دُری: «نرگس مست» تجربهای بی الگو
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۴۲۸۱۴
سیدجلالالدین دری در نشست تحلیل و بررسی فیلم سینمایی نرگس مست درباره دغدغههایش در زمینه تاریخ موسیقی ایران، گفت: قبل از ورود به سینما، موسیقی را آموختهام و دغدغهام بوده است. همچنین پیش از این فیلم، چندین اجرای نمایش داشتم که مرتبط با موسیقی بودند و «نرگس مست» اولین فیلمی است که من درباره موسیقی در ایران ساختهام.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عبدالله اسفندیاری از تهیهکنندگان، مدیران فرهنگی و فیلمنامهنویسان باسابقه سینمای ایران، در خصوص حضورش در جایگاه تهیه کننده در نرگس مست عنوان کرد: سیدجلالالدین دری را از قبل میشناختم، کارهای نمایشی و تلویزیونی او را دیده بودم اما زمانی که فیلمنامه «نرگس مست» را به من ارائه داد، به او گفتم بگذار این کار دومت باشد.
او با اشاره به ویژگیهای این فیلم ادامه داد: من علاوه بر دغدغه موسیقی، همیشه دغدغه محتوای موسیقی نیز داشتهام. جنبههای اجتماعی، سیاسی و حتی معنوی و عرفانی این فیلم برایم لذتبخش بود.
اسفندیاری گفت: برای این فیلم هیچ حمایتی نمیتوانستیم بگیریم و بهجز بنیاد سینمایی فارابی، نسبت به ساخته شدن فیلم، خیلی سرد برخورد میکردند. متأسفانه بعد از تولید و آماده شدن فیلم، در اکران هم به بن بست کرونا برخوردیم تا راهکار اکرانآنلاین به میان آمد که بازخوردهای خوبی گرفتیم. البته خیلی از شبکههای خارج از ایران فیلم را پخش کردند که حکم سرقت را دارد.
در این نشست نازنین مفخم درباره حضورش به عنوان تدوینگر «نرگس مست» و همکاری با سیدجلالالدین دری به عنوان یک کارگردان جوان گفت: حضور در فیلمی برایم مهم است که کارگردانش سلامت باشد و دروغگو نباشد. شاید این موضوع باعث کمکاری من شده است و شاید اندازه من همین مقدار است...
او در مورد گزیدهکار بودن خود گفت: من مثل خیلی از همکاران خود، نمیتوانم یازده فیلم در سال، تدوین کنم... نهایت، یک یا دو فیلم...
مفخم افزود: نرگس مست جدا از برخورداری از دغدغه موسیقی، محمل موسیقی است و این برایم جذاب بود زیرا فیلم وارد لایههای دیگری از موسیقی شده است.
رضا شیخی مدیر فیلمبرداری باتجربه سینمای ایران هم در پاسخ به مسعود بهارلو درباره انگیزههایش از همکاری با فیلمسازان جوان گفت: ما نسلی هستیم که باید جایمان را به جوانان بدهیم. افتخار من این است در دهه شصت در سینما کار کردهام و در حال حاضر افتخارم در مقابل کارهای نکردهام، بیشتر از کارهای کردهام است. من افتخار میکنم در «نرگس مست» حضور داشتهام.
احسان طهماسبی منتقد در این جلسه عنوان کرد: ما برای روایت سرگذشت موسیقی در سینما، چند رویکرد متفاوت داریم که متاسفانه باید گفت کار خاصی در این زمینه انجام نشده است و البته این موضوع نیاز به عبور از یکسری خطر قرمز دارد و حمایتهای زیادی میخواهد که متاسفانه فیلمسازان ما از این حمایتها برخوردار نیستند و از سویی دانش زیادی در این خصوص وجود ندارد پس زیاد به این مقوله پرداخته نمیشود.
او ادامه داد: نرگس مست ادای دین به یک اتفاق تاریخی مهم است و میتوان گفت فیلم تاثیری که باید را گذاشته است. البته که در دو ساعت فیلم سینمایی نمیتوان حرف را کامل زد اما این فیلم در قیاس با گذشته و حال یک اتفاقی را شکل داده و سرگذشت موسیقی ایرانی را به نمایش میگذارد. نرگس مست البته صرفا درباره اتفاقات موسیقی نیست بلکه خیلی هوشمندانه به مسائل اجتماعی سیاسی پرداخته است. البته این فیلم هم در حوزه بازیگری و هم در حفظ ریتم، کمی ضعف دارد که اگر نبود، این فیلم به یک نمونه مثالزدنی تبدیل میشد.
این منتقد گفت: نرگس مست یک پیام فرهنگی دارد که مخاطب را متحول میکند. البته «مخاطب خاص» خودش را، زیرا شاید خیلیها شخصیتهای به تصویر کشیده شده در این اثر را نشناسند...
نازنین مفخم در این زمینه گفت: مهم نیست که مخاطب شناخت قبلی داشته باشد یا نه، مهم این است که فضایی برای مقایسه و تصور در خصوص طرح عشق با پدیده موسیقی داشته باشد. «شام آخر» آخرین فیلم با طرح عشق بود تا رسیدیم به نرگس مست که عشق در آن کاملا با ظرافت قابل مشاهده است.
وی با اشاره به این که این فیلم از لحاظ روایت بسیار قوی است و به لایههای خوبی پرداخته است، اظهار داشت: فیلم باید صرفنظر از نام سازندهاش مخاطب را همراه خود ببرد. هر فیلم یک پیام دارد (حال چه مبتذل چه غیر از آن) و فیلم باید بتواند مخاطب را جذب کند. از نگاه من این فیلم، این توان را دارد که بیننده را جذب کند و با خود همراه کند، گرچه که در شرایط خوبی اکران نشده است.
مفخم در ادامه افزود: به جرات میتوانم بگویم که این فیلم به لحاظ رفت و برگشتهای روایی؛ فیلم قدرتمندی است... شاید بتوانم بگویم که مرحوم حاتمی هم؛ نتوانسته به لحاظ تکنیکی، چنین فیلمی بسازد. در مورد تدوین این پروژه، بایستی بگویم که چیزی به آن نیفزودهام؛ کمااینکه در فیلمهای دیگری که کار کردهام نیز، چیزی در میز تدوین، به فیلم اضافه نکردهام... به نظرم تدوینگر، کارش کامل کردن یا افزایش چیزی به فیلم نیست؛ بلکه کار او، مکاشفه و کشف ایدههای مستتر کارگردان در دل راشهاست...
اسفندیاری نیز در ادامه این نشست گفت: با توجه به محدودیتهای سنتی و اجتماعی، موسیقی مردمی و ماندگار ما در حقیقت از ادبیات ما مایه گرفته است و ادبیات این سرزمین اهمیت دارد. ما هنوز مدیون سعدی هستیم زیرا بدون او ما نمیتوانستیم به این راحتی صحبت کنیم. شعرهای قدیمی، مفاهیم ناب و بینظیری دارد که باید آنها را دانست. به هر روی برای ساخته شدن این فیلم برای شکلگیری فیلمنامه زمان زیادی گذاشتیم، آن هم در شرایطی که سختیهایی که در فیلم در حوزه موسیقی به تصویر کشیده میشود، کماکان به شکلی وجود دارد و ما کماکان بر سر نمایش ساز در تصویر مسأله داریم...
دری در ادامه این نشست گفت: فیلم نرگس مست تجربهایست که الگو نداشته است. فیلمنامه این فیلم روایتگر چند قصه است که معادلش در زمان حال را نیز به تصویر میکشد. ماحصل زمان فیلم من برای بیان قصه ٧۵ دقیقه است که بیننده میتواند در این زمان کل داستان را با داشتن یا نداشتن پیشزمینه ذهنی ببیند. ما به موضوعی پرداختهایم که نزدیک هفت دقیقهاش را سازمان سینمایی حذف کرد و میخواست با یک نگاه تلویزیونی قسمت سازها را هم حذف کند و ما با یک تمهید بصری رنگ فیلم را موقع نشان دادن ساز تغییر دادیم... در واقع نسخه اولیه فیلم ١١٨ دقیقه بود که به نظرم زمان اصلی و مطلوب فیلم بود که ممیزی ما را به این تایم رساند! البته این را هم باید بگویم که خیلیها هم فیلم را دوست داشتند اما شرایط پخش فیلم با این زمان بالا را نداشتند و به زمان فیلم ایراد میگرفتند و از ما خواستند تا زمان فیلم را برای اکران کم کنیم.
طهماسبی درباره ارتباط مخاطب با فیلم گفت: معتقدم نرگس مست به واسطه اینکه در شرایط خاص ساخته شده، حرفی را میزند که باید ابتدا آن را پذیرفت. باید نگاه مخاطب با فیلم همراه شود و نگاهش را به موضوع باز بکند تا یک عایدی فرهنگی داشته باشد.
رضا شیخی در پایان جلسه ضمن آرزوی رشد فیلمسازهای دغدغهمندی چون دری، گفت: این نسل بادغدغه باید در سینمای ایران، اعتلا پیدا کنند و بتوانند فیلمهای بیشتر و موفقتری درباره فرهنگ و هنر و تاریخ این مملکت، بسازند.
برچسبها سعدی نقد فیلم اکران فیلممنبع: ایرنا
کلیدواژه: سعدی نقد فیلم اکران فیلم سعدی نقد فیلم اکران فیلم نرگس مست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۴۲۸۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رونق کنسرتها تهدید یا فرصت؟
هفته گذشته در همین صفحه گفتوگویی با محمد گلریز، خواننده باسابقه موسیقی سنتی داشتیم که فضای برگزاری کنسرتها را ماهیتا در دست مافیای موسیقی میدانست. با یک مرور اجمالی بهراحتی میتوان دید که این مسأله شکلی جدی در اجرای کنسرت در کشور دارد. زیرا از میان اجراهای متعدد درصد کمی از اجراها به موسیقی سنتی ایران اختصاص داشته است. بر همین اساس در این گزارش نگاهی میکنیم به وضعیت نامناسب موسیقی پاپ و رواج گسترده آن و عدم حمایت کافی از موسیقی اصیل ایرانی.نگاه سهلانگارانه به موسیقی پاپ
سهلگیری نسبت به موسیقی پاپ چه در تولید آلبوم و چه کنسرت از دهه ۷۰شروع شده و در سال گذشته و وقایع پس از اغتشاشات سال ۱۴۰۱ و قهر بخشی از هنرمندان از اجرای برنامه با توجیههای سیاسی سرعت گرفت و امروزه دیگر اثری از سختگیریهای فنی و محتوایی دهه ۷۰ نیست و در نتیجه آثار ضدفرهنگی در قالب موسیقی پاپ در سالنهای کشور اجرا میشود که همزمانی آن با ماه مبارک رمضان بخشی از جامعه را نگران و ناراضی کرده است.پس از وقایع موسوم به زن، زندگی، آزادی و تحریم برنامههای هنری توسط اپوزیسیون و برخی از هنرمندان که تحت تأثیر تهدیدات اپوزیسیون حاکم بر هنر اتفاق افتاد مسئولان فرهنگی کشور بهجای اینکه سراغ هنرمندان اصیل رفته و از فرصت پیشآمده برای بازگرداندن هنرمندان اصیل موسیقی به صحنه استفاده کنند، سعی کردند با سهلگیری اعطای مجوز آن دسته از فعالان موسیقی را که پیشتر بهخاطر سطح پایین تولیدات اجازه برگزاری کنسرت نداشتند به موسیقی برگردانند. اتفاقا این ترفند در کوتاهمدت جواب داد و بهسرعت گروههای موسیقی پاپ برای برگزاری کنسرت با هم مسابقه گذاشتند تا جایی که در سال ۱۴۰۲ رشد بیسابقهای را در برگزاری کنسرت در کشور شاهد بودیم.رشد فراوانی کنسرتها به نوروز و ماه رمضان هم کشیده شد و برای اولینبار نه فقط ماه مبارک رمضان از تعداد کنسرتها نکاست، بلکه با رشد بیرویه کنسرتها در جایجای کشور مواجه بودیم؛ رشدی که بهصورت محسوسی فضای معنوی ماه رمضان را تحت تأثیر قرار داد، درحالیکه در طول صدها سال جامعه ایرانی تلاش کرده که با استفاده از قالب موسیقی، فضای مناجات و معنویت را در ایام مبارک رمضان گسترش دهد. سؤال این است که آیا مدیریت فضای نوروزی موسیقی همزمان با رعایت مقتضیات معنوی و عقیدتی ممکن نبوده است؟
عدم تعارض موسیقی خوب با ماه مبارک رمضان
نقد برگزاری کنسرت در ماه مبارک رمضان به این معنی نیست که موسیقی و قالب امروزی اجرای آن به نام کنسرت در تعارض با معنویت باشد، موسیقی تعارضی با معنویت نهفقط ندارد، بلکه یکی از عرصههای ترویج معنویت است، برخلاف تصور رایجی که در صدساله گذشته رایج شده و برخی فقهای شیعه واژه موسیقی را فقط به موسیقی بزمی اطلاق کردهاند انواع مختلف موسیقی از لحاظ کاربرد وجود دارد که بخش مهمی از آن در خدمت معنویت است بهخصوص که موسیقی آوازی اساسا در خدمت مذهب و معنویت بوده و بسیاری از گوشههای موسیقی آوازی موسوم به سنتی برگرفته از آیینها و مناسک مذهبی است.در بخشی از مناطق کشور مانند لرستان، کردستان، استانهای جنوبی خراسان و...ازموسیقی بهعنوان بخشی از مناسک و آیینهای دینی و مذهبی استفاده میشود، نگاه عرفا و حکمای قدیم به موسیقی نیز حاکی از این است که نهفقط موسیقی را وسیله لهو و لعب نمیدانستهاند بلکه آن را در خدمت معنویت و سیر و سلوک معنوی میدانستند.
موسیقی از منظر حکمای شیعی
حکیم شیعه ابنسینا در کتاب اشارات، یکی از راههای مطیع کردن نفساماره نسبت به نفس مطمئنه برای استیلا بر قوای تخیلی و وهمی علاوه بر عبادت مقرون به تفکر را آهنگ و موسیقی خوش و جذاب که قوای نفس را جذب کند، دانسته است. این امر موجب میشود کلمات مفیدی که با آن آهنگ ادا میشود در نفس نفوذ کند.ملاصدرا دیگر متفکر شیعی هم درخصوص موسیقی از مفهوم «سماع باطنی» (شنیدن درونی) یاد میکند.این سماع از نظر او میتواند پنج حس باطنی را بگشاید و موجب درک جهان نامحسوس با حواس ظاهری شود. به عقیده او حقیقت موسیقی همین شنیدن صدای ظاهری «ساز» نیست، بلکه در اصل استماع خطاب «الست بربکم» است. ملاصدرا به شنونده نسبت به بیتوجهی به این سماع هشدار میدهد و معتقد است شنونده باید بیواسطه از حق بشنود و بر این عقیده است هنگام استماع موسیقی درواقع خداوند با انسان حرف میزند، نه موسیقیدان.از سوی دیگر بخشی از موسیقی ایرانی در شقوق مختلف آن مختص به ماه مبارک رمضان است، بهگونهای که میتوان بخشی از موسیقی ایرانی را بهعنوان موسیقی رمضان در نظر گرفت که هوشنگ جاوید در کتاب موسیقی رمضان در ایران بخشی از این گنجینه عظیم هنری را جمعآوری کرده که نشاندهنده ظرفیت عظیم موسیقی در گسترش معنویت در این ماه مبارک بوده است.
جای خالی موسیقی معنوی در کنسرتها
با وجود این، ظرفیت عظیم هیچوقت این گونه از موسیقی که سراسر حکمت، معرفت و معنویت است در قالبهای جدید عرضه مانند کنسرت نیامده، چراکه اساسا این قالب در اختیار بخش خصوصی است و اغلب برای اهداف اقتصادی برگزار میشود. هرچند در دهههای ۶۰ و۷۰ این اهداف هنری و فرهنگی بود که برخی فعالان را به برگزاری موسیقی سوق میداد اما امروزه تهیهکنندگان و سرمایهسالاران هستند که حرف اول را میزنند لذا اگر حمایت نهادهای دولتی نباشد، نمیشود انتظار داشت موسیقی معنوی و آیینی در قالب کنسرت و به مخاطب عام ارائه شود.
موسیقی خوب؛ قالب، موضوع یا کیفیت
دردهه گذشته با توجه به اینکه نهادها و فعالان انقلابی حوزه موسیقی بدون پیشینه کافی وارد این حوزه شده بودند موضوع و محتوای اشعار را مبنای تشخیص موسیقی خوب از بد قرار دادند. درحالی که با توجه به ماهیت موسیقی در سبکهای مختلف تنها توجه به موضوع و محتوای ترانهها نمیتواند مقیاس ارزشگذاری خوبی باشد، بلکه این سبکهای موسیقی هستند که کیفیت اثر یک قطعه موسیقی برمخاطب را مشخص میکنند. علاوه بر تقسیمبندی امروزی موسیقی به کلاسیک، پاپ، راک،جزو... تقسیمبندیهایی در موسیقی کلاسیک و اصیل نیز هست مانند موسیقی عامهپسند، بزمی، حماسی، آیینی و... که مختصات ساختاری این موسیقیها و زیباشناسی خاص آنها باعث شده به محتوایی خاص گره خورده و دراختیار آن قرار گیرند.
نهادهای انقلابی بیتوجه به ماهیت موسیقی
بهرغم اینکه در ۱۰سال گذشته با وسعت بیسابقهای انواع موسیقی موسوم به پاپ بهخصوص نوعی از موسیقی الکترونیک موسوم به ترنس بهخاطر سهولت تولید توسط برخی از نهادهای انقلابی مورد استفاده قرار گرفته است، این نوع از موسیقی بهخاطر خاستگاه و سیر تطورش گنجایش پرداختن به مفاهیم معنوی را ندارد. از سوی دیگر هرکدام از سبکهای موسیقی به شرط داشتن کیفیت لازم، آهنگساز، نوازنده، خواننده و ترانهسرای متبحر، معتقد و آشنا به مبانی هنر و حکمت دینی میتواند اثری معنوی تولید کند؛ لذا مسأله کیفیت هنری نیز بسیار مهم است. پس به شرط استفاده از سبکهای متناسب موسیقی، تولید اثر معنوی وابسته به بهکارگیری عوامل معتقد، متخصص و توانمند است. با کمال تأسف امروزه اغلب موسیقی تولید شده در کشور در سبک پاپ و بدون حداقلهای کیفی است، تا جایی که بسیاری از کنسرتهای امروزی بدون هیچ نوع ارزش هنری برگزار شده و حتی در شبکههای اجتماعی مورد تمسخر مخاطبان هنرشناس قرار میگیرد. در چنین بلبشویی که اغلب کنسرتها از هرگونه معیار ارزشگذاری خالی هستند مجوز برگزاری کنسرت در شبهای ماه مبارک رمضان میتواند مجوز به تخریب فضای معنوی جامعه باشد.
عوارض فرهنگی سهلگیری به موسیقی پاپ
با وجود ناسازگاری سبکهای مدرن موسیقی ازجمله موسیقی پاپ با فرهنگ ایرانی ــ اسلامی با توجه به اتصال فرهنگی رسانهای کشورهای جهان به یکدیگر و تأثیرات تهاجم فرهنگی چنددهساله نهفقط در ایران بلکه در هیچ کجای جهان گریزی از موسیقی مدرن غربی بهخصوص سبک پاپ وجود ندارد اما حداقل در بخش موسیقی قانونی و رسمی کشور میشود با تقریر قوانین و معیارهای فنی و محتوایی از عوارض این نوع موسیقی کاست. معیارهایی که هم ناظر بر کیفیت ساختاری و هم ناظر بر محتوای ترانهها باشد و از عوارض فرهنگی، اجتماعی و تمدنی این آثار بکاهد. در دهههای ۶۰ و۷۰ سختگیری بیش از حدی در حوزه موسیقی و ترانه در صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جریان بود.بخشی از این سختگیریها بهخصوص در محتوای اشعار، سلیقهای و حاصل برداشتهای شخصی بود؛ ولیکن بخش مهمی از آن سختگیریهای هنری و فنی بود که ساختار ترانهها و موسیقی تولیدی را دارای کیفیت خاصی کرده بود. نتیجه این سختگیری تولید آثار ماندگار و نسل موسیقیدانان و شعرای بزرگ پس از انقلاب شد که توانستند در زمان دفاعمقدس و پس از آن موسیقی فاخر انقلابی و دینی ایران را راهبری کنند اما در اواخر دهه ۷۰ با هدف جذب بخشی از مخاطب که مشتری موسیقی تولیدی موسوم به لسآنجلسی شده بود سهلگیری حداقلی در اعطای مجوز به خوانندههای پاپ جوان و کمسابقه اعمال شد و کمکم در دهههای ۸۰ و ۹۰ اغلب معیارهای فنی و محتوایی بهجز ممیزیهای سیاسی و تا حدودی اعتقادی بهکنار گذاشته شد.
وقتی موسیقی به زبان فارسی آسیب میزند
موسیقی پاپ رایج امروزی که هیچگونه ممیزی فرهنگی بر آن اعمال نمیشود، در وهله اول با شکستن قواعد زبان و استفاده از جملات و اصطلاحات غلط به بهانه عامیانهبودن، زبان و ادبیات فارسی را که میراث تمدنی ماست، هدف قرار داده است. با توجه به اینکه انسان با ابزار زبان میاندیشد، توسعه و غنای زبان به رشد تمدنی میانجامد و برعکس تضعیف و انحطاط در زبان به انحطاط تمدنی خواهد انجامید.در وهله دوم موسیقی پاپ امروزی با تخریب فنون شعری کهن ایرانی میراث مهم ادبی ایران را که شامل صنایع بیانی و بدیعی است، در معرض نابودی قرار میدهد. بهطور مثال قافیه در شعر فارسی یکی از مهمترین شاخصههای بیبدیل محسوب میشود که حتی در شعر عرب نیز به اندازه شعر فارسی سختگیرانه و دارای دقت و ظرافت نیست. قافیه نسبت مستحکمی با موسیقی شعر دارد و با تکرار و از طریق شنیدار به نسل بعد منتقل میشود. ترانهسرایان موسیقی پاپ امروز با بیتوجهی به قواعد قافیه این میراث مهم شعری را در معرض نابودی قرار دادهاند. همچنین است صنایع بیانی و بدیعی دیگر؛ چراکه ترانههای غلط و فاقد صنایع ادبی به تضعیف سلیقه ادبی مخاطب میانجامد و در طولانیمدت هر کلام موزونی را میتواند به جای شعر و ترانه جا بزند؛ چراکه تنها شاخصه باقیمانده در ترانه امروزی وزن است که آن هم نه طبق قواعد عروضی، بلکه به تقلید از شعر غربی برمبنای وزن هجایی استفاده میشود.
پشت پا به میراث کهن موسیقی
از حیث ریتم ملودی و سازبندی نیز موسیقی پاپ امروزی با کنار نهادن قواعد موسیقایی هزارانساله بشری که بر اساس نیازهای ذهنی، جسمی و روانی بشر رشد کرده و شکل یافته، در حقیقت به دوران بدویت در موسیقی برگشته و بهاصطلاح در حال اختراع مجدد چرخ است؛ چراکه ملودیها و ریتمها بهصورت بدوی خلق میشود و تنها استفاده این سبک از موسیقی از پیشرفتهای تمدنی، استفاده از نرمافزارها و ابزارهای الکترونیک جدید است. به کنار نهادن قواعد و علم موسیقی کهن که حاصل چند هزار سال تجربه، پژوهش و فلسفه بشری است، باعث خلق آثاری شده که میتواند از لحاظ روانی و عصبی-حرکتی به مخاطب آسیبهای جبرانناپذیری بزند، همچنین با توجه به فقدان محتوای معنوی، ادبی و هنری، نهتنها به رشد معنویت در مخاطب کمکی نمیکند، بلکه او را دچار پریشانیهای ذهنی، سطحینگری و دوری از حالوهوای عرفانی و دینی نیز میکند.
وظیفه دولت در قبال سبکهای گوناگون موسیقی
موسیقی در کشور نهفقط بر اساس دکترین خاصی که توسط متفکری معتقد به تمدن ایرانی ــ اسلامی طراحی شده، اداره نمیشود، بلکه حتی پژوهشهای تطبیقی نیز در اختیار مدیران نیست یا اگر هست وقعی به آن نمینهند. در اغلب کشورهای دارای دغدغه فرهنگی و تمدنی حتی در کشورهای مدرن اروپایی دولت در قبال موسیقی کلاسیک و بومی از یک طرف و موسیقی پاپ و عامهپسند از طرف دیگر دو نوع سیاست متفاوت دارد. دولتها از موسیقی کلاسیک و بومی حمایت و پشتیبانی مالی و زیرساختی میکنند و نسبت به موسیقی عامهپسند به تسهیلگری میپردازند؛ به این معنی که در اعطای مجوز و فراهمکردن زمینه فعالیت به این گروهها قواعد آسانتری وضع میکنند اما باید دقت کرد که در اغلب کشورها، دولتها هزینهای برای موسیقی عامهپسند و غیرهنری نمیکنند. در ایران متأسفانه به واسطه برخی نیازهای کوتاهمدت این موازنه برعکس اتفاق افتاده است. دولت در خصوص موسیقی اصیل ایرانی فقط به اعطای مجوز و تقنین قوانین میپردازد ولی در خصوص موسیقی پاپ با توجه به اینکه تولید این نوع موسیقی آسانتر است، به سفارش و حمایت میپردازد. میزان سرمایهگذاری نهادهای انقلابی مانند بسیج، حوزه هنری و...در خصوص ترویج موسیقی پاپ در قالب گروههای سرود مساجد و مدارس در ۱۰سال گذشته بیسابقه است. همچنین نهادهای انقلابی به بهانههای مختلف انقلابی و مذهبی، به سفارش آثار موسیقی پاپ با موضوعات مناسبتی میپردازند که معمولا آثار ماندگاری نیست و پس از چندی فراموش میشوند؛ در حالی که اگر همین سرمایهگذاری در حوزه موسیقی اصیل صورت گیرد، میتواند آثار ماندگاری را رقم بزند. همین امر باعث تضعیف اقتصاد موسیقی اصیل شده و امکان برگزاری کنسرت توسط اغلب هنرمندان این عرصه را به صفر رسانده و در مقابل موسیقی پاپ هم از طریق جذب حمایتهای دولتی و هم با تبلیغات و برگزاری کنسرت از گردش مالی خوبی برخوردار بوده و هر روز بیشتر به معیارها و ممیزیها بیتوجهی میشود.