Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-04-24@04:01:59 GMT

دستفروش فداکار: برای نجات رفتم، بساطم را دزدیدند!

تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۷۱۶۴۵

دستفروش فداکار: برای نجات رفتم، بساطم را دزدیدند!

آفتاب‌‌نیوز :

مشغول دستفروشی بود که ناگهان دود زیادی در آسمان دید و توجهش جلب ‌شد. همان لحظه، یاد سال‌ها پیش می‌افتد که در روستای‌‌شان، خانه‌ای آتش می گیرد و او قبل از رسیدن آتش‌نشانی، دلش را به دریا می زند و می‌دود وسط آتش تا زن و بچه صاحبخانه را نجات دهد. عملیاتی که آن دفعه با موفقیت انجام شده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حال مرور ماجرای آن روز در ذهن اش بوده که می‌رسد جلوی کلینیک «سینامهر» تهران؛ «کمک، کمک، داریم خفه میشیم، داریم می‌سوزیم و ... »

صدای زنان از طبقه چهارم بیمارستان، توجهش را جلب می‌کند. جمعیت زیادی با شنیدن این صداها، گوشی‌هایشان را درمی‌آورند و شروع می‌کنند به فیلم برداری. اما عنایت، غیرت دارد و خودش می‌گوید که غیرتم در آن لحظات اجازه نداد که یک بیننده باشم و ناموس مردم در آتش بسوزد. بنابراین، شجاعانه دل به آتش می‌زند، مثل مرد عنکبوتی ، شیشه طبقات را یک به یک می‌شکند، بالا می‌رود و قهرمان اتفاق تلخ آتش‌سوزی کلینیک سینامهر می‌شود. او بیش از 11 زن و کودک را از میان شعله‌ها و زبانه‌های آتش نجات داد و ویدئوی فداکاری‌اش به یکی از پربازدیدترین پست‌ها در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شد. در پرونده امروز زندگی سلام، به سراغ «عنایت آزغ» رفتیم تا از اتفاقات آن روز بپرسیم و این‌که چطور چهار طبقه را با دست خالی بالا رفته تا 11 نفر را از مرگ حتمی، نجات دهد؟ شایان ذکر است هفته گذشته، کلینیک درمانی سینامهر در منطقه تجریش تهران در پی انفجار چند سیلندر گاز بزرگ و کوچک، آتش گرفت و منجر به فوت ۱۹ نفر و مصدوم شدن ۲۴ تن از کارکنان و مراجعه‌کنندگان این کلینیک شد.

درآمدم از دست فروشی روزی 40 هزار تومان بود

ابتدا از عنایت 29 ساله می‌پرسم که چه شد از روستای باوج شهرستان رامهرمز در استان خوزستان به تهران آمدی که می‌گوید: «روستای خودمان از نظر امکانات، زیر صفر است. بالای 80 یا 90 چاه نفت در روستای ماست ولی بیشتر جوانان روستای‌مان بیکار هستند. بنابراین، همین دست فروشی در تهران برایم درآمد بیشتری دارد. دست فروشی در تهران برایم روزی 40 یا 50 هزارتومان درآمد دارد اما اگر در روستای‌مان مانده بودم، روزی 5 هزار تومان هم درآمد نداشتم. البته برای دست فروشی به تهران نیامدم و سرنوشتم، این‌طور رقم خورد. به امید پیدا کردن کار و پولدار شدن بود که مشکلات سفر به تهران و زندگی در پایتخت را پذیرفتم. تا سیکل درس خواندم و تقریبا اوایل سال ٨٥ بود که همراه برادرم از رامهرمز به تهران آمدیم. ما در یک شرکت خصوصی به عنوان تکنیسین برق مشغول به کار شدیم اما بعد از هفت سال، بیکار شدیم. آن ‏زمان مهندسی که با او کار می‌کردم، در یک مناقصه باخت و زندگی‌اش نابود شد. من و برادرم هم ‏بیکار شدیم. خیلی دنبال کار گشتم ولی فایده‌ای نداشت. مدتی هم کارگری کردم تا این‌که تصمیم گرفتم دست فروشی کنم. حالا سال‌هاست که بساط فروش نقره و زیورآلاتم در یکی از همین خیابان‌های اطراف کلینیک سینامهر که دچار آتش‌سوزی شد، برپاست و از این راه، زندگی‌ام را می‌گذرانم.»

اگر دیرتر رسیده بودم...

بساط او تقریبا 500 یا 600 متر با کلینیک فاصله داشته است. درباره مشاهداتش از اولین لحظاتی که به جلوی کلینیک رسیده، می‌گوید: «بعد از دیدن دود در آسمان، سریع خودم را به کلینیک سینامهر رساندم و تا آن‌جا دویدم. چندباری از جلویش رد شده بودم. یک مرکز دندان پزشکی و تصویربرداری و جراحی‌های ساده در شمال تهران بود. جمعیت زیادی جلوی کلینیک جمع شده بودند، به نظرم حداقل 500 یا 600 نفر آن‌جا بودند. سر و صدا خیلی زیاد بود و همه یا مشغول تماشا بودند یا با گوشی‌هایشان از خانم‌هایی فیلم می‌گرفتند که در طبقه چهارم کلینیک گرفتار آتش شده بودند، فریاد می‌زدند و درخواست کمک داشتند. آتش‌نشانی با شیلنگ‌های آب به جان آتش افتاده بود اما کافی نبود و اگر چند دقیقه‌ای دیرتر دست به کار می‌شدم، بعید می‌دانم که این افراد از آن مهلکه جان سالم بدر می‌بردند.»

بساط دست فروشی‌ام را همان شب دزدیدند!

عنایت که خودش هم تصور نمی‌کرده تبدیل به قهرمان دردناک‌ترین حادثه چند وقت اخیر پایتخت شود، درباره روز آتش‌سوزی و تصمیم شجاعانه‌ای که گرفته، می‌گوید: «سه‌شنبه هفته پیش، تقریبا ساعات اولیه شب بود. حالا 8 یا 9، دقیقش یادم نیست. مثل هر روز، بساطم را پهن کردم و مشغول کار بودم که صدای مهیب انفجار را شنیدم و در مدت بسیار کوتاهی، تمام آسمان را دود گرفت. فرصت نشد که بساطم را جمع کنم، بساطی که همه دارایی‌ام بود و دیگر هم ندیدمش چون همان شب دزدیده شد. گوشی‌ام را هم نمی‌دانم در آتش افتاد یا کنار بساط جا گذاشتم، هرچه که بود، تلفنم هم آن شب گم شد.»

پنجره‌ها را شکستم و 4 طبقه رفتم بالا

از این جوان 29 ساله خوزستانی می‌پرسم که آیا ترس از ارتفاع ندارد که 4 طبقه را مثل اسپایدرمن بالا رفته؟ او جواب می‌دهد: «راستش من مجبور بودم برای نجات خانم‌هایی که تقریبا از همه‌جا و همه‌کس ناامید شده بودند، از ساختمان چهار طبقه بالا بروم. می‌ترسیدم اما غیرتم اجازه نمی‌داد مثل بعضی از رهگذرها، دست به گوشی شوم و به جای تلاش برای کمک کردن به آن‌ها، فقط نگاه‌شان کنم یا فیلم بگیرم. مگر می‌شد فقط تماشاگر باشم و ضجه‌های زنان و مردانی را ‏بشنوم که در حال مرگ بودند؟ باید از دیوار بالا می‌رفتم. از در نمی‌شد. آتش خیلی زیاد بود. همان‌طور که گفتم، من ‏سال‌ها در آن منطقه بودم. برای همین تمام اطراف کلینیک را می‌شناختم. بلافاصله به پشت ساختمان ‏رفتم. شیشه‌ها را می‌شکستم و طبقه به طبقه بالا می‌رفتم. اولش با دست شیشه ها را شکستم که دستم زخمی شد. بعد فریاد زدم و درخواست میله‌آهنی یا چیزی را کردم که بشود با آن شیشه‌ها را شکست. تنها کسی که به من کمک کرد، نگهبان بود. میله آهنی را گرفتم و شیشه‌ها را شکستم و به طبقه چهارم رسیدم. آن جا تعداد زیادی زن و کودک بودند. یک زن باردار هم بود که بیهوش شده بود. همه ترسیده بودند. ‏هنگامی که داشتم بالا می‌رفتم با خودم دستمال خیس و شیلنگ بردم. شیلنگ را رویشان گرفتم. بلافاصله ‏دستمال خیس روی صورت‌شان گذاشتم. نمی‌خواستم خفه شوند. حتی کفش‌های خودم را به یکی از خانم‌‏ها دادم. چون در اتاق عمل بود و کفش نداشت. در آن‌جا شیشه خرده زیاد بود و برای این‌که پاهایش ‏آسیب نبیند کفش‌هایم را به او دادم.»

با دست خالی، نیم ساعت با آتش جنگیدم

از عنایت می‌پرسم که چطور 11 زن و بچه را از ساختمان در حال سوختن خارج کرده که می‌گوید: «آن بالا در مجموع یک دختربچه، یک زن باردار، هفت تا هشت زن دیگر و یک مرد بودند که آتش داشت نفس شان را می‌گرفت. تقریبا نیم ساعتی به تنهایی مشغول کمک به این خانم‌ها بودم تا آتش سمت‌شان نرود و خفه نشوند. با دست خالی با آتش جنگیدم تا این‌که نگهبان بیمارستان، پیش من آمد ‏و با هم همه بیماران را از آن طبقه خارج کردیم. از طریق راه‌پله‌ها آنان را به پشت‌بام ساختمان کناری بردیم و آتش‌نشان‌ها آن‌ها را نجات دادند. در تمام این لحظات، آتش‌‏نشانی در حال خاموش کردن آتش بود و همزمان بادبزن را هم روشن کرده بود ‏که این مسئله کمک زیادی به ما کرد چون حجم آتش و دود خیلی زیاد بود و هر لحظه ممکن بود خفه شویم. برای همین، هر چند لحظه سر یک به یک آن‌ها را از پنجره بیرون ‏می‌بردم تا بتوانند نفس بکشند و خفه نشوند‎. خودشان آن‌قدر ترسیده بودند که توان ایستادن روی پای‌شان را هم نداشتند.»

شب‌ها در پارک می‌خوابیدم

از او می‌پرسم چطور این همه سال در تهران با این همه مشکلات دست‌و‌پنجه نرم کرده و تا قبل از این اتفاق، چه برنامه‌هایی برای آینده‌اش داشته است که می‌گوید: «دست فروشی که برای من درآمدش در حد بخور و نمیر بود. شب‌ها هم که در پارک‌ها می‌خوابیدم اما هیچ‌وقت، ناامید نشدم. در این سال‌ها، خدا خیلی کمکم کرد و امید زیادی داشتم که بالاخره با تلاش، سرنوشت بهتری در انتظارم خواهد بود و خدا دستم را خواهد گرفت. این را هم بگویم که اصلا فکرش را نمی‌کردم این ویدئو، مورد توجه مردم قرار بگیرد. این لطفی که مردم در این روزها به من دارند را هیچ‌گاه فراموش نخواهم کرد و امیدوارم که روزی بتوانم دوباره برایشان جبران کنم.»

بازویم سوخته و دستم 11 تا بخیه خورده است

او در همین گفت‌وگو اشاره کرد در زمانی که شیشه‌ها را می‌شکسته تا بالا برود، دستش زخمی شده است. از او می‌پرسم الان حالش ‌چطور است که می‌گوید: «بازویم سوخته که هنوز کمی درد می‌کند. بالا رفتن از 4 طبقه و پا گذاشتن روی شیشه‌های شکسته ، واقعا دردناک بود، به خصوص که آتش هم از ساختمان زبانه می‌کشید. در ضمن، دستم 11 تا بخیه خورده و هنوز یک شیشه ریز در پایم است که فقط باید عمل کنم تا دربیاید. همین شیشه ریز، الان خیلی اذیتم می‌کند و راه رفتن را برایم مشکل کرده است اما این‌ها برایم مهم نیست. وقتی آن خانم‌ها را نجات دادم، خیلی خوشحال بودم اما از طرفی هم ناراحت شدم که شنیدم 19 نفر دیگر در این حادثه، جان‌شان را از دست دادند. ای‌کاش می‌توانستم بقیه را هم نجات بدهم.»

قبلا هم یک خانواده را از آتش نجات داده بودم

عنایت در زمانی که هنوز به تهران نیامده بوده، تجربه مشابهی داشته و زن و فرزند یکی از اهالی روستایش را هم از آتش نجات داده است. او در این باره می‌گوید: «من سال‌ها پیش هم همین کارها را انجام داده بودم. ساختمان کوچکی در روستای رامهرمز آتش ‏گرفته بود. سه نفر از اعضای یک خانواده داخل بودند. من به آن جا رفتم و هر سه نفر را نجات دادم. ‏برای همین در آتش‌سوزی اخیر کلینیک سینامهر هم بلد بودم که در این‌گونه مواقع باید چه کار کنم و خیلی هول نشده بودم. البته به محض این که جلوی کلینیک رسیدم، متوجه شدم حجم آتش زیاد است و قطعا تلفات هم داریم. برای همین، فقط می‌خواستم از ‏افزایش تلفات جلوگیری کنم که به لطف خدا، موفق هم شدم.»

در اینستاگرام از نام من سوء استفاده شده است

دقایقی بعد از انتشار ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی از حرکت ستودنی عنایت برای نجات تعدادی از هموطنان‌مان در آتش‌سوزی کلینیک سینامهر تهران، نام او با هشتگ دهقان فداکار و قهرمان وطن، پربازدید شد و اکنون بیش از 10 یا 15 صفحه که بعضی‌هایشان بیش از 20 یا 30 هزار فالوئر هم دارند، به نام او ساخته شده است. خودش در این باره می‌گوید: «عده‌ای دارند در شبکه‌های اجتماعی به خصوص همین اینستاگرام از نام من سوء استفاده می‌کنند و همه‌شان در توضیحات صفحه‌شان زده‌اند که این صفحه، تنها صفحه رسمی عنایت آزغ است که این‌طور نیست. من یک صفحه شخصی دارم که به تازگی چندتا لایو در آن گذاشتم و بقیه این صفحات، ربطی به من ندارند و نمی‌‌دانم چه افرادی آن‌ها را ساخته اند و مدیریت می‌کنند.»

از آتش‌نشانی، شرکت نفت و فولاد پیشنهاد کاری دارم

این جوان 29 ساله خوزستانی، این روزها سرش حسابی شلوغ است و سازمان‌های مختلفی از او تقدیر کرده‌اند. شهردار تهران هم قول داده که امکان استخدامش در آتش‌نشانی تهران را فراهم کند. از او درباره میزان هدیه نقدی که تا امروز گرفته و استخدام اش در آتش‌نشانی تهران می‌پرسم که می‌گوید: «به جز سکه‌ای که از شهردار تهران گرفتم، هنوز هیچ هدیه نقدی دیگری نگرفتم و جاهای دیگر فقط به من لوح تقدیر داده‌اند و بس. البته در این چند روز از آتش‌نشانی تهران، فولاد خوزستان و شرکت نفت با من تماس گرفتند و گفتند که برای استخدامم، با من همکاری خواهند کرد. من هنوز تصمیم نگرفتم که به کجا بروم. باید بررسی کنم و زودتر تصمیم بگیرم.»

به داد جوانان بیکار روستای‌مان برسید

«این‌که فقط برای من شغلی پیدا شود، کافی نیست. کاش مسئولان به داد جوانان بیکار روستای مان هم برسند»، عنایت با این توضیح می‌گوید: «درخواست من این است که مسئولان به وضعیت روستای‌مان هم برسند. همه جوانان در آن‌جا بیکار هستند، بیشترشان دارند روستا را ترک می‌کنند، مسکن و کار نیست و باید به آن‌ها هم شغل بدهید. این تنها خواسته من است. پدرم اکنون بیکار است و مادرم هم بیمار. پدرم قدیم یک زمین کشاورزی داشت و از همان طریق، روزگار می‌گذراندیم ولی الان چند سالی است که به علت محروم بودن منطقه‌مان، به شدت با مشکل خشکسالی دست و پنجه نرم می کنیم و کلا کشاورزی هم بی‌ثمر شده است. روستای‌مان در حال نابود شدن است. کاش یک نفر صدای من را بشنود و برای آینده جوانان روستا کاری بکند.»

منبع: روزنامه خراسان

منبع: آفتاب

کلیدواژه: دستفروش آتش سوزی کلینیک سینا کلینیک سینامهر روستای مان شیشه ها آتش نشانی دست فروشی برای همین آتش سوزی خانم ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۷۱۶۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فهرست مراکز کاردرمانی در مشهد

یکی از بهترین مراکز کاردرمانی در مشهد، کلینیک کاردرمانی راد است. این کلینیک با ارائه خدمات مختلف و ارائه برنامه درمانی برای کودکان به درمان کودکان و بزرگسالان می‌پردازد.

اگر شما هم به دنبال پیدا کردن یک مرکز کاردرمانی در مشهد هستید، به جای درستی آمده‌اید. ما فهرست کاملی از مراکز کاردرمانی برای شما آماده کرده‌ایم تا با توجه به نیازی که دارید به یکی از آن‌ها مراجعه کنید و مشکلات خود، فرزند یا اطرافیان خود را برطرف کنید.

معرفی فهرست مراکز کاردرمانی در مشهد

در شهر مشهد تعداد کلینیک‎های کاردرمانی و کاردرمانگران روزبه‎‌روز در حال بیشتر شدن است. انتخاب از میان این تعداد برای داوطلبان بسیار مشکل است؛ به همین خاطر است که ما این فهرست جامع را برای شما آماده کرده‌ایم. از طرف دیگر شما می‌توانید به فهرست مراکز کاردرمانی در وب سایت اداره کل بهزیستی استان خراسان رضوی که به نشانی https://www.behzisti-kh.ir/ هم مراجعه کنید.

مرکز جامع توانبخشی راد مشهد

یکی از بهترین مراکز کاردرمانی در مشهد، کلینیک کاردرمانی راد است. این کلینیک با ارائه خدمات مختلف و ارائه برنامه درمانی برای کودکان به درمان کودکان و بزرگسالان می‎پردازد. ویژگی که این کلینیک را از دیگر کلینیک‎های موجود متمایز کرده است این است که تنها کلینیک موجود در مشهد است که از دانشگاه علوم پزشکی مشهد مجوز دارد. داشتن مجوز از سازمان نظام پزشکی ایران https://irimc.org/ کار سختی است که کلینیک‌ها برای اخذ آن باید تلاش بسیاری کنند. مدیریت فوق العاده این مجموعه که رسالت خود را خدمت رسانی بر بیماران گذاشته است و این مهم سرلوحه کار تماس پزشکان کلینک راده قرار گرفته است سبب محبوبیت این مجموعه شده است.

مهم‌ترین خدماتی که مجموعه راد برای فرزندان شما در نظر گرفته است این است که شما به محض ورود به کلینیک، از مجموعه‌ای از خدمات مثل روانشناس کودک، روانپزشک کودک، متخصص اطفال، متخصص اعصاب و روان، بازی درمانی، مشاوره تحصیلی و … برخوردار خواهید بود.

زمانی که وب سایت راد مراجعه می‎کنید به راحتی می‎توانید نظرات کاربران را مطالعه کنید و از رضایت همه مراجعان به راحتی می‌توان نتیجه گرفت که کلینیک کاردرمانی راد بهترین انتخاب برای درمان فرزندان شما است.

کلینیک کاردرمانی راد به کودکانی که دچار مشکلات زیر هستند، کمک می‎کند.

کودکان فلج مغزی (CP) کودکان طیف اوتیسم (ASD) کودکان بیش فعال (ADHD) و کودکان دارای نقص توجه (ADD) کودکان دارای تاخیر حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی (DCD) کودکان مبتلا به فلج ارب (erb palsy) کودکان اختلال یادگیری خاص (SLD) شامل: اختلالات خواندن، نوشتن و ریاضی کودکان سندروم داون (down syndrome) کودکان مبتلا به اختلالات عصبی-عضلانی مانند دیستروفی های عضلانی کودکان مبتلا به آسیب های مغزی (TBI) و ضایعات نخاعی (SCI)


آدرس کلینیک راد: مشهد – خیابان آبکوه – بین آبکوه ۷ و ۹ (بین دانشسرا و مجد) – پلاک 117 تلفن تماس: ۰۹۳۰۶۷۲۷۷۴۰ آدرس وب سایت: https://raadclinic.ir/ کلینیک درمانی توانبخشان

مدیر مرکز آقای عیسی حاتمی هستند که این کلینیک به درمان مشکلات مختلفی مثل: تاخیر حرکتی، فلج مغزی، سکته مغزی، ام اس، پارکینسون، دوشن، بکر، اختلالات تعادلی و مخچه، راه رفتن، ضایعه نخاعی، ضربه مغزی، جراحی های دست و پا، سرطان، بیماران بستری در خانه و … می‎پردازند.

برای مراجعه به کلینیک توانبخشان لازم است که آدرس و شماره تلفن این کلینیک را بدانید.

آدرس کلینیک: مشهد، بلوار سجاد، خیابان بهارستان، بهارستان 1، ساختمان پزشکان بهار، طبقه 5، واحد 14 شماره تلفن: 09338257314 کاردرمانی وصال

یکی دیگر از مراکز کاردرمانی در مشهد، مرکز کاردرمانی وصال است. این مرکز نیز با ارائه خدمات جامع و مختلف توانسته است رضایت بسیاری از بیماران را به خود جلب کند.

آدرس کلینیک وصال: بلوار وکیل آباد، سه راه هنرستان، جنب بانک ملت، پلاک 26 شماره تماس: 05138816131 کلینیک کاردرمانی علوی

کلینیک کاردرمانی علوی تنها در حوزه کودکان فعالیت می‌کند و به مشکلاتی که کودکان در این حوزه دارند می‎پردازد. در صورت نیاز از کار تیمی با حضور تیم توانبخشی گفتاردرمانی و روانشناسی و نوروفیدبک و تغذیه

کمک می‌گیرد تا بهترین برنامه درمانی برای کودکان شما نگارش شود.

آدرس کلینیک علوی: مشهد – وکیل آباد – بین وکیل آباد ۳۵ و بلوار دانشجو – درمانگاه شبانه روزی سلامت کودک – کاردرمانی علوی تلفن تماس: ۰۹۲۱۰۸۶۰۳۱۵ کاردرمانی نرجس جنگی

کاردرمانی تخصصی ذهنی و جسمی کودکان (اوتیسم ، بیش فعالی ،تاخیر رشدی و حرکتی ، فلج ارب و …) مربوط به کلینیک کاردرمانی خانم نرجس جنگی است. در صورت وجود هر یک از این مشکلات می‌توانید به کلین ایشان مراجعه کنید.

آدرس کلینیک نرجس جنگی: خیابان آیت الله عبادی بین عبادی ۵۰ و ۵۲ کلینیک ققنوس تلفن تماس: ۰۹۰۳۱۲۴۲۵۰۴ کاردرمانی الهامی نژاد

ایشان دانش آموخته دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران است و چندین سال تجربه کار در بهترین مراکز درمانی سطح شهر تهران و مشهد را دارد.

از جمله خدماتی که ایشان برای کودکان ارائه می‎دهد، عبارت است از: توانبخشی تخصصی حسی در کودکان دارای مشکلات حسی مانند کودکان طیف اوتیسم، توانبخشی تخصصی جسمی در کودکان مبتلا به مشکلات جسمی و نقص حرکتی مانند کودکان فلج مغزی، تاخیر در تکامل و …

آدرس کلینیک الهامی نژاد: مشهد – بلوار وکیل آباد ۲۷ و ۲۹ – جنب آس برگر – ساختمان پزشکان – طبقه اول تلفن تماس: ۰۹۱۲۰۳۹۹۹۷۴ مرکز کاردرمانی خانه سبز

خانم عاطفه نصرتی پور مدیر کلینیک هستند. ایشان به کاردرمانی جسمی کودک و بزرگسال، توانبخشی تخصصی بیماران MS، کاردرمانی ذهنی و یکپارچگی حسی ،کودکان دارای نقص توجه و تمرکز و طیف اوتیسم می‎پردازند.

در کلینیک خانه سبز خدمات گفتاردرمانی نیز ارائه می‌شود.

آدرس کلینیک خانه سبز: مشهد – بلوار وکیل آباد – سیدرضی ۲۰ – پلاک ۲۳۸ تلفن تماس: ۰۹۱۵۴۰۱۵۴۱۵ کلینیک کاردرمانی سلامت

کاردرمانی سلامت در زمینه کودکان داری نقص توجه و تمرکز، اختلالات درکی و حرکتی، دانش آموزان مدارس با نقص در یادگیری بخصوص در ابتدایی و دیر آموز، اختلالات اتیستیک، متابولیک فعال می‌باشد.

آدرس کلینیک سلامت: مشهد – برج آبشار مشهد – بلوار معلم تلفن تماس: ۰۹۱۵۵۰۰۹۷۹ انواع کاردرمانی

کاردرمانی شامل انواع و حوزه‌های مختلفی است که بسته به مشکلی که شما، فرزندتان یا اطرافیان شما دارند باید به کاردرمانگر مراجعه کنند. برای تشخیص این که به کدام یک از انواع کاردرمانی نیاز دارید باید از یک کلینیک کاردرمانی یا از یک کاردرمانگر کمک بگیرید.

کاردرمانی جسمی کاردرمانی ذهنی کاردرمانی کودکان کاردرمانی اعصاب و روان کاردرمانی دست شرایطی که کاردرمانی می تواند به آنها کمک کند

هر فردی به دلایل مختلفی به کاردرمانی مراجعه می‌کند و به دنبال درمان مشکل خود است. ممکن است برخی از والدین به دلیل مشکلات رشدی فرزندشان به کلینیک مراجعه کنند یا فرد دیگری به دلیل آسیب نخاعی که در اثر تصادف دیده است، کاردرمانی را انتخاب کند. به طور کلی حوزه درمانی کاردرمانگر شامل موارد زیر است:

سکته مغزی آسیب مغزی آسیب نخاعی بیماری های عصبی عضلانی آرتریت درد مزمن مشکلات یادگیری مشکلات رفتاری مشکلات رشدی

سخن نهایی

از آنجایی که فهرست جامعی از همه کلینیک‌های کاردرمانی در مشهد را برای شما معرفی کردیم، حال نوبت شما است که یکی از از موارد بالا را انتخاب کنید. در زمان انتخاب به مجوزها و ویژگی‌های مثبتی که هر یک از کلینیک‎های کاردرمانی دارند توجه کافی داشته باشید. برای مثال ممکن است برخی از آن‌ها جزوه انجمن کاردرمانی ایران https://ima-net.ir/Community.aspx?COMID=1066 باشند و برخی دیگر خیر.

کد خبر 747180

دیگر خبرها

  • 10 نکته مهم برای انتخاب بهترین کلینیک دندانپزشکی
  • انتصاب مدیرکل جدید ارتباطات و فناوری اطلاعات استان یزد
  • معرفی مدیرکل جدید ارتباطات و فناوری اطلاعات استان یزد
  • فهرست مراکز کاردرمانی در مشهد
  • محمدخانی: هیچ هزینه‌ای برای عملیات‌های امداد و نجات دریافت نمی‌شود
  • عملیات نجات دره مرگ تهران
  • پرداخت ۱۸ میلیارد تومان برای بیماری‌های صعب العلاج
  • عضو گروه نجات که بازیگر «نون. خ» شد
  • عضو گروه نجات که بازیگر «نون.خ» شد/ کولبری در قسمت های بعدی سریال
  • بازپس گیری معادن غیر فعال کرمان