راه و رسم کودکهمسری در دوران صفویه و قاجار
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۵۸۷۱۳
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایبنا دوران کودکی نیز مانند «مفهوم کودکی» در طول تاریخ اغلب نادیده گرفته میشد. به رغم اهمیت اجتماعیای که دوران کودکی برخوردار است، این دوران در علوم اجتماعی نیز زمانی، نمود چندانی نداشت.
تنها در دهههای اخیر است که توجه اندیشمندان روانشناس به ویژه روانشناسان رشد، انسانشناس و تاریخ دانان به کودکی جلب شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با نگاهی کلی به گذشته، میتوان دریافت که ازدواج و تشکیل خانواده، طی قرون متمادی یکی از ارزشهای جامعه ایرانی بوده است؛ به گونهای که چارچوبهای ذهنی ایرانیان (اعم از آیین زرتشتی یا تفکر اسلامی) نه تنها به طور عمومی با آن منافات نداشته، بلکه از آن پشتیبانی نیز کرده است. اما پژوهشهای مرتبط با تاریخ ازدواج در ایران، تاکنون عمدتا مسائلی چون نگاههای کلی به «ازدواج در ایران پیش از اسلام»، «نقش اسلام در بیان اهمیت نهاد خانواده» و به طور کلی به اثبات اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در جامعه ایرانی متمرکز بوده اند. لذا پژوهشی که به طور جداگانه به مسئله «سن ازدواج» و به گفتاری دقیقتر «ازدواج کودکان» در دوران گذشته بپردازد و ابعاد مختلف آن را مدنظر قرار داده باشد، وجود نداشت.
توصیف پدیده ازدواج در سنین پایین و تشریفات و مراسمات مرتبط با آن، نشان از اهمیت آنها در ذهنیت این سفرنامهنویسان داشته که ناظر بر وجود کاستیهای موجود در جامعه ایران آن دوران نیز بوده است. علاوه بر این، توصیف پدیده مذکور میزان شناخت و درک آنها از این پدیده را عیان میسازد. بدین ترتیب، آنان نه تنها اطلاعات مختلف درباره ایرانیان حتی براساس تفکیکهای زندگی شهری، روستایی و عشایری یا بر مبنای ایرانی یا غیرایرانی بودن یا بر حسب تفاوتهای مذهبی و قومی را مطرح ساختهاند، بلکه در مقام مقایسه برآمده و زندگی ایرانیان را با مردم کشورهای خودشان نیز مورد قیاس قرار دادهاند.
این کتاب درصدد پاسخگویی به سوالاتی از این دست است: متون در دسترس نظیر سفرنامهها در مورد جایگاه و سن ازدواج به ما چه میگویند؛ وضعیت واقعی سن ازدواج در ایران چگونه بوده است؛ آیا «ازدواج کودکان» ویژگیای دیرینه در تاریخ و جامعه ایرانی بوده است؟ آیا ازدواج کودکان بخشی از تاریخ فرهنگی - اجتماعی ایران بوده؛ آیا ازدواج کودکان همواره به مثابه ویژگیای فرهنگی مورد تأکید و سفارش بوده یا به مثابه «عملکرد» در رفتار مردم مشاهده میشده است؛ آیا به راستی ایران جامعهای بود که ازدواج کودکان در آن امری رایج و عمومی محسوب میشد یا اینکه این امر فقط ساخته و پرداخته ذهن کسانی است که با استناد به برخی موارد عینی و تجربی، حکم به عمومیت ازدواج کودکان در ایران داده اند؛ علل زمینهساز و پیامدهای ازدواج کودکان چه بوده است.
زنان قبل از ازدواج چه میکردند؟یکی از عمدترین دلایل رجوع زنان به سحر و جادو، بیسوادی زنان بود. دلیلی که مسافران خارجی نیز به درستی بر آن تاکید ورزیدهاند. از جمله کلارا رایس در کتاب «زنان ایرانی»، زن ایرانی «از تحصیل بیبهره و غافل و ناآگاه است» و در این باره مینویسد: «خانمهای ایرانی بسیار بیاطلاع هستند. رسم این است که به آنها هیچ چیز حتی خواندن و خیاطی کردن آموخته نشود.»
به اعتقاد رایس تنها سه درصد زنان ایرانی باسواد بودند و بیشتر تحصیلات نیز به تحصیل قرآن کریم محدود میگشت. بر همین اساس چون «زن در این دوره آموزشی نمیدید، راهی که او برای مشکلات خود میجست و تنها مامنی که میتوانست آزادانه مسائلش را مطرح کند و به آنها نیز امیدوار باشد، پناه بردن به سحر و جادو و رمالان بود. در واقع زنان از این طریق، خود را از اضطرابهایی که جنبه روانی داشت میرهانیدند. در واقع هنگامی که به این واقعیت توجه کامل شود که زنان ایرانی سواد علمی کمی داشتند و بیشتر سوادشان به سواد قرآنی به عنوان آموزشی تک بعدی منحصر بود، باید قاطعانه گفت که این نظر مسافران غالبا زنان بودند که به سراغ جادو و ... میرفتند کاملا صحیح به نظر میرسد.»
نگاهی به مشکلات چند همسریموضوع دیگری که در کتاب به آن پرداخته شده، رواج پدیده چند همسری است و به اعتقاد نویسنده غالب سیاحان خارجی بدان اذعان کردهاند. مولف در این باره میگوید: «دروویل بر این باور بود که مردان ایرانی مانند مشرق زمینیها تا اندازهای که قدرت مهریه دادن و نگاهداری از زن را داشته باشند همسر اختیار میکنند. تعدد زوجات، برابر سرمشق پیامبر اسلام و آنچه برای پیروانش تجویز کرد، هنوز بخشی از مسائل اجتماعی ایران و سایر سرزمینهای اسلامی محسوب میشود. زنان مردانی که دو یا بیشتر زن دارند، همواره در رقابت با هووی خود برای جلب رضایت همسر به جادو و طلسم روی میآورند. بابن و هوسه اذعان داشتند که زنان انواع طلسمات را به گردن خود آویزان میکردند که پارهای از آنها برای رفع شر رقیب و حسود بود.»
کتاب «ازدواج کودکان (کنکاشی در صد سفرنامه دوران صفویه و قاجاریه)» نوشته عهدیه اسدپور در ۴۰۵ صفحه از سوی نشر علم به بهای ۷۲ هزار و پانصد تومان منتشر شده است.
کد خبر 536935 برچسبها تاریخ عمومی ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: تاریخ عمومی ایران ازدواج کودکان جامعه ایران جامعه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۵۸۷۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه با کودکان درباره بیماری صعبالعلاج والدین صحبت کنیم؟
به گزارش گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا، دکتر کلودیا گلد، متخصص اطفال در بیمارستان ماساچوست، در این باره میگوید: «هرچند خانوادهها ممکن است بخواهند به طور غریزی از کودک خود در برابر احساسات ترسناک ناشی از اطلاع یافتن از چنین مسائلی محافظت کنند، اما ارتباط واضح برای بچهها مفید است.»
این صحبت ولی چگونه باید باشد؟ هدلی مایا، مددکار اجتماعی بالینی در مرکز سرطان مموریال اسلون کترینگ، در این باره میگوید: «نحوه دقیق گفتگو در مورد سرطان بسته به هر کودک و خانواده متفاوت است، اما دستورالعملهایی وجود دارد که میتواند به بزرگسالان کمک کند.»
خانم مایا که همچنین یکی از هماهنگکنندگان گفتگو با کودکان در مورد سرطان است، اضافه میکند: «در خانوادههایی که با تشخیص سرطان مواجه هستند، این یکی از سختترین مکالماتی است که والدین و بزرگسالان در زندگی خود باید با کودکان داشته باشند.»
کارشناسان میگویند هنگام صحبت با یک کودک یا نوجوان در مورد تشخیص سرطان والدین، نخست باید سن او را در نظر گرفت.
پیشدبستانی و کوچکتر
به گفته انجمن سرطان آمریکا، کودکان سهساله و کمتر بیشتر نگران جدایی، رها شدن و تغییر در زندگی روزمره خود خواهند بود.
این انجمن در وبسایت خود آورده است: «اگر تغییری در روال معمول زندگی آنها ایجاد شود، نوزادان و کودکان نوپا ممکن است به راحتی گیج شوند، بیشتر به والدین خود بچسبند و ممکن است تغییراتی نیز در خواب، غذا خوردن یا سایر عادات روزانه خود پیدا کنند.»
کارشناسان میگویند نوازش و آغوش مکرر و همینطور نزدیک بودن فردی که کودک با او احساس راحتی میکند مهم است. رعایت این نکات اجازه میدهد تا ریتم زندگی کودک تا حد امکان عادی باشد. اجازه دادن به او برای دیدن والدین در بیمارستان از طریق ویدئو، تلفن یا سایر ابزارهای فناوری همچنین از روشهایی است که میتواند کودکان این سنی را آرام کند.
رده سنی مهدکودک و اوایل دبستان
برای کودکان بین ۴ تا ۶ سال، بیمار بودن اغلب معادل سرماخوردگی یا سایر بیماریهای مسری است. به گفته انجمن سرطان آمریکا، کودک ممکن است نگران شود که «سرطان بگیرد.» کودکان در این سن همچنین ممکن است حس کنند که غم و اندوه خانواده به نوعی تقصیر آنها است.
برای کودکانی در این رده سنی روال عادی زندگی همچنان بسیار مهم است و داشتن یک مراقب آشنا و قابل اعتماد نقشی مثبت ایفا میکند.
هنگام برقراری ارتباط با کودکان در این محدوده سنی، همیشه از زبانی واضح و ساده استفاده کنید. استفاده از زمان بازی و نقاشی را برای کمک به انتقال مفهوم سرطان به آنها در نظر داشته باشید. برای پرداختن به تصورات نادرست و برطرف کردن سوءتفاهمها، به هنگام بازی و از زبان اسباببازیها حرف بزنید.
کودکان در سنین ابتدایی
کودکان بین ۷ تا ۱۲ سال احتمال بیشتری دارد که مفهوم سرطان را درک کنند و بتوانند آینده را پیشبینی کنند. با این حال، آنها ممکن است احساسات خود را پنهان کنند تا باعث ناراحتی بیشتر عزیزانشان نشوند.
برای کودکان بزرگتر در صورت لزوم میتوان جزئیات بیشتری در مورد سرطان ارائه کرد. سعی کنید آنها را با اطلاعات زیاد بمباران نکنید، اما در پاسخ به هر سؤالی که ممکن است داشته باشند صادق و باز باشید.
انجمن سرطان آمریکا در این باره میگوید: «به سلامت و رفاه خود کودک توجه کنید. اگر کودک فهم آن را پیدا کرده که خود را برای بیماری والدیناش سرزنش نمیکند، مسئلهای نیست اگر گریه یا عصبانیت آنها را ببیند. سعی کنید به کودکان کمک کنید درک کنند که داشتن احساسات قوی طبیعی است و ابراز آنها خوب است.»
این انجمن همچنین توصیه میکند که در صورت امکان بگذارید کودک به مدرسه رفتن و انجام فعالیتهای فوق برنامه ادامه دهد و به معلمان، مربیان و کادر آموزشی مدرسه در مورد بیماری اطلاع دهید. این خبر را به خانواده دوستان خود بگویید و به کودک اطمینان دهید که خوشگذرانی هیچ مشکلی ندارد.
نوجوانان به اندازه کافی بزرگ هستند که اهمیت تشخیص سرطان و احتمالات آینده را درک کنند، ممکن است نوجوانان بیشتر نگران باشند و از این رو باید به آنها فهماند که کاری نکردهاند یا حرفی نزدهاند که باعث این بیماری شده باشد.
مانند کودکان کوچکتر آنها نیز ممکن است سعی کنند غم، عصبانیت یا ترس خود را پنهان کنند تا باعث درد بیشتر دیگران نشوند. حفظ روال عادی همچنان مفید است، همانطور که بهروزرسانیهای صادقانه و آشکار درباره بیماری والدین نیز مفید است.
انجمن سرطان ایالات متحده میگوید: «اطلاعات دقیقی در مورد وضعیت والدین، علائم، عوارض جانبی احتمالی درمان و آنچه که ممکن است انتظار داشته باشند به آنها ارائه دهید و اگر علاقهمند بودند اطلاعات بیشتری در اختیارشان بگذارید. خطوط ارتباطی را باز نگه دارید و به آنها بگویید که میتوانند در هر زمان با شما صحبت کنند و هر سوالی میخواهند بپرسند.»
در این سن دوستان و تأثیرات اجتماعی عواملی کلیدی هستند، بنابراین یک نوجوان ممکن است به اینترنت روی بیاورد یا از دوستانش کمک بخواهد. از یکی از دوستان یا خویشاوندان خود بخواهید که به نوجوان خانواده توجه ویژهای داشته باشند و به کودک اطمینان دهند که خوشگذرانی اشکالی ندارد و در مورد آن احساس گناه نکند.»
به گفته آژانس سلامت سرطان آمریکا، «نوجوانانی که احساس پریشانی میکنند ممکن است بدرفتاری نشان دهند، از دوستان و خانواده کنارهگیری کنند و احساس غمگین بودن کنند. به آنها اطمینان دهید که داشتن این احساسات اشکالی ندارد و آنها را تشویق کنید تا یاد بگیرند که چگونه با روشهای سالم واکنش نشان دهند و با موضوع کنار بیایند.»
یکی از سختترین و شاید فوریترین سؤالات یک کودک، وقتی متوجه میشود که عزیزش سرطان دارد، این جمله است که «حالت خوب میشه؟»
حتی در بزرگسالی نیز ممکن است پاسخ این سوال را ندانید، اما به گفته دکتر مایا «همیشه میتوانید بگویید: میدانی، من حالا آماده پاسخگویی به این سؤال نیستم، یا فعلاً نمیدانم، اما قول میدهم به محض دانستن در اولین فرصت تو را در جریان بگذارم.»
خانم مایا اضافه میکند: «مهمترین چیزهایی که باید در پاسخ به فرزندتان به او بگویید این است که مستقل از هر اتفاقی که خواهد افتاد، مورد محبت و محافظت قرار میگیرد. و اینکه اشکالی ندارد که او درگیر احساسات دشواری باشد. در واقع این مهمترین چیز است: اذعان به اینکه مواجهه با وضعیت نامعلوم واقعا سخت است و اینکه داشتن چنین احساسی ترسناک است.»
در این میان اما والدین اغلب دنبال یک سناریو برای انجام کار درست هستند. حقیقت ولی این است که فقط یک راه درست و کامل برای صحبت درباره چنین موضوعی وجود ندارد.
خانم مایا میگوید: «اغلب بهتر همین است که شما دقیقاً ندانید چه میخواهید بگویید و در عوض به دغدغههای فرزندتان گوش دهید و به آن پاسخ دهید. نگران این نباشید که در اولین گفتگو با کودک همه پاسخها را داشته باشید یا به هر احساسی بپردازید، زیرا این اولین مورد از شمار زیادی از مکالمهها است.»
او اضافه کرد: «نکته مهم این است که دغدغه اصلی فرزندتان را متوجه شوید و یک روی باز داشته باشید تا بدانند که همچنان میتوانند برای دریافت حمایت و محبت نزد شما بیایند.»
انتهای پیام/