آرزوی اصولگرایان از نگاه زیباکلام | اصولگرایان به دنبال برجام در ۱۴۰۰
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۲۰۷۶۵
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از شرق، صادق زیبا کلام در یادداشتی نوشت:
پنج سال پیش در تیر ۹۴ پس از قریب به ۲۱ ماه مذاکرات فشرده و مستقیم میان ایران و آمریکا سرانجام توافق هستهای حاصل شد؛ توافقی که به نام «برجام» مشهور شد. بالطبع مثل هر توافق دیگری یکسری امتیازات از سوی ایران داده شد و یکسری هم از سوی آمریکاییها.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر ایران و آمریکا که بیش از سه دهه جز بیاعتمادی و دشمنی چیز دیگری میانشان نبود، توانسته بودند با وجود همه دشواریها درباره مسئله پیچیده هستهای به توافق برسند، آیا امکان نداشت که درباره اختلافات دیگرشان هم بتوانند توافق کرده یا دستکم بر سر آنها مذاکره کنند؟ این فقط در عرصه دیپلماسی نبود که به نظر میرسید یک فضای جدید در رابطه با ایران ایجاد شده است. در حوزه عملی هم تحریمها شروع به افول کرده و کسر درخورتوجهی از شرکتهای بزرگ و کوچک غربی وارد ایران شده بودند؛ ازجمله در حوزه انرژی که ایران بهشدت نیاز به تکنولوژی پیشرفته و سرمایهگذاری کمپانیهای مهم نفتی غربی داشت. بالطبع آن شرایط، مطلوب مخالفان ایران نبود.
عربستان، اسرائیل، سلطنتطلبها، جمهوریخواهان تندرو و همه آنان که به چیزی کمتر از محو جمهوری اسلامی رضایت نمیدهند، با نگرانی به آن تحولات مینگریستند.اگر روند تنشزدایی با غرب و بهویژه با آمریکا ادامه مییافت و مناسبات تجاری، همکاریهای اقتصادی و عادیشدن روابط دیپلماتیک گستردهتر میشد، امید این جریانات کمرنگتر میشد. نگران از بهبود مناسبات میان ایران و غرب، برخی از مخالفان ایران رسما به واشنگتن و پرزیدنت اوباما هشدار میدادند که «مبادا فریب لبخند روحانی و ظریف را بخورید». نتانیاهو عرف دیپلماتیک را کنار گذاشته و علنا تیم مذاکرهکننده آمریکا و اوباما را به باد انتقاد گرفته بود که «مرتکب اشتباه تاریخی شدهاند که به ایران اعتماد کردهاند». این فقط مخالفان تندرو ایران در خارج از کشور نبودند که برجام سراسیمهشان کرده بود. رادیکالهای داخلی هم به تکاپو افتاده بودند. ترکهای جدی برای نخستین بار بعد از سه دهه بر «دیوار بلند بیاعتمادی» ظاهر شده بود. اگرچه انگیزه تندروهای داخلی با تندروهای غربی و خارج از کشور متفاوت بود؛ اما هدفشان یکسان بود: «ازبینبردن برجام».
خارجیها به اوباما هشدار میدادند که با اعتماد به ایران دچار اشتباه بزرگی شده و تندروهای داخلی هم به روحانی زنهار میدادند که مرتکب اشتباه بزرگی شده است. تندروها البته فقط هشدار و زنهار نمیدادند؛ بلکه در عمل هم از هیچ تلاشی برای تخریب و بیاعتبارکردن برجام خودداری نمیکردند. آنان از ابتدای مذاکرات هستهای در شهریور ۹۲ بنای مخالفت را گذاشته و در آبان همان سال وقتی قرار شد ظریف و جان کری مستقیما با یکدیگر گفتوگو کنند، در ساختمان سابق سفارت آمریکا در تهران جمع شدند و جریان «دلواپسان» را به وجود آوردند.
دلواپسان در تمام دو سالی که مذاکرات در جریان بود، ازهیچ مخالفت و سنگاندازی بر سر راه آن خودداری نکردند و بعد هم که توافق هستهای صورت گرفت، از پرتاب هیچ تیغ و تیشهای بر سر راه موفقیت آن فروگذار نکردند.مابقی داستان برجام را میدانیم. تندرو دیگری در آمریکا وارد کاخ سفید شد و به کمک جریاناتی در ایران، تیر خلاص را به شقیقه برجام شلیک کرد.
دلواپسان اگرچه برای برجام اشک میریختند؛ اما لبخند رضایت را وقتی ترامپ از برجام خارج شد، بر روی لبانشان میشد بهوضوح مشاهده کرد. نهتنها برجام به تیر غیب از پا درآمده بلکه جریان داخلی اشارهشده، یک موفقیت سیاسی هم به دست آورده بود و دولت روحانی را به باد انتقاد گرفت که نباید از ابتدا دولت با طناب پوسیده واشنگتن به درون چاه میرفت. یکی پس از دیگری دلواپسان نوبت گرفته و تیم مذاکرهکننده و دولت روحانی را مذمت میکردند. آنان در هر فرصتی، برجام ورشکسته و به بنبسترسیده را بر سر روحانی میکوبیدند.
اما واقعیت آن است که شاید سال آینده که اصولگرایان آرزو دارند قوه مجریه را هم مانند مجلس به دست بیاورند، خودشان بتوانند به برجامی جدید با آمریکا دست یابند. سادهترین پرسشی که میتوان داشت، آن است که چرا دلواپسان باید اجازه میدادند میانهروها و روحانی میوه برجام را بچینند؟ مگر خودشان نمیتوانند؟ همهمان میدانیم اگر توافقی با آمریکا صورت بگیرد، اولین فایده آن کاهش تحریمها و گشایش اقتصادی است. آیا تندروها نمیتوانند با بوق و کرنا بانگ برآورند: «ای مردم دیدید که هشت سال روحانی وضع کشور را چقدر خراب کرده بود؛ اما حالا به حول و قوه الهی، شاهد هستیم که وضع اقتصادی چقدر بهبود پیدا کرده».
کد خبر 530693 برچسبها صادق زیباکلام هستهای - برجام ایران و آمریکا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم آمریکا - دونالد ترامپ اصولگرایانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: صادق زیباکلام هسته ای برجام ایران و آمریکا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم آمریکا دونالد ترامپ اصولگرایان ایران و آمریکا میان ایران هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۲۰۷۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات جدید از مذاکرات ایران و آمریکا به روایت ظریف
آفتابنیوز :
محمدجواد ظریف، وزیر پیشین وزارت امور خارجه برای بررسی شرایط سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲ به گفتگو پرداخته است.
بخشهای مهم این گفتگو را در ادامه میخوانید:
دنیا دیگر دنیای دوقطبی نیست، حتی موضوع قطبی بودن در جهان با چالش جدی رو به رو است؛ لذا باید این واقعیات را درک کرد. مهمترین عامل در نظام قطبی عامل وفاداریست و ما هنوز بر اساس این تصور به نظرم توهمی از روابط جهانی داریم و عمل میکنیم. بعد خیلی زود دلسرد میشویم که چرا روسها یا چینیها با ما اینگونه رفتار کردند؟ در صورتی که اگر درست تشخیص دهیم که امروز مبانی رفتار در روابط جهانی چگونه است حتماً نه چنین توقعاتی را خواهیم داشت، نه اقداماتی میکنیم که ایجاد چنین توقعاتی برای ما بکند. نه خودمان را فدا برای کسی میکنیم و نه توقع داریم که آنها برای ما این کار را بکنند.
باید روابط سازنده با همه کشورها داشته باشیم. معتقدم که بدون روابط سازنده نه با شرق میتوانیم رابطه خوبی داشته باشیم نه با غرب. یعنی بدون اینکه با غرب رابطه داشته باشیم نمیتوانیم با شرق رابطه داشته باشیم و برعکس هم همینطور است.
تا زمانی که ما با روسیه و چین رابطه نداریم، حتما غرب هم با ما رابطه فراگیر و همه جانبه نخواهد داشت. تا زمانی که درها به روی غرب از سوی ایران بسته باشد، حتما روسیه و چین هم احساس میکنند که کنشگر این حوزه هستند و منافعشان را بر ما تحمیل میکنند بدون اینکه منافع ما را در نظر داشته باشند.
اگر قرار است جهان جنگ اقتصادی داشته باشد این جنگ باید بین چین و آمریکا باشد.
فرصت مذاکره با آقای ترامپ را ما از دست ندادیم. با همه احترامی که برای دوست و همکار عزیزم آقای احمدی قائل هستم، اعتقاد دارم که نیمی از قضیه را دیدهاند. چرا که آقای ترامپ یک بخشی از معادله است و کل معادله نیست.
آقای ترامپ حداکثر میتواند یک توافق دو صفحهای مثل آن که با کره شمالی امضا کرد را امضا کند. آقای ترامپ نه توانش را داشت و نه ساختار آمریکا اجازه میدهد، همانطور که در کره شمالی اجازه ندادند که ایشان وارد یک توافق محتوایی جدید شود.
با توافق دو صفحهای هم هیچ مشکلی از کسی حل نمیشود، فقط یک فرصت عکس انداختن فراهم میشود که ممکن است برای کره شمالی فرصت خوبی بود؛ چون همیشه رهبران کره شمالی دوست داشتند که با روسای جمهور آمریکا دیده شوند. چون این فرصت را پیدا نمیکردند بعد از اینکه روسای جمهور از کاخ سفید خارج میشدند معمولاً آنها را دعوت میکردند و با آنها عکس یادگاری میانداختند؛ لذا این پیروزی برای آنها بود و یک پیروزی هم برای آقای ترامپ بود که خاصیت نارسیستیاش را آبیاری کند؛ لذا این قسمت از فرمایش آقای احمدی کاملاً درست است که ترامپ علاقه داشت که این کار را انجام دهد؛ اما قسمت بعدیاش که همانطور که در اجلاس ویتنام آمریکا و کره شمالی دیدیم این افراد دیگر هستند که تصمیم میگیریم.
آقای ترامپ از بنده چند بار دعوت به مذاکره کرد، ولی ما که اجازه برای مذاکره نداشتیم. اما آقای بولتون در کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» کاملاً تشریح میکند که هربار ایشان تا مرز استعفا پیش رفت برای اینکه مانع از مذاکره شود. خیلی هم با آب و تاب توضیح میدهد که در هر دو مورد استعفا نامهاش را نوشت و وقتی مذاکره صورت نگرفت خیالش راحت شد. اما همین نشان میدهد، اگر بنده با آقای ترامپ مذاکره کرده بودم یا آقای دکتر روحانی مذاکره بودند، نهایتاً همین بولتون بودند که باید این مذاکرات را به نتیجه میرساندند.
بعضیها ایراد میگیرند که آقای بولتون و پومپئو از ابتدای سال ۹۷ وارد کاخ سفید شدند، یعنی از آوریل سال ۲۰۱۸، لذا میگویند چرا از دوران آقای تیلرسون استفاده نکردید. من با آقای تیلرسون در جلسه ۵+۱ دیدار داشتم، به هیچ وجه آقای تیلرسون در ظرفیت مذاکره نبود و اعتماد لازم را از سوی آقای ترامپ برای این که مذاکره کند، نداشت. کاملاً مشخص بود و دیدیم که ظرف تقریبا یک سال از دولت آقای ترامپ خارج شد.
من معتقدم که ما اگر تشخیص دهیم که تهدیدی که برای جمهوری اسلامی وجود دارد تهدید امنیتیسازی است، در زمین این تهدید بازی نمیکنیم؛ لذا میتوانیم سیاست فعالتری را داشته باشیم. البته این به معنا نیست که دست از مخالفت با آمریکا بکشیم، مخالفت با سلطه و مخالفت با استکبار میتواند برای کشور یک زمینه قدرتی فراهم کند، با توجه به اینکه الان قدرت دیگر صرفاً قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی نیست. البته قدرتهای دیگری هم هستند مثل قدرت الهام بخشی.
آنهایی که میگویند برجام ایراد داشت خب چرا آمریکا به برجام استناد نکرد، اگر برجام یک طرفه بود آمریکا به یک جمله برجام استناد میکرد و از آن خارج میشد. آن وقتی که استناد کردند ۱۳ کشور در شورای امنیت علیهشان بودند، لذا دوستان ما مقداری به واقعیتها توجه کنند بهتر است.
منبع: اقتصادآنلاین