برجام؛ جراحتی بر پیکره اقتصادی کشور
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۱۵۵۶۲
برجام به جای آنکه مرهمی بر زخمهای اقتصادی باشد، جراحتی افزون بر پیکره اقتصاد کشور ایجاد کرده است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مهدی جباری؛* پس از گذشت مدتی نه چندان طولانی از ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی توسط دولت تروریست ایالات متحده و اعمال فشار حداکثری اقتصادی و سیاسی توسط آمریکا علیه دولت و مردم ایران شاهد برخی زمزمهها بین برخی سیاست مداران و شاید به عبارت بهتر وادادگان در داخل مبنی بر دوگانه مذاکره-تحریم و قماری دوباره روی اقتدار ملی و معیشت مردم هستیم.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته این مطالبه سخنی ناآشنا نبوده و نیست، همانطور که در گذشتهای نه چندان دور آقای روحانی با همین شعار و وعده واهی با اعتماد مردم بر مسند قوه مجریه تکیه زده و باوجود تاکید رهبری بر تواناییها و ظرفیتهای داخلی و بی اعتمادی به آمریکا و اروپا، سالهای متوالی از انرژی و تمرکز کشور را صرفا معطوف به نگاه به آمریکا و متحدانش کرد تا جایی که گزاره "من بلد نیستم کاری به دنیا نداشته باشم و برای حل مشکلات به داخل نگاه کنم" را از خود بر جای گذاشت!
پس از مدتها مذاکره و نشست و برخاست بین گروه ایرانی و ۵+۱ سرانجام برجام متولد شد، اما همزمان تمام منتقدین آن توسط دولت و غربگرایان داخلی دلواپس خوانده شده و مورد استهزا و تمسخر قرار گرفتند.
لکن امروز، روز سنجیدن عیار برجام و وعدههای دولتی است که جهان را در آمریکا خلاصه نموده و هیچ انتقادی را علیه برجام بر نمیتابید.
اکنون زمان تامل بر گزارههایی مانند "امضای کری تضمین است"، "توافقی را امضا نمی کنیم مگر این که تمام تحریمهای اقتصادی در روز امضای قرارداد لغو شود" است.
امروز، روز بررسی میزان توانایی تیم مذاکره کننده در طراحی مکانیسم حل اختلاف مناسب و رعایت شروط ۹گانه رهبر انقلاب است.
مضحکترین بخش ماجرا جایی است که پس از عدم موفقیت برجام، مسببین آن برای جبران وجهه خود مثل همیشه پشت رهبری مخفی شده و تمام مسئولیت آن را متوجه رهبری میدانند که مواضع ایشان در قبال مذاکره و آمریکا نیازی به تحلیل نداشته و ندارد، لکن نهایتا با اصرار دولتمردان و افکار عمومی شروطی را نیز برای توافق معین کردند که به اذعان خود مذاکره کنندگان نیز رعایت نشد!
به هر حال به نظر میرسد برجام به جای مرهمی بر زخمهای اقتصادی جراحتی افزون بر پیکره اقتصاد کشور بود و اندک امیدواری ما نیز از تجربه برجام عیان شدن چهره پلید و مکار آمریکا و متحدانش بود که توسط غربگرایان داخلی بزک شده بود.
شاید عنوان شود با پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا شرایط متفاوتی رقم خورد و اگر این اتفاق نمیافتاد سرنوشت برجام چنین رقم نمیخورد. اولا این مسئله نیز متوجه همان مذاکره کنندگانی است که امضای کِری را تضمین میدانستند و معتقد بودند هر دولتی پس از دولت دموکرات اوباما عهده دار مسئولیت شود موظف به اجرای آن است، دوما مگر در زمان دولت سابق ایالات متحده چه عوایدی نصیب ایران شد که بتوان به آن بالید؟ تا جایی که رئیس وقت بانک مرکزی ما دستاوردهای برجام را "تقریبا هیچ" توصیف کرد و طبق آمار نیز ۴۰درصد از تحریمهای فلج کننده اقتصادی آمریکا پس از انقلاب نیز توسط دولت اوباما بر کشور تحمیل شد!
اینها همه مقدمهای بود بر شرایط کنونی ما پس از برجامی که از آن به عنوان کلید تمام مشکلات کشور یاد میشد. اکنون که در صنعت هستهای از عرش به فرش رسیده ایم و تحریمهایی اقتصادی چه بسا سختتر از پیش از برجام بر ما تحمیل شده که محسوسترین آنها در زمینه فروش نفت میباشد و در عرصههای مختلف ایالات متحده استراتژی رویایی مستقیم با ایران را برگزیده است تا جایی که دست به ترور یکی از فرماندهان ارشد نظامی کشور میزند و وقیحانه مسئولیت آن را رسما بر عهده میگیرد!
اصلا حتی اگر شرافت و عزت خود را نیز نادیده بگیریم یا واقعا میتوان متصور بود دولت تروریست کنونی ایالات متحده پس از مذاکره دوباره امتیازی برای ایران قائل شود؟
با نیم نگاهی به اعمال و سیاستهای فعلی آمریکا و تجربه هایی، چون مذاکره اش با کره شمالی میتوان دریافت مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی و یا حداقل تا حضور دولت فعلی آمریکا بر مسند قدرت اگر فرضا امتیاز و سودی هم داشته باشد سهم ایران نخواهد بود و چیزی جز ذلت و اشتباه فاحش نمیتواند باشد!
منویات مقام معظم رهبری در عید قربان امسال میتواند تحلیل دقیق و صحیحی از شرایط فعلی باشد: "به موازات تحریم دشمن یک جریان تحریف هم وجود دارد که هدفش ضربه به روحیه مردم و دادن آدرس غلط برای رفع مشکل تحریم است"
سردمداران شعار مذاکره در شرایط کنونی کشور نیز حلقهای از همین جریان تحریف هستند که رهبر انقلاب در ادامه فرمودند: "اگر جریان تحریف شکست بخورد جریان تحریم نیز شکست خواهد خورد"
سالها پس از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تاکید مستمر رهبر انقلاب و غالب اقتصاد دانان کشور بر آن و ظرفیتها و منابع سرشار و نیروی انسانی مستعد داخلی شاهد بی اعتنایی و عدم باور واقعی مسئولین مربوطه به این موارد هستیم که نگاه صِرف به خارج نیز نتیجهی همین بی اعتنایی و ناباوری است.
علاج مشکلات کشور و خصوصا مسائل اقتصادی را فقط در تکیه بر تواناییهای داخلی و ملی و جوانان متعهد، متخصص و انقلابی میتوان یافت که لازمهی آن نیز یک دولت جوان حزب اللهی و مجلسی و دغدغهمند و توانا است.
امام علی (ع):
"مَن تَقدّم عَلی قومِ وَ هُو یَری فیهِم مَن هُوَ اَفضَل فَقَد خانَ الله و رَسولَه و المُومِنین"
مهدی جباری- دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان گرگان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: برجام یادداشت دانشجویی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان گرگان ایالات متحده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۱۵۵۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.