اجبار هوک به استعفا یعنی دست آمریکا در برابر ایران خالی است/ انتخاب آبرامز برای فشار حداکثری است نه تغییر سیاست
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۹۷۵۱۱
سید مصطفی خوش چشم با اشاره به استعفای اجباری برایان هوک، گفت: این احتمال وجود دارد که مقامات آمریکایی به هوک گفتهاند استعفا دهد چرا که اگر وی را اخراج میکردند، برای کل دستگاه حاکمیتی آمریکا اعلام شکست مفتضحانه بود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ شامگاه پنجشنبه 17 مردادماه «برایان هوک» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و رئیس «گروه اقدام ایران» در وزارت خارجه این کشور، از استعفای خود از این سمت خبر داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«سیدمصطفی خوشچشم» کارشناس مسائل بین الملل ضمن بررسی ابعاد این استعفا به خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ گفت: با پایان یافتن 2 ساله تاثیرگذاری حداکثری تحریمها که در اردیبهشت ماه به پایان رسید، نه تنها ایران تسلیم نشد و پای میز مذاکره نرفت، بلکه بالعکس استراتژی مقاومت فعال را اتخاذ کرد.
وی تصریح کرد: بر همین اساس ترامپ که به مقصود خود جهت کسب امتیاز برای انتخابات ریاست جمهوری نرسید، در حقیقت فشار را بر روی وزارت خارجه آمریکا و هوک بیشتر کرد تا اقدامات تشدید شدهای را در زمینه تحریمها جهت به زانو در آوردن ایران به کار ببندند.
این کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه دست هوک برای ارائه ابزار جدید جهت اعمال تحریمها علیه ایران خالی بود، افزود: از آن جایی که آمریکاییها تقریباً از همه توان و ابزار موثر در حوزه تحریمها استفاده کردند، دیگر هیچ حوزه تاثیرگذار دیگری باقی نمانده بود؛ هوک نیز نهایتاً توانست صرفاً چند حوزه جزئی که بر اقتصاد ایران هم تاثیرگذار نبود شناسایی کند و در حقیقت هوک خالی از ذهن شده بود و دستش به لحاظ شناسایی حوزههای دیگر و به کار بردن اهرم دیگری پر نبود.
خوش چشم ادامه داد: به همین دلیل ترامپ با تعیین ضربالعجل و فشارهایی که به هوک وارد کرده بود او را ناگزیر به استعفا کرد و در حقیقت این مسئله کاملاً مشخص است.
وی به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا اشاره کرد و گفت: سه ماه به انتخابات آمریکا مانده است و ترامپ با توجه به اینکه هیچ دستاوردی در حوزه سیاست خارجی نداشته به شدت به دنبال این است که یک دستاوردسازی حتی در حد یک عکس، پیام، تلفن و یا پیام امیدوارکننده بویژه از سمت ایران دریافت کند.
کارشناس مسائل بین الملل، حضور آبرامز در کاخ سفید را اقدام بی نتیجه دیگری از سوی مقامات آمریکایی عنوان کرد و افزود: مقامات کاخ سفید بعد از استعفای هوک، «الیوت آبرامز» را جایگزین او کردند؛ در واقع مقامات آمریکایی آبرامز را نه برای تغییر سیاست بلکه برای ارائه افکار نو و ارائه اهرمهای جدید در راستای همان سیاست فشار حداکثری انتخاب کردند.
خوشچشم خاطر نشان کرد: بسیار بعید است که الیوت آبرامز هم بتواند گام مهمی بردارد، چرا که هوک با پرونده ایران چندین سال آشنا بود و ولی به جایی نرسید.
وی با بیان اینکه هوک در کارنامه خودش ثابت کرده که هیچ اهرمی برای اعمال فشار بر ایران باقی نمانده است، ابراز کرد: دست آمریکا خالی است، فلذا کشوری مثل ایران که تا کنون مقاومت کرده محال است سه ماه مانده به انتخابات مقاومتش را کنار بگذارد، خصوصاً که آمریکا اهرم جدیدی ندارد.
این کارشناس مسائل آمریکا به ماموریت آبرامز در حوزه ونزوئلا اشاره کرد و بیان داشت: الیوت آبرامز در حوزه ونزوئلا که به مراتب کار آسانتر از ایران بوده برای آمریکا توفیقی نداشته است؛ این در حالی است که مقایسه تحریمهای ونزوئلا با ایران کار درستی نیست به دلیل این که شدیدترین تحریمهای تاریخ علیه ایران وضع شده است.
خوشچشم اظهار داشت: این مسئله ثابت میکند ترامپ در یأس کامل دست به این کار زده است و هیچ بعید نیست که حتی بعد از پیروزی در انتخابات پمپئو را نیز مرخص نکند؛ اگر ترامپ رای بیاورد به احتمال زیاد پمپئو به دلیل نوع شکستی که ترامپ در حوزههای گوناگون به خصوص در مورد ایران متحمل شده، دیگر در کابینه ترامپ حضور نخواهد داشت.
وی در خصوص برخی گمانه زنیها مبنی بر این که این استعفا به برایان هوک تحمیل شده تا مقصر شکست استراتژی علیه ایران باشد، گفت: کاملاً مشخص است که ترامپ هوک را مجبور به استعفا کرده است؛ این شکست، شکست استراتژی فشار حداکثری آمریکا است که ترامپ و بدنه کارشناسی کاخ سفید آن را دنبال میکردند.
کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه نباید اینگونه پنداشت که این یک سیاست مخصوص جمهور خواهان و یا دولت ترامپ است، گفت: این استراتژی ایالت متحده نسبت به جمهوری اسلامی ایران است؛ این سیاست شکست خورده است و مشخص است ترامپ با مقاصد انتخاباتی فشار زیادی را روی هوک گذاشته تا اهرمهای بیشتری معرفی کند و از آنجایی که هوک قادر به انجام این کار نبود نتوانسته حوزههای تحریمی جدیدی را در مورد ایران شناسایی کند که تاثیر گذار باشد. بر همین اساس ضرب العجل او به پایان رسیده و ترامپ با خوی قلدرمآبی خود استعفا را تحمیل هوک کرد.
وی در پایان به ابعاد دیگری از این استعفا اشاره کرد و گفت: یک احتمال دیگر این است که مقامات آمریکایی به هوک گفتهاند استعفا دهد چرا که اگر هوک را اخراج میکردند نه فقط برای هوک بلکه برای کل دستگاه حاکمیتی آمریکا اعلام شکست مفتضحانه بود.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: کارشناس مسائل بین الملل مقامات آمریکایی تحریم ها خوش چشم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۹۷۵۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا چین به درخواست آمریکا برای فشار به ایران «بله» نمیگوید؟
فارن پالیسی در مطلبی به قلم کریستینا لو نوشت: حتی پیش از شلیک صدها موشک و پهپاد به سمت اسرائیل، مقامهای آمریکایی بارها از چین، بزرگترین شریک تجاری تهران، خواسته بودند تا از نفوذ خود برای متقاعد کردن ایران برای مهار اقدامات تحریک آمیز خود و نیروهای نیابتی اش در منطقه خاورمیانه استفاده کند.
به گزارش انتخاب، اقدام تلافی جویانه روز شنبه گذشته که اولین حمله مستقیم ایران به خاک اسرائیل محسوب میشد، موجب تشدید بررسیهای آمریکا در مورد اهرم فشارهای احتمالی چین در خاورمیانه شده است. چین مدتها بزرگترین شریک تجاری ایران بوده و مقامهای ارشد آمریکایی از جمله شخص رئیس جمهور به ویژه از زمانی که حملات حوثیها به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ شدت گرفته، علنا چین را برای کمک به مهار ایران تحت فشار قرار داده اند.
جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی در این باره گفت: «چین حدود یک سوم تجارت ایران را تشکیل میدهد و این کشور یک حافظ مهم منافع ایران در شورای امنیت به شمار میرود» به گفته این تحلیلگر مسائل منطقه: «به نظرم چین تنها کشور با بالاترین میزان نفوذ بر ایران است، البته اگر خودش بخواهد.»
در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل همچنان رو به افزایش است، قانون گذاران آمریکایی در حال افزایش بیشتر فشارها هستند. روز دوشنبه اعضای مجلس نمایندگان آمریکا قانون تحریمهای انرژی ایران و چین را به تصویب رساندند که برای هدف قرار دادن شرکتهای چینی خریدار نفت ایران طراحی شده است. این طرح اکنون باید راهی سنا شود.
نماینده جمهوری خواه جاش گوتیمر روز دوشنبه گفت: «در حالی که ما داریم با هم صحبت میکنیم ایران در حال استفاده از تجارت نفتی خود با چین برای کسب روزانه ۱۵۰ میلیون دلار درآمد است... چین با واردات روزانه میلیونها بشکه نفت از ایران داد و ستد حکومت این کشور را تداوم میبخشد و منابع مالی حیاتی برای تداوم اقدامات هرج و مرج طلبانه ایران از جمله توسعه برنامههای موشکی و هستهای را فراهم میسازد.».
اما با وجود امید بستن ایالات متحده به چین برای منصرف نمودن ایران از اقداماتش، برخی کارشناسان هشدار میدهند که موضوع به این سادگی هم نیست. تنها چند کشور معدود دارای روابطی به گستردگی روابط اقتصادی چین با تهران هستند. چین برای بیش از یک دهه بزرگترین شریک تجاری ایران بوده و روابط بلندمدت دو کشور عمدتا بر پایه تجارت نفت شکل گرفته است. بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ میلادی، شرکتهای چینی خرید نفت از ایران را بیش از ۳ برابر افزایش داده و به بالاترین رقم ۱۰ سال گذشته رسانده اند.
پاتریشیا کیم، تحلیلگر انستیتوی بروکینگز در این باره گفت: «دشوار میتوان گفت که اگر رهبران چین تصمیم به اتخاذ رویکرد مداخله گرانه تری بگیرند، تا چه حد توان مهار تهران را خواهند داشت.»
به گفته ویلیام فیگورئا، کارشناس روابط ایران و چین در دانشگاه گرونینگن هلند، هرچند چین از نظر فروش نفت و تجارت دارای اهرمهایی در قبال ایران است، اما استفاده از چنین اهرمهایی هم از نظر سیاسی و هم به لحاظ لجستیکی چالش برانگیز است. برای مثال، این شرکتهای پالایشگاهی چینی هستند که به صورت غیرقانونی و در بازار سیاه بخش عمده نفت ایران را خریداری میکنند، نه شرکتهای دولتی. وی افزود، «اعمال کنترل دولتی بر این پالایشگاههای خصوصی بسیار دشوار است» و همین موضوع کنترل مستقیم خرید نفت چین از ایران را برای پکن به امری چالش برانگیز مبدل میسازد.
بخش عمده سرمایه گذاری چینیها در ایران از طریق شرکتهای خصوصی است و این موضوع نیز یکی از نقاط آزار دهنده روابط دو کشور است. فیگورئا گفت، چین «به لحاظ تاریخی سرمایه گذاری پایینی» در ایران انجام داده و همین موضوع موجب گلایه تهران شده و «بر تمایل آنها برای گردن نهادن به فشارهای چین اثر میگذارد.»
وی افزود: «با علم به این وضعیت چین در کوتاه مدت قادر به اعمال چه اهرمهایی در قبال ایران است؟ سرمایه گذاریهای معدودی وجود دارد که چین میتواند تهدید به توقف آنها نماید و بر اساس تعهدات قبلی شان پیش نروند... بنابراین هویجها و چماقهای چندانی وجود ندارد.»
ایران قبلا تمایل خود برای آزمودن بزرگترین مشتری خود را به نمایش گذاشته است. برای مثال، در دسامبر گذشته ایران ارسال نفت را محدود کرد و قیمتها را برای خریداران چینی بالا برد و آنگونه که اریک اولاندر، سردبیر موسسه چاینا گلوبال ساوث پروجکت میگوید: «نشان داد که روابط اقتصادی محدودیتهای خودش را دارد.» اولاندر افزود: «این طرز فکر در واشنگتن وجود دارد که از آنجایی که شما یک قدرت اقتصادی هستید، این به معنای برخورداری از قدرت سیاسی است... این در مورد ایرانیها جواب نمیدهد. ایرانیها سالها تحت تحریم کارآزموده شده اند. آنها قرار نیست به دلیل ملاحظات اقتصادی ملاحظات امنیت ملی و سیاسی خود را مطابق میل چینیها تغییر دهند.»
در عین حال نشانهای از موافقت چین با این درخواست واشنگتن نیز دیده نمیشود. چین در طی ۶ ماه گذشته محتاطانه عمل و تلاش نموده تا جنگ اسرائیل و حماس را از حاشیه نظاره کند. چین از این منازعه برای نزدیک شدن به کشورهای جنوب استفاده کرده است. زمانی هم که پکن لب به سخن گشوده از جمله زمانی که از ایران خواسته تا حملات حوثیها در دریای سرخ را مهار کند، صرفا روی کاهش آسیبهای وارده به منافع خود متمرکز بوده است.
واشنگتن و پکن نظرات کاملا متفاوتی در خصوص یک رویارویی گسترده در خاورمیانه دارند. پس از حمله هفته گذشته ایران به اسرائیل، پکن ظاهرا با ایستادن در کنار تهران اعلام کرد که آماده «پیشبرد عملی همکاری ها» با ایران است و اینکه «چین قویا مخالف حمله به سفارت ایران در سوریه است و آن را محکوم میکند. پکن معتقد است که این حمله یک نقض جدی و غیرقابل پذیرش حقوق بین الملل بوده است.» سخنگوی وزارت خارجه چین همچنین پاسخ ایران را یک «اقدام دفاع مشروع» توصیف کرد.
یون سون مدیر برنامه چین در مرکز استیمسون گفت: «برای چین حمله به سفارت یک کشور دیگر غیرقابل قبول است... بنابراین قبل از اینکه جامعه بین المللی درباره چگونگی متوقف کردن ایران صحبت کند، من فکر میکنم سوال متقابل چینیها این است که خب، چطور اسرائیل را متوقف کنیم؟»
در مجموع پکن علاقه چندانی به مداخله در این زمینه و تسلیم شدن در برابر فشارهای واشنگتن ندارد.