روایت تاریخ با زبان هنر ممکن میشود/ تاریخ انقلاب ما از داستانهای تخیلی دشمنان جذابتر است
تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۹۸۰۴۶
به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از سریالهای خبرسازی که در هفتههای اخیر مورد توجه اهالی رسانه در ایران قرار گرفته، سریال ضد ایرانی «تهران» محصول رژیم صهیونیستی است؛ پخش این سریال چند هفته پیش از یکی از کانالهای تلویزیون اسرائیل آغاز شد.
سریال «تهران» که درونمایهای جاسوسی دارد، به حضور یک جاسوس تعلیم دیده موساد در تهران اشاره میکند که برای دخالت در پدافند هوایی ایران به کشورمان آمده و قرار است با غیرفعال کردن پدافند، شرایط را برای بمباران قسمت مهمی از تاسیسات هستهای ایران فراهم کند؛ اما عملیات آن طور که باید پیش نمیرود و این زن جاسوس در ایران میماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سریال «تهران» هرچند یک داستان تخیلی را روایت میکند، اما به وضوح درباره جنگهای نیابتی ایران و رژیم صهیونیستی است و از این منظر نشان دهنده تصمیم جدی سازندگان برای ورود به افکار عمومی ایران است.
سریال «تهران» البته در بازسازی شرایط مختلف فرهنگی اجتماعی ایران عملکرد بسیار ضعیفی داشته است. از بازی بسیار ضعیف بازیگران که تقریباً هیچکدام نتوانسته اند لحن و لهجهای حتی نزدیک به فارسی را جلوی دوربین ببرند، تا نمایشهایی عجیب و غریب از اتفاقاتی که در تهرانِ اسرائیلیها میافتد و در تهرانِ واقعی ما دیده نمیشود. مثلاً سکانسی در همان قسمتهای اول سریال هست که جاسوس اسرائیل سوار بر تاکسی، تجمعی را میبیند که متوجه میشود صحنه اعدام در ملأعام یک مجرم است. یا مثلاً سطح تجمعات و اعتراضات دانشجویی سریال محدود و متمرکز بر انحرافات جنسی است و آدمهای سریال بعضاً سادیستیک انحراف جنسی و اخلاقی دارند. تصویری همین قدر کاریکاتوری، موهن و غیر واقعی از ایران.
«تهران» در کارگردانی و فیلمنامه هم مشکلاتی جدی دارد و نتوانسته به عنوان یک سریال معمایی جاسوسی خودی نشان دهد. حتی در موسیقی هم ترکیبی میشنویم از موسیقی عربی و شرقی که فاصلههای جدی با فضای روایت فیلم و کشور ایران دارد.
هرچند سریال ضدایرانی «تهران»، بیشتر به کاریکاتوری دست چندم از ایران شبیه است، اما اهمیت آن در چیز دیگری است. این سریال میتواند یادآوری خوبی باشد بر عدم ورود جدی هنرهای تصویری ایران به حوزه آثار استراتژیکی از این دست. به هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم با شرایطی روبرو هستیم که اختلافات مبنایی میان ایران و رژیم صهیونیستی و آمریکا باعث تولید آثار مختلف سینمایی در این رابطه شده، از فیلمهایی مانند آرگو و سنگسار ثریا تا همین سریال تهران که نمونه متأخر این موضوع است. حال آنکه داستانهای بسیار جذابی در تاریخ انقلاب وجود دارد که به شدت ظرفیت تصویری شدن دارند، ولی تا به حال نه به آنها توجه شده و نه برای عموم مردم روایت شده اند.
به همین بهانه گفت و گوی کوتاهی کرده ایم با مرتضی باغبانها، معاون فرهنگی مجموعه فرهنگی سرچشمه، محل وقوع حادثه هفتم تیر و شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن از یارانش.
باغبانها درباره بار محتوایی و ارزشی حوادث تاریخی کشورمان برای فیلمسازی، به خبرنگار ما گفت: در تاریخ معاصر ایران از زمان مشروطه تا کنون و به خصوص ۴۱ سال بعد از پیروزی انقلاب، کشور ما حوادث و ماجراهایی را تجربه کرده که هر کدام میتواند دستمایه آثار هنری جدی و قابل عرضهای باشد. مردم ما هم نشان داده اند که نسبت به تاریخ معاصر خودشان دغدغه دارند و اگر اثر قابل قبولی به لخاظ فنی و هنری تولید شود، مردم با کمال میل به تماشای آن مینشینند و همراه آن میشوند. شما ملاحظه کنید سریال «شوق پرواز» که درباره شهید بابایی ساخته شد، یا فیلم «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» که درباره حوادث و شخصیتهای مهم دفاع مقدس تولید شدند، چطور توانستند مخاطب عمومی را همراه کنند. آن هم نه با داستانهایی تخیلی، بلکه با روایتهایی از رخدادهای واقعی تاریخ معاصر کشورمان.
باغبانها اضافه کرد: شما تصور کنید در همین مجموعه سرچشمه چه اتفاقی رخ داد؟ یکی از مهمترین چهرههای انقلاب اسلامی با آن شخصیت خاص و منحصر به فرد مانند شهید بهشتی که هم مجتهد بود و هم دکترا داشت و هم سالها در اروپا زندگی کرده بود، در کنار بیش از ۷۰ تن از مهمترین چهرههای سیاسی انقلاب اسلامی که برخی وزیر بودند، بر اثر انفجار به شهادت میرسند و شخصی مسبب این انفجار و این فاجعه عظیم بوده که در همان ساعات ابتدایی از کشور میگریزد و تا سالها در اروپا زندگی میکند. یا مثلاً ماجرای کشمیری و انفجار هشتم شهریور و آن همه اتفاق ریز و درشتی که در کشورمان رخ داد. هر کدام از اینها میتواند دستمایه یک اثر جدی هنری باشد، ولی تا به حال این اتفاق نیفتاده و غبار سنگین غفلت بر تاریخ معاصر ما باقی مانده است.
معاون فرهنگی مجموعه سرچشمه در پایان گفت: اگر قرار است تاریخمان را به نسلهای جوان انقلاب معرفی کنیم، چارهای نداریم جز اینکه با زبان هنر با آنها گفت و گو کنیم. نسل سوم و چهارم انقلاب ذائقهها و سلایق خاص خود را دارند و نمیشود توقع داشت همگی پای کتاب یا سخنرانی بنشینند و تاریخشان را بفهمند. این نسل، با اینترنت نسل چهارم دارد رشد میکند و از کودکی با تکنولوژیهای جدید از گوشی و رایانه تا بازیهای مختلف رایانهای و فیلمهای سینمایی روبرو بوده است. پس ما هم برای گفت و گو با این نسل باید با زبان خودشان صحبت کنیم و بهترین زبان هم هنر است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سینمای ایران فیلم تاریخی سینمای انقلاب تاریخ معاصر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۹۸۰۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۲۹ فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی گرامی باد
پس از پیروزی انقلاب، در شرایطی که دشمنانِ کمین کردهِ انقلاب و به تبعیت از آنان دوستان نا آگاه، نغمه شوم و خطرناک انحلال ارتش را سر میدادند و ارتش در حساسترین شرایط حیات خود قرار گرفته بود، بنیانگذاران جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) هوشمندانه به عنوان بزرگترین حامی ارتش پای در میدان نهاد و توطئه شوم دشمنان انقلاب را نقش بر آب کرد و طی پیامی، با قاطعیت بی نظیر، ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام، یکپارچگی و وحدت ارتش، فرمان تاریخی و مهمی را صادر فرمود و روز ۲۹ فروردین را روز ارتش نامگذاری کرد. زیرا از ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ و دیدار همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی (ره) ارتشیها با سرعت بیشتری به انقلاب اسلامی پیوستند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از همان آغازین روز ها، کار خود را برای دفاع از انقلاب اسلامی ایران شروع کردند. اولین درگیری و نا آرامی در منطقه ترکمن صحرا و در نزدیک مرزهای شوروی سابق توسط گروهکهای چپ و مزدوران استکبار با هدف خودمختاری منطقه آغاز شد، که با اعزام یگانی از کارکنان داوطلب نیروی زمینی ارتش سرکوب شدند.
ارتش به سراغ کنترل ناآرامیهای سایر مناطق مثل کردستان و آذربایجان غربی رفت. همزمان جنگ روانی علیه ارتش در داخل و خارج کشور به راه افتاد و به دنبال آن بودند تا ارتش را یک نیروی ضد مردمی و عامل امپریالیسم معرفی کنند که همچنان سرکوب مردم را ادامه میدهد و لذا باید منحل شود! و جای خود را با یک ارتش به اصطلاح خَلقی یا بی طبقه توحیدی و.. عوض کند. همین جوسازیها سبب شد، شهید سپهبد، ولی الله قرنی اولین رییس ستاد مشترک ارتش پس از تغییر رژیم شاه طی نامهای استعفای خود در روزهای اول فروردین ۱۳۵۸ را به امام خمینی (ره) تقدیم کند.
کمتر از یک ماه بعد، سپهبد قرنی توسط گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید تا علاوه بر آثار جنگ روانی سنگینی که بطور مستقیم و غیر مستقیم توسط دشمنان خارجی، طیف ضدانقلاب، منافقین، حزب توده و عناصر نا آگاه در ارتش جریان داشت، بی انضباطی، سستی و عدم تمکین از فرماندهان نیز به مشکلات ارتش اضافه شود.
مشکلات فراوان ارتش سبب شد تا فرماندهان وقت ارتش جمهوری اسلامی ایران با درخواست وقت ملاقات از امام خمینی (ره) برای بیرون رفتن از این وضعیت چاره اندیشی کنند و از امام (ره) بخواهند ایشان فرماندهی خود بر کل نیروهای مسلح را مجدداً اعلام نمایند، تا با استفاده از این حکم حکومتی قوام و انضباط بر ارتش برگردد. امام خمینی (ره) نیز با صدور پیامی تاریخی در تاریخ ۲۹ فروردین سال ۱۳۵۸ خطاب به ملت، سنگ بنای روز ارتش را گذاشتند. با این اقدام حکیمانه امام خمینی (ره) ارتش برای همیشه در کنار نیروهای مسلح کشور ماندگار شد.
درود خداوند بر ارتشیان با وفا و مدافعان از حریم کشور ایران، به ویژه شهداء گرانقدر ارتش جمهوری اسلامی ایران.