Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-04-19@04:50:26 GMT

در ایران با کارکردن نمی‌شود به جایی رسید

تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۲۴۵۶۵

در ایران با کارکردن نمی‌شود به جایی رسید

ساعت 24 - سؤال این است: آیا جامعه ایران فکر می‌کند با کارکردن و جریان درآمدی ناشی از کار، میلیونر (به ارزش بین‌المللی) می‌شود؟ این با توجه به اینکه بخش عظیمی از جوانان وارد دانشگاه‌ها می‌شوند و تجربه تحصیل داخلی و خارجی هم دارند، سؤال مهمی است.

واضح است که نیروی کار جوان تحصیل‌کرده پس از طی‌کردن تحصیلات به یک ارزش جریان درآمدی که همان ارزش سرمایه انسانی فعلی و آتی آن است، باید برسد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این ارزش جریان درآمدی شامل ارزش تحصیلات و تمام مهارت‌های فرد است؛ اما این جریان درآمدی آیا در ایران ارزش دارد؟ چقدر می‌ارزد؟ به عبارتی تحصیلات دانشگاهی چقدر می‌ارزد؟ آیا «تغییرات فنی متمایل به مهارت» در اقتصاد ایران به‌گونه‌ای رخ می‌دهد که فعالیت‌های اقتصادی متقاضی نیروی کار دانشگاهی باشند و آیا این تطابق بین آموزش و مهارت اکتسابی در دانشگاه‌ها و ساختار فعالیت‌های اقتصادی هست که این انگیزه و امید به ارزش کارکردن در جامعه را به وجود بیاورد؟ آیا متغیرهای مهم اقتصادی و سیاست‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این علامت را به فرد می‌دهند که ارزش فعلی قابل اعتنای جریان درآمدی کار با اکتساب مهارت بالا فراهم است و باعث می‌شود فرد انگیزه کسب مهارت و کارکردن پیدا کند؟

در پاسخ به این پرسش‌های مهم و اساسی جامعه، این روزها در ایران جمله ‌ای را در سطح جامعه و حتی در محافل علمی می‌شنوید با این عنوان که «با کارکردن نمی‌شود به جایی رسید». این جمله این گزاره مهم را در اقتصاد ایران هم از جنبه نظری و هم از جنبه تجربی زیر سؤال می‌برد که «کارگران در گذر زمان به‌طور متوسط ثروتمند می‌شوند». البته ممکن است نابرابری در میان افراد از منظر دستمزد وجود داشته باشد که حتی با لحاظ مفهوم نابرابری دریافتی‌های ناشی از کار، باز هم این گزاره تأیید نمی‌شود. دلیل این موضوع چیست؟

 به نظر نگارنده دلیل این موضوع در متغیرهای مهم علامت‌دهنده در کلان اقتصاد و جامعه است که باید یکی را در ساختار اقتصاد و دیگری را در سیاست‌های دولت جست‌وجو کرد که البته این دو در گذر زمان علت و معلول هم بوده‌اند و روی همدیگر تأثیر گذاشته‌اند تا به اینجا رسیده است. اگر بخواهیم در دلایل بی‌ارزش‌شدن کارکردن در جامعه در قالب سیاست‌های اقتصادی کنجکاوی کنیم، موضوع برمی‌گردد به سیاست‌های پولی و مالی دولت که منجر به تورم‌های دورقمی و بعضا ناگهانی شده و نااطمینانی و تطبیق‌نداشتن دستمزدها و حفظ ‌نشدن قدرت خرید را از یک طرف رقم زده و از طرف دیگر فضا را برای ایجاد ظرفیت جدید و سرمایه‌گذاری از بین برده و انگیزه‌های نیروی کار را برای کارکردن و خلق ارزش کاسته است. اقتصاد ایران در نیم‌قرن اخیر به‌جز در موارد بسیار نادر در برخی سال‌ها همواره تورم دورقمی و بالا داشته است. مسئولیت این تورم مطابق تئوری‌های اقتصادی با دولت است؛ چراکه به‌دلیل بزرگ‌شدن بی‌برنامه و بی‌قواره دولت از طریق ردیف‌های بودجه‌ای و ساختار تصمیم‌گیری نادرست، باعث تسلط سیاست‌های مالی بر سیاست‌های پولی شده و هسته و کوره ایجاد تورم همواره در اقتصاد ایران شعله‌ور است و باعث کاهش کارایی سیاست‌های پولی و مالی شده و از طرف دیگر به علت ناتوانی در به‌کارگیری ظرفیت‌های شایسته و کیفی نیروی کار به‌دلیل سرکوب دستمزدها متناسب با تورم شده است.

دراین‌باره اقتصاد تورمی ایران باعث شده بازدهی دستمزد نیروی کار همواره کمتر از سایر عوامل تولیدی باشد که این هم به نوبه خود منجر به کاهش ارزش جریان درآمدی نیروی کار و ارزش کارکردن در فرهنگ و رفتار جامعه می‌شود. موضوع دوم در ارتباط با بی‌ارزش‌شدن جریان درآمدی ناشی از کار مربوط به ساختار اقتصاد ایران است. اصولا تخصیص منابع بین تولید و فعالیت‌های رانت‌جویانه عامل مهمی برای پیشرفت اقتصادی جوامع است. ساختار و سیاست‌های اقتصادی اگر به‌گونه‌ای باشند که تلاش‌ها برای «دستبرد به منابع دیگران» و «حفظ منابع در مقابل رانت‌جویی دیگران» خوب کار کند، تولید را کاهش می‌دهد. علاوه بر آن با توجه به اینکه رانت ‌جویی یک پدیده خود تقویت‌کننده است، این موضوع به‌راحتی انگیزه‌های تولید و کارکردن و ایجاد ظرفیت‌های جدید را از بین می‌برد. در اقتصاد ایران به دلایل مختلف تولید همواره کمتر از تولید بالقوه است؛ چراکه برخی افراد به‌دلیل ساختار و علامت‌های نادرست دریافتی از دولت و بازارهای مختلف، به‌جای تولید کالا و خدمت، رانت‌جویی را انتخاب می‌کنند و آنهایی که کالا و خدمت هم تولید می‌کنند، بخش عظیمی از منابعشان را به محافظت از محصول تولیدشده خود در مقابل دستبرد دیگران اختصاص می‌دهند. اگر شرایط اقتصاد به‌گونه‌ای اصلاح شود که منابع اختصاص ‌یافته برای محافظت از تولید کمتر می‌شد، جریان درآمدی افراد افزایش می‌یافت و کارکردن ارزش پیدا می‌کرد. اقتصاد ایران از این حیث با پدیده «ایمنی در تعداد زیاد» مواجه است؛ یعنی به‌دلیل تصمیم‌های نادرست در متغیرهای کلیدی کلان، تعداد نافعان ناشی از دستبرد زیاد است و سعی می‌کنند ایمنی خود را به هر طریقی حفظ کنند؛ بنابراین از یک طرف ارزش کار پایین و ارزش دلالی و واسطه‌گری بالا و از طرف دیگر دسترسی به منابع برای یافتن و مجازات اجتماعی رانت‌جویان هنگامی که تعداد آنها زیاد است، کم است. هرچه دستبرد زیاد باشد، تولید نه‌تنها به‌خاطر کاهش سهمی از منابع اقتصاد که به تولید می‌باید اختصاص می‌یافت کاهش می‌یابد و جریان درآمدی کار مختل می‌شود، بلکه به‌خاطر کاهش مقدار عوامل تولید قابل دسترس و باکیفیت نیز کاهش می‌یابد.

 همین مسئله در زمینه سرمایه انسانی هم مصداق دارد؛ چراکه هرچه دستبرد بیشتر باشد، انگیزه تحصیل و انباشت سرمایه انسانی کم و کمتر می‌شود و به این ترتیب دستبرد دوباره بیشتر و بیشتر باعث کاهش ظرفیت تولیدی و کاری اقتصاد می‌شود. برای اینکه فرهنگ کار و تلاش برای تولید اصلاح شود، باید سیاست‌های کلیدی دولت در بازارها و محافل تصمیم‌گیری اصلاح شود و علامت‌دهی به سوء‌استفاده‌گران را از بین ببرد؛ وگرنه توسعه و پیشرفت با این شرایط دور از دسترس خواهد بود.

اسفندیار جهانگرد-استاد دانشگاه علامه‌طباطبایی روزنامه شرق

منبع: ساعت24

کلیدواژه: اقتصاد ایران جریان درآمدی نیروی کار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۲۴۵۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام به ارزش بیش از ۲۸ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۲

وزیر نفت با بیان اینکه وزارت نفت در سال ۱۴۰۲ پروژه‌های نیمه‌تمام به ارزش بیش از ۲۸ میلیارد دلار را به سرانجام برساند، گفت: از محل این پروژه‌ها تولید در صنایع نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی جهش داشت و به‌دنبال آن ثبت رشد اقتصادی بالای ۲۰ درصد در بخش نفت و گاز را شاهد بودیم.

به گزارش خبرنگار شانا، جواد اوجی امروز (چهارشنبه، ۲۹ فروردین‌ماه) در حیاط هیئت دولت در جمع خبرنگاران با بیان اینکه وزارت نفت طی سال ۱۴۰۲ با سرمایه‌گذاری مؤثر در بخش‌های بالادست و پایین‌دست صنعت نفت توانست پروژه‌های نیمه‌تمام به ارزش بیش از  ۲۸ میلیارد دلار را به سرانجام برساند، گفت: از محل این پروژه‌ها رشد تولید در صنایع نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی و به دنبال آن ثبت رشد اقتصادی بالای ۲۰ درصدی در بخش نفت و گاز را شاهد بودیم.

وی افزود: امسال برنامه‌ریزی خوبی برای سرمایه‌گذاری‌های جدید در پروژه‌های نیمه تمام باقی مانده در صنعت نفت انجام شده تا در سال جاری نیز جهش تولید مطلوبی در این صنعت داشته باشیم.

وزیر نفت: امیدواریم امسال نیز مانند سال گذشته رکوردهای خوبی در زمینه جهش تولید داشته باشیم.

دیگر خبرها

  • منظور: اقتصاد ایران در اوج تحریم‌ها رشد ۶ درصدی را تجربه کرد
  • چاپ اسکناس‌های ریز دیگر بصرفه نیست | چاپ اسکناس درشت تورم‌زاست؟
  • پیش‌شرط‌های مردمی‌سازی اقتصاد ایران
  • چاپ اسکناس‌های درشت‌ تورم‌زا است؟
  • توزیع اسکناس درشت، با اقتصاد ایران چه می‌کند؟
  • ضرب سکه‌های طلا خیانت به کشور است
  • پول‌ طلا و نقره مشکلات اقتصادی را حل می‌کند
  • تاجران پول در نظام سرمایه داری همان بانک‌ها هستند
  • تاکید مدیر کل هنر‌های تجسمی وزارت ارشاد بر رونق اقتصاد هنر
  • تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام به ارزش بیش از ۲۸ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۲