«ایوب خان» سر از دریاچه چیتگر و پارک نهجالبلاغه در میآورد
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۷۶۶۱۰
امیر دژاکام از اجرای نمایش محیطی «ایوب خان» در فضاهای بیرونی مختلف از جمله کنار دریاچه چیتگر و پارک نهجالبلاغه خبر داد و یادآور شد اجرای این اثر نمایشی نیازمند بهداشت صوتی و فضایی آرام است. به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، امیر دژاکام نویسنده و کارگردان تئاتر درباره اجرای نمایش «ایوب خان» گفت: با وضعیتی که برای تئاتر به وجود آمده و شرایطی که همه ما را درگیر کرده است چارهای نداریم و باید صبر کنیم تا این وضعیت به پایان برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در این میان نمایش «ایوب خان» نیز به سرنوشت تئاترهای دیگر دچار شد البته این نمایش قابلیت این را داشت که شرایط اجرایی متفاوتی را تجربه کند و میتوانست در این دوران اجرا برود که این امکان هم برایش فراهم شد. این اثر نمایشی در فضای باز مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد کنار ایوان عطار اجرا شد و خوشبختانه با وجودی که به دلیل شرایط کرونا پذیرای بیشتر از ۴۰ تماشاگر نبودیم، کار با استقبال مخاطبان نیز روبرو شد. در حال حاضر نیز صحبتهایی برای اجرای نمایش در دریاچه چیتگر شده است که توافقهای اولیه انجام گرفته و قرار است ۱۰ اجرا نیز کنار دریاچه داشته باشیم.
دژاکام درباره زمان اجرای نمایش بیان کرد: به محض اینکه ستاد ملی مقابله با کرونا اجازه تجمع تا ۴۰ نفر را بدهد «ایوب خان» با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی در فضای باز به صحنه میرود. این نمایش، تئاتر بیرونی است نه تئاتر خیابانی به همین دلیل برای اجرا احتیاج به فضایی امن و محیطی آرام و ساکت دارد. همچنین با مسئول فرهنگی منطقه ۲۲ تهران نیز صحبتهایی صورت گرفته که بتوانیم در باغ «راز هستی» نیز اجرا داشته باشیم. بوستان «نهجالبلاغه» و «آبشار تهران» نیز از دیگر مکانهای مورد نظر برای اجرای «ایوب خان» هستند. تلاشم این است که نمایشی در مکانهایی که چشمانداز ویژهای دارند به صحنه برود.
وی یادآور شد: تجربه این اجرا برای من بسیار متفاوت از دیگر کارهایم و حتی متفاوتتر از اجرای نمایش خیابانی بوده است، چون در اجرای این اثر نمایشی به دنبال تجربهای جدید بودم نه تئاتر تجاری. اجرای نمایش در فضای باز به معنای فضای بازِ ساکت و حفاظت شده است تا مخاطبان در محیطی آرام و همراه با بهداشت صوتی بتوانند به دیدن یک اثر نمایشی بنشینند.
کارگردان نمایش «پنجرهای رو به آسمان» در پایان درباره داستان نمایش عنوان کرد: نمایش در اواخر دهه ۴۰ و اوایل ۵۰ میگذرد و ماجرای زنی را روایت میکند که قرار است همسرش که چند مامور ژاندارمری را زده است، اعدام کنند. این زن از گلبافت آمده جلو خانه ایوب خان که فرد ورزشکار و خیری است تا با کمک او برای شوهرش پول دیه جمع کند و او را از اعدام نجات دهد. اما ماجرا از این قرار است که ایوب خان سه روز است پیدایش نیست و حالا همه مردم از جمله امیر پسر کوچک ایوب خان به دنبال او میگردند که در این مسیر سراغ هرکس که میروند داستان خودش را هم روایت میکند... منبع: خبرگزاری مهر
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: اجرای نمایش اثر نمایشی فضای باز ایوب خان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۷۶۶۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به تئاتر شاماران/ردپای افسانه جاماسب در زندگی سیاه باز
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ ونوس بهنود: نمایش شاماران به کارگردانی ساسان شکوریان ترکیب هنرمندانهای از هنر پیشینهدار سیاهبازی و افسانهای کهن از داستانهای هزار و یک شب را بازگو میکند.
تماشاخانه سنگلج، یکی از قدیمیترین سالنهای نمایش تهران است که این روزها ضرورت تعمیر، نگهداری و توسعه آن سوژه اخبار شده، این بار نیز با نمایش شاماران، هنرمندان و هنردوستان را میزبانی کرد.
شاه ماران یا شاماران اسطورهای از موجودی نیمهزن و نیمهمار است که در بین مردم کردنشین سمبل برکت، دانش و شفا است. اما چه شد که هنرمندان سرشناس متعددی به دیدن نمایش این داستان اسطورهای نشستند.
میتوان اسرار هویدا کرد و نجات یافت
تئاتر هنر نخبگان است، اما دروازه یادگیری آن برای عموم گشوده است. شاماران در تلفیق زیبایی از سیاهبازی هنر کهن و اصیل ایرانی با افسانهای جامانده از هزارهها به دنبال انتقال همان پیامهایی است که هر روز در زندگی به آن نیازمندیم.
بازی روان بازیگران و تسلط بر نقش، چهرهپردازی متناسب با نقش و همچنین سیالیت زمانی از گذشته به دوره معاصر و برعکس اجرایی روان را در اختیار بیننده قرار میدهد. هر چند کارگردان میتواند کمی از ابهام ماجراها کاسته و کلیدهای بیشتری در اختیار تماشاگر قرار دهد، اما سطح اجرای مقبول غیر قابل انکار است.
سیاهباز در نقش جاماسب ظاهر میشود. جوانی که در افسانهها برای پیدا کردن عسل در غاری حبس میشود و دوستانش تنهایش میگذارند. دراین نمایش گنجی که میتواند زندگی سیاهباز را دگرگون و او را از فقر و فلاکت برهاند جایگزین عسل شده است. سیاهباز در قبرستانها به دنبال گنج است و کیست که نداند بر روی هر گنجی ماری خفته است.
در افسانه جاماسب او به باغ مارها که در کنار شاه مار خود زندگی میکنند میرسد و به شرط آن که جایی ازاین مکان نامی نبرد، زندگی خود را با شاه مار آغاز میکند. شاه مار با چهرهای موحش تنها یک تمنا از او دارد و آن هم وفای به عهد است. اما جاماسب برای نجات خود بارها و بارها عهدشکنی میکند.
آنجا که دروغ است وقاحت موج میزند
شاماران یکی از سمبلهای مورد احترام مناطق کردنشین است که به عنوان نشانه برکت و دانش تصاویر آن در جای جای خانهها کشیده و از تصویر آن مجسمه و گلدوزیهایی در بین لوازم زندگی دیده میشود. آن چهره کریه زنی که نیمی از تنش یک مار است، بر خلاف آدمهای روی زمین به وفاداری و صداقت ارج مینهد.
اما هرجا دروغ باشد، وقاحت موج میزند و سیاهباز به همراه گروهی از بازیگران به مصداق توده مردم با لودگی و مسخرهگی به عهده خود پشت پا میزند.
اما داستان در همین جا خاتمه نیافته است. به جای سکه و زر گنج واقعی همان شاماران است که پادشاه برای بهبود خود از بیماری در به در به دنبال اوست. جادوگری که در بارگاه پادشاه است میگوید برای شفایش باید جغدی که در وجود خود دارد را بیرون بکشد. تمثالی از شومی و کراهت و خباثت.
سیاهباز که اسرار دیدن شاماران را بر ملا کرده توسط وزیر پادشاه اسیر میشود و با کمک او شاماران به نزد پادشاه آورده میشود. سیاهباز میگوید برای معیشت روی خود را سیاه کرده، اما دراین داستان به دلیل خیانت به گنجینه دانش و معرفت، روسیاه است. پرداختن به افسانههای بومی و طرح آموزههای آن، در وضعیتی که به اعتقاد نادر ابراهیمی نویسنده سرشناس، به یک رستاخیز اخلاقی نیازمندیم، همان چشمه آب روانی است که هر انسانی در عطش آن است.
نویسنده و کارگردان در نهایت شاماران را، چون افسانهاش به دست پادشاه میدهد و او تکه تکه میشود. اما پایان خوش آنجاست که به خاطر حماقت و حرص و ولع، هر که بدی کرده به سزای اعمالش میرسد. بر خلاف جاماسب که به دانش دنیا آگاه شده و حکیم بزرگی میشود، سیاهباز در قعر کردههای خود روسیاه باقی میماند. اما همیشه فرصتی برای بازگشت به سوی خیر هست. قلب پرمهر و سلامت سیاهباز به کمکش میآید تا بتواند تیرهروزی و تیرهرویی خود را به کنار بزند.
نمایش سیاهبازی شاماران در بیست و یکمین جشنواره بین الملی نمایشهای آیینی و سنتی ایران شرکت کرده تا آیینهای اصیل ایرانی را باردیگر نقل کند. اثری که هنرمندان و اهالی قلم بسیاری را به تماشای خود مهمان کرد.
این اثر نمایشی تا ۷ اردیبهشت در تماشاخانه سنگلج اجرا خواهد شد.
انتهای پیام/