کنایه پاکدل به شبکههای ماهوارهای؛ «فضای قبل انقلاب بهشت بود؟! اصلا هم اینطور نیست»
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۷۰۸۳۹
بازیگر سریال «شاهرگ» گفت: گاهی در شبکههای ماهوارهای تصاویری از قبل انقلاب نمایش میدهند که انگار ان دوره بهشت بود. در حالی که اصلا این طور نیست.
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزوین گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، نشست خبری سریال «شاهرگ» ساخته جلال اشکذری و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی از دقایقی پیش در ساختمان اداری سازمان صداوسیما درحال برگزاری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نشست حسین پاکدل، از بازیگران سریال با گرامیداشت خاطره زندهیاد سیروس گرجستانی و خسرو سینایی گفت: یاد میکنم از سیروس گرجستانی و خسرو سینایی و یادی هم خواهم داشت از شهدای بزرگوار صداوسیما که تعدادشان هم بسیار زیاد است. اگر امروز ما نشستهایم در اینجا و از «شاهرگ» حرف میزنیم به بر کت همین شهداست.
وی با بیان اینکه جنگ و انقلاب پدیده غریبی است، گفت: جنگ را عدهای دیدهاند و عدهای شنیدهاند؛ ماجراهای دهه شصت شامل وقایعی بود که منحصرا در زمان خودش قابل تحلیل است. الان اگربخواهیم وقایع ان دوره را عین به عین بازسازی کنید از آنجا که خلوص و صداقت در انها بسیار بود، شاید باز هم همین الان بگویند که ریاکاری است!
این صداقت و وارستگی غیرقابل تقلید است
وی افزود: دلیلش این است که باورهای جامعه تغییر کرده است. ساخت سریالی که بخواهد سال شصت را بازسازی کند بسیار سخت است. ما اگر گوشهای از آن را منتقل کنیم بهره کافی را بردهایم. این صداقت و وارستگی غیرقابل تقلید است.
پاکدل همچنین اعتقاد داشت: گاهی در شبکههای ماهوارهای تصاویری از قبل انقلاب نمایش میدهند که انگار ان دوره بهشت بود. در حالی که اصلا این طور نیست. در ان دوره هم مشکلات بسیار زیاد بود؛ فساد اقتصادی داشتیم و خیلی مشکلات دیگر. نکتهای که هست در ان دوره رسانه و فضای مجازی به این اندازه نداشتیم که بخواهد این موضوعات را افشا کند.
«شاهرگ» جزو کارهایی است که در آن صداقت موج میزد
در ادامه جواد هاشمی نیز گفت: اثاری مثل «شاهرگ» میتواند درباره وقایع دهه شصت روشنگری کند. برایم عجیب بود که مخاطبان نوجوان تماس گرفتند و گفتند این سریال دوست داشتیم چرا که با آن ماهیت منافقان و هم موجودات نازنینی که امنیت ما را ضمانت کردهاند را شناختیم.
وی تأکید کرد: «شاهرگ» جزو کارهایی است که در آن صداقت موج میزد و امیدوارم در تلویزیون از این کارها بیشتر ساخته شود.
این نشست درحال برگزاری است و گزارش آن پوشش داده خواهد شد ... .
انتهای پیام /4143/
منبع: آنا
کلیدواژه: حسین پاکدل نشست خبری سیدجواد هاشمی سریال ایرانی سریال شاهرگ ان دوره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۷۰۸۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف معمای هولدن کالفیلد: هویتجویی، انزواطلبی و صداقتگرایی
گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، سلینجر در سال 1941 در ارتش ثبت نام کرد، اما پذیرفته نشد. با این همه با ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم، سلینجر بیست و سه ساله به خدمت سربازی خوانده شد و در آوریل 1942 به ارتش پیوست. بیشتر داستانهایی که سلینجر در این دوران نوشته درباره جنگ و زندگی نظامیهاست.
مشت نمونه خروار این آثار، داستان کوتاه «مرگ یک آشخور»(1944) است که در آن دروغهای فیلمهای جنگی هالیوود در آن زمان را به سخره میگیرد. سربازی به نام فیلی برنز به همسرش میگوید عیب فیلمهای هالیوود این است که: «خوش تیپهایی را میبینی که خیلی تروتمیز گلوله میخورند، بیآنکه یک خش روی صورتشان بیفتد. همیشه هم قبل از مردن به اندزه کافی وقت دارند تا برای معشوقهشان در وطن پیام عاشقانهای چیزی بفرستند.»
بیلی ادامه میدهد که مرگ واقعی در جنگ چیزی است که برای یکی از سربازانش (همان «آشخوری» که داستان درباره اوست) اتفاق افتاد، مرگ دردناک و وحشتناک «مرگ در تنهایی مطلق، بیآنکه فرصتی باشد تا برای زنی یا هر کس دیگری پیامی فرستاده شود.» هرچند در «ناطور دشت» به این صراحت از مرگ و جنگ صحبت نمیشود اما مضامینی در همین ردیف در رمان مشهود است. درست مثل هولدن رویکرد هالیوود در تحریف تجربههای واقعی را به سخره میگیرد.
وقتی موریس (آسانسورچی) او را با مشت میزند، راهکار هولدن برای مقابله با این وضع درآوردن ادای بازیگران سینماست و وانمود میکند که انگار گلوله خورده است؛ «شروع کردم وانمود کردن به این که گلوله خوره به شکمم...».
برخی از منتقدان تجربیات سلینجر در جنگ جهانی دوم را به اندوه غیرقابل بیان هولدن در از دست دادن برادرش، الی، نسبت میدهند. در نتیجه در نظر گرفتن این رمان بسان یک «داستان ترما» فهم و درک جدیدی از بحران هولدن به دست میدهد. رامونا محمدی (کارشناس ادبی) در یادداشتی اختصاصی تلاش کرده است با تمرکز بر شخصیتهای اصلی رمان «ناطور درشت» به واکاوی این زخمها بپردازد و ساختار و معانی پنهان و دلالتهای اثر را بررسی کند.
«ناطور دشت» اضطراب و جستجوگری و پویایی نوجوانی را در دنیایی بیگانه و مملو از ریا و دروغ به نمایش میگذارد و خوانندگان را مجذوب خود میکندمحمدی با اشاره به اینکه «ناطوردشت» اثر جی دی سالینجر شاهکاری ادبی است مینویسد: این رمان اضطراب و جستجوگری و پویایی نوجوانی را در دنیایی بیگانه و مملو از ریا و دروغ به نمایش میگذارد و خوانندگان را مجذوب خود میکند. این اثر جاودانه، سفر هولدن کالفیلد نوجوانی سرخورده را دنبال میکند که در تلاش است پیچیدگیهای دوران نوجوانی و انتظارات اجتماعی را پشت سر بگذارد.
در قلب رمان هولدن کالفیلد یک ضدقهرمان با شخصیتی پیچیده و عمیقاً آشفته قرار دارد که خوانندگان در سطح عمیقی با او همذات پنداری میکنند. سلینجر از طریق روایت اول شخص هولدن، آشفتگی درونی و احساسات متضاد دوران نوجوانی را به طرز ماهرانهای به تصویر میکشد و پرترهای زنده از نوجوانی را ترسیم میکند که با احساس انزوا، سرخوردگی و احساس عمیق بیگانگی از دنیای بزرگسالان دست و پنجه نرم میکند.
شخصیت هولدن هم ملموس و هم معمایی است و خواننده را در حالی که به سفری برای خودیابی و درون نگری میکشاند در دنیای او غرق میکند. دیدگاهها و مشاهدات صریح او بینشی تکان دهنده از چالشهای است که نوجوانان با آن مواجه هستند.
یکی از برجستهترین جنبههای «ناطوردشت»، به تصویر کشیدن ماهرانه سلینجر از تضاد درونی هولدن و سرخوردگیاش از سطحینگری و ساختگی بودن دنیای بزرگسالان است. سلینجر از طریق برخوردهای هولدن با شخصیتها و موقعیتهای مختلف، مضامین هویت، بیگانگی و جستجوی معنا را در دنیایی که اغلب مصنوعی و غیرصادقانه به نظر میرسد، بررسی میکند.
ناطوردشت اشتیاق انسان را برای ارتباط گرفتن، درک شدن و مورد پذیرش قرار گرفتن در جهانی که اغلب افراد بی تفاوت و بی توجه به نظر میرسند بررسی میکندسبک روایی رمان یکی دیگر از ویژگیهای برجسته آن است، زیرا سلینجر به طرز قابل تأملی صدای متمایز هولدن و بازتابهای جریان آگاهی ذهنیاش را به تصویر میکشد. این تکنیک روایی به خوانندگان اجازه میدهد تا خود را در ذهن هولدن بیابد و افکار، احساسات و مبارزات او را به شیوهای عمیقا شخصی و صمیمانه تجربه کند.
سفر هولدن او را به یک سری دیدارها و تجربیاتی میکشاند که درک او از زندگی و طبیعت انسانی را به چالش میکشد. از تعامل او با همسالانش گرفته تا فرار او در نیویورک، هر بخشی لایههای جدیدی از شخصیت هولدن را آشکار میکند و پیچیدگیهای دوران نوجوانی و جستجوی وی را برای اصالت روشن میکند.
سلینجر در طول رمان، تصویری غنی از مضامین طراحی میکند که برای خوانندگان در همه سنین خواندنی است. ناطوردشت اشتیاق انسان را برای ارتباط گرفتن، درک شدن و مورد پذیرش قرار گرفتن در جهانی که اغلب افراد بی تفاوت و بی توجه به نظر میرسند بررسی میکند. یکی از ماندگارترین مضامین این اثر میل پروتاگونیست برای محافظت از معصومیت و حفظ خلوص دوران کودکی در دنیایی است که به فساد و ریاکاری آلوده شده است. افق دید ناطوردشت و اشتیاق هولدن برای محافظت از دنیای کودکی در برابر واقعیتهای خشن بزرگسالی، به عنوان نماد قدرتمندی از اشتیاق او برای اصالت و صداقت در دنیایی پر از فریب است.
در حالی که هولدن با شیاطین ذهنی خود دست و پنجه نرم میکند و تلاش میکند تا دنیای اطراف خود را درک کند، خوانندگان به کاوشی عمیقاً پویا و تفکر برانگیز در مورد ماهیت انسان، هویت خود و جستجوی معنا در دنیایی که اغلب احساس میشود مملو از هرج و مرج است کشیده میشوند.
امروزه ندای ناطوردشت دههها پس از انتشار خود، همچنان در میان خوانندگان طنین انداز میشود و احساس مراقبهای بی انتها در مورد پیچیدگیهای دوران نوجوانی و جستجوی پایدار برای اصالت در دنیایی است که اغلب به نظر میرسد خالی از صداقت و حقیقت است. داستانسرایی استادانه سلینجر و کاوش عمیق در طبیعت انسان، خواندن این کتاب را برای هر کسی که به دنبال یک تجربه ادبی عمیق و دروننگر است، سودمند میسازد.
در پایان، «ناطوردشت» یک کلاسیک ادبی است که آزمون زمان را با موفقیت سپری کرده و خوانندگان را به کاوشی تأملبرانگیز درباره اضطراب نوجوانی، خود-بیگانگی و تلاش برای یافتن جایگاه در دنیایی مملو از دروغگویی هدایت میکند. نثر خاطرهانگیز، شخصیتهای جذاب و مضامین همیشگی سلینجر در ترکیب با هم در جاودانگی این اثر نقش کلیدی دارند.
انتهای پیام/