مبهم مثل کرونا /ویروسی که دانشمندان را سردرگم کرده است
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۲۹۱۱۹
علیرغم گذشت بیش از 8ماه از شیوع کرونا این ویروس همچنان ابعاد جدیدی از خود نشان میدهد که این امر موجب سردرگمی و اختلافنظر دانشمندان شده است.
به گزارش خبرنگار حوزه علم، فناوری و دانشبنیان گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، ویروس کرونا در اواخر ماه دسامبر 2019 در چین شیوع پیدا کرد و بهسرعت سراسر کشورهای دنیا را فرا گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این موارد باعث شده دانشمندان در بعضی موضوعات بایکدیگر اختلافنظر داشته باشند و رویکرد ثابتی در مواجهه با کرونا وجود نداشته باشد.
در زیر به بررسی سه مورد از موضوعاتی که بیشترین توجه دانشمندان در مطالعه کرونا را به خود اختصاص داده است می پردازیم:
ماسک صورت
ویروس کرونا توسط قطرات سرفه، عطسه و صحبت کردن پخش میشود. ازاینرو برای متوقف کردن شیوع ویروس، پوشیدن ماسک در بسیاری از کشورها اجباری شده است.
اما درمورد اثربخشی ماسکهای صورت در کاهش شیوع ویروس بحثهای زیادی در بین دانشمندان وجود داشته است. تحقیقاتی که توسط انجمن سلطنتی بریتانیا انجام شده، نشان میدهد پوشیدن ماسک به نفع عموم مردم است. این اسناد، که مورد بازنگری دقیق قرار نگرفتهاند، استدلال میکنند که پوشش صورت اگر بهطور گسترده در جامعه استفاده شود، میتواند در کاهش انتقال ویروس کمک کند. همچنین یک مطالعه بالینی کوچک نشان داد که کودکان مبتلا به کرونا که ماسک میپوشند، ویروس را به خانوادههای خود منتقل نمیکنند.
اما علم پیچیده است. ماسک صورت نمیتواند مانع از استنشاق ذرات ریز کروناویروس شود که در هوا جابجا میشوند. یک مطالعه جدید گزارش داده است که پوشیدن ماسک همچنین ممکن است احساس کاذب از امنیت ایجاد کند، به این معنی که کسانی که ماسک میپوشند ممکن است سایر اقدامات مهم کنترل سرایت را نادیده بگیرند. تحقیقات همچنین نشان داده است که وقتی افراد ماسک میپوشند، هوای بازدم به چشم میرود. این باعث ایجاد حسی میشود که چشمهای خود را لمس کنید، و اگر دستان شما آلوده باشد ممکن است خود را به این ویروس مبتلا کنید. در حقیقت، سازمان بهداشت جهانی هشدار میدهد که ماسکها میتوانند تأثیر خلاف انتظاری داشته باشند، مگر اینکه افراد از لمس صورت خود جلوگیری کنند و سایر اقدامات دیگر را نیز اتخاذ کنند.
ما همچنین میدانیم که ماسک صورت میتواند باعث شود بیشتر و عمیقتر نفس بکشیم درنتیجه پتانسیل انتشار هوای آلوده بیشتر میشود. بنابراین بسیاری از دانشمندان با گزارش انجمن سلطنتی مخالفاند و مدارک بیشتری راجع به اثربخشی ماسکها درخواست میکنند. آنها معتقدند به آزمایشهای بالینی که شامل بسیاری از افراد از جمعیت میشود نیاز دارند تا به تأثیر ماسکها بر تعداد مبتلایان پی ببرند.
اگرچه دیگر دانشمندان استدلال میکنند كه باید از ماسك صورت استفاده كنیم حتی اگر شواهد كاملاً معتبر وجود نداشته باشد.
در نهایت، بدون وجود واکسن، قویترین سلاحهای ما برای مبارزه با کرونا اقدامات اصلی پیشگیری مانند شستن منظم دست و فاصلهگذاری اجتماعی است.
ایمنی بدن
ایمونولوژیستها (ایمنیشناسان) در تلاشاند تا مشخص کنند که مصونیت دربرابر کرونا چگونه به نظر میرسد. بیشتر مطالعات روی پادتنهای خنثیکنندهِ تولیدشده توسط سلولهای B متمرکز است که به پروتئینهای ویروسی متصل شده و مستقیماً از بروز عفونت جلوگیری میکنند.
مطالعات نشان دادهاند که پادتنهای خنثیکننده در بیماران کرونا، برای چند هفته پس از ابتلا درسطح بالایی باقی میمانند، اما معمولاً شروع به از بین رفتن میکنند.
یک مطالعه دقیق در چین نشان میدهد که افراد آلوده به ویروس پس از طی دو یا سه ماه از عفونت، با کاهش شدید سطح پادتنها مواجه میشوند. این مسئله در مورد اینکه آیا مردم از محافظت طولانیمدت در برابر ویروس برخوردار میشوند یا خیر، تردید ایجاد کرده است. اگر این مطالعه دقیق باشد، میتواند تأثیر مهمی بر تولید واکسنهایی با ایمنی طولانیمدت داشته باشد.
درحالیکه بسیاری از دانشمندان بر این باورند که پادتنها کلید ایمنی بدن هستند، برخی دیگر معتقدند سلولهای ایمنی دیگری به نام سلولهای T نیز نقش مهمی در مبارزه با کرونا دارند. این سلولها میتوانند برای مبارزه با ویروس کرونا یا ویروسهای مشابه در آینده، برنامهریزی شوند. همچنین مطالعات نشان میدهد که سلولهای T در بسیاری از بیماران کرونا، جواب داده است. افرادی که هرگز آلوده نشدهاند نیز ممکن است از سلولهای محافظ T برخوردار باشند، چراکه قبلاً در معرض کروناویروسهای مشابه قرار گرفتهاند.
مطالعه جدیدی که در موسسه «کارونلیسکا» (Karonliska) سوئد انجام شده است، نشان داد بسیاری از افرادی که از کرونای خفیف یا بدونعلامت رنج میبرند، ایمنی سلول T دارند. محققان معتقدند که این امر میتواند موجب محدود شدن یا جلوگیری از ابتلا به کرونا شود. آنها تخمین میزنند که یکسوم افراد مبتلابه کرونای بدون علامت، میتوانند از این نوع مصونیت برخوردار باشند. اما هنوز مشخص نیست که این ایمنی چگونه کار میکند و چه مدت طول میکشد. بهطور کل اگر این مورد موثق باشد، خبر بسیار خوبی است؛ به این معنی که ایمنی عمومی نسبت به ویروس کرونا احتمالاً بهطور قابلتوجهی بالاتر از آمار و ارقام است.
واکنش ایمنی بدن به ویروس کرونا پیچیده است و احتمالاً فراتر از پادتنها خواهد بود. باید مطالعات بزرگتر و در مدتزمان طولانیتری روی سلولهای T و پادتنها انجام شود تا درک کنیم ایمنی طولانیمدت چیست.
تعداد مبتلایان
گزارش تعداد مبتلایان کروناویروس بهطور چشمگیری در سراسر جهان متفاوت است. برخی مناطق گزارش میدهند که کمتر از 1درصد افراد آلوده شدهاند، و برخی دیگر میگویند بیش از نیمی از جمعیت به کرونا مبتلا شدهاند.
وقتی صحبت از تخمین واقعی شیوع باشد، دانشمندان فقط یکی از دو رویکرد اصلی را استفاده میکنند؛ آنها یا نمونهای از افراد یک جمعیت را برای پادتنها آزمایش میکنند و مستقیماً آن ارقام را گزارش میدهند، یا با استفاده از مدلهای ریاضی پیشبینی میکنند که ویروس چگونه بر جمعیت تأثیر گذاشته است. چنین مدلهایی تخمینهای بسیار متفاوتی ارائه دادهاند.
محققان دانشگاه تورنتو در تحقیقی، دادههای آزمایش خون مردم را از سراسر جهان ارزیابی کرده و متوجه شدند نسبت افرادی که ویروس داشتهاند، در سراسر کشورها بسیار متفاوت است. با توجه به سن، سلامتی، شیوع ویروس در هر جمعیت و سیاستهای مربوط به کنترل انتقال ویروس، میتواند اختلافات واقعی در آمار مبتلایان وجود داشته باشد. همچنین مطالعات پادتن نشان میدهد که تنها 14درصد از افراد در انگلیس، 19درصد در سوئد و 3درصد در یمن، به ویروس کرونا مبتلا بودهاند.
درمجموع آنچه تاکنون مشخص شده، این است که ویروس کرونا رفتار بسیار عجیبی دارد و علائم متفاوتی از خود نشان میدهد. این امر میتواند در روند کشف دارو و درمان این بیماری تأثیرگذار باشد، همچنین باتوجه به تحقیقاتی مختلف، رویکردهای متفاوتی نیز توسط کشورها در برخورد با کرونا ایجاد میشود. اما دولتها باید صرفنظر از همه این موارد موجود، تمام اقدامات پیشگیرانه همچون پوشیدن ماسک و فاصلهگذاری اجتماعی را اتخاذ کنند تا از شیوع بیشتر این ویروس جلوگیری کرده و راه را برای اقداماتی ازجمله تولید واکسن باز کنند.
انتهای پیام/4112/
منبع: آنا
کلیدواژه: سازمان بهداشت جهانی ماسک کرونا ویروس کرونا سیستم ایمنی بدن نشان می دهد پوشیدن ماسک ویروس کرونا پادتن ها ماسک ها سلول ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۲۹۱۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستان ما چگونه بیماریها را منتشر میکنند؟
رابرت اکلس پزشک در سال ۱۹۰۹ گفت: «هیچ کاری در زندگی به اندازه بیتوجهی درباره وضعیت دستانمان برای دیگران خطرناک نیست.» او در نوشتار هفت صفحهای با عنوان «دستهای کثیف» که در مجلهی Dietetic and Hygienic Gazette نیویورک منتشر شد، انگشتان کثیف را عامل مرگبارترین جنایتهای عصر خواند. بهگفتهی این پزشک ساکن بروکلین، دست انسان که نسبت به گلوله، سم، تصادف قطار و زمینلرزه موجب مرگومیر بیشتری میشود، سلاح کشتار جمعی است که پیوسته جان افراد بیگناه را میگیرد.
اکلس با شواهد فراوانی از پژوهشهای حوزه باکتریشناسی نشان داد کثیفی میتواند دستها را به ظرف آزمایشگاهی مملؤ از پاتوژن تبدیل کند. او گفت: «تا وقتی عادت تمیز کردن بهموقع و مناسب دستها رواج پیدا نکند، رفع این بدبختی انسان امکانپذیر نیست.»
هدف اصلی خشم اکلس آشپزی به نام مری مالون معروف به مری حصبه بود که درحال گذراندن حکم انزوای اجباری در نورث برادر آیلند در شهر نیویورک بود.
آنطور که مجلهی اسمیتسونیان مینویسد، مالون در سال ۱۹۰۷ پس از اینکه مشخص شد از سال ۱۹۰۰ منبع شیوع تب حصبه در هفت خانواده بوده است، بهعنوان تهدیدی برای سلامت عمومی دستگیر شد. شواهد همه گیرشناسی حاکی از آن بود که او غذای مشتریان خود را با دستهای نشسته آماده میکرد. البته مالون این اتهام را نپذیرفت. او بهداشت ضعیف دستهای خود را انکار نکرد، اما همچنین نتوانست متوجه شود که چگونه میتوانسته دیگران را آلوده کند. تب حصبه دارای علائم زیادی مانند تب شدید طولانی مدت، سردرد و ناخوشی است ولی مالون هیچیک از این علائم را نشان نمیداد.
اگر تب حصبه درمان نشود، در ۳۰ درصد موارد موجب مرگ میشود و پیش از ساخت آنتیبیوتیکها، در آمریکا سالانه هزاران نفر بر اثر این بیماری جان خود را از دست میدادند. فقط انسانها توسط این پاتوژن آلوده میشوند و معمولاً آن را ازطریق غذا و آب آلوده به ادرار یا مدفوع پر از سالمونلا به دیگران منتقل میکنند.
با توجه به اینکه تجزیهوتحلیلهای آزمایشگاهی مدفوع مالون ثابت کرد پاتوژن عامل حصبه به فراوانی در مدفوع او وجود دارد، انتقال ازطریق دستهای آلوده احتمالاً روش انتقال بیماری توسط مالون بوده است و او در رفتوآمدهای بین توالت و آشپزخانه از صابون استفاده نمیکرد.
مالون حتی پس از آزادی در سال ۱۹۱۰ باور نداشت ناقل بدون علامت حصبه است. او به آشپزی ادامه داد و عادت شستن دستها را رعایت نکرد. پس از اینکه افراد بیشتری به دلیل غذاهای آلوده او بیمار شدند و جان باختند، او برای بار دوم در سال ۱۹۱۵ دستگیر شد و با تعیین حکم انزوا برای او، مالون بقیه عمرش را در انزوا سپری کرد.
مری مالون که مطبوعات او را مری حصبه میخواندند، در سال ۱۹۰۷ بهعنوان تهدیدی برای سلامت عمومی دستگیر شد.
داستان مالون درسهای زیادی به همراه دارد و خطر کثیفی دستها یکی از آنها است. اما حتی امروزه خطرات بیماریها غالباً شامل پاتوژنها و راههای انتقالی میشود که قادر به تشخیص آنها نیستیم.
مت فریمن ویروسشناس در کارگاه آموزشی در سال ۲۰۱۷ بهخوبی به این موضوع اشاره کرد. از تعدادی از دانشمندان دعوت شده بود تا برای گروهی فیلمسازان سخنرانی کنند و موضوع مت برای فیلمهای هالیوودی عالی بود: ویروسهای مرگباری که اخیراً در انسانها ظاهر شدهاند.
وقتی مت سخنرانی خود را به پایان رساند، یکی از فیلمسازان از او پرسید که درحالحاضر چقدر باید نگران این پاتوژنها باشیم. مت به سرعت پاسخ داد: «درحالحاضر فوریترین تهدید ما شیوع نوروویروس ازطریق ظرف خوراکی کنار حمام است.» حق با مت بود. در مکان برگزاری جلسه که توسط یکی از سازمانهای علمی برتر ایالات متحده ترتیب داده شده بود، در مسیر رفتوآمد به توالت ظرف حاوی شیرینی روی میز کوچکی وجود داشت.
نورویروس مانند سالمونلا تیفی نوعی پاتوژن روده است که معمولاً ازطریق غذا، آب و سطوح آلوده منتشر میشود. این ویروس یکی از علتهای اصلی گاستروانتریت (که به آنفلوانزای معده نیز شهرت دارد) و بسیار مسری است. یکی از علتهای مسری بودن شدید ویروس مذکور این است که مقدار کمی از آن میتواند موجب عفونت شود. فرد آلوده میتواند میلیاردها ذره ریز نوروویروس را در مدفوع و استفراغ خود دفع کند و فقط ۱۸ ذره کافی است تا فرد دیگری را آلوده کند. نورویروس بسیار قابل انتقال است، زیرا به وسیله دستها میتواند به همهجا برود.
در سال ۲۰۱۰ تیم فوتبال دختران اورگن در تورنمنت خارج از ایالتی در اتاقهای مشترک هتل حضور داشتند و چندین نفر از اعضای تیم دچار گاستروانتریت حاد شدند. اولین دختری که بیمار شد (که بیمار صفر نامیده میشود) از حمامی استفاده کرده بود که در آن کیسهای از خوراکیها وجود داشت. او به کیسه یا محتویات آن دست نزد، اما سطوح آنها را با استفراغ، اسهال و شستوشوی توالت آلوده کرد که همه میتوانند نورویروسها را وارد هوا کنند و زمینهساز انتشار آن شوند. بیمار صفر صبح روز بعد به خانه رفت، اما همتیمیهایش خوراکیهای درون کیسه را خوردند. در عرض ۴۸ ساعت، هفت بازیکن و همراهانشان بیمار شدند.
ناخوشی اغلب نشانه مفیدی از عفونت است که به بیماران و اطرافیان آنها میگوید از وی فاصله بگیرند. اما مانند سالمونلا تیفی، عفونتهای ناشی از نوروویروس هم میتوانند بدون اینکه علامتی داشته باشند، مسری باشند. افراد بیمار ممکن است قبل از اینکه احساس ناخوشی کنند یا چند هفته پس از احساس بهبودی، ویروس را در مدفوع خود دفع کنند. بنابراین، شستن دستها یکی از سادهترین و موثرترین راهها برای پیشگیری از انتقال بیماری است. قرار دادن خوراکیها دور از سرویس بهداشتی یکی دیگر از روشهای مؤثر است.
میکروبها و دستهای ما
بیشتر میکروبها رو و درون بدن انسان ساکنان پایدار، اما بیضرری هستند. میکروبهای روی دست نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
بسیاری از میکروبهای روی نوک انگشتان ما فواید مهمی برای سلامتی دارند. برای مثال، یکی از عملکردهای کلیدی میکروبیوم پوست که عمدتاً از باکتری تشکیل شده، مقاومت دربرابر اسید است. این میکروبها با تنظیم اسیدیته پوست، به حفظ سد نفوذناپذیر قوی کمک میکنند که مانع از دست رفتن آب و الکترولیت از بدن میشود و این امر لازمه زندگی موجودات خشکیزیای مانند ما انسانها است. سد پوستی ما همچنین با جلوگیری از نفوذ مواد خارجی مانند پاتوژنها، مواد آلرژیزا و مواد شیمیایی به بدن از بیماریهای عفونی و آلرژی جلوگیری میکند.
افراد بزرگسال ممکن است تا ۸۰۰ بار در روز صورت خود را لمس کنند
اگرچه بسیاری از میکروبهایی که با پوست در تماس قرار میگیرند یا روی آن زندگی میکنند، در حالت معمول نمیتوانند موجب عفونت شوند، هر نقصی در پوست مانند بریدگی، خراش، سوختگی یا گازگرفتگی میتواند نقطه ورود پاتوژن مهاجم مانند ویروس ابولا یا ویروس زیکا باشد که بهترتیب ازطریق خون آلوده پستاندار آلوده یا بزاق آلوده پشه منتقل میشوند.
اما موارد مذکور رایجترین راههای مشارکت دستهای ما در انتشار بیماری نیستند. در عوض، دستهای ما در انتقال غیرمستقیم پاتوژنها بین افراد ازطریق اجسام و سطوح آلوده مهم هستند. این اشیای خطرناک که فومایت نامیده میشوند، همهجا هستند: تلفن، شیرآلات، دستگیره در، دکمههای آسانسور، حوله، ظروف، غذا و موارد دیگر. ما این اشیاء و میکروبهای روی آنها را همیشه لمس میکنیم.
کودکان در جریان بازی در فضای باز میتوانند بیش از ۶۰۰ بار در ساعت اشیاء و سطوح را لمس کنند. در همین حین، آنها ممکن است دهان خود یا دیگران را حدود ۲۰ بار در ساعت لمس کنند. بزرگسالان هم این کار را زیاد انجام میدهند. صرف نظر از سن و جنس، ممکن است تا ۸۰۰ بار در روز صورت خود را لمس کنیم. در بیشتر موارد، بهطور ناخودآگاه به صورت خود دست میزنیم، بنابراین اگر فکر میکنید استثنا هستید، شاید به آن خاطر باشد که به یاد نمیآورید صورت خود را لمس کردهاید.
تماس دست با دهان، بینی و چشمان (معروف به منطقه T) پرخطرترین نوع لمس صورت محسوب میشود. علت آن است که غشاهای مخاطی که این ساختارها را پوشاندهاند، میتوانند بهعنوان محیط مناسبی برای بیماریزایی میکروبها عمل کنند.
مشاهده شده است افراد در مکانهای عمومی در حدود هشت بار در ساعت منطقه T صورت خود را لمس میکنند و این تعداد در کودکان دوبرابر میشود. در مطبهای پزشکی، برخی از کارکنان به همین اندازه صورت خود را لمس میکنند، گرچه پزشکان معمولاً کمتر این کار را انجام میدهند.
تماس دست با فومایتها و غشاهای مخاطی میتواند ترکیب خطرناکی باشد. افراد آلوده به پاتوژنها میتوانند آنها را در بزاق، مخاط، خون، ادرار و مدفوع و همچنین در ترشحات تنفسی به شکل قطرات و ذرات معلق در هوا دفع کنند. این پاتوژنها میتوانند به روشهای مختلف از عطسه انفجاری گرفته تا لمس اتفاقی به فومایتها منتقل شوند. پاتوژنها میتوانند برای مدت زمان مختلفی از چند ساعت گرفته و در برخی از مواد تا چندین ماه بسته به نوع پاتوژن، نوع فومایت و شرایط محیطی باقی بمانند.
در طول دنیاگیری کووید ۱۹ وقتی اولین توصیههای مقامات بهداشتی شامل شستن دستها، پاک کردن سطوح و اجتناب از دست زدن به صورت بود، بسیاری از مردم از این موضوع مطلع شدند.
احتمال انتقال برخی از پاتوژنها ازطریق فومایتها و تماس دستبهدست بیشتر است. این مورد برای برخی از پاتوژنهای دستگاه گوارش مانند سالمونلا تیفی، نوروویروس و پولیوویروس (ویروس عامل فلج اطفال) صدق میکند که معمولاً مسیر انتقال مدفوعی-دهانی را دنبال میکنند. باکتریهای دیگری مانند ویبریو کلرا (باکتری عامل وبا) و اشریشیا کلی (باکتریای که بسته به نوع سویه میتواند موجب عفونتهای مختلفی شود) بیشتر ازطریق آلودگی غذا و آب به مدفوع آلوده منتشر میشوند.
انتقال بهواسطهی فومایتها برای پاتوژنهای تنفسی مانند راینوویروس که علت اصلی سرماخوردگی است نیز نگرانکننده بهنظر میرسد. مطالعهای نشان داد حدود ۱۴ درصد از راینوویروسهای روی انگشتان دست فرد ازطریق دستگیره در یا شیر آب و نیمی از آن ازطریق تماس دستبهدست به فرد دیگر منتقل میشود.
مطالعه دیگری نشان داد پس از یک شب اقامت در هتل، بزرگسالان مبتلا به سرماخوردگی ناشی از راینوویروس، حدود ۳۵ درصد از ۱۵۰ موارد آزمایششده مانند خودکار، کلید برق، کنترل از راه دور و تلفنها را آلوده کردند. در یک سوم کارآزماییها، افراد مورد مطالعه تا ۱۸ ساعت پس از آلوده کردن این سطوح، ویروس را بهطور غیرمستقیم به نوک انگشتان افراد دیگر منتقل کردند.
بحث نقش دستها در انتقال بیماریها مدتها قبل از مالون وجود داشت. وقتی در سال ۱۸۴۷، ایگناتس زملوایس پزشک مجارستانی مداخلاتی را ابداع کرد که لقب «پدر بهداشت دست» را برای وی به ارمغان آورد، رشته پزشکی در آستانهی انقلابی تازه بود. جراحان بهتازگی شروع به استفاده از بیهوشی عمومی هنگام عمل روی بیماران کرده بودند که میتوانستند برای اولین بار بدون اینکه درد بکشند، تحت عمل جراحی قرار گیرند.
بیهوشی برای اولینبار در سال ۱۸۴۵ برای زایمان استفاده شد. در آن زمان، مرگ مادرها حین زایمان بسیار رایج بود. بهطور کلی به ازای هر ۱۰۰۰ نوزاد متولدشده در قرن نوزدهم، ۱۰ مادر جان خود را از دست میدادند.
یکی از دلایل اصلی مرگومیر مادران، سپتیسمی مرتبط با زایمان بود که تب نفاسی یا تب پس از زایمان نیز نامیده میشود، و بعداً مشخص شد باکتری استرپتوکوک پیوژنز موجب آن میشود.
تب نفاسی بین سالهای ۱۸۴۱ تا ۱۸۴۷ علت ۱۶ درصد از مرگ و میرهای مادران در بیمارستان در وین بود که زملوایس در آنجا کار میکرد. اگرچه مادران در یک بخش زنان و زایمان بیمارستان بیشتر از بخش دیگر فوت میکردند و زملوایس برآن شد تا علت را پیدا کند. او آمار مرگومیر بیمارستان را در طول چندین دهه بررسی کرد و متوجه شد نرخ مرگومیر این دو بخش پس از سال ۱۸۴۱ از هم فاصله گرفته است. در آن زمان، در یکی از بخشها فقط ماماها کار میکردند. در بخش دیگر، دانشجویان پزشکی و پزشکان به زایمان مادران کمک میکردند و در اتاقی در آن نزدیکی، کالبدشکافی نیز انجام میدادند.
پس از اینکه یکی از آسیب شناسان بیمارستان طی لغزیدن چاقوی جراحی حین کالبدشکافی دچار بیماری شبیه تب نفاسی شد، زملوایس متوجه موضوع شد. او با این نتیجهگیری که متخصصان زنان و زایمان و دانشجویان پزشکی با آلوده کردن بیماران باردار با ذرات جسد که روی دستانشان بود، آنها را دچار تب نفاسی میکردند، پروتکلهای سختی وضع کرد. همه باید پس از خروج از اتاق کالبد شکافی و قبل از تماس با بیمار، دستهای خود را با آهک کلردارشده تمیز میکردند؛ اما چرا آهک کلردارشده؟ زملوایس فکر نمیکرد آب و صابون به اندازه کافی قوی باشد که عوامل بیماریزا را پس از کالبدشکافی از روی دست پاک کند و محلول آهک کلریدشده قویترین محصول مورد استفاده کارکنان بخش نظافت در بیمارستان بود.
منبع : زومیت
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی بهداشت و درمان