به نقل از «رکنا»

آرزوی ماهان 11 ساله اشک همه را در آورد ؟ / پایان تلخ 2 سال جدال با مرگ + عکس و گفتگو

تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۱۰۱۷۶

پدر ماهان کم سن ترین قربانی اسیدپاشی در اسلام آباد گفت : از وقتی ماهان مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفت هر چه خرج کردم، همه زندگی‌ام را فروختم، فدای سرش فقط دلم از این می‌سوزد که ماهان بعد از اسیدپاشی خیلی اذیت شد و آخرش هم جانش را از دست داد. ماهان می‌خواست پزشک شود، جراح پلاستیک تا بتواند قربانیان اسیدپاشی را درمان کند اما به آرزویش نرسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 ماهان پس از دو سال دست‌ و پنجه نرم‌ کردن با درد و سوختگی تسلیم مرگ شد. قرار بود این پسربچه اسلام‌ آبادی برای جراحی پلاستیک دیگری آماده شود اما مثل اینکه بدنش دیگر طاقت جراحی و بیهوشی را نداشت.

ماهان که به او لقب کوچک‌ترین قربانی اسیدپاشی را داده‌اند، بارها و بارها زیر تیغ جراحی رفته است. پدر و مادرش هر چه که داشتند را فروختند تا پسرشان درمان شود اما هزینه‌های سر‌سام‌ آور درمان اسید سوختگی و تلاش کادر درمانی هم چاره‌ ساز نشد. این پسر بچه فروردین سال ٩٧ در حالی که قصد رفتن به مدرسه داشت، هدف حمله اسیدی یکی از اهالی محل قرار گرفت.

ماهان  در آن زمان ١١ سال داشت و حالا در حالی که چند ماهی از تولد سیزده سالگی‌اش می‌گذشت، شنبه شب در بیمارستان اسلام‌آباد برای همیشه آرام گرفت.

مرگ کوچک‌ترین قربانی اسیدپاشی پس از ۲ سال

به گزارش رکنا، ماجرا از یک جر و بحث ساده شروع شد. جرو بحث با مردی بیست‌ و سه ساله که در نزدیکی خانه پدر ماهان مغازه کوچکی دارد. چند حرف درشت و ناسزا و بگو مگو همه آن چیزی است که باعث شد تا ماهان در آتش کینه مرد همسایه دو سال عذاب بکشد و دست آخر هم.....

ماهان خودش هم چند ماه بعد درباره علت حادثه و اختلافی که با مرد همسایه داشت، گفت: «ما دعوا کرده بودیم و به هم بدوبیراه هم گفتیم ولی موضوع خاصی نبود که کینه‌ای به دل گرفته باشد و فکر نمی‌کردم دست به چنین کاری بزند.» اما اختلاف آن مرد با پسر بچه یازده ساله، صبح روز بیست‌ و ششم فروردین سال ٩٧ سر باز کرد.

ماهان برای رفتن به مدرسه آماده شد و بعد هم مثل هر روز خانه را ترک کرد اما هنوز چند دقیقه‌ای نگذشته بود که زنگ خانه به صدا درآمد: «وقتی در را باز کردیم رنگ صورت پسرم برگشته بود و می‌گفت نفت ریختند تو صورتم. او را به بیمارستان رساندیم و فهمیدیم با اسید سوخته است.» او را بلافاصله به بیمارستان بردند اما امکانات اسلام‌ آباد برای درمان سوختگی آن هم از نوع اسیدی‌اش پاسخگو نبود همین هم شد تا این پسر بچه را همان شب به کرمانشاه منتقل کردند. این را پدر ماهان می‌گوید. او با همه غمی که در صدایش موج می‌زند، سعی می‌کند همه جزئیات را به یاد آورد و چیزی را از قلم نیندازد: «در مسیر در داخل آمبولانس مدام می‌گفت بدنم می‌سوزد.

وقتی به کرمانشاه رسیدیم و پزشکان او را معاینه کردند، معلوم شد یک طرف صورت، بخشی از سر و گردن و پشتش آسیب دیده است. همان موقع دکترها به من و مادرش گفتند که روند درمانی سختی دارد.»

همزمان پلیس هم موفق به دستگیری دو متهم شد. مرد همسایه و پسر جوانی که روز حادثه با موتور و گالن اسید به ماهان حمله کرده بودند، در بازجویی‌ها به جرم‌شان اقرار کردند. اما ظاهرا همه ماجرا، از نقشه اسیدپاشی تا عملی‌کردن آن، همه به وسیله مرد همسایه انجام گرفته بود؛ انگیزه هم همان اختلاف و ناسزاگویی بود. همین هم شد تا او به عنوان عامل اصلی به زندان بیفتد.

پزشکان درست پیش‌بینی کرده بودند، روند درمانی ماهان کار ساده‌ای نبود. او بینی و یکی از چشمانش را از دست داده بود. آسیب‌دیدگی شدید پوست و خطر عفونی‌ شدن زخم‌ های باز هم وجود داشت و از طرف دیگر سن و سال و رشد جسمی او کار را برای تیم درمانی مشکل می‌کرد. با این حال اقدامات درمانی شروع شد و ماهان هر ماه یک جراحی سنگین را پشت سر می‌گذاشت؛ پیوند پوست و بافت‌های آسیب‌ دیده، تلاش متخصصان برای بازگشت بخشی از بینایی‌اش و اقداماتی از این دست که حتی چندباری ماهان را همراه پدرش روانه تهران کرد.

لحظه های مرگ دلخراش ماهان قربانی اسیدپاشی از زبان پدر

پدر ماهان وقتی یاد آن روزها می‌افتد بی‌اختیار گریه می کند: «بیچاره پسرم چقدر زجر کشید. نمی‌دانید سوختگی با اسید چقدر سخت و دردناک است. هر چند ماه یک بار جراحی می‌شد و مراقبت بعد از عمل هم خیلی سخت و دردناک بود.» جراحی پلاستیک از آن دسته اعمال گرانقیمت درمانی است. خیلی‌ها از پس آن برنمی‌آیند. کم نیستند بیمارانی که به دلیل همین هزینه‌های کمر شکن درمان را نیمه‌کاره رها می‌کنند. پدر ماهان اما از همه چیزش گذشت، خودش می‌گوید هر چه داشت را به پول تبدیل کرد تا پسرش بتواند مثل قبل زندگی کند: «هر چه خرج کردم، همه زندگی‌ام را فروختم، فدای سرش فقط دلم از این می‌سوزد که خیلی اذیت شد و آخرش هم جانش را از دست داد. می‌خواست پزشک شود، جراح پلاستیک تا بتواند قربانیان اسیدپاشی را درمان کند اما به آرزویش نرسید.»

تنها متهم این پرونده اسیدپاشی که حالا با مرگ ماهان احتمالا به اتهام قتل هم محاکمه می‌شود، در زندان است. او و خانواده‌اش در همه این مدت هیچ کمکی به خانواده ماهان برای جبران هزینه‌های درمانی او نکردند. پدر ماهان می‌گوید: «او زندگی ما را زیر رو کرد، من و همسرم دو سال است که یک شب راحت نداشتیم، همسرم قرص اعصاب می‌خورد. او باید تقاص همه اینها را بدهد.»

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو بورس کرونا پزشک جراحی پلاستیک حادثه پلیس زندان قتل اخبار حوادث پدر مرگ اسیدپاشی اسلام ماهان حوادث کرمانشاه قربانی اسیدپاشی اخبار کرمانشاه اخبار تهران عکس کرونا فیلم حوادث تهران تلگرام حوادث مشهد اخبار خراسان رضوی تهران مرد قربانی اسیدپاشی مرد همسایه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۱۰۱۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رویای بزرگ پسر کارلتو؛ داویده آنچلوتی در آرزوی سرمربیگری رئال مادرید

پسر کارلو آنچلوتی در تمجید از تونی کروس می‌گوید او همین الان هم بعضا به عنوان یک مربی در رئال مادرید عمل می‌کند.

طرفداری | داویده آنچلوتی که به عنوان دستیار پدرش در رئال مادرید کار می‌کند، از رویای خود در این تیم اسپانیایی گفته است.

داویده آنچلوتی، پسر کارلو آنچلوتی، در مصاحبه‌ای با فرانس فوتبال، از آرزوی خود برای تبدیل شدن به سرمربی تیم اصلی رئال مادرید در آینده گفته است. داویده آنچلوتی در حال حاضر چندین سال است که زیر نظر پدرش کار می‌کند و در کادر مربیگری او در پاری سن ژرمن، رئال مادرید، بایرن مونیخ، ناپولی و اورتون نقش‌های مختلفی را بر عهده داشته است. داویده در دوران اخیر پیشنهاداتی از سوی سایر باشگاه‌ها برای هدایت تیمشان به داویده آنچلوتی ارائه شده است، او برای ادامه یادگیری تحت نظر پدرش، این پیشنهادات را رد کرده است. اکنون او فاش کرده که هدف و رویای او مربیگری رئال مادرید در آینده است.

هدف داویده آنچلوتی: رئال مادرید

پسر کارلو آنچلوتی در مورد هدف و رویای بزرگ خود که هدایت رئال مادرید است؛ می‌گوید:

ما تا سال 2026 با رئال مادرید، قرارداد امضا کرده‌ایم. ما بازیکنان جوان زیادی داریم و این امکان وجود دارد که در سال‌های آینده تیمی بسیار قوی داشته باشیم. من می‌خواهم کار خود را به عنوان سرمربی شروع کنم، اما می‌دانم که در بهترین باشگاه جهان و بهترین مکان برای رشد هستم.

تاریخ مشخصی وجود ندارد، این موضوع به پیشنهادات هم بستگی دارد. من اینجا خوشحالم، خانواده‌ام اینجا زندگی می‌کنند، همسرم اسپانیایی است، من به پدرم نزدیک هستم. شما هرگز از آینده اطلاعی ندارید. این چالش من را نمی‌ترساند، هدف من این است که روزی سرمربی اینجا شوم.

کار با کارلو آنچلوتی

داویده در مورد احساس کار با پدرش که سابقه‌ای فوق‌العاده و بالا در فوتبال دنیا دارد، می‌گوید:

او 30 سال است که مربیگری می‌کند و خودش را وفق داده است. او توانسته افراد جوانی را به کادر فنی خود اضافه کند. ما تعادل خوبی پیدا کرده‌ایم. نحوه انجام کارها را مدرن کرده‌ایم تا پدرم بتواند روی روابط با بازیکنان تمرکز کند.

اعتماد زیادی بین ما وجود دارد، با فرانچسکو موری هم همینطور است. نقش ما ساده است: او را به چالش بکشید، او را به چالش بکشید. این چیزی است که پدرم به آن نیاز دارد. برای من بیان نظرم به دلیل اینکه پسرش هستم بسیار آسان‌تر است. او به ندرت در مقابل مردم عصبانی می‌شود، گاهی اوقات بیرون می‌رود، سیگار می‌کشد و برمی‌گردد.

مدیریت ستاره‌های رئال مادرید

رختکن رئال مادرید مملو از ستارگان بزرگی همچون وینیسیوس جونیور، جود بلینگام، تونی کروس و لوکا مودریچ است. اما داویده آنچلوتی به صراحت بیان می‌کند که هیچ تضاد منافعی در رختکن وجود ندارد و برخورد با ستارگان رئال مادرید بسیار آسان است. او می‌گوید:

ستاره‌های بزرگ ما غرور ندارند. وینیسیوس، بلینگام، رودریگو، والورده ... آنها بازیکنانی تیمی هستند که همیشه خود تیم را در اولویت قرار می‌دهند. آنها نمونه‌ای هستند و با رفتارشان هیچوقت تیم و شما را آزار نمی‌دهند. تونی کروس خودش یک مربی است، او می‌تواند به طور کامل به تیم توضیح دهد که چگونه باید مقابل سیتی بازی کنیم.

به عنوان یک مربی، مدیریت چنین بازیکنان باتجربه‌ای دشوار نیست، اما در سطح شخصی و احساسی، مسئله پیچیده‌تر است چراکه آنها لیاقت بازی کردن دارند. لوکا در این سن و سال، سطح بالای خودش را حفظ کرده و همیشه در مواقعی که به او نیاز داریم، کارآمد است. هنگامی که جوانان به رئال مادرید می‌آیند، به آنها گفته می‌شود که به لوکا، تونی، کارواخال، لوکاس، ناچو ... سطح حرفه‌ای آنها، از جمله تمرینات، نگاه کنند.

از دست ندهید ????????????????????????

سوپرگل مسی به کانزاس سیتی (فیلم) لایک جنجالی پدیده منچستریونایتد: من را سپر بلا نکن! گل آکروباتیک و دیدنی ژائو فلیکس به کادیز (فیلم) رقص عبدالکریم حسن در تمرین پرسپولیس با آهنگ عربی (فیلم)