دختر کوچک شاهد قتل پدر!
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۲۱۵۴۴
صراط: یک روز مادرم صدایم زد و با عجله گفت: زودتر لباس هایت را عوض کن و دستی به سر و صورتت بکش که امشب مراسم بله برون داریم! باورم نمیشد این مراسم را به خاطر من گرفته باشند چرا که هنوز نمیتوانستم معنای واقعی ازدواج را درک کنم، اما همه چیز جدی بود و ...
به گزارش خراسان، زن ۲۲ سالهای که به دنبال ارتباطی عاشقانه در فضای مجازی، جوان هوسران عاشق پیشه را برای کشتن شوهرش اجیر کرده بود، پس از آن که به سوالات تخصصی قاضی احمدی نژاد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) درباره چگونگی وقوع این جنایت هولناک در برابر چشمان دختر چهار ساله اش پاسخ داد، به تشریح سرگذشت خود نیز پرداخت و درباره علل و انگیزههای این جرم وحشتناک ادعا کرد: در یکی از روستاهای منطقه مرزی استان خراسان رضوی به دنیا آمدم و تا مقطع ابتدایی تحصیل کردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خلاصه، با طی آداب و رسوم محلی، روزی پای سفره عقد نشستم و با سعید ازدواج کردم، اما دو سال بعد از آغاز زندگی مشترک، همسرم نیز به مواد مخدر سنتی اعتیاد شدیدی پیدا کرد و مصرف تفریحی را کنار گذاشت.
خلاصه، زندگی ما در حالی ادامه یافت که عشق واقعی بین ما شکل نگرفته بود. با وجود این، خیلی سرد و بی روح در کنار هم زندگی میکردیم. پدر و مادرم در یکی از روستاهای ییلاقی و تفریحی اطراف مشهد سکونت داشتند و مادرم با خیاطی به هزینههای زندگی کمک میکرد. او خیاطی ماهر بود و لباسهای محلی میدوخت. من هم خیلی از اوقات را کنار مادرم سپری میکردم تا این که سه سال قبل یک روز مرد جوانی از اهالی همان روستا سوار بر موتورسیکلت آپاچی، پارچهای را برای مادرم آورد تا برای آنها لباس محلی بدوزد. آن روز من داخل حیاط نشسته بودم که متوجه نگاههای معنی دار «احسان» شدم. او پارچهها را به مادرم داد، اما چشم از من بر نمیداشت. من هم ناخودآگاه شیفته نگاه هایش شدم، با آن که میدانستم او نیز متاهل است و سه فرزند دارد، ولی نمیتوانستم او را از افکارم بیرون کنم. تا این که هنگام جست و جو و پرسه زنی در شبکههای اجتماعی، ناگهان به صفحه اینستاگرامی «احسان» برخورد کردم و بدین ترتیب یکدیگر را دنبال کردیم. از آن روز به بعد، به پیج اختصاصی هم میرفتیم و این رابطه را به واتس اپ و دیگر شبکههای اجتماعی کشاندیم. خیلی زود روابط تلفنی ما آغاز شد و هرقدر این رابطه پنهانی بیشتر میشد، من از همسرم بیشتر فاصله میگرفتم. این در حالی بود که متوجه شده بودم همسرم نیز با یکی از بستگانم ارتباط دارد و مدام در گوشی تلفن همراهش سیر میکند. همین موضوع مرا بیشتر دلسرد میکرد و به طرف احسان کشیده میشدم. از سوی دیگر نیز همسرم فقط گوش به فرمان مادرش بود و از من فاصله میگرفت. اختلافات ما به سوءظن و تعقیب و مراقبت یکدیگر کشید تا جایی که همسرم همواره میگفت من خانه را بدون اجازه او ترک کرده ام!
بالاخره برای ادامه زندگی، از سه سال قبل به مشهد آمدیم و در منطقه عبدالمطلب ساکن شدیم. همسرم مدتی به شغل میوه فروشی مشغول بود، بعد از آن به منطقه بولوار شاهنامه رفتیم و در آن جا خانهای اجاره کردیم. این در حالی بود که ارتباط عاشقانه من و احسان هر روز بیشتر میشد و از سوی دیگر همسرم مدام مرا به باد کتک میگرفت.
در این شرایط قصد طلاق داشتم، ولی سعید حاضر نبود مرا طلاق بدهد. به همین دلیل با پیشنهاد احسان تصمیم به قتل او گرفتم تا این که نیمههای شب احسان و یکی از بستگانش وارد خانه ام شدند و همسرم را با ضربات آجر و چاقو در حالی به قتل رساندند که دختر چهار ساله ام از خواب بیدار شده بود و ...
شایان ذکر است، تحقیقات در این باره توسط سروان عظیمی مقدم (افسر پرونده) ادامه دارد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: حوادث قتل همسر کشی صراط مواد مخدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۲۱۵۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل دلخراش مادر جوان به دست پسرش | پدرم آنقدر بدگویی کرد که باور کردم مادرم...
به گزارش همشهری آنلاین، ۲۱ آذر سال ۱۴۰۱ گزارش یک قتل به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل درگیری در محله تهرانپارس رفتند و با جسد زن ۴۵ سالهای به نام مریم مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
در ادامه جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل قتل آغاز کردند. در نخستین گام آنها به پرس و جو از همسایهها پرداختند.
یکی از همسایهها به مأموران گفت: در خانه بودیم که صدای فریادهای شهرام پسر همسایهمان را شنیدیم و از خانه بیرون آمدیم. ابتدا فکر کردیم کمک میخواهد اما او با صدای بلند میگفت که مادرش کشته شده است. ما هم به سرعت پلیس را در جریان قرار دادیم.
قتل هولناک در مزون لباس | دختر ۱۱ ساله قاتل شد | دستگیری قاتل و مادرش پس از فرار نافرجامدر ادامه مأموران به سراغ دو فرزند دیگر قربانی رفتند و آنها گفتند: پدر و مادرم چند سال قبل از هم جدا شدند و مادرم از شهرستان به تهران آمد، برادرمان شهرام مدتی با پدرمان زندگی میکرد اما بعد به خانه مادرم رفت تا با هم زندگی کنند. درست از زمانی که مادرم به قتل رسیده شهرام هم ناپدید شده و ما فکر میکنیم او تنها مظنون به قتل مادرمان است.
به این ترتیب شهرام مورد ردیابی قرار گرفت و مشخص شد که وی پس از قتل به مشهد گریخته است. چند روز بعد مأموران انتظامی خراسان اعلام کردند که متهم متواری به علت خودزنی در یکی از بیمارستانهای مشهد بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته است.
با بهبودی نسبی متهم مأموران او را بازداشت کردند و وی در همان بازجوییهای اولیه به قتل مادرش اعتراف کرد و گفت: ما در نیشابور زندگی میکردیم و من تازه مدرسه رفته بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. من و مادرم خانهای گرفتیم و باهم زندگی میکردیم اما همیشه دوست داشتم در تهران زندگی کنیم. ۶ سال بعد پدر و مادرم دوباره باهم ازدواج کردند اما باز هم بعد از 3 سال جدا شدند و من با پدر معتادم زندگی میکردم.
متهم ادامه داد: ما خانه نداشتیم و من و پدرم کارتن خواب شده بودیم و در آن مدت پدرم حرفهای بدی درباره مادرم میزد. آنقدر گفت تا باور کردم که مقصر بدبختیهای ما مادرم است. تا اینکه دو سال پیش فهمیدم مادرم به تهران آمده و خانهای گرفته است. از آنجایی که من هم دوست داشتم در تهران زندگی کنم به خانهاش آمدم و با هم زندگی میکردیم.
وی در ادامه اعترافاتش اظهار کرد: یک سال بعد با دختری آشنا شدم که به ماده مخدر گل اعتیاد داشت و من را هم آلوده کرد. مادرم به محض اینکه متوجه شد اعتیاد پیدا کردهام به اجبار من را به کمپ ترک اعتیاد فرستاد و باعث شد تا همه کینهای که از مادرم داشتم چند برابر شود و همانجا به فکر انتقام از او افتادم. وقتی از کمپ بیرون آمدم به سراغ متادون رفتم و حالا هم به آن اعتیاد دارم.
وی افزود: 2 ماه قبل از اینکه مادرم را بکشم نقشه کشیدم و از عطاری قرص برنج گرفتم تا بعد از قتل، با خوردن قرص برنج به زندگی خودم هم خاتمه دهم. روز حادثه مادرم را کشتم اما قرصهای برنج تقلبی بود و زنده ماندم و در نهایت به مشهد گریختم و آنقدر به من فشار عصبی وارد شده بود که در خیابان شاهرگم را زدم اما عابران اورژانس را خبر کردند و زنده ماندم.
با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی به زودی پای میز محاکمه بایستد. در این میان خواهر و برادر متهم به عنوان اولیای دم از قصاص برادرشان گذشتند و درخواست دریافت دیه را مطرح کردند.
کد خبر 845382 برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران