پرونده سقوط هواپیمای تهران _ طبس در هاله ای از ابهام / 6 سال بی نتیجه بود
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۲۸۳۴۹
محمد پارسا بازمانده کوچک این هواپیماست. پسر خردسالی که این پرواز او را یتیم کرد. «بابا مرا هل داد و انداخت بغل عمو. دود و آتش بود که میدیدم. آتشی که همه جا را داغ کرده بود. دیدم که داشتند آدمها میسوختند.» اینها را محمد پارسا با زبان کودکانهاش تعریف میکند. زمان این حادثه تنها یکسال و ٨ ماه داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
الان حدودا هشتساله است. ولی صحنههای ترسناک این ماجرا در ذهنش حک شده و هنوز هم شبها کابوس میبیند. با گریه بیدار میشود و مادرش را صدا میزند. مادری که دیگر نیست.
به گزارش رکنا ، پدری که دیگر از او حمایت نمیکند. حالا مادربزرگش، از یادگار تنها دخترش مراقبت میکند. محمد پارسا بعد از گذشت ٦سال هنوز هم نتوانسته از شوک آن حادثه بیرون بیاید و همچنان تحت نظر پزشک روان درمانگر است. مادر زهره شکاری، دراینباره میگوید: «من فقط یک دختر داشتم. دخترم بیستوپنج ساله بود. دامادم هم ٢٧سال داشت. مصطفی مستندساز بود. آن روز هم با دخترم و محمد پارسا به طبس میرفتند تا فیلم مستند تهیه کنند.
عمو و زن عموی محمد پارسا هم همراه آنها بود. عموی محمد پارسا فیلمبردار بود. آنها برای تهیه این مستند به همراه زن و بچههایشان به طبس سفر میکردند. در این حادثه دخترم و دامادم جان باختند. محمد پارسا زنده ماند و عمو و زنعمویش هم زخمی شدند ولی زنده ماندند.
سقوط هواپیمای تهران طبس / 6 سال غمبار گذشتآنقدر شوکه بودم و غم از دست دادن دخترم مرا آزار میداد که همه خانواده قبول کردند محمد پارسا پیش من بماند. سرپرستی او را برعهده گرفتم. اما نوهام هیچوقت نتوانست حال و روز عادی پیدا کند. همان اوایل او را پیش روانشناس بردم. کمی حالش بهتر شد. تا اینکه در کاشان وقتی مدرسه رفت دوستان و هم کلاسیهایش به او گفتند مادرت کجاست. محمد پارسا هم مرا بهعنوان مادرش معرفی کرد.
آنها هم گفتند مگر میشود مادرت آنقدر پیر باشد. وقتی نوهام به خانه آمد و این موضوع را تعریف کرد خیلی ناراحت بود. فردایش دوباره به مدرسه رفت. گویا دوستانش از طریق خانوادههایشان در جریان حادثه قرار گرفته بودند و به محمد پارسا گفتند مادر و پدرت مردهاند. محمد پارسا تا یک هفته مدرسه نرفت. دوباره حالش بد شد و باز هم او را پیش روان درمانگر بردم. هنوز هم آن حادثه را به خاطر دارد. اینکه پدرش او را در بغل عمویش انداخته، صدای فریادها، آتش و دود. همه چیز را به خاطر دارد.
گاهی شبها بیدار میشود. گریه میکند و مادرش را صدا میزند. این حادثه زندگی ما را نابود کرد. ولی کسی نگفت چرا. چطور شد که این اتفاق افتاد. هیچکس یادی از ما نمیکند. پول دیه را یکسال و نیم بعد از حادثه گرفتیم. همان زمان شرکت هواپیمایی سپاهان به من گفت که مستمری برای محمد پارسا در نظر میگیرد. ولی این کار را نکرد.
با این حال پول مهم نیست. فقط میخواهیم بدانیم چرا این اتفاق افتاد. مقصر که بود. کسی چیزی به ما نگفت و ما در این بیخبری ٦ سال تمام را با زجر و اندوه سپری کردیم. پسر به این کوچکی یتیم و زندگیاش نابود شد. از خودم و خانواده دامادم هم نگویم بهتر است.
این داغ تمام زندگی ما را سوزاند.»عموی پارسا هم روزگار خوشی ندارد. بعد از این حادثه هم خودش سوخت و هم همسرش: «تمام هزینههای درمان را خودمان پرداخت کردیم. نه مقصر مشخص شد و نه کسی به سراغ ما آمد و از ما حمایت کرد. حال روحیمان همچنان خراب است. تا همین پارسال سوار هواپیما نمیشدیم. از ارتفاع میترسیم. پارسال به اجبار سوار شدیم و تا برسیم هم من و هم همسرم حالمان خراب شد. زندگی ما نابود شد آن هم بدون هیچ دلیل مشخصی.»
داغی که بر دل پدربزرگ بعد از سقوط هواپیما تهران طبس ماندآرمینا تازه قدم به این دنیا گذاشته بود. کوچکترین قربانی این هواپیما محسوب میشود. نوزادی که تنها ١٥ روز پیش از حادثه در تهران متولد شد. میرفت که برای نخستین بار در آغوش پدربزرگش جا خوش کند. اما هنوز طعم این دنیا را نچشیده، در میان دود و آتش هواپیما همراه پدر و مادرش جان داد. پدربزرگ او به «شهروند» میگوید: «هنوز هم باورم نمیشود. عروسم فرانک به همراه پسرم مهدی به تهران رفتند تا آرمینا کوچولو را به دنیا بیاورند.
آن روز بعد از ١٥ روز داشتند به طبس بر میگشتند. قلبم برای دیدن نوهام به شدت میتپید. آنقدر خوشحال بودیم که نمیدانستیم باید چکار کنیم. اما این حادثه زندگی ما را ویران کرد. در آخر هم نفهمیدیم چه شد. چرا چنین داغ بزرگی بر دل ما گذاشتند. هر بار دلایل و جوابهای مختلفی به ما دادند. ولی دلیل اصلی هرچه بود مشخص نشد و ما سرگردان و حیران از حادثه، ٦سال را به سختی گذراندیم. کاش حداقل یک بار نوهام را در آغوش میگرفتم. پسرم را میبوسیدم و عروسم را به آغوش میکشیدم. ولی داغ همه اینها بر دلمان ماند.»
انگار هیچکس نمیخواهد تکلیف این پرونده مشخص شودهمسر و فرزندانش را از دست داده است. ٦سال است که به این دادگاه و آن دادگاه میرود. وکیل و قاضی نمانده که نزدش نرود. با این حال هنوز جواب نگرفته است. خودش معتقد است که انگار نمیخواهند تکلیف این پرونده را روشن کنند: «همسرم نسرین، دخترم زینب دَه ساله و پسرم محمد طاهای چهارساله را از دست دادهام. آنها رفته بودند تهران پیش اقوامشان. داشتند برمیگشتند به طبس که اینطور شد.
زندگیام خاکستر شد و رفت. اما وقتی میخواهم جواب بگیرم کسی پاسخگو نیست. این جواب میتواند تسکینی باشد بر دلهای داغدیده همه ما؛ ولی کسی اهمیتی نمیدهد. چندین بار دادگاه برگزار شده ولی باز هم جواب درستی نگرفتهایم. آخرین بار همین یک ماه و نیم پیش به دادگاه رفتم. ولی باز هم چیزی مشخص نشد. انگار کسی نمیخواهد تکلیف این پرونده مشخص شود. ما ماندهایم و این عذاب که ابدی است.»
– هواپیمای آنتونوف روسی که در ایران با نام ایران ۱۴۰ شناخته می شد و به سوی طبس در حال تیک آف از فرودگاه مهرآباد بود در ساعت ۹:۱۸ دقیقه صبح یکشنبه ۱۹ مرداد ۹۳ در محوطه بیرونی فرودگاه مهرآباد با ۴۸ مسافر زن و مرد درحالیکه هنوز خانههای مسکونی پایتخت زیر پایشان بود غافلگیر شد و سقوط کرد. از آن آتش، دود و موج مرگ، از آن آهنپارههای لاشه هواپیما اما، تنها ۹ نفر بیرون آمدند و چند روز بعد از آنها هم هفت بازمانده باقی ماند و اینگونه تراژدی تلخ سقوط هواپیما در مهرآباد تهران رقم خورد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو بورس کرونا حادثه رکنا پزشک فیلم مستند سفر قاضی اخبار حوادث سقوط هواپیما سقوط قربانیان عکس تهران طبس فیلم عکس اخبار تهران جوان حوادث تهران تلگرام کرونا اخبار خوزستان مرد ماه چهره خلیلی سقوط هواپیما محمد پارسا زندگی ما هنوز هم نوه ام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۲۸۳۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گروسی: حمله به تاسیسات هستهای قدغن است/بهزودی راهی تهران میشوم
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دویچهوله، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با این ادعا که درباره برنامه هستهای ایران ابهامات زیادی وجود دارد(!)، گفت که بهزودی به تهران سفر خواهد کرد.
گروسی مدعی شد که ایران «نه چند ماه بلکه چند هفته تا دستیابی به اورانیوم غنیشده موردنیاز برای ساخت بمب اتمی فاصله دارد» و در ادامه گفت که این بدان معنا نیست که این کشور سلاح هستهای دارد یا اینکه میتواند در این بازه زمانی به سلاح اتمی دست یابد.» به ادعای وی، گرچه غنیسازی اورانیوم در سطوح نزدیک به ساخت سلاح هشدارآمیز است اما نباید مستقیما نتیجه گرفت که ایران سلاح اتمی در اختیار دارد.
گروسی با تکرار ادعاها درباره ابهام در برنامه هستهای ایران، مدعی شد که «اهداف برنامه هستهای ایران محل ابهام است»!
این اظهارات و ادعاها درحالی است که ایران ۲ سال پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام و انفعال طرفهای اروپایی در عمل به تعهداتشان به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، گامهایی را تحت نظارت آژانس برای کاهش تعهداتش برداشت تا توازن در اجرای این توافق را برقرار کند.
مدیرکل آژانس در ادامه نیز با اشاره به اینکه آژانس به اندازهای که ضروری میداند، به سایتهای هستهای ایران دسترسی ندارد، خواستار افزایش دسترسی آژانس شد و مدعی شد: به همتایانم در ایران بارها گفتهام و میگویم که این فعالیت ابهام برانگیز است و علاوه بر این، ما دسترسی و نظارتی که ضروری میدانیم را موردنیاز را نداریم.
وی به بررسی تشدید تنشها بین ایران و رژیم صهیونیستی نیز پرداخت و با محکوم کردن هر نوع حمله احتمالی به تاسیسات هستهای، گفت: حمله به تاسیسات هستهای مطلقا قدغن است.
مدیرکل آژانس افزود: مسالهای که به آن علاقه دارم، گفتمان بین ماست؛ بین آژانس و ایران زیرا خیلی از موضوعات نیاز به شفافسازی دارد و به همین دلیل قصد دارم بهزودی به تهران سفر کنم.
وی در پایان گفت که «پیام من به ایرانیها این است که باید بیشتر با آژانس همکاری کنند.»
کد خبر 6086206