توصیه روزنامه جوان برای مواجهه منطقی با دولت در حال فرود
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۱۱۸۷۹
گروه سیاست سایت فردا: روزنامه جوان نوشت: یکی از مهمترین محورهای بیانات دیروز رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار تصویری نمایندگان مجلس یازدهم ذیل چهارمین توصیه معظم له در خصوص «تعامل و همافزایی قوا» مطرح شد. بر این اساس ایشان اجرای دقیق و کامل مصوبات مجلس را وظیفه قوای مجریه و قضائیه و در نظرگرفتن ظرفیتها و واقعیتهای کشور در مصوبات را رسالت قوه مقننه دانستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وضعیت بغرنج اقتصادی کشور و چالشهای گسترده معیشتی که مردم با آن روبهرو هستند، بر کسی پوشیده نیست. از سویی نوعی بیعملی، حرفدرمانی و حتی فرافکنی در برخی مسئولان اجرایی در مواجهه با این مسائل به چشم میخورد که سبب ناراحتی مردم نیز شده است. در این میان در چند هفته اخیر زمزمههای پررنگی در میان برخی نمایندگان مجلس در خصوص لزوم استضیاح و بازخواست کابینه و حتی شخص رئیسجمهور مطرح شد که بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، نقشه راه مواجهه صحیح و منطقی با دولتی را که سهچهارم عمر خود را سپری کرده و دوره مأموریتش در حال پایان یافتن است، ترسیم کرد. به نظر میرسد مؤلفههای مهم این مواجهه را میتوان در قالب زیر صورتبندی کرد:
۱- مهمترین اصل تعیینکننده کلی در روابط میان مجلس و دولت در همه شرایط و به ویژه شرایط کنونی «ضوابط و مقررات شرعی و قانونی» است. ایفای نقش نظارتی نمایندگان باید در چارچوب قوانین مصرح کشور و ضوابط شرعی تحقق یابد. طبیعی است که نمایندگان مجلس باید مستند به قوانین و مقررات از وزرا و رئیسجمهور توضیح بخواهند و بهجای طرح مشکلات متعدد کشور (که همگی از آن مطلعیم و نیازی به بازگویی مکرر ندارد) فعل یا ترک فعل مسئولان اجرایی که جنبه تخلف یا جرم بر اساس قوانین کشور را دارد، مشخص نموده و در خصوص آنها سؤال نمایند. از سویی رعایت ضوابط اخلاقی و کارشناسی در مواجهه با وزرا و رئیسجمهور، علاوه بر آنکه پایبندی مجلس به «اصول» را اثبات میکند، بهانه برخی مسئولان اجرایی برای فرار از پاسخگویی به نمایندگان مردم را از آنها میگیرد.
۲- مؤلفه تعیین کننده و مهم دیگر در روابط مجلس و دولت حاکم شدن «نگاه کارشناسی» و «تصمیمگیری خردورزانه» به جای «کنش هیجانی و غیرمنطقی» است. انتظار این است که اظهارات نمایندگان در مقام نظارتی نسبت به کاستیها و چالشهای کشور، از استحکام منطقی و پشتوانه کارشناسی کافی برخوردار باشد و به جای طرح صرف مشکلات (که نوعی نمکپاشیدن بر زخمهای متعدد مردم است) متضمن راهحلهای منطقی و قابل اجرا نیز باشد. در این میان بهرهگیری از ظرفیتهای تخصصی همچون کمیسیونها، مرکز پژوهشهای مجلس، جامعه اندیشگاهی و اندیشهورزی کشور و متخصصان دانشگاهی و... میتواند به قوت مطالبات نمایندگان از منظر کارشناسی و تخصصی کمک کند. طبیعی است که طرح مطالبات اینچنینی نیز راه فرار برخی مسئولان اجرایی از پاسخگویی در خصوص قصور و تقصیرها را میبندد.
۳- چالش مهم در روابط میان مجلس و دولت در روزهای اخیر بر سر نوع و میزان بهرهگیری از قدرت نظارتی نمایندگان است. روشن است که نمایندگان مردم از سوی موکلان خود در حوزههای انتخابیه تحت فشار هستند تا به مسائل و مشکلات آنان در مدت کوتاهی رسیدگی کنند و عمده این مشکلات نیز از جنس اقتصادی و مرتبط با عملکرد دولت است. هیچ عقل سلیمی مخالف بهرهگیری مجلس از ظرفیت نظارتی خود برای حل مشکلات کنونی نخواهد بود. اما پرسش مهم این است که آیا باید به دنبال حل مسئله بود یا پاک کردن صورت آن؟ استیضاح یا عزل دولت و رئیس آن در شرایط کنونی، آیا به حل مسائل کشور کمکی خواهد کرد یا بر آنها خواهد افزود؟
نیک میدانیم که معمولاً یک چهارم پایانی عمر دولتها خصوصاً در پایان دوره هشتساله ریاست جمهوری، به دلیل آنکه بسیاری از مدیران، دوره مسئولیت خود را خاتمهیافته تلقی میکنند، با نوعی کاهش سرعت و کندی عملکرد همراه است و مدیران بیشتر مایل به جمعبندی اقدامات قبلی و نیز توجه به شرایط دوران پسامدیریتی خود هستند. حال در نظر بگیرید با وجود دولتمردانی که بعضاً از ابتدا نیز نوعی بیعملی چاشنی کارنامهشان بوده است (که مورد اذعان آقای روحانی در موضوعی، چون «مسکن» نیز قرار گرفت)، در این شرایط چه بر سر مردم و کشور خواهد آمد؟ آیا حذف یکشبه چنین مدیرانی، مشکل را حل خواهد کرد؟ اگر از منظر حقوقی و راهبردی به مسئله بنگریم پاسخ منفی است.
از منظر حقوقی استیضاح وزرا در شرایط کنونی به سقوط کل کابینه میانجامد که نتیجه آن اداره چندماه دولت با سرپرستان وزارتخانهها (بدون اختیار و البته بدون تکلیف پاسخگویی به مجلس) خواهد بود که طبیعتاً نتیجه آن بهتر از وضع کنونی نیست و استیضاح رئیسجمهور نیز کشور را چندماه به معاوناول کنونی وی خواهد سپرد و عملاً تا شرایط برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مجدد فراهم آید، زمانی نزدیک به موعد رسمی پایان دولت دوازدهم خواهد رسید. به این ترتیب عملاً از منظر حقوقی چنین اقداماتی کمکی به حل مسئله نخواهد کرد. از منظر راهبردی نیز باید این واقعیت را پذیرفت که کشور در شرایط جنگ اقتصادی، از سوءمدیریتها و سوءتدبیرهای داخلی رنج میبرد، اما هرگونه تصمیم شتابزده و هیجانی میتواند کشور را با مشکل دومی به نام «بحران خلأ سیاسی» مواجه کند که بخش مهمی از دستگاههای مسئول در جنگ اقتصادی (وزارتخانههای و سازمانهای دولتی) را درگیر خود خواهد کرد. اگر مشکل امروز کشور «بحران اقتصادی» است، منطقی نیست که آن را با «بحران سیاسی» مضاعف کنیم. به این ترتیب باید گفت نقش نظارتی مجلس باید معطوف به «نتیجه بخشی» و «غلبه فایده بر هزینه» باشد تا یک سال پایانی دولت که در واقع در حکم فرود یک هواپیمای آسیب دیده است، به سلامت پایان یابد و گزندی به سرنشینان هواپیما که در واقع جامعه ایران است، نرسد. بر این اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با نمایندگان فرمودند: سال آخر دولتها معمولاً سال حساسی است و باید مراقبت شود که پیگیری امور بههیچوجه سست نشود و بر همین اساس اعتقاد راسخ دارم که دولتها باید تا روز آخر وظایف خود را انجام دهند و بعد از پایان دوره قانونی خود، امانت را با ارائه صورت وضعیت، به دولت بعدی تحویل دهند. در شرایط حساس سال آخر دولت و همچنین سال اول مجلس، باید دو قوه قضا را به گونهای مدیریت کنند که به کار مهم کشور لطمه نخورد.
منبع: فردا
کلیدواژه: روزنامه جوان مواجهه با دولت مجلس یازدهم مسئولان اجرایی نمایندگان مجلس رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۱۱۸۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار روزنامه جمهوری اسلامی درباره اختلاف میان ایران و کشورهای عربی
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به تحلیل سیاست های خارجی ایران پرداخت.
این روزنامه نوشت: نمیخواهیم بگوئیم وضعیت به وجود آمده فقط نتیجه اشتباهات جمهوری اسلامی ایران است. در طرف مقابل، توطئههای زیادی وجود داشت که تحمیل جنگ بر ایران توسط صدام با دستور آمریکا و حمایت سران چند کشور عربی یکی از آنها بود. با اینحال، مسئولان نظام جمهوری اسلامی اگر با درایت بیشتر عمل میکردند میتوانستند توطئهها را خنثی کنند و روابط ایران با دولتهای عربی را به نقطهای از همزیستی دوستانه برسانند که معادلات سیاسی منطقه بطور کلی به گونهای دیگر و کاملاً به نفع ملتهای مسلمان باشد و آمریکا و صهیونیستها امکان تحقق اهدافشان را نداشته باشند.
ایران، به تنهائی به اندازه اکثر کشورهای عربی امکانات مادی، ثروتهای زیرزمینی، سرزمین متنوع، جمعیت مستعد و جاذبههای منحصر به فرد دارد. انقلاب اسلامی با آرمانهای اعلام شدهاش میتوانست این جاذبهها را چند برابر کند و راه را برای وحدت توصیه شده در قرآن میان مسلمین هموار نماید. این همبستگی با توجه به نگاه باز و عمیقی که اسلام دارد میتوانست فراتر از مسلمین باشد و پیروان تمام ادیان را در منطقه و سپس در سایر نقاط شامل شود و اهداف بسیار بلندی را محقق سازد.
در اواخر دهه ۷۰ و اوائل دهه ۸۰ حرکت موفق و تاثیرگذاری در این زمینه توسط آیتالله هاشمی رفسنجانی صورت گرفت. او با اینکه در آن زمان رئیس جمهور نبود، با نفوذی که به خاطر شخصیت بینالمللی و دوراندیشی ستودنی داشت توانست بسیاری از زنگارهای به وجود آمده تا آن زمان را بزداید و گامهای بلندی برای نزدیک ساختن دولتهای منطقه با ایران بردارد که در راس آنها عربستان سعودی بود.
این حرکت بلافاصله به افزایش قیمت نفت که با توطئه غرب به زیر ۵ دلار رسیده بود منجر شد. عربستان که قرار بود میزبانی سران سازمان کنفرانس اسلامی را عهدهدار باشد به نفع ایران کنار رفت، پادشاه این کشور و بسیاری از روسای جمهور و سران کشورهای عربی و اسلامی برای شرکت در این کنفرانس به تهران آمدند و فصل جدیدی در روابط جمهوری اسلامی با این کشورها آغاز شد.
همین سیاست اگر ادامه پیدا میکرد، امروز رژیم صهیونیستی اینهمه نفوذ در کشورهای عربی نداشت، دولتهای عربی در برابر جنایات بیسابقه این رژیم در غزه منفعل و تماشاچی نبودند و ایران میتوانست به عنوان محور تصمیمساز در منطقه اقدام به جریان سازیهای سرنوشتساز کند.
متاسفانه افراطیون داخلی که همواره مصالح مردم و منافع ملی کشور را قربانی قدرتطلبیهای خود میکنند، با توسل به انواع ترفندها ازجمله به آتش کشیدن سفارت عربستان و جریانسازیهای تبلیغاتی و سیاسی مانع استمرار سیاست تحکیم روابط میان ایران و دولتهای عربی شدند و زمینه را برای گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه فراهم ساختند.
این وضعیت نزدیک به یک دهه ادامه پیدا کرد و در این مدت طولانی آمریکا و صهیونیستها به هرچه خواستند دست یافتند و ضررهای هنگفتی متوجه ایران و جریانهای همسو با ایران شد. قطعاً اگر سیاست ابتکاری آیتالله هاشمی رفسنجانی ادامه مییافت، امروز رژیم صهیونیستی جرات ارتکاب اینهمه جنایت در غزه را نداشت.
صهیونیستها در ۶ ماه و نیم اخیر با جنایاتی که در غزه مرتکب شدند نشان دادند که شایستگی حاکمیت در هیچ قالب و قوارهای را ندارند و چیزی بیش از یک مشت جنایتکار دورهگرد نیستند. این غده سرطانی که خاورمیانه را به جنگ و ناآرامی مبتلا کرده نمیتواند سرنوشتی غیر از زوال داشته باشد. زوال رژیم صهیونیستی به دو طریق میتواند اتفاق بیفتد، نظامی و دیپلماسی. تردیدی نیست که طریق دیپلماسی، هم امکانپذیر است و هم کمهزینه. برای نجات یافتن منطقه از شر صهیونیستها عاقلانهترین راه اینست که دولتهای عربی و اسلامی در یک جبهه متحد و مستحکم به صورت جدی فعال شوند و با تلاشهای مضاعف و برنامهریزی دقیق و متکی به تفکر جمعی به سوی این هدف مقدس به پیش بروند.
برای رسیدن به این مقصود قطعاً به قدرت دفاعی و پشتوانه مردمی نیاز است. خوشبختانه ملتهای مسلمان همگی در نهایت آمادگی برای حمایت از چنین طرحی هستند و قدرت دفاعی نیز در عین حال که تقویت میشود باید تحت امر دیپلماسی باشد و در این عرصه، دیپلماسی باید حرف اول را بزند.
شکلگیری چنین جبهه متحدی با دشواریها و کارشکنیهای زیادی مواجه خواهد شد، ولی قطعاً امکانپذیر است. جمهوری اسلامی ایران میتواند با تکیه بر دیپلماسی فعال در این زمینه پیشقدم شود. پیشتازی در این عرصه یک جهاد بزرگ است که، چون ملتها را به همراه دارد میتواند به نتیجه برسد.