Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمدکاظم کاظمی، شاعر برجسته فارسی‌سرا یادداشتی درباره دوقطبی شدن جامعه ایرانی در حوادث اجتماعی، سیاسی و ... منتشر کرد.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، پس از تأیید صدور حکم اعدام برای سه نفر از متهمان مرتبط با حوادث آبان‌ماه فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به سرعت شاهد واکنش‌های فراوان و در بسیاری از موارد احساسی به این حکم قضایی بود به طوری که یک هشتگ مربوط به این خبر تبدیل به ترند جهانی توئیتر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

واکنش‌ها به این اتفاق فقط مختص افراد عادی نبود و بسیاری از اهالی هنر و هنرمندان مختلف به این اتفاق واکنش نشان دادند و فضای مجازی به شدت تبدیل به یک دوقطبی در رابطه با این خبر شد.

محمدکاظم کاظمی، شاعر برجسته پارسی‌سرای افغانستانی که سال‌ها در ایران زندگی می‌کند یادداشتی با عنوان «استعداد دوقطبی شدن» درباره دوقطبی شدن جامعه ایرانی در حوادث اجتماعی، سیاسی و ... منتشر کرد. متن کامل یادداشت این شاعر را در ادامه می‌خوانید: 

«بالاخره اگر اعدام بکنند یا اعدام نکنند، به هر حال جامعه گامی دیگر به سوی دوقطبی شدن پیش رفته است. وقتی صفحات دوستانم را نگاه می‌کنم، می‌بینم که خیلی از کسانی که در مجموع دوستدار این مملکت و دلسوز این مردم‌اند، بر سر این قضیه در حال چالش‌اند.

به راستی چرا در ایران استعداد عجیبی برای دوقطبی‌ساختن جامعه وجود دارد، حتی بر سر مسائلی که به ظاهر سیاسی و امنیتی هم نیستند مثل بیماری کرونا. از خاطر نبرده‌ایم که چطور در اسفندماه سال گذشته، دوستان از خجالت هم درمی‌آمدند بر سر این بحث که چرا قم قرنطینه شد یا نشد یا شیوع این ویروس کار استکبار جهانی است یا نیست. پیش از آن هم بر سر سقوط هواپیما و یا تشییع جنازۀ سردار سلیمانی چنین دوقطبی‌شدن‌هایی رخ داد، به طوری که دوستداران نظام و انقلاب، گویا وظیفۀ شرعی و انقلابی خویش می‌دانستند که به هر شکلی ثابت کنند که هواپیما هدف قرار نگرفته است. در آن زمان هم همه کارشناس هوافضا شده بودند همچنان که بعداً کارشناس جنگ بیولوژیکی شدند و اکنون کارشناس قضایی شده‌اند. و باز عقب‌تر برویم، مسئلۀ محیط زیست، انتخابات ریاست جمهوری و مسائل دایمی‌تری مثل مسئلۀ حجاب و کنترل جمعیت و... می‌بینیم که غالباً‌ در اموری انتظار می‌رود که مردم در این امور همگام و همسو باشند، این دوقطبی‌شدن رخ می‌دهد.

من فکر می‌کنم که دوستان گرامی باید مدتی سایۀ سیاست را از روی این مسائل بردارند و آن‌ها را از جنبۀ فنی و کارشناسی آن ببینند. حق را قبول کنند حتی اگر علیه آنان باشد و حقیقت را بالاتر از افلاطون بدانند.

البته مسئولان هم در این دوقطبی‌شدن بی‌تقصیر نیستند، به خصوص رسانه‌های رسمی و صدا و سیما در صدر آنان. رسانه‌های بیگانه هم که البته اقتضای طبیعت‌شان است و منتظر چنین فرصت‌هایی هستند.

بسیاری از مسئولان هنوز تصور نمی‌کنند که اقناع جامعه و شفاف‌سازی امور اینقدر مهم است. نمی‌دانند که وقتی در مورد چیزی پنهان‌کاری می‌کنند و سپس این پنهان‌کاری آشکار می‌شود، چقدر به اعتماد عمومی نسبت به آنان، حتی در نزد طرفداران نظام لطمه می‌خورد. ابتدا مسئله را پیچیده می‌کنند. هم در عمل و هم در عرصۀ تبلیغات آن را حیثیتی می‌سازند و آنگاه آن را به جامعه عرضه می‌کنند، جامعه‌ای که بخشی از آن منتظرند که همه دلخوری‌ها و نارضایتی‌ها را در جایی خالی کنند و بخشی دیگر ناچار باید خود را سپر بلا بسازند برای حفظ نظام و انقلاب. گویا هنوز عده‌ای باور ندارند که متعلق به همه مردم‌اند، یا در واقع باید متعلق به همه مردم باشند».

انتهای پیام/4028/

منبع: آنا

کلیدواژه: شعر شاعر دوقطبی شدن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۵۲۱۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دوقطبی‌سازی بین رهبری و دفتر ایشان؛ حمله روزنامه نزدیک به سپاه به شریعتمداری!

روزنامه اصولگرای جوان از آن‌ها که به دنبال دوقطبی سازی بین رهبری و دفتر ایشان هستند انتقاد کرد.

 

این روزنامه نوشت: نه آنکه بگوییم دفتر، خود آقاست؛ طبعاً چنین نیست، اما اینکه آنان در بیان مواضع رهبری، نقش مستقل یا خودسرانه دارند و می‌توانند نظری مخالف نظر رهبری را به عنوان نظر رهبری به جامعه قالب کنند و رهبری هم توانایی برخورد و کنترل اوضاع را ندارند، قابل پذیرش نیست.

سه روز از توییت یک عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبری درباره تذکر به مسئولان می‌گذرد و هنوز بحث‌ها پیرامون گشت ارشاد و دلیل تذکر رهبری و چرایی انتشار این توییت و موج حملاتی – شاید سازمان یافته- علیه دفتر حفظ و نشر آثار رهبری کم و بیش داغ است.

در ورای این بحث و مجادله، موضوعی مهم‌تر رخ نموده که اهمیت آن این قدرت را دارد که کل موضوع توییت و تذکر در برخی نحوه‌های اجرایی گشت ارشاد را صرفاً به عنوان یک «مصداق» از مفهوم خود قرار دهد. اما این موضوع مهم چیست؟ تلاشی منفور برای القای دوقطبی رهبری و دفتر رهبری.

دفتر رهبری یا دفتر حفظ و نشر آثار ایشان طبعاً همچون خود رهبری نیستند، اما این هم که تصور شود رهبر و دفتر دو قطب مخالف یکدیگر هستند، دور از تعقل و سیاست‌ورزی و همراه با تبعات خطرناکی است.

آنچه پس از توییت عضو دفتر نشر، در فضای مجازی از سوی جریانی تندرو غلبه یافت، القای خودسری این فرد و علنی کردن تذکر برخلاف نظر رهبری بود. برخی از مردم عادی هم، چون تذکر رهبر معظم انقلاب به فراجا را قابل هضم در چارچوب فکری خودساخته‌شان ندیدند، این تحلیل کذایی را به عنوان خبر صادق پذیرفتند که آن توییت خودسرانه زده شده است.

اما هیچ کس از میان این جمع نخواست به این موضوع فکر کند که مگر می‌شود خودسری در دفتر رهبری تا این حد برسد که علنی، رسمی و به اسم دفتر نشر، نسبتی –به زعم این افراد- خلاف واقع به رهبر انقلاب وارد شود و رهبر قدرت ساماندهی موضوع و برخورد با آن را نداشته باشند؟! و حتی پس از جنجال بسیار، آن فرد باز توییت دیگری بزند و بر توییت قبلی تأکید کند و باز رهبری و اطرافیان معتمد ایشان ساکت بمانند و او را توبیخ و مواخذه نکنند و به مردم نگویند که فریب او را نخورید؟!

کسانی که بر طبل دوقطبی «آقا و دفتر آقا» می‌کوبند، اعتبارزدایی از مواضع غیررسمی رهبری را همپای اعتبارزدایی از دفتر رهبری پیش می‌برند. اکنون درباره آگاهانه یا ناخودآگاه بودن چنین اقدامی نمی‌خواهیم اظهارنظر کنیم، اما پیشینه‌ای که از این اقدامات در خاطره سیاسی ما مانده، نشان می‌دهد که دفتر رهبری بهانه است. اینکه چرا می‌خواهند اعتبار این مواضع رهبری را دچار خدشه کنند، می‌تواند دلایلی داشته باشد که در این نوشتار صرفاً دلیلی برآمده از نگاه خوش‌بینانه ذکر می‌شود و باقی‌اش بماند برای بعد!

با نگاه خوش‌بینانه، ما با جماعتی مواجه هستیم که مطابق با نگاه خود و برای خود یک آیت‌الله خامنه‌ای ساخته‌اند که البته با آیت‌الله خامنه‌ای موجود، به لحاظ فکری متفاوت است. این جمع وقتی در برابر موضعی از رهبر قرار می‌گیرند که با نظرات خودشان مخالف است، به جای تطبیق خود بر ولایت، تلاش می‌کنند ولایت را بر اصول پذیرفته شده خود منطبق کنند و حداقل در دلشان برای عبور از نظر رهبری، توجیهی وجدان‌پسند دست و پا کنند.

یک دوره‌ای قصه ارشادی و مولوی بودن دستورات، ولی فقیه را علم و سعی کردند آن را تئوریزه هم بکنند، اما بازارش گرم نشد. تفسیر به رأی هم که همیشه شیوه‌ای مرسوم بوده است. اما در مواردی هم که مواضع رهبری با واسطه نقل می‌شدند، مسیر خدشه بر اعتبار راوی را طی کردند تا جایی که رهبری خود مواضع را علنی و به قولی «پشت بلندگو» بیان کنند.

در ماجرای نهی رئیس‌جمهور اسبق از کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری یک نفر از اعضای دفتر و نیز یکی از نزدیکان رهبر را به اقدام خودسرانه بی‌اطلاع رهبری متهم کردند. در ماجرای برجام یک عضو دیگر دفتر رهبری را، حالا در موضوع تذکر به برخی مسئولان، یک عضو دفتر نشر را.

در موضوع واکسن گفتند رهبر مخالف واکسن بوده و مجبورشان کرده‌اند مقابل دوربین‌ها آب مقطر بزنند، در موضوع تعطیلی حرم‌های اهل‌بیت برای کرونا، مقابل نمایندگان رهبری ایستادند و... چه آنکه در همه موارد ذکر شده، پذیرش این موضوع که رهبری نظری خلاف نظر آنان دارد، برایشان دشوار بود. هر کسی را هم که با آن‌ها موافق نبود، تکفیر کردند، چنانکه اکنون هر منتقدی به بخشی از عملکرد گشت ارشاد را دنباله‌رو‌های اسرائیل و یهودی و اشاعه دهنده فحشا و منکر می‌دانند!

تبعات خطرناک این تندروی‌های تکفیری، به همین جا ختم نمی‌شود. امام خمینی هنوز در قید حیات بودند که برخی – از نهضت آزادی تا بیت آیت‌الله منتظری- به احمد آقا، فرزند ایشان تهمت جعل دستخط امام را زدند، چه آنکه آن نظرات را برنمی‌تافتند. آن تهمت‌ها در ظاهر به مرحوم احمد خمینی بود، در باطن، اما به خود امام می‌خورد که آن همه از اقتدار خویش دور مانده که نزدیکان‌شان توانایی جعل دستخط‌شان را یافته‌اند و ایشان حتی پس از اطلاع عموم هم توانایی برخورد با جاعل و جاعلان را ندارند! هیهات!

اکنون هم این‌گونه است. رهبری که این جماعت می‌خواهند باید نقطه‌ضعفی داشته باشد. هیهات! آیت‌الله خامنه‌ای رهبر قدرتمندی است که به یک اشاره‌اش، خاکی که رژیم صهیونیستی اشغال کرده، هدف قرار می‌گیرد و معادلات سیاسی و نظامی جهان را تغییر می‌دهد، حال بگوییم اعضای دفترش می‌توانند به ایشان دروغ ببندند و بساط‌شان هم جمع نشود؟! از سویی، چه استبعادی است که این اعتبارزدایی‌ها بعدتر به همان تهمت‌های جعل دستخط نرسد و حکایت تلخ علیه امام را علیه رهبری هم نشنویم؟

تبعات خطرناک دوقطبی‌سازی از آقا و دفتر آقا را می‌بینید؟ نه آنکه بگوییم دفتر، خود آقاست؛ طبعاً چنین نیست، اما اینکه آنان در بیان مواضع رهبری، نقش مستقل یا خودسرانه دارند و می‌توانند نظری مخالف نظر رهبری را به عنوان نظر رهبری به جامعه قالب کنند و رهبری هم توانایی برخورد و کنترل اوضاع را ندارند، قابل پذیرش نیست.

دیگر خبرها

  • نقشه سرایدار برای سرقت میلیاردی از خانه ۲ ایرانی مقیم کانادا
  • مسئولان پاسخگوی قطعی سامانه معاینه فنی خودرو‌های سنگین نیستند
  • مردمی سازی موضوع سلامت یک ضرورت است
  • ضرورت گفتمان‌سازی با مردم با محوریت جوانی جمعیت
  • دوقطبی‌سازی بین رهبری و دفتر ایشان؛ حمله روزنامه نزدیک به سپاه به شریعتمداری!
  • حقوق از جیب مردم، خوش رقصی برای بیگانگان / حواشی عجیب و هنجارشکنانه دروازه‌بان استقلال
  • تلاش مسئولان برای گره گشایی از مشکلات جامعه و رسیدگی به مطالبات مردم
  • تقویت زیرساخت های کشاورزی در حوزه جنوب ایلام یک ضرورت است
  • دفاع از قانون حجاب به خواست مردم
  • شفاف سازی در خریدهای شهرداری تهران | فروزنده: ۳۵۰۰ میلیارد خریدهای ما از طریق بورس کالا انجام می‌شود