روایت تسنیم از دختری که هیچ علاقهای به حجاب نداشت/ هدیه یک شهید به بانوی سمنانی بعد از قرائت زیارت عاشورا
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۳۳۸۰۹
دختری که هیچ علاقهای به حجاب نداشت؛ اما با دیدن یک خواب ورق برگشت و مسیر زندگیاش را تغییر داد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سمنان، قصه تحول یک بانو که چادرش را از یک شهید هدیه گرفت شنیدنی است؛ دختری که علاقهای به حجاب نداشت اما...
من در خانوادهای تقریباً مذهبی بزرگ شدهام؛ میگویم تقریباً چون خانوادهام با دین و مذهب مشکلی نداشتند و نماز و روزهشان نیز بهجا بود و پدر و مادرم راحت بگویم خیلی به من برای داشتن حجاب کامل سختگیری نمیکردند؛ این را بانوی سمنانی میگوید که پس از سالها بیرغبتی به چادر اکنون چادر را پوششی امن برای خود میداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بانوی سمنانی میگوید من هم فقط زمانی که به مدرسه میرفتم چادر میپوشیدم و در غیر این زمان چادر سر کردن را امری بیهوده و دست و پاگیر میدانستم؛ البته این را هم بگویم چادر برایم قابلقبول بود؛ اما رعایت آن برایم سخت بود.
دادستان سمنان: بیحجابی ناقض حقوق شهروندی است/ با خاطیان برخورد میشودحجاب را در فضایی دلنشین تزریق کنیم نه با برخورد سلبی/ جامعه باید با زیباییهای عمل آشنا شوداو اضافه میکند با توجه به اینکه در شهری که زندگی میکنم اکثر خانمها چادری هستند؛ من نیز بهاجبار برای بیرون رفتن از منزل در سطح شهر چادر سر میکردم؛ اما در خارج از شهرم و برای مثال زمانی که به مسافرت میرفتیم چادر با خود همراه نمیبردم و مانتویی بودن را به چادری بودن ترجیح میدادم؛ چون احساس آزادی و راحتی بیشتری میکردم و احساس میکردم اگر چادر بپوشم سن و سالم بیشتر به نظر میرسد.
بعد از ازدواج نیز بهاجبار چادر سر کردم
این بانوی سمنانی میگوید تا اینکه در سال 83 ازدواج کردم و ازآنجاکه پوشیدن چادر برای همسرم مهم بود باز هم همانند همان دوران مدرسه بهاجبار و از سر بیرغبتی تنها برای احترام به همسر چادری شدم اما قلبا از این وضعیت رضایتی نداشتم.
او آرایش کردن را یکی دیگر از علاقهمندیهای خود عنوان کرده و میگوید من معتقد بودم که آرایش کردنم برای دل خودم است نه برای دیگران. حال که به آن زمان فکر میکنم میبینیم آرایش کردن یعنی توجه دیگران را به خود جلب کردن و در حقیقت نیز همینگونه بود.
بانوی چادری امروز قصه درباره نحوه تحول و درگیری با خودش را اینگونه برایمان توضیح داد که شبی در عالم خواب یکی از ائمه معصومین را دیدم که به من گفتند اگر حجابت را درست کنی همه مشکلاتت حل میشود؛ ما شما را دوست داریم؛ «مواظب جوانیات باش» و فردای آن روز مدام این جملات و عبارتها در ذهنم تکرار میشد و تا چند وقتی درگیر این خواب بودم و مدام با خودم کلنجار میرفتم.
او میگوید برای اینکه بهنوعی آرامش بگیرم؛ تصمیم گرفتم قرآن بخوانم و خودم را چند وقتی با این کار آرام میکردم ولی باز هم احساس میکردم هیچ حسی ندارم و این شد که با یکی دوستانم که اهل مسجد و پایگاه بسیج بود و به عبارتی مذهبی و فردی مقید بود دراینباره صحبت کردم.
بانوی سمنانی اضافه میکند دوستم به من گفت وقتی قرآن میخوانی باید به معنای آیات توجه کنی و از اینجا بود که به دلیل این دوستی رفتوآمدم به پایگاه بسیج آغاز شد؛ وقتی وارد پایگاه بسیج شدم؛ عکس شهیدی را دیدم و با دیدن این عکس احساس شرمندگی به من دست داد و دیگر آدم سابق نبودم؛ کمکم آرایش کردن را کنار گذاشتم، در مهمانیهایی که نامحرم بودم مانتوی بلند میپوشیدم؛ اما هنوز دلم آرام نگرفته بود و به دنبال یک معجزه بودم.
برای گرفتن آرامش قلبی یک شهید را بهعنوان دوست انتخاب کردم
او اضافه میکند به توصیه یکی از دوستانم برای اینکه آرامش قلبی پیدا کنم و گره مشکلاتم باز شود و از این آشفتگی روحی و روانی نجات پیدا کنم؛ یک شهید را بهعنوان یک دوست واقعی انتخاب کردم و خود را در همهجا در محضر این شهید میدیدم و با خود میگفتم نباید فلان گناه را انجام دهم و یا فلان عمل و سخن را بر زبان بیاورم.
این بانوی محجبه سمنانی میگوید چهل روز زیارت عاشورا را خواندم و درست در شب چهلم خواب یک شهید را دیدم که برایم یک چادر هدیه آورده بود و به من این جمله را گفت که «نمیخواهی کربلا را از امام حسین (ع) بگیری و رفت».
او اضافه میکند این خواب تلنگری عجیب و اثرگذار در زندگی من بود و تحولی بسیار مثبت در من ایجاد کرد؛ از آن زمان به بعد نهتنها هرگز بدون حجاب چادر در محفلی حاضر نشدهام؛ بلکه آرایش در بیرون از منزل و در انظار نامحرمان را کنار گذاشتهام و اکنون میتوانم بگویم دیگر آن آشفتگیهای روحی و روانی را ندارم و قلبم به آرامش رسیده است.
این بانوی سمنانی میگوید این روزها چادر را همانند برگهای یک درخت میدانم که تا زمانی که درختان پربرگ و بار هستند یعنی در پوششی امن قرار دارند و زمانی که درختی بیبرگ و بار میشود و شاخههای آن پیدا میشود دیگر از درجه اهمیت ساقط میشود و هر کسی به خود اجازه میدهد شاخههایش را بشکند و آن را آتش بزند؛ یا اینکه تیشه به ریشهاش بزنند و آن را از هستی ساقط کنند.
او اضافه میکند امروز برای من چادر حکم همان برگهای درخت را دارد و با خود میگویم تا زمانی که در این پوشش امن قرار دارم؛ ایمن از هرگونه بلا و انحراف هستم؛ و امیدوارم که بتوانم تا وقتی زنده هستم؛ لیاقت داشته باشم چادر این حجاب برتر را که میراث بانو فاطمه زهرا (س) را حفظ کنم.
خبرنگار تسنیم به دلیل درخواست این بانو از بردن نامش در متن خبر خودداری کرده است. نام این بانو نزد خبرنگار تسنیم در سمنان محفوظ است.
گفتوگو از محترم امامی
انتهای پیام/363/ش
R41366/P/S6,64/CT2 بیشتر بخوانید... حجتالاسلام انصاریان: بانوان بدحجاب به سنگینی ضررهای فردی و اجتماعی رفتارشان "فکر" کنند روایت تسنیم از تنها شهیده عفاف و حجاب استان اصفهان؛ شهیده قاضیان نماد ایستادگی و آزادی زن ایرانی + فیلممنبع: تسنیم
کلیدواژه: او اضافه آرایش کردن یک شهید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۳۳۸۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی رایانهای «۶۴۱۰ روز بیآینه» و روایت اسارت شهید حسین لشگری
به گزارش خبرنگار مهر، بازی رایانهای ۶۴۱۰ روز بی آینه؛ روایتی از کابوسهای ۱۸ سال اسارت قهرمانی از دوران دفاع مقدس است؛ قهرمانی که ۶۴۱۰ روز را در زندانهای رژیم بعث عراق گذراند.
شهید «امیر سرلشگر خلبان حسین لشگری» نامی شناخته شده برای همه ماست. قهرمانی ملی از دوران دفاع مقدس که رکورد طولانیترین دوره اسارت در زندانهای بعثی را داشت و ملقب به سیدالاسرای ایران شد.
به انگیزه روز ۲۹ فروردین که در تقویم رسمی کشور ما به اسم روز ارتش جهوری اسلامی نامگذاری شده است، نگاهی کردهایم به بازی «۶۴۱۰ روز بیآینه» که با موضوع شهید سرلشگر حسین لشگری و در مرکز تولید محتوا مجازی نیروی هوایی ارتش ساخته شدهاست.
مرکز تولید محتوا مجازی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی با هدف معرفی قهرمانان نیروی هوایی، بازنمایی وقایع دوران دفاع مقدس و نقش ارتش جهوری اسلامی در این دوران برای نسل جوان جامعه، از سال ۹۴ تولید بازیهای موبایلی و رایانهای را در فعالیتهای فرهنگی خود قرار داد.
این مرکز که بازیهای «شکارچی ۱و۲»، «صاعقه»، «خلبان کوچولو»، «سرباز قهرمان» را طی سالهای گذشته تولید و منتشر کرده است در سال ۱۴۰۲ نیز از بازی کامپیوتری ۶۴۱۰ را رونمایی کرد. بازی «۶۴۱۰ روز بیآینه» در حقیقت براساس تعداد روزهای اسارت شهید لشکری نامگذاری شده است.
شهید سرلشگر حسین لشگر از شهدای بزرگ خانواده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی است که ۱۸ سال در اسارت عراق بود و ۱۰ سال در سلول انفرادی زندگی کرد. داستان این بازی از آنجا شکل گرفت که براساس خاطرات خودنوشت شهید لشگری، او تا روزهای آخر منتهی به شهادتش از کابوس اتفاقات دوران اسارت رنج میبرد و مرتب کابوس میدید. این امر دستاویز خط داستانی این بازی شد تا براساس آن بخشی از کابوسهای شهید حسین لشگری در قالب یک بازی در اختیار کاربران قرار گیرد.
داستان بازی درباره قهرمان بزرگ ایران شهید حسین لشکری است که برای بررسی حرکتهای عجیب عراقیها در مرز عراق به مأموریت فرستاده میشود. پس از برخورد موشک عراقیها به هواپیمای او، حسین درون یک جنگل تاریک مرموز سقوط میکند.
در حقیقت بازی ۶۴۱۰ روز بیآینه، روایت داستانی کوتاه در ژانر Walking Simulator یا شبیهساز راهرفتن اول شخص است که گیمر با المانهای ترس روانشناختی و روایت شهودی-کلامی مواجه میشود.
کاربر در این بازی وارد کابوس شهید حسین لشکری میشود و آنجا نه خبری از سلاح است و نه دشمن. در واقع مخاطب بازی مسیر ذهنی این شهید را طبق یک توالی تاریخی طی میکند. کاربر در این مسیر دوران اسارت او تا لحظه آزادی را در چند مرحله جداگانه طی میکند.
مخاطب بازی برای گروه سنی بالای ۱۸ سال و مدت زمان بازی ۴۰ دقیقه است. این بازی در ژانر ماجرایی طراحی شده و نصب آن برای مخاطبان رایگان است.
بازی ۶۴۱۰ روز بیآینه، در نهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر نیز بهعنوان بهترین بازی اقتباسی مورد تقدیر هیأت داوران قرار گرفت.
کد خبر 6080589 زینب رازدشت تازکند