فتوای جدید و صریح «الأزهر» درباره توسل
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۴۲۲۸۸
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شبکه اجتهاد، کمیته فتوای مجمع تحقیقات اسلامی الازهر در پاسخ به پرسشی درباره حکم توسل به پیامبر(ص) برای برطرف شدن بیماری کرونا گفت: توسل به پیامبر (ص) پس از وفات ایشان بنا بر قول جمهور فقهای مالکی و شافعی و متاخران حنفی و نزد حنبلیها جایز است به اینکه شخص بگوید خدایا به حق پیامبرت محمد یا به آبروی پیامبرت محمد از تو میخواهم چنین و چنان کنی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
الازهر در ادامه پاسخ خود به قول النووی اشاره کرده که میگوید: شخص میتواند برای حاجات خود به پیامبر متوسل شود و او را نزد خدای متعال، شفیع گرداند و ابن الحاج نیز میگوید: جایز است، زیرا پیامبر شفیعی است که شفاعت او رد نمیشود و کسی را که درِ خانه اش آمده و از او کمک خواسته، نا امید نمیسازد و پس کسی که به او متوسل شود و از او حاجتی بخواهد، درخواست او را رد نمیکند.
الازهر در ادامه پاسخ خود در بیان ادله جواز توسط به پیامبر گفت: یکی از این دلایل این است که روزی مردی نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: از خدا بخواه مرا عافیت دهد. پیامبر فرمود: بگذار این دعا را به تاخیر بیندازم که برای آخرت تو بهتر است و اگر هم میخواهی برایت دعا کنم. آن مرد گفت: خیر برایم دعا کن. پیامبر به او فرمود وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان و این دعا را بخوان: خدایا به حق پیامبرت محمد صلی الله علیه و علی آله و سلم که پیامبر رحمت است، رو به سوی تو میکنم و از تو میخواهم. ای محمد من به واسطه تو حاجتم را از خدایم میخواهم تا برآورده شود و تو را در آن شفیع میگردانم. و آن مرد این کار را انجام داد و بهبود یافت.
الازهر ادامه داد: و شوکانی در حاشیه این حدیث گفته که و این حدیث دلیل بر جواز توسل به رسول خدا(ص) است با این اعتقاد که فاعل فقط خدای متعال است که به هرکه بخواهد حاجت و نعمت میدهد و هرچه او بخواهد میشود و هرچه نخواهد نمیشود.
صدور این فتوا درباره یکی از جنجالی ترین مسائل اعتقادی میان مذاهب اسلامی و بطور مشخص شیعه و اهل سنت را باید گام مهمی توسط الأزهر از بزرگترین مراکز تعلیمات اسلامی جهان اهل سنت دانست.
رشد وهابیت در جهان اسلام در طول یک قرن اخیر و سرمایه گذاریهای هنگفت برای ترویج و توسعه آن برخی از فروع اعتقادی و فقهی مذاهب اسلامی را به محور اختلاف و تفرقه تبدیل ساخت.
حرکت سلفی و وهابی که با ادعای جذاب تمسک به توحید ناب و رفع شرک در عقاید مسلمین در کشورها و جوامع مختلف اسلامی توسعه یافت تا آنجا که نهایتا تبدیل به جنبشی برای تکفیر خود مسلمانان اهل سنت و قتل و کشتار آنان به اتهام شرک شد.
اما مراکز میانه رو دینی در جهان اسلام که این مسیر را تهدیدی برای هویت و اصالت خود میدیدند در طول چند سال اخیر تلاش زیادی برای مقابله با توسعه طلبیهای تفرقه افکن جریانهای وهابی و سلفی کردند.
الأزهر مصر به عنوان یکی از قدیمی ترین مراکز دینی جهان اهل سنت در این زمینه فعالیتهای زیاد و متنوعی را سامان داد و تاکنون شخصیتها و علمای برجسته آن مواضع روشنی در برابر شبهه افکنی جریان تکفیری سلفی وهابی اتخاذ کرده اند.
شیخ احمد کریمه استاد برجسته فقه الازهر که به ایران نیز سفر داشته است اخیرا در نقد افکار ابن تیمیه در یکی از شبکههای تلویزیونی مصر گفت: ویژگیهای منفی ابن تیمیه بیشتر ویژگیهای مثبتش است. او کسی است که مردم مصر را تکفیر کرد و اشاعره و صوفیه را تکفیر کرد و علاوه بر این والدین پیامبر را نیز کافر دانست! و بدین ترتیب او کسی است که باب تکفیر را باز کرد و همین امر باعث و بانی خشونتها و خونریزیهای زیادی شد.
شیخ کریمه تاکید کرد: ابن تیمیه اشاعره را کافر میدانست و بنیانگذار مخالفت سلفیهای وهابی با الازهر بود و با ۹۰ درصد مسلمانان جهان مخالف و دشمن بود و اگر سلفیهای معاصر و محمد بن عبدالوهاب نبودند، اندیشه ابن تیمیه تا کنون مرده بود.
وی ادامه داد: پیروان ابن تیمیه او را شیخ الاسلام میخوانند، اما در مقابل برخی او را شیخ ترور میدانند که گروههای تروریست و افراط گرا را با فتواهای خود تغذیه کرد و جنایتهای زیادی علیه دین و انسانیت با این فتواها رقم خورد.
این سخنان و مواضع و فتاوای صریح الازهر درباره عقاید اسلامی رایج و مورد اتفاق مسلمین مانند توسل امیدبخش بازگشت اعتدال و جرأت در میان اندیشمندان و فقهای مسلمان است.
هجمه و هیمنه سیاسی و فکری عربستان سعودی با پشتوانه مالی سنگین بر مراکز مختلف جهان اهل سنت خصوصا در طول یک دهه اخیر بعضا آنان را از بازگویی حقیقت تاریخی جاری در باورهای اصیل مسلمین بازداشته بود و فتوای جدید الأزهر درباره توسل میتواند آغازی برای رهایی از سیطره عربستان سعودی بر حوزههای دینی جهان اسلام باشد.
کد خبر 4975048منبع: مهر
کلیدواژه: الازهر ویروس کرونا پیامبر اکرم ص ویروس کرونا معرفی کتاب مجمع عالی حکمت اسلامی کنفرانس بین المللی امام رضا ع حجاب و عفاف پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی سازمان تبلیغات اسلامی فلسفه تفسیر قرآن علوم انسانی اسلامی قرآن فعالیت های قرآنی ابن تیمیه اهل سنت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۴۲۲۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرچشمه عرفان وحیانی و اخلاق قرآنی یکی است
حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی گرجیان؛ استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) شامگاه 3 اردیبهشت ماه در نشست علمی «عرفان وحیانی و اخلاق قرآنی؛ عینیت یا غیریت؟» که از سوی انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی و با همکاری آکادمی اخلاقپژوهی روشمند برگزار شد با بیان اینکه در این نشست درصدد بررسی این موضوع هستیم که آیا عرفان ماخوذ از آموزههای وحیانی و نه دستساز بشری با اخلاق قرآنی، عینیت دارد یا غیریت، گفت: علامه طباطبایی اصرار دارد بگوید آنچه را پیامبر(ص) آورده است توحید احدی است ولی آنچه سایر انبیاء در بین مردم رواج دادند توحید واحدی است و اخلاق قرآنی، اخلاق متکی بر توحید احدی است و عرفان وحیانی اسلامی هم رسیدن به مقام فنا و توحید احدی است لذا از منظر وی، عرفان وحیانی با اخلاق قرآنی همسو است. بنابراین عرفان وحیانی علم اعلی است و اخلاق علم، متوسط ولی چون اخلاق به قرآن متصل شده است باید گفت عرفان وحیانی و اخلاق قرآنی عینیت دارند.
گرجیان تصریح کرد: موضوع عرفان وحیانی، رسیدن به مقام فنا و وصول الی الله بدون حجاب است؛ قرآن کریم فرموده است: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا. لذا عمده تلاش انبیا بر این محور است که انسانها را به مقام وصول، حضور و فنا برسانند. چون قرآن قصد دارد انسان را به جایی که امکان وصول به عالم وجودی بالا دارد برساند عرفان و اخلاق قرآنی عینیت دارند گرچه عرفان وحیانی ادبیات مخصوص خود را دارد که در اخلاق وجود ندارد و روش عرفان اسلامی هم بر پایه شهود است گرچه علم عرفان، حصولی است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه روش عرفان سلوکی، متکی به شهود است ولی علم عرفان نظری شبیه فلسفه، حصولی است و در عین حال قرآن علم وحیانی است و بالاترین مرتبه کشف و شهود را دارد، اظهار کرد: عرفان و اخلاق وحیانی از جهت هدف بسیار به هم نزدیک هستند کما اینکه در روش و موضوع هم اینگونه بودند؛ البته اگر اخلاق متصل به قرآن نبود چه بسا اخلاق را علم متوسط و مادون علم عرفان میدانستیم.
گرجیان اضافه کرد: نبی اعظم(ص) به عنوان قرآن مجسم فرموده است: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، یعنی هدف پیامبر(ص) پیادهکردن اخلاق مجسم به وسیله آموزههای وحیانی است و عرفان هم قصد دارد انسان را از وابستگی ناشایست جدا کند و او را به بایستههای لازم برساند. عرفا معتقدند که عرفان اسلامی از غیر آیات و روایات گرفته نشده است و هر چه هست از قرآن و روایات است بنابراین اینطور نیست که به انحراف برود ولی کسانی که عرفان خود را بر پایه قرآن و اهل بیت(ع) بنا نکردند دچار انحراف شدند.
عینیت قرآن و انسان کامل
این پژوهشگر با بیان اینکه قرآن کریم هدف بعثت را رساندن مردم به کلمه توحید ذکر کرده است، گفت: انسان کامل و قرآن کریم دو نسخه از یک حقیقت هستند لذا اگر پیامبر را به شکل کتاب دربیاورند قرآن خواهد شد و اگر قرآن را به شکل انسان درآورند پیامبر(ص) خواهد شد. در اخلاق قرآنی هم مراد، دستگیری پیامبر(ص) از مردم و رساندن آنان به غایت سلوک عرفانی و مقام احدیت وصفیه است. البته در این مرتبه بین عرفا اختلاف است؛ برخی متوجه مقام ذات ربوبی نشدهاند و فکر کردهاند همان احدیت وصفیه است در حالی که قرآن فرموده است: لَا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ ۖ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ. خدا شما را از خویشتن برحذر میدارد یعنی تفکر در ذات خدا ممکن نیست و محال است انسان بتواند به مقام ذات دست یابد ولی میتوان به قدر تشنگی چشید.
گرجیان با بیان اینکه غایت، رسیدن به «لا اله الا الله تفلحوا» است و اخلاق قرآنی هم هدفگیری به این جهت است، افزود: از منظر علامه حسنزاده آملی در این صورت قرآن از عرفان و این دو از برهان جدایی ندارند البته باید دانست که همانطور که امام سجاد(ع) در مناجات العارفین فرموده است: و لم تجعل للخلق طریقا...؛ هیچ راهی برای خلق برای رسیدن به معرفت الهی نیست مگر اینکه انسان اظهار عجز از معرفت کند. نهایت درجهای که انسان میتواند به آن برسد این است که بداند نمیتواند و نمیداند که به مقام ذات برسد؛ ما عرفناک حق معرفتک.
راه پیمودن کمال
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه تخلق به اخلاق الهی اینگونه است که انسان از آنچه غیر است رهیده شود و انانیت خود را رها کند، ادامه داد: با رهاشدن از انانیت به جایی برسد که؛ هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست/ ما به فلک میرویم عزم تماشا که راست/ ما ز فلک بودهایم یار ملک بودهایم/ باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست/ خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم/ زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست. اگر کسی عرفان وحیانی و اخلاق متخذ از قرآن را با همدیگر جمع کند مسیر سلوک نزدیکتر خواهد شد و انسان به جایگاه شایستهای که باید برسد خواهد رسید.
وی ادامه داد: باز به تعبیر علامه طباطبایی، در ذیل آیه شریفه «ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ» او ثابت است که ثبوتش با بطلان آمیخته نیست و اگر انسان در اخلاق و عرفان به اینجا برسد به مقام عرفان حنیف خواهد رسید و اینکه «قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» که همان توحید ابراهیمی است؛ یعنی ما با همه وجود و هستی رو به تو کردهام. وقتی امام حسین(ع) بر شمشیرش تکیه کردند و فرمایشاتی داشتند، حضرت علی اکبر(ع) پرسید پدرجان آیا ما بر حق هستیم؟ امام(ع) فرمودند: بله. لذا امام هرچه را داشت در مسیر سلوک الی الله فدا کرد.
وی با بیان اینکه آبشخور عرفان وحیانی و اخلاق قرآنی یک چیز است و موضوع و روش و غایت هم یکسان است لذا جداکردن این دو از یکدیگر درست نیست، افزود: قرآن کریم در آیه 12 سوره یس آورده است: وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ؛ انسان کامل در درجهای است که هر آنچه خوبان همه دارند او یکجا دارد به تعبیر دیگر انسان کامل که در راس آن نبی اعظم(ص) به عنوان قطب عالم و جام جهاننما است، جامجهان نما نفس اوست، نفس انسان کامل است که میتواند تجلی همه عالم آفرینش باشد. به تعبیر ابن سینا، بر همه عالم اطلاع دارند. انسان کامل، مهدی، خضر و هادی و ... است و بر همه عالم اشراف دارد؛ این تعابیر را محیالدین عربی ذکر کرده است و البته متخذ از آیات قرآن است: وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ.
گرجیان با بیان اینکه کسانی که جایگاه انسان کامل را درک نکردند در وقت انتخاب او به مقام خلیفةاللهی معترض شدند، گفت: به خدا معترض شدند که؛ نحن نسبح بحمدک و نقدس لک؛ در حالی که خدا فرمود: انی اعلم ما لا تعلمون. پیامبر(ص) وقتی در معراج به عالم بالا راه یافت به جبرئیل فرمود تو هم بیا بالا ولی او فرمود اگر بند انگشتی جلوتر بیایم و نزدیک شوم پر من خواهد سوخت.
وی با اشاره به مبانی انسانشناسی اخلاق قرآنی و تفاوت آن با اخلاق ارسطویی، گفت: اخلاق ارسطویی در نهایت قصد دارد انسانی بسازد که متعادل باشد یعنی قوای غضبیه و شهویه او با قوای رحمانی او در تعادل باشد ولی در اخلاق قرآنی، وصول الیالله مطرح است که در اخلاق معمول چنین چیزی اصلا وجود ندارد. البته راهکار تخلق به اخلاق الهی برای انسان کامل، حب به ذات الهی است یعنی حب ذات خود را رها کند تا به حب ذات ربوبی برسد.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه اگر لطف خداوند شامل حال فرشتگان نشده بود آنها مانند ابلیس رجیم و رانده از درگاه ربوبی بودند، اضافه کرد: وجود اقدس ربوبی میخواهد قواره کاملی از اسماء و صفات خود را به تجلی بنشاند و این جز با خلقت انسان کامل ممکن نیست البته نه انسانی که فقط صورت انسانی دارند و قلب آنان، قلب حیوانی و شیطانی است. چهره خیلیها چهره آدمی است ولی قلبشان حیوانی و شیطانی است؛ امام سجاد(ع) در ایام حج با تصرف الهی نشان دادند خیلی از افرادی که دور بیتالله میگردند دارای چهره انسانی ولی قلب و باطنی حیوانی هستند.
اخلاق و عرفان وحیانی لازمه خلافت الهی
وی افزود: انسان قابلیت دارد تا به قاب قوسین برسد ولی فقط کسی چون پیامبر(ص) توفیق رسیدن به این مرتبه را دارد. انسانی که سلوک و عرفان وحیانی دارد و اخلاق قرآنی را هم در خود جمع کرده است از سوی خداوند به عنوان خلیفه خودش انتخاب میشود. در حدیث قرب نوافل هم دارد که انسان به جایی میرسد که من گوش و چشم و دست و زبان او میشوم. البته پیامبر(ص) یک جنبه ظاهری هم دارد و آنقدر خلق نیکو داشته است که قرآن کریم از آن تمجید کرد و فرمود: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ. مردم وقتی پیامبر(ص) را میدیدند چون شبیه خودشان بودند و میخوردند و در بازار راه میرفتند ایشان را شبیه خود میدانستند ولی قرآن فرمود: قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَیٰ إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ. لذا افراد عادی مردم مرتبه ایشان را نفهمیدند و گفتند: وَقَالُوا مَالِ هَٰذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ ۙ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیرًا.
گرجیان بیان کرد: تعبیر یُوحَیٰ إِلَیَّ؛ تعبیر عجیبی است؛ به پیامبری که به اخلاق و عرفان قرآنی متصل است وحی میشود یا چطور عیسی(ع) به بنی اسرائیل فرمود من رسول خداوند هستم و تصدیق ماسبق میکنم و هم به آمدن پیامبری به نام احمد بشارت میدهم که در زمین به او محمد و در آسمان احمد گویند. علی(ع) فرمود نخستین چیزی که خدا آفرید نور محمد بود و از نور او 20 دریا از جنس نور آفرید و خدا به او فرمود شفیع روز محشر تویی و از او 124 هزار نبی متشعشع شد و همه بر دور خانه خود با نور محمد(ص) طواف کردند. امام رضا(ع) براساس روایت کافی شریف، فرمودند که امام دردانه و یگانه روزگار خود است و همانطور که خدا لیس کمثله شئ است، انسان کامل هم اینطور است.