Web Analytics Made Easy - Statcounter

داماد قزوینی و همسرش با زیر پا گذاشتن آداب دست و پا گیر ازدواج‌های امروزی، در ایام کرونا تنها با یک عقد محضری ساده، جهیزیه‌ای شامل وسایل ضروری زندگی و البته لطف خدا و یک صاحبخانۀ خوب، زندگی‌شان را آغاز کردند، آن‌ها می‌گویند هزینۀ مراسم آغاز زندگی مشترک‌شان تنها 2 میلیون و 80 هزار تومان بوده است.

خبرگزاری فارس، قزوین - یکی از مشکلات سد راه ازدواج این روزهای جامعه تجملات، چشم و هم‌چشمی، سخت‌گیری‌های نابجا و آداب و رسوم غلطی است که گریبان‌گیر زوج‌های جوان و بعضاً خانواده‌های آنان شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در بعضی خانواده‌ها شاهد هستیم که زوج‌های جوان چند سال پس از عقد دور از یکدیگر و به اصطلاح در دوران نامزدی زندگی می‌کنند تا شرایطی برایشان مهیا شود که خانوادهٔ عروس بتوانند جهیزیهٔ مفصلی برای دخترشان فراهم کنند و سال‌ها زیر بار قسط و بدهی بروند و خانوادهٔ داماد نیز بتوانند در یکی از تالاهاری مجلل با سرو چندین مدل غذا و خرید طلاهای لوکس، آرایشگاه لاکچری و آتلیه و فیلمبرداری‌های پرخرج مراسم ازدواج پسرشان را برگزار کنند و تا سال‌ها بدهی همان یک شب عروسی را پرداخت کنند و آرامش را از خود سلب کنند. این هزینه‌های اضافی کمر خانواده‌ها و زوج‌ها را خم می‌کند و باعث می‌شود ازدواج برای جوانان سخت و سنگین باشد، در نهایت خود عاملی است برای کاهش آمار ازدواج در کشور.

علیرضا طاعتی، داماد قزوینی به همراه همسرش تمام این تابوها را شکستند و در کمال سادگی و بدون برگزاری مراسم در شرایط کرونا و بدون تهیهٔ طلاهای لوکس و جهیزیهٔ لاکچری و دیگر مرسومات زیر سقف مشترک خود رفتند تا الگویی برای دیگر جوانان شوند و راه را برای دیگران نیز باز کنند و به تمام نبایدها و نمی‌توان‌های جامعهٔ امروزی خاتمه دهند.

داماد خبرنگار و عروس گرافیست با حلقه‌های نقره بر سر سفرهٔ عقد حاضر شدند

علیرضا طاعتی، داماد 26 سالهٔ قزوینی که از قضا از خبرنگار نیز هست، جهت ادامهٔ تحصیل به تهران می‌رود و در کنار تحصیل، به‌‌صورت پروژه‌ای مشغول به‌کار می‌شود. در محل کار با طوبی بنیادی، دختر بوشهری آشنا شده و احساس می‌کند می‌توانند در کنار یکدیگر زوج موفقی باشند. او با حقوق ماهیانه ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برای ازدواج پا پیش گذاشت و به خدا اعتماد می‌کند. طوبی نیز علیرضا را انتخاب می‌کند، زیرا معتقد است در کنار او می‌تواند به آرامش و تکامل برسد. اما ماجرای آن‌ها تنها این پیوند جنوب و شمال نیست! آن‌ها تقریباً از تمام آنچه برای شروع زندگی ضروری نیست گذشتند، تا زندگی مشترک‌شان را آغاز کنند.

علیرضا و طوبی نه تنها قید خرید سرویس طلا در این شرایط سخت اقتصادی را زده‌اند، بلکه با خرید حلقه‌های نقره که منقش به نام‌های «یاحیدر» و «یازهرا» است بر سفرهٔ عقد حاضر شدند و تنها با صرف هزینهٔ 2 میلیون و 80 هزار تومانی جهت محضر، حلقه‌های نقره، چادر و دسته‌گل عروس و برخی لوازم دیگر زندگی مشترک خود را آغاز کردند. جالب این‌که با توجه به شیوع کرونا، آن‌ها ترجیح دادند تنها نزدیک‌ترین اعضای خانواده مانند پدر و مادر در محضر شاهد عقد آنان باشند و حتی قید حضور اقوام نزدیک خود در باشکوه‌ترین لحظهٔ زندگی خویش را نیز زدند.

علیرضا در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس در قزوین می‌گوید: من و همسرم به اتفاق تصمیم گرفتیم یک عقد محضری ساده داشته باشیم و به‌دلیل شرایط کرونا و شرایط اقتصادی جامعه، زندگی مشترکمان را بدون تجملات و بدون مراسم آغاز کنیم و خودمان را معطل این وضعیت نکنیم. خدا را شکر خانواده‌ها نیز به عقاید و نظرات ما احترام گذاشتند و نه تنها بر اجرای آداب و رسوم مختلف پافشاری نکردند، بلکه زمینه‌های آغاز زندگی مشترک ما را نیز فراهم کردند. ما حتی با وجود گرانی طلا، خود را زیر بار این هزینه‌های سنگین نیز نبردیم و همسرم در کمال سادگی نه‌تنها قید سرویس طلا را زدند، بلکه حلقهٔ طلا نیز خریداری نکردیم.

وی ادامه می‌دهد: بنده معتقدم تنها دم از سبک زندگی ائمه زدن و صحبت از ساده‌زیستی کافی نیست، بلکه در شرایط فعلی نیازمند این هستیم که این ساده‌زیستی و دوری از تجملات را عملی کنیم تا جوانان سر و سامان پیدا کنند و به‌دلیل گرانی و مشکلات موجود در جامعه، از ازدواج طفره نروند تا انواع و اقسام مشکلات دامن‌گیر جامعه نشود.

وی ادامه می‌دهد: ما با مدد از زندگی عاشقانهٔ امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) زندگی سادهٔ خود را بی‌هیچ مراسمی آغاز کردیم و از این بزرگواران برای ادامهٔ راه نیز طلب یاری کردیم. در آغاز زندگی مشترک ما، نه خبری از آرایشگاه لاکچری بود و نه خبری از هزینه‌های گزاف برای آتلیه و فیلمبرداری و لباس عروس و این قبیل رسوم، بلکه تنها با تهیهٔ یک جهیزیهٔ ساده و لوازم مورد نیاز از سوی خانوادهٔ همسرم و بدون خرج‌های اضافه بلافاصله پس از عقد محضری و بدون گرفتن هیچ‌گونه مراسمی، زندگی مشترک خود را آغاز کردیم.

صاحب‌خانهٔ خوب؛ گوهر کمیاب این روزهای جامعه

علیرضا و طوبی بلافاصله پس از عقد به‌دنبال اجارهٔ یک خانهٔ نقلی رفتند تا بتوانند زندگی مشترک خود را آغاز کنند. با توجه به گرانی افسار گسیختهٔ این روزهای مسکن، از پیدا کردن خانه‌ای با شرایط موجود، ناامید می‌شدند که ناگهان گوهر کمیاب این روزهای جامعه یعنی صاحب‌خانهٔ خوب درهای امید را به روی آنان می‌گشاید.

علیرضا می‌گوید: در شرایطی که برخی صاحبان املاک، خانه‌ها و مغازه‌های خود را با قیمت‌های سرسام‌آور اجاره می‌دهند و تنها به‌دنبال گرفتن پول بیشتر هستند، صاحب‌خانه‌هایی نیز پیدا می‌شوند که به وجدان و انصاف در شرایط فعلی اعتقاد دارند. در این میان خداوند نیز با ما یار بود و طبق وعده‌ای که در قرآن داده است همهٔ درها را به روی ما گشود.

وی اظهار می‌کند: خدا صاحب‌خانهٔ خوبی را بر سر راه ما قرار داد که علی‌رغم این‌که مبلغ اجارهٔ ملک خود را مناسب و حتی کمتر از اجاره‌های متعارف امروزی به بنگاه معاملات سپرده بود، اما به محض این‌که متوجه شد ما تازه عروس و داماد هستیم، از مبلغ رهن و اجاره کم کرد و حتی پس از این‌که بنده جهت پرداخت مبلغ اجارهٔ ماه نخست با او تماس گرفتم، اصرار کرد که به‌دلیل شرایط کرونا و وضعیت اقتصادی نامناسب جامعه، کرایه را هر زمان که در توانم بود پرداخت کنم و عجله‌ای نداشته باشم.

وقتی همهٔ تابوها به‌راحتی شکسته و آداب و رسوم اضافه حذف می‌شوند

این زوج جوان با زیر پا گذاشتن همهٔ آداب و رسوم اضافه و شکستن تابوها، به همه ثابت کردند که می‌توان با حذف تجملات به زندگی مشترک آرامش بیشتری بخشید. علیرضا عنوان می‌کند: همسر بنده حاضر شد همهٔ عرف‌های سختی که در منطقهٔ خود داشتند را زیر پا بگذارد تا به این وسیله راهی را برای زوج‌های جوان باز کنیم که همه به سادگی بتوانند به ازدواج روی بیاورند و از این سنت حسنهٔ نبوی دور نشوند.

برای مثال در منطقهٔ سکونت همسرم عرف بر این است که خطبهٔ عقد دختر حتماً در منزل پدری و نه محضر خوانده شود، بر سر سفرهٔ عقد خانوادهٔ داماد به عروس سرویس طلا هدیه دهند و داماد نیز سرویس طلای مجزایی به عروس خانم هبه کند، مراسم ازدواج در تالارهای لاکچری و با سرو چندین نوع غذا و دسر برگزار شود.

وی در ادامه بیان می‌کند: ما نیز رسم بر این داریم که اگر از اقوام عروس یا داماد کسی فوت کند، الزاماً تا سالگرد او مراسم عروسی برگزار نکنیم و آداب و رسومی از این قبیل. ما خود را درگیر این مسائل نکردیم و پس از عقد محضری، زندگی خود را بدون تشریفات و تجملات آغاز کردیم.

علیرضا می‌گوید: لازم است مسائلی که زائد بر سنت حسنۀ ازدواج هستند و دست و پای جوانان را بسته‌اند، ولو آنکه تبدیل به عرف و آداب شده باشند، از یک جایی و توسط جوانان قطع شود تا همه بتوانیم راحت‌تر به زندگی ادامه دهیم. برای مثال بنده دوستانی دارم که اکنون شرایط مالی خوبی برای ازدواج دارند، اما به‌خاطر همین رسم و رسوم اشتباه مدت زیادی است که در دوران عقد و نامزدی به‌سر می‌برند و روز به روز بر مشکلات خود اضافه می‌کنند. زیبایی زندگی مشترک به این است که زوج‌های جوان تلاش کنند و زندگی‌شان را بسازند. بنده نیز این شرایط را مدیون از خود گذشتگی همسرم هستم که با شرایط کنار آمد.

علیرضا ادامه می‌دهد: ما کاری هم به حرف و حدیث‌های دیگران نداریم، چون این حرف و حدیث‌ها در هیچ شرایطی تمامی ندارند. متأسفانه برخی‌ها خرج‌های بیهوده و تجملات را مایهٔ فخر و مباهات می‌دانند، در صورتی که به عقیدهٔ بنده ما نباید برای خوشامد دیگران خود و خانوادهٔ خود را سال‌ها زیر بار قرض و بدهی جهت تهیهٔ جهیزیهٔ آن‌چنانی و مراسم  لاکچری ببریم و آرامش را از خود سلب کنیم، بلکه لازم است تا جایی‌که می‌توانیم از هزینه‌‌های غیرضروری کم کنیم تا به هدف اصلی ازدواج که همان رسیدن به آرامش است برسیم.

 

سرازیر شدن برکت در زندگی ساده و عاشقانه

زمانی که از وجود برکت در زندگی‌های ساده از داماد قزوینی گزارش‌مان سؤال می‌پرسم، می‌گوید: از سرازیر شدن برکت در زندگی مشترک هر چه بگویم کم گفته‌ام. بنده پس از ازدواج با حقوق 1 میلیون و 200 هزار تومانی، درهای رحمت و برکت به رویم گشوده شد و ناخودگاه شرایط کاری برایم به‌وجود آمد که حقوقم حدود 3 برابر شد. در این میان نیز پروژه‌های کاری فراوانی به بنده پیشنهاد می‌شود که گاهی واقعاً در کارهای خدا و تحقق وعده‌های شیرین او حیران می‌مانم، در این میان نیز ناخودآگاه درهایی به سمت ما باز می‌شوند که تنها حضور خدا را پشت این درها احساس می‌کنیم.

زندگی کوتاه‌تر از آن است که لحظات خوب ما بخواهند صرف تجملات شوند

طوبی بنیادی، نوعروس این روزهای قزوین است که حتی از ابتدایی‌ترین خواسته‌های خود نیز گذشته است تا بتواند با همسرش زیر یک سقف زندگی کند و در کنار او به تکامل و آرامش برسد. طوبی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس در قزوین می‌گوید: ما با توجه به تفاهم فکری که داشتیم تصمیم گرفتیم زندگی‌مان را ساده شروع کنیم و خانواده‌ها نیز با این شرایط کنار آمدند. بنده از همان ابتدا تمایل به برگزاری مراسم آن‌چنانی و خرج‌های بیهوده نداشتم، زیرا معتقدم زمانی که می‌توانیم به‌راحتی‌ لحظات بیشتری را در کنار یکدیگر باشیم و از حضور یکدیگر آرامش بگیریم و به تکامل برسیم، چرا باید به بهانه‌های واهی مانند تجملات آن‌را به تعویق بیندازیم.

وی ادامه می‌دهد: این مسائل و این آداب و رسوم دست و پا گیر جزو ملزومات و ضروریات زندگی نیستند و به سادگی می‌توان از آن‌ها چشم پوشید. آرامش و آسایش مهم‌ترین مسئله‌ای است که زوج‌های جوان باید تلاش کنند با آسان گرفتن ازدواج و دوری از چشم  و هم‌چشمی و تجملات به آن برسند.

به خانواده گفتم برای تهیه جهیزیه خود را در سختی قرار ندهند

این نوعروس می‌گوید: ملاک بنده برای ازدواج تلاش و احساس مسؤولیتی بود که همسرم داشت، هم‌چنین احترامی که به خانه و خانواده قائل بود از دیگر مشخصه‌هایی است که باعث انتخاب من شد. متأسفانه بسیاری از زوج‌های امروزی تمایل دارند در همان ابتدای ازدواج به همه چیز برسند و دیگر تلاشی برای زندگی مشترکشان نکنند، این‌طور که نمی‌شود. بنده حتی در تهیهٔ جهیزیه نیز به خانواده‌ام گفتم به هیچ‌وجه خود را در سختی قرار ندهند و هر چه در توان داشتند را تهیه کنند، بقیهٔ وسایل را ما به مرور زمان در طی زندگی مشترک می‌خریم.

این نوعروس نیک اندیش می‌گوید: مگر همهٔ پدر و مادرهایی که اکنون دارند زندگی موفقی را سپری می‌کنند از ابتدا صاحب همه‌چیز بوده‌اند؟ برخی تابوهای جامعه باید شکسته شوند، خوش‌بختانه ما این توان را داشتیم که پیش‌قدم شویم و این تابوها را بشکنیم تا یک زندگی ساده را شروع کنیم. آرامشی هم که اکنون داریم نتیجهٔ همین آغاز ساده است که هر روز دریچه‌ای نو به روی زندگی مشترکمان گشوده می‌شود که پیش از این حتی فکرش را هم نمی‌کردیم. اگر قرار بود با تجملات زندگی خود را آغاز کنیم، اکنون باید مدام استرس و نگرانی قرض و قسط‌هایی را داشتیم که به‌خاطر تجملات بار آمده بودند و بحث و مشاجره‌هایی که بعضاً در پی این فشارهای روانی اتفاق می‌افتند، در حالی که اکنون تنها دغدغهٔ ذهنی من همسرداری و ساختن یک زندگی ایده‌آل در کنار همسرم است. وی در پایان عنوان می‌کند: زندگی‌ دنیایی علی‌رغم تصور ما آن‌قدر طولانی نیست که قرار باشد ما بهترین لحظات خود را صرف تجملات و فشارهای روحی و روانی ناشی از آن کنیم، پس بهتر است آغاز ساده‌تری داشته باشیم تا به آرامش بیشتری برسیم.

زندگی علیرضا و طوبی یک نمونهٔ جالب از آغاز یک زندگی مشترک ساده و بی‌شیله و پیله است که هر صفحهٔ آن می‌تواند درس بزرگی برای زوج‌های جوان و خانواده‌ها باشد تا به سادگی از خیر چشم و هم‌چشمی، تجملات و آداب و رسوم غلط بگذرند که بتوانند در کمال آرامش به یک زندگی موفق و عاشقانه دست پیدا کنند.

گزارش: معصومه امینی

انتهای پیام/ح

منبع: فارس

کلیدواژه: قزوین ازدواج ساده ازدواج به هنگام ساده زیستی زندگی مشترک آداب و رسوم ادامه می دهد زوج های جوان زندگی مشترک خود را آغاز خانواده ها صاحب خانه سرویس طلا مشترک خود پس از عقد یک زندگی زوج ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۱۱۲۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یولیا زوتوا: عروس ایرانی ها شدم و بسیار خوش شانس هستم

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد و بانویی اهل کشور روسیه هستند که اکنون سالها از زندگی ایشان در جامعه ایران و در کنار خانواده های ایرانی می گذرد.

به گزارش مشرق، یولیا زوتوا، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد و بانویی اهل کشور روسیه هستند که اکنون سالها از زندگی ایشان در جامعه ایران و در کنار خانواده های ایرانی می گذرد.

وی در گفتگو با خبرنگار اسپوتنیک به بیان تجربیات خود پیرامون آداب، رسوم و فرهنگ ایران و جامعه ایرانی پرداخت.

سرنوشت من بسادگی با ایران پیوند خورد!

همسرم در دوره دکتری دانشگاه لامانوسوف شهر مسکو مشغول به تحصیل بودند و ما با یکدیگر در روسیه آشنا شدیم. پس از ازدواجمان ابتدا یک سفری را به ایران داشته و بعد از یکسال برای ادامه زندگی به ایران آمدیم. اگرچه ما بصورت دائمی ساکن ایران نیستیم و حدود هفت سال هم در کشور فرانسه زندگی کردیم، اما در مجموع حدود پانزده سال است که در این کشور زندگی می کنیم.

خانواده همسرم من را خیلی تحویل گرفتند

یولیا با خنده ادامه داد، شاید وقتی که به عنوان یک عروس روس وارد خانواده همسرم شدم حقیقا شانس آوردم، چراکه خانواده شوهرم به من احترام زیادی قائل بوده و من را خیلی تحویل گرفتند. خداروشکر هیچگاه با مشکل خانوادگی جدی مواجه نشدم، در حالیکه اغلب برای دختران روسی که با افراد خارجی ازدواج می کنند مشکلات خانوادگی متعددی رخ می دهد. بزودی موفق به یافتن شغل شدم و در دانشگاه به عنوان استاد زبان روسی مشغول به کار شوم، ما روسها مثلی داریم که می گوید: هرکجا کار است، مکان زندگی همانجاست. بنابراین تجربه زندگی من در ایران بسیار خوب و به آرامی پیش فت.

دانشجویان ایرانی خوب هستند اما سیستم ایرانی خیر!

از نظر من بیشتر دانشجویان ایرانی افراد پرتلاش و باهوش هستند که بسیار علاقمند به درس خواندن می باشند. اما اگر بخواهم به عنوان یک استاد که با دانشجویان ایرانی در ارتباط مستقیم است را با دانشجویان کشورهای دیگر مقایسه کنم باید بگویم، اگر نقصی هم وجود دارد، نقص در سیستم است نه کوتاهی دانشجویان و بیشتر سیستم حاکم نواقصی را در بر دارد. چراکه از سویی دانشجوها بسیار خوب و پیگرانه تحصیل می کنند، اما از سوی دیگر بعد از فارغ التحصیلی امکان بهره برداری از تحصیلات خود را ندارد و به خاطر مشکل بیکاری در کشور امید خود را از دست می دهند.

مسئله دیگری که اغلب خارجی ها متوجه آن می شوند، تمایل همه بچه ها برای ادامه تحصیل در دانشگاه است، در بیشتر خانواده ها بچه ها یا می خواهند دکتر شوند یا مهندس، که این به نظر من خیلی جالب است.

یکی دیگر از ویژگیهای دانشجویان ایرانی این است که اینقدر که نمره برای آنها اهمیت دارد، شاید اصلا مهم نباشد که چقدر تحقیق کرده و چه چیزهایی را فراگرفته اند.

فرهنگ روسها به ایرانی ها نزدیکتر است تا غربی ها

فکرمی کنم به عنوان یک فرد روس که هم تجربه زندگی در ایران را داشته و هم تجربه زندگی در غرب را، به نظرم فرهنگ روسیه به ایران و جامعه ایرانی بیشتر نزدیک است، روسها و ایرانی ها خیلی خوب و راحتر یکدیگر را درک می کنند. ایرانی ها فرهنگ چندین هزار ساله و تاریخ بسیار غنی دارند.

من ادبیات و زبان روسی درس می دهم و هر فردی که تنها اندکی با دبیات سروکار داشته باشد می داند که ادبیات بزرگ ایرانی برای همه الگوست. چیزی که من را بسیار متعجب می نماید اینکه نه تنها در میان خانواده های روشنفکر ایرانی و افراد تحصیلکرده، بلکه در خانواده های عموم مردم اشعارناب و جهان پسند ایرانی زنده است و با افتخار اشعار حافظ و فردوسی خوانده می شود. این علاقه مردم از نظر من خیلی عجیب و بسیار خوب است.

عید نوروز بهترین رسم ایرانی ها

البته که یکی از بهترین رسوم ایرانی ها برگزار عید نوروز است و من هم در میان تمام آداب و رسوم ایرانی که بیشتر آنها جالب و ریشه دار است بیش از همه هید نوروز را دوست دارم و اکنون که در روزهای پیانی سال نو هستیم می خواهم پیشاپیش عید نوروز را به همه ایرانی تبریک بگویم.

در روسیه بودن من را خوشحال می کند

خوشبختانه اکنون در دنیایی زندگی می کنیم که دیگر مسافت دور مانند نیم قرن پیش معنای جدی نداشته و یا سخت باشد، یا اینکه اگر روزی فردی به کشور دیگر مهاجرت نمود دیگر هرگز نتواند به سادگی باز گردد. باور کنید که من اصلا احساس نمی کنم که از روسیه رفته ام و با تکنولوژی های روز دنیا می توانم بسادگی با دوستان و خانواده ام صحبت نموده و در تماس باشم و براحتی در سفر باشیم. اگر روزی فرصتی پیش آید که برای همیشه و یا برای مدت کوتاهی در روسیه زندگی کنم بسیار خوشحال خواهم شد، اما این تصمیم من منوط به توافق خانوادگی بوده و همگی باهم باید تصمیم بگیریم.

دیگر خبرها

  • کاشان، عروس خانه‌های تاریخی ایران (فیلم)
  • یولیا زوتوا: عروس ایرانی ها شدم و بسیار خوش شانس هستم
  • عاقبت فرار از خانه به‌عشق خواستگار شیشه‌ای
  • تکرار قصه ناتمام زن‌کشی/ زیبا؛ زن ارومیه‌ای که تاوان طلاقش را با مرگ داد
  • آن‌سوی تاریخ نصف‌جهان به روایت میراث ناملموس
  • کاشان، عروس خانه‌های تاریخی ایران + فیلم
  • از عمر جاودان «عروس دریایی نامیرا» چه می‌دانید!
  • زنی که زندگی فوتبالیست مشهور ایرانی را نابود کرد
  • شوهرم بوی سیگار و مشروب و عطر زنانه می‌دهد! | طلاق می‌خواهم چون شب‌ها دیر به خانه می‌آید
  • طلاق می‌خواهم، چون شوهرم شب‌ها دیر به خانه می‌آید