Web Analytics Made Easy - Statcounter

دروغ گفتم! می‌ترسیدم اگر ماجرای عشق و عاشقی من لو برود، دیگر نتوانم به چهره پدر و مادرم نگاه کنم. از سوی دیگر هم فریب حیله گری و چرب زبانی‌های «متین» را خورده بودم و او به بهانه خواستگاری، النگو‌های طلایم را گرفته بود. دیگر چاره‌ای نداشتم جز آن که داستان ساختگی زورگیری را برای مادرم بازگو کنم، اما نمی‌دانستم او از زورگیر خیالی شکایت می‌کند و من این گونه در مخمصه پلیس می‌افتم و .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..
به گزارش خراسان، این‌ها بخشی از اظهارات دختر ۱۷ ساله‌ای است که پس از حضور در کلانتری، ادعا می‌کرد یک زورگیر جوان طلاهایش را به زور از دستش خارج کرده است. این دختر وقتی در برابر سوالات تخصصی افسران زبده دایره تجسس قرار گرفت، نه تنها نتوانست مشخصات ظاهری زورگیر مورد ادعایش را ترسیم کند بلکه درباره چگونگی وقوع سرقت نیز به تناقض گویی افتاد و متوجه شد که افسران تجسس ادعاهایش را باور ندارند و ...
در این هنگام دختر نوجوان به دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) به دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی هدایت شد و زمانی که با سخنان مشاور اطمینان خاطر یافت که بیان حقیقت به نفع خودش است، در تشریح این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: حدود یک سال قبل زمانی که از بازار در حال بازگشت به خانه بودم، ناگهان «متین» را مقابل خودم دیدم. او از مدت‌ها قبل مرا زیر نظر داشت و گاهی تعقیبم می‌کرد. احساس می‌کردم به من علاقه دارد.   با وجود این توجهی به حضور او نکردم و وارد کوچه شدم. در آن ساعت روز، کوچه محل زندگی ما کاملا خلوت بود. متین تکه کاغذی که روی آن شماره تلفنش را نوشته بود به طرفم دراز کرد، من هم ناخودآگاه برگه را از او قاپیدم و در حالی که ضربان قلبم تندتر می‌زد وارد حیاط شدم، ولی وسوسه عجیبی به جانم افتاده بود، به همین خاطر بار‌ها به آن شماره تلفن نگاه کردم و بالاخره با او تماس گرفتم. این گونه بود که ارتباط تلفنی من و متین آغاز شد. هرچه بیشتر با او صحبت می‌کردم به همان اندازه علاقه ام به متین زیادتر می‌شد.   او مدام از زیبایی‌های من سخن می‌گفت و من هم خام چرب زبانی هایش می‌شدم و در رویاهایم او را ناجی خودم می‌پنداشتم تا مرا از زندگی در یک خانواده آشفته نجات دهد، چرا که پدرم مردی معتاد بود و همواره پای بساطش می‌نشست. مادرم نیز کارگر منازل مردم بود و من باید به عنوان فرزند بزرگ خانواده از دیگر خواهران و برادرانم مراقبت می‌کردم. به همین دلیل در آرزوی ازدواج با متین لحظه شماری می‌کردم تا از این سختی‌ها و مشقت‌های خانوادگی رها شوم و برای خودم زندگی مستقلی تشکیل بدهم.
در واقع، او را در افکار خودم مردی تصور می‌کردم که می‌تواند تکیه گاه محکمی در زندگی ام باشد. خلاصه، این ارتباط‌های تلفنی خیلی زود به دیدار‌های حضوری کشید، ولی متین مشکلات مالی را بهانه کرد و به خواستگاری ام نمی‌آمد. تا این که چند روز قبل از من خواست برای یک ملاقات ضروری با هم قرار بگذاریم، ولی من که دیگر به خاطر همین عشق و عاشقی‌های خیابانی ترک تحصیل کرده بودم، بهانه‌ای برای خروج از خانه نداشتم و رفتن سر قرار برایم دشوار بود، اما با اصرار‌های متین نقشه‌ای کشیدم و به بهانه رفتن به منزل خاله ام که در محله ما سکونت داشت، از مادرم اجازه گرفتم و به محل قرار با متین رفتم. او مانند همیشه از دلتنگی هایش سخن گفت و سپس با چرب زبانی از من خواست النگوهایم را برای فروش به او بدهم که بتواند مقدمات مراسم خواستگاری مانند خرید گل و شیرینی و حلقه ازدواج را فراهم کند.   من هم که حرف هایش را باور کرده بودم نگاهی به النگوهایم انداختم و آن‌ها را از دستم بیرون کشیدم چرا که با خودم می‌اندیشیدم اگرچه آن‌ها را مادرم با کارگری در منازل مردم برایم خریده است، اما من هم برای آینده ام هزینه می‌کنم، ولی از آن روز به بعد دیگر متین به تلفن هایم پاسخ نداد تا این که مادرم متوجه نبودن النگوهایم شد و من از ترس این که ماجرای عشق و عاشقی ام لو برود، داستان زورگیری را برایش بازگو کردم. او هم که برای خرید النگو‌ها ماه‌های زیادی را عرق ریخته بود، بی درنگ به کلانتری آمد و شکایت کرد، اما‌ای کاش...
شایان ذکر است، ادامه رسیدگی به این پرونده پس از اظهارات دختر نوجوان در دایره تجسس در حالی وارد مرحله جدیدی شد که مادر این دختر حیرت زده از کلانتری خارج شد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: دروغ گویی دختر عاشق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۳۶۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستگیری سارق مغازه با همکاری پلیس یزد و کاشان


 به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز یزد، با اعلام چند فقره سرقت از مغازه در شهر یزد بررسی موضوع، شناسایی و دستگیری سارقان در دستور کار ماموران کلانتری ۱۶ امامشهر قرار گرفت.
 
ماموران کلانتری ۱۶ پس از شناسایی سارقان و هماهنگی با مقام قضایی خودروی متهمان در سیستم پلیس ثبت شد که در نهایت ساعتی بعد خودروی مذکور توسط پلیس آگاهی کاشان توقیف شد و متهمان دستگیر شدند. 
 در ابتدا ۴ سارق دستگیر شده منکر جرم خود شدند که پس از رو به رو شدن با ادله پلیس لب به اعتراف گشوده و به ۱۲ فقره سرقت مغازه در شهر یزد اعتراف کردند 
 همشهریان عزیز هرگونه موارد مشکوک را با شماره ۱۱۰ به پلیس اطلاع دهند.

دیگر خبرها

  • در غرب تحصیل کرد اما آثارش به شدت ایرانی است
  • ما را اینقدر عاشق خودت نکن جود!‏
  • فیلم| عاشق شدن آقای همساده در دیدار با کته خانم!
  • (ویدئو) عاشق شدن آقای همساده در دیدار با کته خانم!
  • (ویدیو) عاشق شدن آقای همساده در دیدار با کته خانم!
  • ایرانی که عاشق ایران بود!
  • رادان: ساخت کلانتری‌ها باید در شأن مردم باشد + تصویر
  • آقای قربانی با صدای شما عاشق شدیم...
  • پسر جوان دختر عاشق را از خانه فراری داد
  • دستگیری سارق مغازه با همکاری پلیس یزد و کاشان