هنریک مجنونیان؛ مردی که زیاد میدانست
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۸۴۶۴۲
انگار خلق شده بود که تا ابد درس بدهد، کتاب بنویسد، ترجمه کند، سیگار بکشد و نه دلش را خوش کند به تحسینها و نه غصهاش بگیرد از فراموش شدنها!
آفریده شده بود که درس بدهد. با حوصله و صبور اما سختگیر و جدی. از آن استادهایی که تا خودش شوخی نمیکرد کلاس نمیخندید.
هنریک مجنونیان یک معلم ممتاز بود. اگر حس میکرد شاگردی دل با درس دارد برایش وقت میگذاشت، از کتابخانه شخصیاش برایش کتاب میآورد، اگر نیاز مالی داشت هم بی سر و صدا کمکش میکرد و دستش را میگرفت و پا به پا میبُرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی سال 86 بازنشسته شد و از پیش ما در دانشکده محیط زیست رفت، گله و شکایت نکرد که چرا برایش مراسم نگرفتند و از آن تابلو فرشهای کلیشهای دستش ندادند. مناعت طبع داشت و یک جور بینیازی عامدانه. اگر هم گلهای داشت توی جمع نمیگفت. نه اهل پست گرفتن و پشت میز نشستن بود و نه حوصلهاش را داشت. گاهی در جلسات میدیدم که چقدر کلاقه است و دلش میخواهد مثل وقتی که توی اتاقش میرود کنار پنجره، سیگاری روشن کند و زل بزند به نقطهای دور.هنریک مجنونیان
سال 88 گفت میخواهد تعدادی از کتابهای شخصیاش را به دانشکده هدیه بدهد. من و دوست کتابخوانی رفتیم خانهاش. با مادرش زندگی میکرد. قهوه ریخت و اول کمی خاطره گفت از گذشته و از اینکه حال و روز محیط زیست خوب نیست و مدیران الان هم خیلی دل با آن ندارند. دوباره با فروتنی رفت و یک سینی چای آورد و در مورد کتاب گفت. اینکه این روزها آنقدر کتاب دستش میرسد که وقت نمیکند همه را بخواند.
اهل موعظه و جمله قصار و به رخ کشیدن سوادش نبود. اگر حرفی داشت رک و صریح میگفت. برای همین خیلی اوقات مدیران دولتی با او فاصله احتیاط آمیزی را رعایت میکردند. بعد رفتیم سراغ کتابخانهاش. برای ما که او را بیشتر با دهها جلد کتاب تخصصی و منبع و مرجعش در حوزه محیط زیست و پارکداری و مناطق حفاظت شده و ... میشناختیم آن همه کتاب ادبی، رمان، اجتماعی و سیاسی غافلگیرکننده بود. از «زوربای یونانی» چاپ دهه چهل تا کتابهایی که معلوم بود بارها خوانده و جاهایی را خط کشیده.
سخاوتمندانه گفت هرکدام را میخواهید بردارید ببرید شاید دانشجوها دوست داشتند بخوانند. به گمانم نزدیک به هزار کتاب را جدا کردیم. بعضی کتابها را که توی کارتن میگذاشتم نگاهی میکرد، میگرفت و میگفت «این نه! دردسر داره!» و میگذاشت سرجایش! روی حرفش نمیشد خیلی حرف زد اما همه میدانستند که مثل معاون کلانتر «زیر آن ستاره حلبی، قلبی از طلا داشت».
خیلی از کتابها را مُهر شخصی زده بود، خیلیهایشان هم امضای نویسنده داشت از جمله «م.ا. به آذین» که گویا مدتی با هم کار کرده بودند. وقتی دوست نداشت در مورد چیزی توضیح بدهد بعید بود بشود قانعش کرد اما سرحال که بود از خاطرات پدر در ارومیه میگفت و از دوران سربازیاش در کردستان، از محیطبانهایی که نگرانشان بود تا روزگار سپری شدهای که خیلی جاها به کامش زهر ریخته بود. مثل روزهای پس از انقلاب که کسانی با ژ-3 به شکار آهو و جبیر میرفتند و او و چند دلسوز دیگر حتی به ملاقات آیتالله طالقانی رفتند تا وساطتت کند و به تاراج کنندگان بگوید که حیات وحش و محیطزیست مال همه مردم است و ربطی به رژیم شاهنشاهی ندارد!
ساعت دو نیمه شب خبر رفتنش را خواندم. دکتر فرهاد عطایی یکی از شاگردانش در اینستاگرام نوشته بود و سیل تسلیت رگباری دوستداران استاد مولفی که به زحمت میشود سه عکس از او در اینترنت پیدا کرد اما نزدیک به 60 عنوان کتاب نوشته و هزاران شاگرد را آموزش داده. اهل گفتوگو با رسانهها نبود. میگفت «فایده ندارد. اونایی که باید بشنون، اصلاً به ما گوش نمیدن»!. همیشه چند ستون کتاب روی میزش داشت، یک مشت کاغذ سفید، خودکار، زیر سیگاری و فنجانی قهوه.
با آنکه کرونا، مرگ را تا حد زیادی برایمان عادی و دم دستی کرده اما خبر رفتن مهندس هنریک مجنونیان در 69 سالگی تلخ و گزنده بود. باورنکردنی. انگار خلق شده بود که تا ابد درس بدهد، کتاب بنویسد، ترجمه کند، سیگار بکشد و نه دلش را خوش کند به تحسینها و نه غصهاش بگیرد از فراموش شدنها! روحش در آرامش./ عصر ایران
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۸۴۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نعمتی: نباید فقط خمس را مقصر دانست
همشهری آنلاین - امیرحسین اعظمی | پاکو خمس، سرمربی اسپانیایی تراکتور بعد از فرازونشیبهای فراوان سرانجام از این تیم جدا شد. او در حالی تبریز را ترک کرد که هواداران تراکتور انتظار داشتند خمس در جام حذفی یا لیگ برتر این تیم را قهرمان کند ولی او بدون کسب موفقیت خاصی از ایران رفت. البته اکثر بازیکنان تراکتور از کار کردن با خمس به نیکی یاد کردهاند و سیامک نعمتی هم تأکید میکند که نکات زیادی را از این مربی یاد گرفته است. با نعمتی درخصوص وضعیت تراکتور، جدایی خمس و مسائل مختلف دیگر صحبت کردیم و او به سؤالات همشهری پاسخ داد.
پیشبینی میکردی که خمس تراکتور را ترک کند؟در این چند روز خبرها و احتمالاتی را شنیده بودیم و در نهایت ایشان تصمیم به ترک تراکتور گرفت. او در تمرین صبح روز دوشنبه با بازیکنان صحبت کرد و گفت که جدا میشود. از طرفی خانواده خمس هم در این مدت از او خواسته بودند که به کشورش برگردد و او به این موضوع هم اشاره کرد.
بازیکنان در جلسه دوشنبه، چه واکنشی به جدایی این مربی نشان دادند؟
همه ناراحت بودند و به نوعی تعجب کردند. ما یک خانواده هستیم که در طول روز ساعتها کنار هم هستیم. وقتی خمس گفت قصد جدایی دارد همه احساس تنهایی کردیم. به هر حال ما با این مربی کار کردیم و او پدر این خانواده بود. خمس انسان شریفی است و من در این مدت نکات زیادی را از این مربی یاد گرفتم. من از کار کردن با این مربی لذت بردم و امیدوارم هر فردی جای خمس به تراکتور آمد راه این مربی را ادامه دهد.
در مورد چه مسائلی؟
برخی خمس را بهدلیل ایجاد تغییرات زیاد، پیدا نکردن ترکیب ثابت و بعضی تعویضهای اشتباه مورد نقد قرار دادند. قبول داری او در این مسائل ضعفهایی داشت؟وقتی بیرون از زمین و بیرون از تیم هستید میتوانید راحت تحلیل کنید ولی وقتی درون تیم هستید مسئله فرق میکند. باید این را درنظر گرفت که از نظر سرمربی چهکسی خوب تمرین میکند یا نمیکند یا چهکسی از لحاظ روحی آماده است یا آماده نیست. بحث مصدومیت و محرومیت را هم باید درنظر گرفت. در ضمن هر انسانی ممکن است اشتباه کند، بازیکن و مربی هم از این قاعده مستثنی نیستند. من نمیتوانم در مورد تعویضها نظر بدهم ولی فکر میکنم این امکان وجود داشت که خمس خیلی زودتر به ترکیب ثابت دست پیدا کند. البته ما در چند بازی پیاپی با ترکیب ثابت بازی کردیم و نتیجه هم گرفتیم ولی مصدومیتها و محرومیتها هم میتواند تأثیرگذار باشد. تا این اواخر هم شرایط بدی نداشتیم ولی باخت ۴ بر یک برابر ذوبآهن برای تیم ما اتفاق خوبی نبود.
خمس حتی در بازیهای بزرگ هم نتوانست خوب نتیجه بگیرد. دلیلش چه بود؟این موضوع فقط مربوط به مربی نمیشود. او همیشه از اهمیت بازی با تیمها و رقیبان مستقیم صحبت میکرد و از ما میخواست در این بازیها با تمرکز بالا بازی کنیم. متأسفانه در این بازیها خوب امتیاز نگرفتیم. البته در ۲بازی اول قرعه ما نامناسب بود، از این لحاظ که تغییرات زیادی در تیم داشتیم و همان اول فصل با سپاهان و پرسپولیس روبهرو شدیم و در لیگ قهرمانان هم به شارجه باختیم.
واقعا همینطور است. آرزوی من این است که فحاشی از تمام ورزشگاههای ایران حذف شود. خیلی راهها برای انتقاد وجود دارد ولی فحاشی اصلا درست نیست. خمس برای تیم زحمت کشید و این را نباید نادیده بگیریم. فوتبال مثل زندگی است و همه آدمها ممکن است بالا و پایین داشته باشند، روز خوب و بد داشته باشند. اینکه در همه موارد خمس را مقصر بدانیم منصفانه نیست، فوتبال یک ورزش تیمی است و یک مجموعه در کنار هم هستند، نباید شکستها یا موفقیتها را فقط به یک نفر ربط داد.
هواداران تراکتور همچنان در حسرت قهرمانی در لیگ برتر هستند. در این مورد چه صحبتی داری؟خب، ما دوست داشتیم آنها را خوشحال کنیم ولی متأسفانه الان شانس کمی برای قهرمانی داریم. تمام هدف ما این است که در بازیهای باقیمانده خوب امتیاز بگیریم.
من نباید در این مورد نظر بدهم. هواداران بهتر میتوانند نظر بدهند.
کیفیت فنی لیگ امسال را چطور ارزیابی میکنی؟بهتر از پارسال بود و کیفیت توپها هم نسبت به فصلهای گذشته بهتر بود. از طرفی امسال بیشتر از سالهای قبل زمینها را قبل از بازی آب میدادند و این موضوع به سرعت بازیها کمک میکرد. فقط این را بگویم که ۹۰درصد چمن ورزشگاهها در ایران باید تعویض شوند.