرونها پدیدار می شوند(دورین دشتیِ بدون کرون است؛ به شرطی که جملههای دشتی را در دل خود داشته باشد. در موسیقی جَز دورین زیاد استفاده میشود اما حسِ دشتی ندارد، چون تاکیداتش چیز دیگری است. دورین مُدی است که از درجه دوم یک گام ماژور شروع میشود. اگر بخواهیم این فضا را به دشتی تبدیل کنیم باید روی درجه پنجمش تاکید داشته باشیم.)
وقتی همایون آواز خواندن را شروع میکند، کرونها هم به کار گرفته میشوند.
ریتم قطعه هم دو چهارمِ کردی است و فضا کاملا نوروزی است.
ابربهار
شعری از حافظ. سنتور، سه تار، تنبک و تار به گوش میرسد. از آواز اصفهان شروع میشود و در ادامه مُدلاسیون میکنند و یکی از مشتقات دستگاه «شور» را اجرا میکنند. در آخر باز هم به «اصفهان» بر میگردد و در اصفهان تمام میکنند.
مقدمه مرگ اسفندیار
این قطعه هم «دشتی» است. کمانچه و سنتور و عود و بندیر در این قطعه شنیده میشود. اول این قطعه تکنوازی کمانچه دارد که باز هم گوش شنونده را به سمت موسیقی کردستان میبرد. حتی در آواز هم مایهای از «دشتی» خوانده میشود که متعلق به غرب کشور است.
مرگ اسفندیار
این قطعه هم دشتی است. تمامی دشتیهایی که در این آلبوم هست، شنونده را یاد موسیقی کردستان ترکیه میاندازد.
ایران من
در این قطعه از ارکستر زهی استفاده شده است. همایون در این قطعه در فضای مینور تئوریک(مُدِ اِولیَن) شروع به خواندن میکند.
فرق مینور تئوریک با مینور هارمونیک یا همان اصفهان خودمان چیست؟ تفاوت این دو در سانسیبل است، یعنی نُت مجاور درجه اولش، از «می» میخواند. اگر این «می» به «رِ دیز» تبدیل شود فضای موسیقی به سمت «اصفهان» میرود(البته به شرطی که مشخصات اصفهان را هم داشته باشد). مینور هارمونیک درجه هفتمش دیز میشود.
اما در اینجا نیم پرده نمیگیرند و نُت سانسیبل را، «ر» میگیرند. این کار باعث میشود که فضا به مینور تئوریک تبدیل شود.
همایون وارد میشود و آوازش را میخواند و مُدلاسیون میکند و به نُت سی میرسید. اینجا فضای ماهور را میشنویم یعنی ماژور غربی میشود. ماهور و ماژور غربی از نظر ساختمان یکی هستند. فقط اتفاقاتی که در ماهور میافتد در گام ماژور نمیافتد.
در اینجا آهنگساز یعنی سهراب پورناظری کار را طوری نوشته که اثر وارد «ماهور»(مُدِ ایونین) میشود. در واقع وارد فضای ماژور میشود، اما آن را ماهور فرض میکند و میتواند ویژگیهای ماهور را نشان دهد. به همین دلیل وارد گوشه «شکسته» میشود و «مرغ سحر» را میخواند و به قرچه میرود و برمیگردد. در نهایت به درجه اول ماهور برمیگردد و روی «می» مینورِ تئوریک کار را تمام میکند.
آلبوم «ایران من» با اینکه برخی از قطعههایش در پروژههای دیگر ساخته و اجرا شدهاند، اما باز هم از وحدت رویهای برخوردار است که مخاطب را با آلبومی منسجم مواجه میکند. قطعههای این آلبوم در «دشتی» ساخته شده، به جز نخستن قطعهها که در مُدِ فریژین هستند و البته این مُد هم بسیار به دشتی نزدیک است.
آهنگساز نخواسته گوش شنونده از دشتی خارج شود. به همین دلیل فضایی متحد را برای کلیت اثر ترسیم کرده است. در نگاهی کُلی میتوان گفت که این آلبوم در عینِ حفظِ اصالتهای موسیقی ایرانی، تلاش کرده تا فضاهایی متفاوت و نو را تجربه کند. آهنگساز تلاش کرده تا با بهرهگیری از موسیقی نواحیِ مختلفِ ایرانِ فرهنگی، مجموعهای از نغمههایی را داشته باشد که با آنها بتواند به مفهومِ «ایران من» بیشتر نزدیک شود. در این میان موسیقی منطقه کردستان بیشتر از هر نوع موسیقی دیگری در این آلبوم شنیده میشود.
شنیدن این آلبوم درست مانند این است که در نغمههای مختلف ایران زمین گردشی کرده باشیم.
-------------------------
با سپاس از سعید کرمی - آهنگساز و نوازنده کلارینت که در بخش تحلیل فنیِ این اثر همکاری کرد.
انتهای پیام/
R33357/P/S4,40/CT5 واژه های کاربردی مرتبط کیخسرو پورناظری تهمورس پورناظری سهراب پورناظری همایون شجریان بیشتر بخوانید... نگاهی به آلبوم مشترک شجریان و قربانی؛ دور از انتظار، یکسان و گاهی ملالآور موسیقی فیلم مولانا و شمس را شجریان و پورناظری روایت میکنندمنبع: تسنیم
کلیدواژه: کیخسرو پورناظری تهمورس پورناظری سهراب پورناظری همایون شجریان کیخسرو پورناظری تهمورس پورناظری سهراب پورناظری همایون شجریان سهراب پورناظری همایون شجریان موسیقی ایران شنیده می شود استفاده شده شروع می شود ایران من قطعه هم قطعه ها آهنگ ها باز هم سه تار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۳۶۰۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به «مست عشق» از تعطیلی تا اکران/حواشی بیپایان یک اثر فاخر
دریافت 91 MB
خبرگزاری مهر-گروه هنر-سید امیر شایان حقیقی؛ بالاخره و پس از ۲ بار جابه جایی زمان اکران فیلم، امروز ۵ اردیبهشت قرار است «مست عشق» به صورت همزمان بر پرده سینماها در ایران و ترکیه نقش ببندد، بلیت فروشی این فیلم از ۲ اردیبهشت آغاز شده است و تاکنون بیش از ۲۳ هزار بلیت با ارزشی بیش از ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان به پیش فروش رسیده است.
«مست عشق» برشی از زندگی مولانا و شمس تبریزی در سالهای ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری قمری است که مواردی نظیر ارتباط مولانا و شمس تبریزی، عشق مولانا به شمس، تاثیر فراوان شمس بر زندگی و اشعار مولانا و عشق او به خدا را به تصویر میکشد. در واقع در این فیلم ۵ سالِ پر از اتفاق زندگی مولانا را مشاهده میکنید.
۲۴ شهریور ۹۸ اعلام شد قرار است داستان زندگی شمس و مولانا در قالب اثری به نام «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی و تهیه کنندگی مهران برومند ساخته شود. گفته میشد که قبل از شروع فیلمبرداری، حدود ۳ سال برای این پروژه زمان گذاشته شده است و این اثر در نهایت پس از ۵ سال با حواشی فراوان امروز آماده اکران در سینما شده است؛ تا قبل از این فیلم تنها در سریال «جلال الدین»، کودکی مولانا در قاب تلویزیون به نمایش گذاشته شده بود، همچنین «دیدار شمس و مولانا»» در قالب یک اپرای عروسکی با عنوان «اپرای مولوی» به کارگردانی بهروز غریب پور، آهنگسازی، بهزاد عبدی و همایون شجریان در قالب صدای شمس تبریزی و محمد معتمدی در قالب صدای مولانا به تصویر کشیده شده بود. نمایش «شمس پرنده» به کارگردانی پری صابری نیز نگاهی به دیدار شمس و مولانا در قالب یک تئاتر داشت.
«مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی درباره مولانا جلالالدین محمد بلخی شاعر نامدار ایرانی است و به یکی از مهمترین بخش های زندگی مولانا میپردازد، دیدار شمس تبریزی و مولانا منجر به تحول در مولانا و شکوفایی طبع شعر در او شد؛ با توجه به شگفتی های دیدار شمس و مولانا و ابهامات در اتفاقات بین این ۲ شاعر و عارف که منجر به تحول عمیق در مولانا شده است احسان جوانمرد و فرهاد توحیدی از نویسندگان این فیلم گفته اند که در طول ساخت مشورتهای بسیاری از مولوی شناسان برجسته از جمله دکتر محمدعلی موحد دریافت کردند و تلاش شده است تا داستان بسیار به واقعیت نزدیک باشد.
مفاخر ملی و طرحهای فیلمسازی
مدت ها است که کشورهای همسایه و منطقه برای تصاحب شخصیت های ملی، باستانی، داستان ها و افسانه های سرزمین ایران گوی رقابت را از یکدیگر دزدیده اند؛ از «تومیریس» ساخته قزاقستان و تصویرسازی ضد ایرانی از ماجرای مبهم مرگ کوروش، سریال «آلپ ارسلان» و ترک خواندن پادشاه ایرانی، سریال «نابغه کوچک» و ترک خواندن ابوعلی سینا فیلسوف و پزشک نابغه ایرانی و تحریف واضح محل تولد و زندگی این شخصیت برجسته ایرانی گرفته تا سریال «حشاشین» ساخته مصر و تحریف ها در رابطه با حسن صباح و فرقه اسماعیلیه تنها بخشی از این رقابت است.
واضح است که مدیران فرهنگی این کشورها با درک درست از ظرفیت ها و نقش جدی سینما در فرهنگ سازی از طریق تصویرسازی و بهره گیری از جادوی سینما، با سرقت شخصیت ها و جعل تاریخی به تقویت روحیه ملیگرایی و ایجاد وحدت بین مردم خود و برجسته سازی مفاخر و اسطوره ها دست می زنند. این پتانسیل و ظرفیت ویژه سینما در برجسته سازی تاریخ و تمدن یک ملت موضوع راهبردی است که در دهه اخیر مورد غفلت مدیران سینمایی ایران واقع شده است و حرکت به سمت سینمای قهرمان محور و ساخت آثاری نظیر «مست عشق» میتواند آغازی برای توجه به نقش راهبردی سینما در راستای احیای ارزشهای ملی باشد.
«مست عشق» از این رو قابل توجه است که به خود جرات داده و سراغ یکی از شخصیت های برجسته تاریخ ایران رفته است، امروزه کمتر کارگردان و تهیه کننده ای به دنبال تصویرسازی و دراماتیزه کردن شخصیت های ملی میرود. فارغ از کیفیت فیلم که باید مورد نقد و بررسی واقع شود، این انگیزه و اقدام به ساخت چنین اثری شایسته قدردانی است.
تولیدی مشترک با روایتی ایرانی
فرهاد توحیدی، نویسنده «مست عشق» قبل تر در قالب یک مصاحبه و در پاسخ به حاشیه هایی نظیر مصادره مولوی توسط ترک ها، گفته بود: هسته اصلی این فیلم ایرانی است. نویسنده و کارگردان ایرانی دارد و در واقع مولفان فیلم ایرانی هستند حتی آهنگساز آن هم ایرانی خواهد بود. فیلمنامه این اثر با نگاه ایرانی نوشته شده و در فیلم به صراحت به اصلیت ایرانی مولانا اشاره میشود. اما در این فیلم به دلیل اینکه به طور مشترک ساخته میشود ما فقط به یک بازار توجه نمیکنیم. مولانا در ترکیه از قداست خاصی برخوردار است و این فیلم مخاطبان بسیاری در ترکیه خواهد داشت.
آهنگساز «حریم سلطان» و آهنگسازی «مست عشق»
این اثر در حوزه موسیقی و آهنگسازی هم بی حاشیه نبود و پس از آغاز فیلمبرداری در تاریخ ۱۶ مهر ۹۸، همایون شجریان و سهراب پورناظری بهعنوان خواننده و آهنگساز این فیلم معرفی شدند اما ۲۶ مهر ۱۳۹۹، سهراب پورناظری سازنده موسیقی این فیلم از نیمهکاره ماندن فیلم حسن فتحی خبر داد و اعلام کرد که این فیلم رها شده و به مرحله پایانی نرسیده است.
البته در نهایت و طبق آخرین اخبار در رابطه با این اثر، موسیقی متن این فیلم توسط فاهیر اتاک اوغلو آهنگساز آثاری نظیر «عمر» و «حریم سلطان» ساخته شده است و علیرضا قربانی موسیقی تیتراژ آن را اجرا کرده است که میتوانید قطعه اختصاصی فیلم سینمایی «مست عشق» با آهنگسازی حسام ناصری و خوانندگی علیرضا قربانی را که در قالب یک نماهنگ و تک آهنگ منتشر شده، از اینجا بشنوید.
مست عشق پر از ستاره
بازیگران مطرح سینمای ایران و ترکیه در این اثر گرد هم جمع شده اند به شکلی که این فیلم یکی از پرستاره ترین آثار سینمایی چند سال محسوب میشود؛ پارسا پیروزفر بازیگر مطرح و محبوب سینمای ایران نقش مولانا را بازی میکند و شهاب حسینی نیز با گریمی متفاوت نقش شمس تبریزی را عهده دار شده است. همچنین هانده ارچل ستاره تلویزیون و سریالهای ترکیه است که نقش کیمیا خاتون (دختر مولانا) را بازی میکند.
حسام منظور در نقش حسامالدین چلبی (همنشین و شاگرد مولانا)، بوراک توزکوپاران بازیگر مطرح سینمای ترکیه در نقش سلطان ولد (پسر بزرگ مولانا)، بوران کوزوم دیگر بازیگر مطرح ترکیه نقش علاءالدین (پسر مولانا) را بازی میکند، بنسو سورال در نقش مریم، سلما ارگچ در نقش کِرا خاتون (همسر مولانا)، ابراهیم چلیککول در نقش اسکندر و خالد ارگنچ ستاره مطرح ترکیه و از بازیگران محوری سریال «حریم سلطان» در نقش پدر مولانا، از دیگر بازیگران ترکی این فیلم هستند.
یکی از حواشی پر سر و صدای این فیلم انتشار خبر ایفای نقش مولانا توسط بازیگری ترک بود که موجی از انتقادات کاربران ایرانی در نقد مصادره مولوی توسط ترک ها را به همراه داشت اما در نهایت این پارسا پیروزفر بود که نقش اصلی فیلم و نقش مولوی را بازی کرد.
«مست عشق» و حواشی بی انتها
«مست عشق» در ابتدا و در قالب یک اثر مشترک بین تهیه کننده ایرانی و ترکی تعریف شد که شاید بتوان گفت این فیلم سینمایی یکی از پرحاشیه ترین فیلم های سینمای ایران محسوب میشود اثری که در همه بخش ها حواشی و اتفاقات قابل توجهی را تجربه کرد که از جمله این حواشی میتوان به؛ قرارداد تولید در سه ماه و آماده شدن پروژه پس از ۵ سال، لغو آهنگسازی سهراب پورناظری و خوانندگی همایون شجریان، اخبار تعطیلی پروژه بهواسطه مشغله حسن فتحی برای کارگردانی «جیران»، صحبت ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره فجر مبنی بر مجوز نداشتن این فیلم و عدم امکان حضور در جشنواره فیلم فجر، خبر گروگان گرفتن راش های فیلم توسط تهیه کننده ترکی و فروش آن در قالب سریال به شبکهای ماهواره ای، شکایت از تهیه کننده ترکی توسط کارگردان، توقف پروژه به واسطه اختلاف ها بین تهیه کنندگان، ورود سفارت ایران در ترکیه به مشکلات فیلم و تفاهم برای انتقال تمام راشهای فیلم به تهیه کننده ایرانی، اعلام اکران همزمان با روز جهانی مولوی، خبر اکران همزمان در ترکیه و ایران، دوبار تعویق اکران فیلم و در آخرین مورد هم بیانیه تهیه کننده ترک فیلم در واکنش به اظهارات علی سرتیپی پخش کننده «مست عشق» اشاره کرد.
تایم لاین حواشی فیلم «مست عشق» از زمان شروع پروژه تا امروز را می توانید به صورت کامل از این فایل بخوانید؛ در این قابل تمامی اتفاقات و حواشی «مست عشق» با ترتیب زمانی ذکر شده است. مرور این موارد میتواند دید و نگاه مناسبی در راستای تولید آثاری از این دست به ما بدهد.
باید منتظر ماند و دید که «مست عشق» با وجود بهره گیری از بازیگران و عوامل پشت دوربین مطرح ایرانی و خارجی و داستانی جذاب که در راستای احیای مفاخر ملی ایران زمین تولید شده است، چقدر می تواند در اکران موفق شود و آیا مخاطبان با استقبال از این فیلم بر این فرضیه که تنها فیلم های کمدی ظرفیت فروش و موفقیت در گیشه را دارند، پایان میدهد؟
سایر عوامل فیلم سینمایی «مست عشق» عبارتند از مدیر صدابرداری: علیرضا علویان، مترجم فیلمنامه: نفیسه لاله، رنگ شناس: هوتن حق شناس و مانا محمدطاهر، آهنگساز: فاهیر آتاک اوغول، تدوین: جیدا کاراقول و دیلبر کویونجو، دستیار فیلمبردار: عارف جان کوجا و موجایت کیلیچ، دستیار نورپردازی: سید اوزدن، دستیار کارگردان: گیزم کاراجا و سوال سنرجانشین تهیه کننده: شهرام زاهدی، سرپرست گروه کارگردانی: محمدرضا رستمی، مدیر فیلم برداری: مرتضی پورصمدی، مدیر تولید: تولگا توسون، مدیر هنری: نیلوفر چامور، طراح گریم: ایمان امیدواری، دستیار اول و مدیر برنامه ریزی: فاتیح کجا، طراح جلوه های ویژه میدانی: آیتکین یالچین، طراح بدلکاری: شاهین کاراکوش از دیگر عوامل این فیلم هستند.
کد خبر 6086785