لشکر 13 میلیونی مجردها!/ موضوعی که باید دربارهاش اظهار نگرانی کرد
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۳۲۳۱۳
هماکنون ۸ میلیون آقا و ۵ میلیون خانم مجرد هستند که روند افزایش آمار تجرد قطعی دختران نگرانکننده است.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، آن طور که شهلا کاظمی پور، جمعیتشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران میگوید، هماکنون 13 میلیون مجرد در کشور داریم که از این تعداد هشت میلیون آقا و پنج میلیون خانم هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نگرانی از افزایش سن ازدواج
با کاظمی پور که از کارشناسان مطرح جمعیت شناسی کشور است، درباره آمار مجردها و تجرد قطعی همکلام شدهام و سوالاتم را با وی در میان میگذارم.
کاظمی پور میگوید: مهمتر از تعداد 13 میلیون مجرد در کشور، موضوع افزایش سن ازدواج است. او از این بابت نگران است و میگوید: در یک دوره متولدان دهه ۶۰ در سن ازدواج قرار داشتند که به همین دلیل ازدواج افزایش داشت.
هم اکنون متولدان دهه ۷۰ به سن ازدواج رسیدهاند اما به دلیل سیاست های منفی جمعیتی، اکنون تعدادشان کمتر است و با توجه به این که جمعیت در معرض ازدواج کمتر شده، تعداد ازدواج هم به تناسب آن کاهش مییابد. از سوی دیگر سن ازدواج هم به دلایل مختلف رو به افزایش است و این موضوعی است که باید دربارهاش اظهار نگرانی کرد.
اوضاع تجرد قطعی
از دکتر کاظمی پور درباره آمار مجردان قطعی هم می پرسم. او ابتدا برایم آن را تعریف میکند: «وقتی آقایان به سن 50 و خانم ها به حدود 40 تا 45 می رسند و در حال و هوای ازدواج نیستند به این حالت تجرد قطعی گفته می شود و آمار آن طبق آمار متداول برای آقایان معمولا 2 درصد مجردها و برای خانمها 4 تا 5 درصد مجردها محاسبه میشود که اکنون به حدود ۷ درصد رسیده است. ضمن این که تعداد خانم های مجرد قطعی حدود ۳۵۰ هزار نفر است.
البته در این بخش باید بگویم که آمار تجرد قطعی برای خانم ها رو به افزایش است». کاظمی پور در این باره چند روز قبل به ایسنا گفته است: «بر اساس آمارهای رسمی اگر تمامی مردان ازدواج کنند، فقط یک سوم زنان شانس ازدواج دارند. دو سوم زنان نیز شانس ازدواج را از دست میدهند، مگر این که با مردان مطلقه یا همسر فوت شده ازدواج کنند. با این تفاسیر باز هم احتمال تجرد دختران وجود دارد.»
آمار دخترانه
کاظمی پور درباره وضعیت دخترها هم آمار قابل توجهی ارائه میکند: در زنان گروه سنی 15 تا 19 ساله 78 درصد و همچنین در گروه سنی 20 تا 24 ساله 42 درصد مجرد هستند. در گروه سنی 25 تا 29 ساله نیز میزان مجردها 30 درصد است. در تمامی گروههای سنی به دلیل تاخیر در ازدواج سن مجردی افزایش پیدا میکند و این تاخیر باعث میشود زنان شانس ازدواجشان را از دست بدهند. او به دختران توصیه می کند که از هرگونه وقفه در ازدواج و نیز سختگیریهای بیمورد صرفنظر و در سنین مناسب و کمتر ازدواج کنند.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: ازدواج زنان دختران مجرد تجرد قطعی پسران مجرد کاظمی پور تجرد قطعی سن ازدواج
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۳۲۳۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا قانون فرزندآوری با آن همه بودجه شکست خورد؟
قانون فرزندآوری با گذشت بیش از دو سال از اجرای آن، فرصت مناسبی است که به لحاظ موفقیت و شکست ارزیابی شود.
به گزارش اعتماد، گرچه هنوز آمار مرگومیر سال ۱۴۰۲ اعلام نشده است، ولی با فرض معقول حدود ۴۴۰ هزار فوتی، کل جمعیت کشور در سال ۱۴۰۲، حدود ۶۲۰ هزار نفر افزایش یافته است که با فرض جمعیت ۸۵.۶ میلیونی کشور (آمار روز سایت مرکز آمار) این رقم به منزله رشد سالانه ۰.۷۳ درصد است و با اصلاح جمعیت اتباع خارجی حدود ۰.۷۵ خواهد بود.شواهد نشان میدهد که در سالهای آینده نیز این روند کاهشی ادامه خواهد یافت.
رشد سالانه جمعیت در سال ۱۳۹۵، حدود ۱.۳ درصد بود که اکنون تقریبا نصف شده است. تعداد ازدواج در سال ۱۴۰۲ نیز بیش از ۱۵درصد کمتر از سال ۱۴۰۰ شده که کاهش بسیار چشمگیری است ضمن اینکه بخشی از این ازدواجها صوری و برای دریافت وام ازدواج است.
در مجموع در این دو سال نرخ خام ولادت و ازدواج کاهش داشته و نرخ خام فوت و طلاق افزایش یافته است. جالبتر اینکه میانگین سن مردان و زنان در اولین ازدواج هم بالا رفته است. میانگین سن فوتیها هم ۶ ماه کم شده که برخلاف روند سالهای پیش از آن است.
نکته مهمتر اینکه سیاست و قانون حمایت از فرزندآوری در حال تخریب منطق و طبیعت تشکیل ازدواج و خانواده است به عبارت دیگر مطابق گزارش مقامات رسمی، آمار ثبت احوال نشان داده است که کودکان اول و دوم خانوارها نسبت به گذشته کمتر متولد شدهاند، ولی کودکان چهارم به بالا در خانوادهها بیشتر متولد شدهاند، این یعنی سیاست فرزندآوری در حال افزایش در جمعیت فقرا و پدر و مادرانی در سنین بالاست و این منجر به اختلال در ساختار خانواده و وضعیت اجتماعی و کاهش ضریب هوشی کودکان خواهد شد و این قانون هیچ کمکی به فرزندآوری طبیعی نکرده و شاید اثرات منفی هم گذاشته که فرزندآوری به جای افزایش، کاهش یافته است. چرا سیاستگذاران و مجلس ایران تا این حد نامعقول و غیرعلمی سیاستگذاری میکنند و در این شرایط بد اقتصادی، مبالغ هنگفتی را صرف کاری میکنند که نه تنها فاقد اثربخشی است؛ بلکه اثرات منفی هم دارد؟
چند علت برای این وضعیت وجود دارد. اول اینکه آنان درک علمی از مسایل و به ویژه این مساله ندارند. معمولا خیلی سادهانگارانه تحلیل میکنند و گمان میکنند با قدری پرداخت پول و اعتبار، مردم برای ازدواج و فرزندآوری صف میکشند. همچنین گمان میکنند که مردم فراموش کردهاند که فرزند بیاورند، لذا به شکل سطحی و حتی سخیفی اقدام به تبلیغات مختلف فرزندآوری میکنند، غافل از اینکه این رفتارها بیش از پیش مردم را از این سیاست منزجر میکند.
علت دوم رویکرد دخالتمحور و ارادهگرایانه آنان است که گمان میکنند در هر کاری باید دخالت کنند و هم میتوانند دخالت کنند و مساله هم حتما حل میشود. اینجا به در بسته میخورند و توان اندک خود را در مواجهه با واقعیت فرسوده میکنند و به جای عقبنشینی شجاعانه اقدام به پیشروی بیشتر و البته جبونانه میکنند!
علت بعدی ناآگاهی از روشهای علمی و مشورت با کارشناسان خبره است، چون مخالف علم هستند قادر نیستند که از یافتههای علمی و پژوهشهای جمعیتشناسی استفاده کنند. به همین علت است که اغلب جامعهشناسان و جمعیتشناسان با این سیاستها مخالف هستند؛ چون آن را محصول علم و دانش نمیدانند.
در مجموع میتوان گفت که مساله آنان فرزندآوری نیست، چون واضح است که سیاستهای پر هزینه و گران آنان شکست خورده است و عقل اقتضا میکند که این راه را ادامه ندهند ولی ادامه میدهند. چرا؟ زیرا این سیاست از نظر ما و آمار و ارقام رسمی شکست خورده است، ولی از نظر آنان شکست معنا ندارد و همین که قانون فرزندآوری را در قالب اصل ۸۵ و به دور از صحن مجلس و اطلاع مردم به تصویب رساندند و بخش مهمی از منابع مالی کشور را در این راه بیهوده تلف میکنند و تورم زیادی را هم به جامعه تحمیل کردند، کافی است که به وظیفه خود عمل کرده باشند، بقیه موارد از جمله اثربخشی سیاستها فاقد اهمیت است. به قول امام جمعه تهران چون انگیزه خیر دارند حتی اگر اشتباه هم کنند، اجر و پاداش میبرند!
منابع کشور را صرف فرزندآوری و انواع کارهای بیهوده میکنند ولی از رشد اقتصادی و ایجاد شغل و مهار تورم غافل هستند. بانک مرکزی اعلام کرد: سال گذشته حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات قرضالحسنه ازدواج و فرزندآوری پرداخت کردهاند. اینها باید سرمایهگذاری و تبدیل به شغل و تولید شود. ابتدا باید دنبال کاهش مرگ و میر و افزایش کیفیت زندگی برای زندهها باشید نه آوردن فرزند بدون آینده. اگر به فکر مردم باشید خودشان فرزند میآورند و نیازی هم به وام ندارند.
متاسفانه برای بیشتر مسائل ایران در ذیل همین الگو سیاستگذاری میشود. به همین علت است که منابع وجود دارد ولی تلف میشود و نتیجهای به دست نمیآید.