موج سواری بر حقوق زنان از کجا نشأت میگیرد؟
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۹۹۳۲۵
به گزارش آخرین نیوز، اگر بررسی میدانی و اجتماعی در میان افراد جامعه انجام دهیم به این مهم پی خواهیم برد که 99 درصد مردم اول از همه نگران درآمدها و هزینهها هستند، طبق گفته کارشناسان چون درآمد افراد به ریال و هزینههایشان به دلار است و دلار، سکه و طلا هم این روزها ساعت میزند، مردم در انبوهی از دغدغههای فکری و اقتصادی گیر کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نسخه سوخته ورود بانوان به استادیوم
یکی از این موارد، نسخه سوخته ورود بانوان به استادیومهای ورزشی و دیگری دوچرخهسواری بانوان در کوچه و خیابان است در حالیکه اگر از بانوان نظر سنجی کنید خواهیم دید این دغدغه شاید مربوط به نهایتا 2 درصد از بانوان جامعه باشد آن هم بانوانی که آنقدر به لحاظ مالی تامین هستند که دیگر دغدغهای برای مشکلات مالی و اقتصادی و معیشتی ندارند.
اما چرا این مسئله مطرح شده بود؟ طراحان آن چه کسانی هستند و هدفشان از طرح آن چیست؟ سوالاتی است که قصد داریم در ادامه این نوشتار به تحلیل آن بپردازیم. نخست به سراغ طراحان این فضاسازیها میرویم و هدفی که در پشت طرح آن نهفته دارند! سایتهای ضد انقلاب و دلسوزان همیشه در صحنه آنور آبی نخستین طراحان این ماجرا هستند؛ طراحانی که اهداف خاصی از طرح چنین مباحثی دارند. اگر نگاهی واقع بینانه به این مسئله داشته باشیم در خواهیم یافت وطن فروشانی که آنور آب با پول دشمنان نظام و ملت ایران در حال نمایشهای عوام فریبانه هستند دلشان به حال ما و بانوانمان نسوخته که حالا میآیند مسئله حجاب و حقوق زنان و در پی آن دوچرخه سواری و ورود به استادیوم را بُلد میکنند بلکه اهداف شومی همچون تهییج احساسات بانوان به نفع اهداف شوم خود و راه اندازی شوهایی تبلیغاتی چون چهارشنبههای سفید در ذهن دارند تا بلکه بتوانند کشور را دچار مشکلات داخلی کنند.
از تهییج احساسات تا شوهای تبلیغاتی
این شوهای تبلیغاتی و این تهییج احساسات در حالی از سوی ضد انقلاب و در ظاهر دلسوزان حقوق بانوان انجام میشود که انقلاب اسلامی جایگاه رفیع و والایی برای بانوان دارد و در مقابل غرب سالهاست دست از نگاه ابزاری خود به زنان بر نمیدارد و این مهم وقتی بیشتر لو میرود که حتی بازیگران زن مطرح هالیوودی هم نسبت به آن گلایه میکنند و از سوء استفادههایی که از بانوان در غرب میشود، ابراز ناراحتی کرده و کمپینهایی برای مبارزه با این نگاه ابزاری به زن تشکیل میدهند تا جاییکه اخیرا قانونی در آلمان مصوب میشود که عکاسانی که به حریم بانوان تجاوز میکنند را محکوم میکند. باید گفت تصویب چنین قوانینی در حالی روی میدهد که 4 دهه قبل با پیروزی انقلاب اسلامی بدون تصویب قانون خاصی این حریم و کرامت برای بانوان ایرانی مهیا شد.
حالا ضد انقلاب که دست نشانده مستقیم مستکبران و دشمنان ایران اسلامی هستند برای آنکه به اهداف شوم اربابان خود که تزلزل جامعه اسلامی در پی به فساد کشاندن زن ایرانی است، برسند چنین مباحثی را در بوق و کرنا میکنند که زن ایرانی اجازه ورود به استادیوم را ندارد اما از خطرات و آسیبهای روانی و اجتماعی و فرهنگی این امر نمیگویند. یا حجاب را نشانه میروند ولی از تضییع حقوق زنان غربی و آسیب های روانیشان در نتیجه نگاههای ابزاری و عدم حفظ کرامت انسانی زنان نمیگویند.
هوچی گری برای انحراف افکار عمومی
دسته دومی که این روزها با هوچی گری دست به طرح چنین مباحثی میزنند و دوچرخه سواری بانوان ورفتن به استادیوم را جزو دغدغه بانوی ایرانی بر میشمارند جناح موسوم به اصلاح طلب در کشور هستند. این افراد در حالی دم از حقوق بانوان میزنند که در این سالهای اخیر که دولت و مجلس در اختیارشان بوده نتوانسته اند آنچه از بیمه، حقوق زنان، شرایط کاری و رفاهی است برایشان مهیا کنند.
اگر نگاه دقیقتری به کارنامه اصلاح طلبان مدعی حقوق زنان در کشور داشته باشیم در خواهیم یافت مهمترین نقطه ضعف دولت اصلاح طلب در این 7 سال اقتصاد بوده است امری که نه در بدنه دولت و نه در بطن جامعه قادر به اصلاح و سر و سامان دادن به آن نبودهاند و امروز وضعیت اقتصاد کشور به این نقطه رسیده که سکه از مرز 10 تومان بگذرد و دلار به 23 هزار تومان برسد و درآمد یک کارگر حتی کفاف نصف ماهش را نکند! حالا بانویی که مادر خانوادهای است که نان آورش کارگر است و باید نگران معیشت خود و فرزندانش باشد کجا فکرش حتی به دیدن یک بازی فوتبال میرسد که بخواهد رفتن به استادیوم دغدغه فکری و ذهنیش شود.
در تحلیل این مهم باید گفت این طیف چیزی در چنته ندارند و شکست مفتضحانهاشان در عرصه سیاست، اقتصاد و حتی روابط بین الملل سبب شده به هر عاملی برای منحرف ساختن افکار عمومی چنگ بیاندازند وگرنه مگر دوچرخه سواری دغدغه چند درصد بانوان ایرانی است؟ آن هم بانوانی که با بیکاری، مشکلات مالی و معیشتی و اجاره خانههای نجومی و گرانیهای افسارگسیخته مواجه هستند و هر روز هم با مشکلات بیشتری در نتیجه این عوامل مواجه میشوند. مگر میشود یک خانواده را از هم جدا دانست و مثلا گفت پدر خانواده با مشکلات مالی مواجه است چرا که درآمد ریالیش کفاف هزینههای دلاریش را نمیکند و مادر خانواده و دخترشان در فکر دوچرخه سواری و تماشای فوتبال از نمای نزدیک هستند!
تیری که به هدف نمیخورد
آنهایی که چنین مباحثی را دغدغه جامعه میکنند هدفی جز انحراف افکار عمومی ندارند لذا ابتدا با طرح مسئله و دغدغهسازی آن، یک مسئله دسته چندم را در سطر امور میآورند و با اولویتسازی در پی همان هوچی گریهایی که عرض شد جایگاهش را بالا میبرند و فکر و هزینه و زمان جامعه را معطوف آن میکنند تا بلکه کم کاریهایشان در عرصههای دیگر به چشم نیاید و مثلا بگویند ما دغدغه بانوی ایرانی و حقوق تضییع شده اش را داریم! غافل از آنکه تیرشان به هدف نمیخورد چرا که بیشتر زیر سوال میروند که شما که اینهمه دغدغه دارید برای اینکه زنان به استادیوم بروند، چرا دغدغهای برای بیمه و مشکلات اقتصادی و شرایط رفاهی بانوان که در پی اقتصاد متزلزل دست ساخته خود، هر روز بیشتر تضییع میشود، ندارید؟
دولت سال پایانی عمر خود را میگذراند در حالیکه کم کاریهای بسیاری در عرصههای مختلف و از همه مهمتر اقتصاد دارد و چه چیزی بهتر از انحراف افکار از این کم کاریها آن هم با اولویتسازی های واهی و نمایشی که مثلا فلان بانوی غرق در امکانات رفاهی از اینکه نمیتواند در خیابان دوچرخه سواری کند، ناراحت است و حالا ما بیاییم آنچه دغدغه نیست را دغدغه کنیم تا مردم کم کاریها و خرابکاریهایمان را کنار بگذارند و فکرشان معطوف شود به اینکه در این مورد حقوق بانوان زیر سوال رفته است. هر چند اصل ماجرای دوچرخه سواری چیز دیگری است و باید از منظر دیگری به آن پرداخته شود اما اینکه ملعبه سیاست بازی های برخی از سیاسیون برای شوهای سیاسی شود هم جایگاه والای بانوان در جامعه اسلامی را زیر سوال میبرد و هم این اولویت چندم را در جای اولویتهای نخست جامعه بانوان مینشاند.
اما یک سوی دیگر ماجرا این است که همین طیفی که امروز دم از حقوق بانوان و دغدغه ورود آنها به استادیوم ورزشی و دوچرخه سواری بانوان می زنند در روزگاری نه چندان دور برای آنکه خودی نشان دهند مخالف آن بودند. تاجاییکه اوایل روی کار آمدن دولت نهم، وقتی رئیسجمهور به رئیس سازمان تربیت بدنی دستور داد تا زمینههای ورود زنان به استادیومهای فوتبال را فراهم کند، برخی رسانههای اصلاحطلب و چهرههای این جریان سیاسی، ساز مخالف کوک کردند! چنانچه جمیله کدیور، فعال سیاسی اصلاحطلب که در آن زمان، نماینده مجلس بود در مصاحبهای با ایسنا در ۱۵ اردیبهشت 85 گفته است: « معلوم نشد منظور از طرح این موضوع در این مقطع زمانی که اولاً مملکت در عرصه داخلی و بینالمللی با مشکلات عدیده مواجه است و ثانیاً اگر قرار بر اولویت بخشی به خواستهای زنان بود و توجه به حقوق تضییع شده آنان، اصولاً این مسئله در ردههای پایین جدول خواستههای آنان قرار میگرفت، چه بوده است.»
بهره سخن
باید عنوان کرد یکی از آفتهایی که جامعه را مورد تهدید قرار می دهد این است که مسائل تبدیل به ابرازهایی برای مناقشات سیاسی و کشمکشهای رسانهای شود؛ این امر نه تنها اثرات مخربی بر جامعه می گذارد و افکار عمومی را از اولویتها دور میسازد بلکه به لاینحل ماندن همان مسائل هم دامن میزند. حالا دوچرخه سواری بانوان و استادیوم رفتن آنها به جای اولویت های دیگر در سر لیست قرار گرفته و هر چند میتوان تا حدودی حدس زد انحراف افکار از کم کاریهای صورت گرفته حتی در مورد حقوق بانوان و مهمتر از همه پوشاندن ضعف دولت اصلاح طلب در سر و سامان دادن اقتصاد مهمترین آن باشد اما نباید فراموش کرد«حقوق بانوان جایی برای موج سواریهای سیاسی نیست!»
منبع: راهبرد معاصر
منبع: آخرین نیوز
کلیدواژه: دوچرخه سواری بانوان انحراف افکار حقوق بانوان افکار عمومی کم کاری ها اصلاح طلب حقوق زنان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۹۹۳۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شادی و نشاط شاهکلید داشتن خانوادهای پویا
شاد بودن اعضای خانوادهرا بالنده میکند و بر سلامتی و عشقورزی آنها تأثیر میگذارد، متعاقب شادی امیدواری نیز جریان مییابد، تمرکز و یادگیری بالاتر میرود و اعضای خانواده برای رسیدن به اهداف خود حتی مسیرهای سخت را آسانتر پیش میبرند و برای رسیدن به آنچه که میخواهند، تمام توان خود را به کار میگیرند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، داشتن یک خانواده شاد و سالم و تلاش برای رسیدن به شادی و آرامش یکی از هدفهای مهم انسان است. تعریف خانواده شاد برای تمام افراد جامعه یکسان نیست، هر کس نسبت به شرایط و موقعیتی که دارد؛ میتواند تعریف متفاوتی از شادی در ذهن خود داشته باشد، اما بیشتر صاحب نظران حوزه روانشناسی معتقدند که میزان صمیمیت اعضای یک خانواده با میزان شاد بودن آن خانواده رابطه مستقیمی دارد.
خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی که انسان در آن قرار میگیرد تأثیر زیادی بر شخصیت و زندگی انسان میگذارد، بنابراین اینکه کودک در یک محیط شاد رشد کند تأثیر قابل توجهی بر توانایی و انعطافپذیری او دارد و به طور قطع این کودکان در زندگی خود در برابر چالشها و تغییرات سازگارتر خواهند بود. داشتن یک خانواده خوشحال مستلزم تلاش است و با رعایت یکسری مسائل ساده تا حدود زیادی میتوان در این امر موفق عمل کرد، داشتن نگرش مثبت و شکرگزار بودن تأثیر زیادی در ایجاد حس شادی در خانواده دارد.
شادکامی تجربه لذت، رضایت و بهزیستی همراه با احساس ارزشمندی و معنا در زندگی است، چالشهای زندگی میتواند سودمند یا مضر باشد، در واقع وجود استرسهای کم در زندگی لازم و مفید است و به اشخاص هشدار میدهد، بهطور کلی از نظر بهزیستی روانی، بهترین اقدام افزایش سطح شادکامی با ایجاد هیجانها و افکار مثبت است، همچنین بالا بودن استرس در پی قرارگیری در شرایط بسیار دشوار، مقاومت سیستم ایمنی بدن را کاهش میدهد و خلق شاد را پایین میآورد، حتی فرد دچار آسیبهای بیشتری در زمینههای روحی و جسمی میشود و به دنبال آن اعضای خانواده نیز تحت تأثیر قرار میگیرند، لذا افراد باید تلاش کنند تا فعالیتها و اقدامات خود را به دور از استرس پیش ببرند و نشاط فردی و اجتماعی خود را تقویت کنند تا هم خودشان و هم اعضای خانواده در سایه شادکامی و نشاط روزگار بگذرانند.
روحیه شاد از خانواده شاد نشأت میگیردنوشین میرجهانیان، روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به اینکه روحیه شاد از خانواده شاد سرچشمه میگیرد، اظهار کرد: روحیه شاد و سلامت رفتاری هر فرد ابتدا از فضای خانواده او نشأت میگیرد، خانواده اولین و کوچکترین نهاد اجتماعی است که تأثیر مستقیمی بر جامعه دارد، خانوادههای سالم با تربیت فرزندانی سالمتر، سلامت جامعه را تأمین میکنند. افرادی که در خانواده بههم ریخته و ناسالم رشد میکنند، در آینده والدین خوبی نخواهند شد و خانواده شادی هم نخواهند داشت.
وی افزود: شکلگیری خانواده شاد و موفق نیازمند تلاش و برنامهریزی مستمر است، خانواده شاد و موفق به والدینی که الگوهای خیلی خوبی هستند وابسته است، بر اساس یک تحقیق مشخص شده که بچهها در خانوادهای که حداقل یکی از والدین سعی کرده است رابطه خوب و پر نشاطی با فرزندان برقرار کند، با سلامت روان بیشتری بزرگ میشوند، در خانوادههایی که شادی و نشاط را در اولویت قرار میدهند، به طور قطع تمام اعضا در این سبک زندگی سرشار از عشق و آرامش هستند و این خانوادهها مورد احترام تمام اطرافیان اعم از دوستان و همکاران هستند.
روانشناس و مشاور خانواده گفت: هرچه تعداد خانوادههای شاد بیشتر باشد، جامعه شادتری خواهیم داشت، فرزندان این سبک تربیتی نیز نیروی مفیدی برای جامعه هستند و به طور قطع با آسیبهای اجتماعی کمتری نیز دست و پنجه نرم میکنند، همچنین اعضای خانواده شاد بدون صرف هزینههای گزاف شاد هستند، آنها از تنهایی دوری میکنند و با برنامههای ساده اوقات خوشی را در کنار هم سپری میکنند.
روشهای شاد زیستن را بشناسیموی با اشاره به روشهای شاد زیستن در خانواده تصریح کرد: افراد برای اینکه بتوانند در خانواده خود احساس شادی و در نهایت آرامش داشته باشند، باید راههای داشتن خانواده پر نشاط و شاد را بدانند و از همه مهمتر عواملی که باعث میشود شادی و سلامت خانواده تضمین شود را بشناسند و از مهمترین عواملی که شادی و سلامت خانواده را تضمین میکند، میتوان به ارتباط افراد خانواده با یکدیگر اشاره کرد، لذا مهم است که اعضای خانواده مرتب با یکدیگر گفتوگو و معاشرت داشته باشند، نظر یکدیگر را جویا شوند و در کارها با یکدیگر مشورت کنند، سفرهای کوتاه کنار هم، صرف غذا دور یک میز، مهمانی رفتن و همراهی کردن در مواقع پذیرایی از دوستان و آشنایان، احترام به ارزشها و سنتهای خانوادگی، پنهان کاری نکردن و اعتماد به یکدیگر از راههای افزایش ارتباط سالم و مطلوب است که باید مورد توجه افراد باشد.
میرجهانیان خاطرنشان کرد: همراهی برای ایجاد بستر رشد و آگاهی هم برای والدین و هم برای فرزندان حائز اهمیت است و والدین و فرزندان باید یکدیگر را درک کنند. در دوره تکنولوژی و تغییر رفتارها ممکن است اختلافاتی میان نوجوانان و والدین به وجود بیاید که درک این فاصلهها و پذیرش آنها میتواند خانواده را از نزاع و درگیری مصون نگه دارد و به طور قطع در این موارد والدین و نوجوانان احساس آرامش بیشتری خواهند داشت و شادتر زندگی میکنند.
ارتباطات قوی در خانواده، روحیه مثبت و شاد را به همراه داردروانشناس و مشاور خانواده اضافه کرد: بهطور کلی ارتباطات قوی باعث روحیه مثبت و شاد در هر فردی میشود. چه بهتر که این ارتباطات در قالب نهاد مهمی مانند خانواده باشد، لذا برای این کار نیازی به هزینههای گزاف نیست، بلکه برگزاری دورهمیهای ساده و دوستانه میتواند لحظات با کیفیتی را برای اعضا رقم بزند، همچنین صبور بودن، تغییر رفتار، امری زمانبر است و اعضای خانواده برای دیدن نتایج تغییرات باید با صبر و شکیبایی برخورد کنند و کمحوصلگی و بیصبری باید از ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر حذف شود، زیرا این امر باعث کاهش شادی در خانواده خواهد شد، شناخت یکدیگر بدون قضاوت و گوش دادن به موقع و نبود تصمیمگیریهای عجولانه میتواند آرامش و امنیت را برای تمام اعضای خانواده به ارمغان بیاورد.
مهارت ارتباطی و تفاوت خلق و خو در ارتباطات اعضای خانواده اثرگذار استاحمد زینلی، مشاور کودک و نوجوان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به تجارب خانواده در دوران کرونا اظهار کرد: تجارب گذشته در خصوص بیماری کرونا که باعثِ ماندن زیاد در خانه و نزدیک بودن اعضای خانواده باهم بود گاهی اختلافاتی پدید میآورد و مشکلات خانوادگی طبق آمارها تشدید شده بود، اگر بخواهیم علت این موضوع را بررسی کنیم، نبود مهارتهای ارتباطی، اختلافات سنی، تفاوت خلق و خوها و ویژگیهای شخصیتی را میتوان نام برد، زمانهایی مانند عید نوروز و تعطیلات تابستان، فرا رسیدن ماه مبارک رمضان سبب میشود اعضای خانواده، ارتباطات و زمان بیشتری را با هم سپری کنند، لذا مهم است که مهارتهای ارتباطی در بین اعضای خانواده تقویت شود.
وی افزود: انجام بازیهای دسته جمعی مانند پانتومیم یا بازیهایی که ارتباطات کلامی و غیرکلامی بین اعضای خانواده ایجاد میکند، در ایامی که خانواده بیشتر از سایر روزهای سال در کنار یکدیگر هستند، کمککننده است، زیرا این سرگرمیها به تقویت روحیه شاد اعضای خانواده کمک میکند و باعث آموزش مهارتهای اجتماعی به ویژه در کودکان و نوجوانان میشود، همچنین تماشای فیلم فرصت مناسبی برای بودن اعضای خانواده در کنار هم است، توجه کنیم که فیلمهای مورد نظر بهتر است نظر و سلیقه فرزند باشد و گاهی نیز جنبه آموزشی داشته باشد، به این صورت که گفتگو راجع به داستان و شخصیتها و اتفاقات فیلم فرصت بسیار عالی برای آموزش و صرف وقت با فرزندان است، البته سر زدن به اقوام و رفتن به محیطهای مانند پارک یا مکانهای اجتماعی نیز بسیار مورد تاکید است.
مشاور کودک و نوجوان گفت: انجام فعالیتهای مختلف مانند آشپزی با همکاری اعضای خانواده از جمله اقداماتی است که تعامل و صمیمیت بین اعضای خانواده را تقویت میکند، همچنین تقویت الگوهای رفتاری مناسب در خانواده به خصوص در کودکان و نوجوانان نیز باید مورد توجه قرار گیرد تا بتوان شاهد سرزندگی و شادی در خانواده باشیم.
سبکوی خاطرنشان کرد: با چهره گشاده و روی باز در زمانهایی مانند تماشای فیلم یا حضور در کنار سفره سحر و افطار میتوان بسیاری از آموزههای اخلاقی و داشتن تعامل مؤثر را تجربه کرد و آن را به اعضای کوچکتر و جوان خانواده آموزش داد.
زینلی اضافه کرد: ایام نوروز هم زمان مناسبی است تا اعضای خانواده در کنار هم باشند و روحیه پر نشاط خانواده را با برنامهریزی برای در کنار هم بودن تقویت کنند، البته نیاز است که اعضای خانواده به ویژه والدین در تمام شرایط و مناسبتهای به دنبال راهکارهایی برای شاد زیستن باشند تا با استمرار، این حس مهم در خانواده نهادینه شود.
بر این اساس، زمانی که شادی و نشاط در خانواده و اعضای آن میزان مناسبی داشته باشد، سلامت روان فرد در وضعیت مناسبتری قرار میگیرد، امید به زندگی افزایش پیدا میکند و با افزایش امید به زندگی، افراد برای یافتن راههای جدید برای رسیدن به اهداف خود در تکاپو میافتند، در این بین ایام نوروز و ماه مبارک رمضان فرصتی است که خانواده دورهم دیگر جمع شوند و لحظاتی را با یکدیگر سپری کنند، برای اینکه بتوانند این دقیقهها را به شادی بگذراند، باید برنامهریزی شود تا خانواده با روزمرگی مواجه نشود و بتواند روزگار را به خوشی را سپری کند، شادی در خانواده روی فرزندان نیز اثرگذار است و جامعه هم از این شاد زیستن بینصیب نمیماند، البته باید توجه کنیم که داشتن خانواده شاد نیازمند تلاش مستمر است و به سرعت اتفاق نمیافتد.
کد خبر 737229