Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-25@13:07:39 GMT

به امضای مسجدسلیمان

تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۹۶۸۱۶

به امضای مسجدسلیمان

شاید نفت، نام مسجدسلیمان را بر زبان‌ها انداخت؛ اما ادبیات، این نام را زنده نگه‌ داشت. ادبیاتی که چراغش به نفت روشن شده بود اما پس از نفت، ریشه دوانید و سربرآورد و همین ادبیات، مُرده‌ریگ نفتی شد که بود و نبودش جز مصیبت برای مردمان آن دیار نداشته است.

این روزها با نام‌های بسیاری می‌توان مسجدسلیمان را به خاطر آورد که هر کدام ارزش‌افزوده‌ای در ادبیات امروز محسوب می‌شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ادبیات اقلیمی، به امضای شاعران و نویسندگان این خطه جان گرفت و طرح زمینه‌های زیستی، آداب سرزمینی و اختلاط آن با وقایعی که کشف و استخراج نفت به وجود آورده بود، مهم‌ترین مضامین این ادبیات به حساب می‌آیند. در این باره محمدعلی سپانلو نوشته‌است: «محیط جنوب‌غربی ایران بخصوص بخش صنعتی آن که تضادهای جهانی معاصر را یک جا کنار هم دارد، بهترین آزمایشگاهی بوده‌است برای آزمودن سبک نویسندگان رئالیسم امریکایی میان دو جنگ، در یک فرم بومی ایرانی. اقلیمی سوزان و وحشی که در آن شبح صنعتی عظیم چشم‌انداز را مسدود کرده‌است، مجموعه متلّونی از بدوی‌ترین طبایع تا تربیت‌شده‌ترین واکنش‌های شهرنشینی، ... این‌ها همه، به برخی از بهترین قصه‌نویسان معاصر ما فرصت داده تا مکتب قصه‌نویسی خوزستان را پدیدآورند؛ ترکیب دل‌پذیر مرارت و وحشت و پاک‌باختگی. می‌توان گفت که جغرافیا سبک آفریده‌است.»
«قباد آذرآیین» از جمله همین طبیعت و همین مکتب است. زادگاه او - مسجدسلیمان- بدون روتوش در نوشته‌هایش مجسم است و آدم‌هایش ترجمه صریحی از درد، فقر و خرافه و تصویری از مردمان مصیبت‌زده‌ای است که به شکل کارگران غربت‌زده و روستاییان آواره به نمایش در آمده‌اند. قباد آذرآیین دغدغه اصلی خود را به تصویر کشاندن عریان جنوب می‌داند. مسجدسلیمان هم که تکیه به زاگرس دارد و پای در کارون؛ جزئی از همان جنوب است و «قباد» که از کودکی با بوی نفت و گاز روییده است و خون خاکش را به تماشای چاه‌های خاموش به یغما برده می‌داند؛ می‌خواهد و می‌خواسته است که داستان‌هایش، پرده‌ای برای اکران شهرش و مصائبش باشد.
«فوران» آخرین رمان قباد آذرآیین است که متولد روزگار فوران نفت در مسجدسلیمان است. روایتی مغموم از کارگری محتضر که ابتلائات زیستن در تقاطع سنت و مدرنیته را به کلمه درآورده است. در این رمان، نویسنده با برجسته کردن تضادهای منبعث از تحول بی‌مقدمه زیست‌گاه خود، حال و روز مردمانی را روایت می‌کند که در صد و چند سال طلوع و غروب نفت، چه مشقت‌هایی را تاب آورده‌اند و چه به دست آورده‌‌اند. ساده‌تر بخواهم بگویم؛ قباد آذرآیین همه این سال‌ها خواسته است بگوید: که از نفت نه آبی سرد شد و نه نانی گرم!
شخصیت‌های این رمان که به مثابه نمایندگان طبقات اجتماعی بستر تاریخی قصه‌اند، محصول درک و دریافت‌های واقعی نویسنده از تجربه‌های زیستی و اتفاقات اجتماعی کودکی تا بزرگسالی نویسنده است. چاپ دوم رمان «فوران» توسط انتشارات «هیلا» عرصه شده است و خواندن این رمان در روزهایی که «نفت» بیشتر شنیده می‌شود؛ خالی از لطف نیست.

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: قباد آذرآیین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۹۶۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

صغیر اصفهانی، شاعری که اندیشه‌ای کبیر داشت

ادبیات هر ملتی آئینه تمام نمای هویت آن ملت است و تحولات ادبی همواره بر پایه دگرگونی‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شکل می‌گیرد و در حقیقت ادبیات هر دوره پاسخی است به نیازهای آن دوره و شاعران نیز مهری بر تأیید هویت آن دیار هستند و صغیر اصفهانی نیز سندی است بر تاریخ و تمدن اصفهان.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، شهر اصفهان با پیشینه بسیار کهن تاریخی خود از پیش از اسلام تاکنون همواره مورد توجه و تحولات و منشأ تأثیرات گوناگون در عرصه‌های مختلف بوده و بر این اساس اوضاع اقلیمی و جغرافیایی و واقع شدن اصفهان در میانه کشور، موقعیت بسیار ممتازی به این شهر بخشیده است.

در برخی از برهه‌های تاریخی این نقش بسیار پررنگ‌تر و قوی‌تر بوده و پس از اسلام نیز بر میزان توجه به این شهر افزوده شد و در طی قرن‌های متمادی علی رغم وقوع حوادث و پیدایش فراز و نشیب‌های فراوان تاریخی، نه تنها هیچ گاه از اهمیت آن کاسته نشد، بلکه در برخی مقاطع تاریخی به عنوان پایتخت ایران نیز برگزیده شد.

اولین بار در زمان آل‌بویه این شهر مرکز حکومت آل‌بویه قرار می‌گیرد و پس از آن در دوره سلجوقیان، به‌عنوان پایتخت ایران انتخاب می‌شود؛ وجود آثار متعدد معماری مربوط به عصر سلجوقی در این شهر و نیز آرامگاه برخی از بزرگان این حکومت در اصفهان، مؤید این مطلب است؛ از سویی لازم به ذکر است که ادبیات هر ملتی آئینه تمام نمای هویت آن ملت است و تحولات ادبی همواره بر پایه دگرگونی‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شکل می‌گیرد؛ و در حقیقت ادبیات هر دوره پاسخی است به نیازهای آن دوره و شاعران نیز مهری بر تأیید هویت آن دیار هستند و صغیر اصفهانی نیز سندی است بر تاریخ و تمدن اصفهان.

محمّد حسین صغیر اصفهانی ابن اسداللَّه شاعر ادیب و عارف وارسته، از مشاهیر شعرای معاصر اصفهان بود که در ۸ سالگی زبان به سرودن شعر گشود و شگفتی همگان را برانگیخت و از همان زمان «صغیر» تخلص پیدا کرد.

او اگرچه قصیده و غزل بسیار گفته اما اغلب اشعارش مدح و مرثیه چهارده معصوم (ع) است او از مداحان طراز اول اصفهان بوده و در تشکیل انجمن مداحان و تربیت و پیشرفت آنان نقش زیادی داشته و بر همین اساس حاج احمد صغیر فرزند مرحوم صغیر اصفهانی که خود نیز شاعر است، در ویژه برنامه بهار بهار با بیان اینکه صغیر اصفهانی از کودکی ذوق عرفان داشت، اظهار کرد: صغیر اصفهانی در شعرهای خود خدا را شکر می‌کند و می‌گوید افتخار می‌کنم که در کودکی خدا زبان مرا به اشعار گشود.

وی با اشاره به خصوصیات پدرش ادامه داد: صغیر اصفهانی یک پارچه حقیقت و نو دوستی بود، به طوری که از ناراحتی، خودپسندی و مواردی از این دست در وجود وی دیده نمی‌شد.

این شاعر و فرزند مرحوم صغیر اصفهانی تصریح کرد: صغیر اصفهانی همیشه سعی می‌کرد به دیگران در حد توان خدمت کند، عشق وافری به چهارده معصوم داشت و در مدح امیرالمومنین و اباعبدالله اشعار زیادی سرود.

وی با بیان اینکه صغیر اصفهانی به تخلص خود راضی بود و به آن اشاره داشت، افزود: «یک شب وی در دوره نوجوانی و زمانی که زبانشان به شعر باز شده بود در انجمن شعرا، قطعه شعری می‌خواند که برای مهمانان جالب بوده، پس از آن یکی از مهمانان به وی می‌گوید که تو اکنون صغیر هستی و این شعر را گفته‌ای و چه بهتر که همین فامیلی را داشته باشی؛» از این‌رو تخلص وی صغیر شد.

صغیر با اشاره به اینکه صغیر اصفهانی از هر سبکی شعر دارد، گفت: اینکه صغیر اصفهانی همیشه خود را کوچک می‌دانست و خضوع و خلوص داشت، او را بزرگ کرد.

وی با اشاره به بخشی از اشعار صغیر اصفهانی در خصوص قیامت اظهار کرد: قیامت روزی است که هرکس هرچه فرستاده است را می‌بیند، در همین راستا باید گفت که پدر دین باور بود و در اشعار او نیز این مورد تجلی پیدا کرده است.

کد خبر 747367

دیگر خبرها

  • رمان جدید اکبر والایی چاپ شد/ «بر فراز کشتزار» در بازار نشر
  • رمان جدید اکبر والایی چاپ شد/«بر فراز کشتزار» در بازار نشر
  • معرفی نامزدهای جایزه ادبیات داستانی زنان
  • یادداشت| پیمانه‌ای که پُر شد
  • برگزاری دیدار استقلال ملاثانی - سپاهان در مسجدسلیمان
  • صغیر اصفهانی، شاعری که اندیشه‌ای کبیر داشت
  • ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشی‌ها
  • قیصر امین پور ، قیصر شعر انقلاب اسلامی +فیلم
  • چاپ یک‌رمان پلیسی دیگر از فردریک دار/«آموزش آدمکشی» در بازار نشر
  • کشف معمای هولدن کالفیلد: هویت‌جویی، انزواطلبی و صداقت‌گرایی