اتهامزنی شورای همکاری خلیج فارس به ایران
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۱۹۱۵۸
دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس در اظهاراتی علیه ایران ادعا کرد کمک تسلیحاتی ایران به نیروهای یمنی مانع دستیابی به راه حل سیاسی برای بحران یمن شده است.
به گزارش مشرق، «نایف فلاح مبارک الحجرف» دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس، امروز (دوشنبه)، در ادعایی ایران را عامل عدم دستیابی به راه حل سیاسی در یمن دانست و مدعی شد که کمک تسلیحاتی ایران علت این مسئله است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش پایگاه خبری روزنامه «الشرق الاوسط»، دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس با متهم کردن انصارالله مدعی شد: «اقدامات خصمانه پیاپی و عمدی حوثیها علیه اهداف شهری نقض آشکار قوانین بینالملل و پروتکلهای بینالمللی است».
این اظهارات درست پس از آن است که نیروهای مسلح یمن در پاسخ به تجاوزهای اخیر ائتلاف سعودی به یمن در اطلاعیهای از هدف قرار دادن تأسیسات نفتی و پایگاههای نظامی دولت سعودی با موشکهای بالستیک و پهپاد خبر داد.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا سهام عدالت مجلس یازدهم مشرق روزنامه الشرق الاوسط شورای همکاری خلیج فارس یمن حوثی ها ائتلاف سعودی دولت سعودی انصارالله شورای همکاری خلیج فارس شورای همکاری خلیج فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۱۹۱۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا از هلدینگ خلیج فارس سهمی به بچههای خلیج فارس نرسد؟
یزدان شهیدزاده
عدم توسعه یافتگی یا محروم دانستن استان های صنعتی جنوب نظیر بوشهر و خوزستان مصداق بارز دست دراز دولت ها در گرفتن و دست کوتاهش در دادن است. از سالی اكتشاف نفت در خوزستان آغاز شد تا زمانى كه طرح های توسعه گازی پارس جنوبی در بوشهر رقم خورده تا به امروز که با استقرار صنعت بزرگ پتروشیمی از خام فروشی عبور کرده ایم هنوز استان های میزبان اين صنعت از بدیهی ترین حقوقی که به نام مسئولیت های اجتماعی، حق آلایندگی، اشتغال و ... باید به توسعه محیط پیرامونی کمک می کرد عاجز مانده.
موضوع، مقوله ای گسترده و کلان است و نمی توان از صدر تا ذیل آن را در یک یادداشت جا داد، شاید آوردن نمونه ایی ملموس از نادیده گرفتن فضای پیرامون توسط این ابرشرکت ها و یا هلدینگ ها مخاطب را متوجه نقطه عطف اين ناعدالتی یا سوءمدیریت خواهد كرد.
ورزش به خصوص رشته پرطرفدار فوتبال امروز مرزهای مشترک گسترده با اقتصاد و درآمدزایی و فرهنگ و جامعه پیدا کرده، که اگر نبود همسایگان ما پرتوان نام فوتبال خود را به دنیا معرفی نمی کردند و لیگ های فوتبالشان را ویترین نمی کردند تا برند شوند و خود را به دنیا نشان دهند، اما داستان در سرزمين ما متفاوت است ما اینجا بلايى بر سر پرطرفدار ترین تیم های آسیا درآورده ایم که با نزديك به سی، چهل میلیون هوادار هیچ شرکت خصوصی حاضر نیست برای مالکيت بر آنان دست در جیبش کند، چون می داند از فوتبال عایدی که ندارد، فشار هوادار هم بر گرده مدیرش سنگینی می کند.
بعد از کش و قوس های فراوانی که آسیایی ها مدیران ما را مجبور کرده اند که نباید دو باشگاه بزرگ پرسپولیس و استقلال مالکیت مشترکی داشته باشند و دولت بدنبال مشتری می گردد و مزایده ها ادامه داشته تا که پرسپولیس برای بانک ها و استقلال برای هلدینگ خلیج فارس!
دل یادداشت من اینجاست، وصل به تن جنوب اما شیر باز و بسته کردنش از جایی دیگر فرمان می گیرد، استقلال به هلدینگ خلیج فارس واگذار می شود، هلدینگ کیست و کارش چیست؟ یک اًبَرشرکت شرکت متشکل از شرکت های تولیدی ، مهندسی و ... که دومین شرکت ایرانی بر پایه درآمد و بزرگترین هلدینگ پتروشیمی ایران و دومین در آسیا است.
تنها دراستان بوشهر و شهرعسلویه نزدیک به 10 پتروشیمی بزرگ و بهنام متعلق به هلدینگ خلیج فارس است، شرکت هایی که میزان درآمد سالیانه هر کدام شان سر به دهها میلیون دلار میزند.
پتروشیمیهای مبین، نوری، پارس، هنگام، دماوند و ... از بزرگترین شرکت های این هلدینگاند و بیش از 14 سال است هلدینگ خلیج فارس فعالیت خود را شروع کرده و بخش اعظم در آمدی خود را از شهر عسلویه دشت میکند در حالی که به واسطه فعالیتهای تولیدی محصولات شیمیایی آلودگی های شدید زیست محیطی را به مناطق پیرامونی خود را تحمیل کرده، حتی اگر بروز اين آلودگی ها هم نبود چارچوب های اخلاقی باید وجود می داشت که سیر توسعه مناطق پیرامونی با افزایش توان تولیدی و درآمدزایی این شرکت ها متناسب باشد، با گذشت 14 سال از وجود این هلدینگ یک پروژه ورزشی ملی بزرگ آبرومند در سطح استان بوشهر توسط این هلدینگ انجام نشده است اما امروز خود را مکلف میداند که برای مالکیت تیم استقلال تهران هزینه کند یا به آن چنین دستور داده اند و باید تبعیت کنند.
در حالی که در تیم ملی فوتبال ایران سه مهاجم لژیونر بوشهری عضویت دارند، تیمی از این استان اما در سطح اول فوتبال کشور حضور ندارد و حتی تنها تیم نفتی این استان، پارس جنوبی جم تا تیم های ریشه داری چون شاهین و ایرانجوان از حداقل زیرساخت های فوتبالی محروماند. چگونه است که وقتی پای کمک به تیمهای این استان میرسد تبصرهها و مادههای قانونی پسوند غير قانونى شان پررنگ میشوند اما یک شبه می توانند برای آبی و قرمز سند مالیکت صادر كنند؟
بحث تنها بر سر گرفتن مالکیت آبی های پایتخت نیست، حتی مدارس فوتبالی هم در کلان شهرهای ایران وجود دارند که با سفارش پذیری نزدیکان از پول پتروشیمی عایدشان می شود و پسران جنوب هنوز باید فوتبال را بروی زمین های خاکی دنبال کنند.
در استانی که تب فوتبال داغ است و جين جين استعداد ريخته و هیچ شرکتی غیر از شرکت های پتروشیمی و نفت وگازی پا نگرفته است چه کسی باید از فوتبال بوشهر حمایت کند تا شاهینی که لیگ برتر بوده امروز به دسته سوم فوتبال کشور سقوط نکند!
کدام پتروشیمی امروز بايد اسپانسر پارس جم باشد تا این تیم با بهترین و بروز ترین امکانات در بالاترین سطح از فوتبال کشور رقابت کند؟
چرا ایرانجوانی که امروز نمایندگانش در تیم ملی بیشتر از باشگاه های لیگ برتری است بايد در دسته سوم لیگ فوتبال به حياتش ادامه دهد؟
چرا یک ورزشگاه ملی آبرومند در استانی که بیشترین درآمد هلدینگ مربوط به آن است ساخته نشود!
اگر نام هلدینگ اسمش خلیج فارس است و سود آن هم از خلیج فارس؛ چرا هیچ عایدی یی از آن نصیب بچههای خلیج فارس نمیشود؟
کانال عصر ایران در تلگرام